سخن نیکو
شیوه گفتار و کلام زوجین، افزون بر اینکه باید آمیخته با عشق، محبت و احساس باشد در عین حال باید جلوه ای از شعور، عقل، وجدان و انصاف نیز در آن متجلی گردد. أمیر المؤمنین علی الله به مردان چنین دستور می دهد که با زنان، در همه حال مدارا کنند، خوش زبان و نرم خو باشند و در تمام امور، نیکی نمایند؛[1] بنابراین، زوجین باید از سخن زیاد، کثرت کلام، اضافه گفتن و بیان آنچه سود دنیوی و اخروی ندارد، بپرهیزند، زیرا بیشتر مشکلات و آسیب های روحی و روانی خانواده ها ناشی از کلام لغو و بیهوده است.
سادگی
از جمله اصول و فضایل اخلاقی، سادگی و پرهیز از تجمل گرایی و فخر فروشی و کبر و غرور است. سلمان فارسی می گوید: روزی حضرت فاطمه را دیدم که چادری وصله دار و ساده بر سر دارد. در شگفتی ماندم و گفتم: عجبا، دختران پادشاه ایران و قیصر روم بر کرسی های طلایی می نشینند و پارچه های زربافت به تن می کنند؛ وه که این دختر رسول خدا که نه چادر گران قیمت بر سر دارد و نه لباس های زیبا. ایشان جواب دادند: ای سلمان، خداوند بزرگ، لباس های زیستی و تخت های طلایی را برای ما در روز قیامت ذخیره کرده است. حضرت علی ثلا به شدت تکبر و خودپسندی را تقبیح می کرد و چه بسیار بود که او فرزندان و یاران و فرمانداران خود را از تکبر و خود پسندی نهی می کرد. ایشان در نصیحت باران می فرمود: هرگز خود پسند میاش، بدان که خود پسندی به هیچ روی شایسته نیست و آفت خردها و اندیشه هاست.[2]
حلم و بردباری
حلم و بردباری از بزرگترین فضایل اخلاقی است که نقطه مقابل خشم و غضب است. بردباری یعنی قدرت تحمل در برابر رویدادهای نامطلوب که انسان را به خشم در برابر آن وامیدارد، حضرت علی می فرماید که انسان حلیم، گاهی با حلم و بردباری خود، طرف مقابل خود را شکست می دهد و او را نسبت به کرده خود پشیمان می سازد و در جایی دیگر ایشان در زمینه تمرین برای کسب فضایل اخلاقی می فرماید: کسی که دوست دارد بردیار باشد ولی هنوز نتوانسته است به این فضیلت اخلاقی برسد، باید تظاهر به بردباری کند تا به تدریج خلق بردباری را در جان و نفس خود، بنشاند و به حلم برسد[3] و در جایی دیگر می فرماید: «الصبر من الإیمان کمنزلة الرأس من الجسد من لا صبر له لا إیمان له» «صبر برای ایمان مانند سر برای بدن است؛ پس هر کس صبر ندارد ایمان ندارد»[4] حضرت فاطمه می فرماید در لحظه آخر زندگانی وقتی پدر صدای گریه مرا شنید، فرمود: دخترم، هیچ کدام از زنان مسلمانان ارزش و مقام تو را ندارند، پس در صبر و بردباری همانند کمترین زنان نباش زیرا تو سید و بزرگ زنان بهشت هستی»[5]
عفاف و پاکدامنی
عفاف یعنی پاکدامنی و حفظ خود از هرگونه لغزش و آلودگی. عفاف یکی از گرایشات فطری است که خدای متعال آن را در وجود هر فرد، قرار داده و انسان بدون اکتساب، به آن میل و رغبت دارد. روح پروا پیشگی، از بدو خلفت آدمی تاکنون بر انسان، حاکم است. حیا و پاکدامنی نشانه آزادگی، جوانمردی و لازمه ایمان است. خداوند متعال به بانوان به خاطر ساختار وجودیشان و جایگاهی که در جامعه دارند، حیا و آزرم بیشتری عنایت فرموده، لذا از این جهت، بانوان در زمینه عفاف، مسئولیت بیشتری را بر عهده دارند. در بسیاری از روایات، حضرت فاطمه از جهت پاکی و عفاف با حضرت مریم مقایسه شده است و پاکی حضرت مریم در آیاتی مورد گواهی پروردگار عالم قرار گرفته است:
«و إذ قالت الملائکة یا مریم إن الله اصطفاک و طهرک و اصطفاک علی نساء العالمین»[6] «و [یاد کن] هنگامی را که فرشتگان گفتند: «ای مریم، خداوند تو را برگزیده و پاک ساخته و تو را بر زنان جهان برتری داده است»
«و مریم ابنت عمران التی أحصنت فرجها...»[7] «و همچنین به مریم دختر عمران که دامان خود را پاک نگه داشت...» به همین ترتیب عبدالله بن مسعود از رسول خدا نقل می کند که فرمود: فاطمه دامن خود را از هرگونه آلودگی حفظ کرد و خداوند نیز ذریه او را بر آتش حرام ساخت و از آتش حفظ کرد.[8] یکی از ارکان عفاف بانوان که موجب بهره های مادی و معنوی بسیاری برای آنان می شود حجاب است. البته این مسئله تنها ویژه زنان نیست و شامل مردان نیز می شود؛ اما نوع پوشش زنان به دلیل ساختار خاص جسمانی شان، مورد تأکید بیشتر قرار گرفته است.[9]
حضرت زهرا به مسئله حجاب بسیار اهمیت می داد و هرگز مو و بدن او را نامحرم ندید و با اینکه در صحنه های مختلف حضور داشت، هرگز از حریم مقدس حجاب و پوشش صحیح اسلامی خارج نشد.[10] در روایت است که شخص نابینایی إذن خواست از حضرت زهرا که داخل خانه شود، حضرت خود را از او مستور کرد، پیغمبر خدا به فاطمه ها فرمود به چه سبب خود را مستور کردی و حال آنکه این مرد نابینا تو را نمی بیند؟ عرض کرد: اگر او مرا نمی بیند، من او را می بینم، اگر در پرده نباشم، استشمام رایحه می نماید، پس حضرت فرمود: شهادت می دهم که تو پاره تن من هستی.[11]
حجاب موجب پاکیزگی قلبی و معنوی و تقویت عفاف و حیا می شود. حجاب از فحشا جلوگیری می کنند و موجب آرامش روحی زن و مرد می شود.[12] حضرت علی می فرماید: حجاب موجب سالم ماندن از آزار و طمع دیگران می شود.[13]
خوشرویی
اولین هدیه ای که انسان می تواند به هنگام ملاقات، به دیگران عطا کند، خوش رویی و برخورد مناسب است. در عین حال این صفت خوب از آسان ترین سخاوت هاست. حضرت فاطمه می فرمایند: «خیارکم ألینکم مناکبه و أکرمهم لنسائهم؛ بهترین شما کسی که در برخورد با مردم نرم تر و مهربان تر است و ارزشمندترین مردم کسی است که با همسرش مهربان و بخشنده باشد»[14] لذا خانواده ها با خوش رویی و محسن برخورد، آتش دشمنی را به دوستی و محبت بدل کنند، زیرا حضرت علی می فرماید: خوش رویی سیب و وسیله ایجاد محبت و دوستی است.[15]
محبت
یکی از حقایقی که ما در وجدان خود می یابیم و کسی نمی تواند منکر آن شود، حقیقتی است که نام آن «ب» و به فارسی «دوستی» است. محبت از بهترین روش های تربیت اخلاقی اسلام است که با فطرت انسان همخوانی و تطابق دارد، محبت نیروی فراوانی در برانگیختن احساسات درونی و شکوفایی گرایش های متعالی انسان دارد، به گونه ای که هرگاه انسان به چیزی دل ببندد این دل بستگی چنان او را مجذوب خود می سازد که همه تمایلات و رغبتها را مجذوب خود می سازد.[16] حضرت علی در این باره می فرماید: «من أحب شیئا لهج بذکره» «هر که چیزی را دوست بدارد، یاد آن ورد زبانش شود»[17] هدف محبت، تأمین سلامت و بهداشت روانی انسان در دنیا و آخرت است. برخورد مثبت عاطفی خویشاوندان، یکی از مؤثرترین عوامل در برخورد با رویدادها و موقعیت های پرفشار زندگی است. در دنیای مالامال از فشار روانی، اگر بدانیم کسانی هستند که از ما حمایت می کنند، بیشتر در مقابل فشارها مقاومت می کنیم و بدین ترتیب بهداشت روانی ما تأمین می شود.[18]
حضرت حق، أصل محبت، علاقه و عشق را در قلب زن و شوهر، نسبت به یکدیگر قرار داد و آن را از نشانه های وجود خود معرفی نموده است و این حقیقت، نماینده عظمت و بزرگی موضوع محبت بین زن و شوهر است. انسان دستور دارد به همه کسانی که مستحق عشق، دوستی و علاقه اند، محبت داشته باشد، چه رسد به نزدیک ترین افراد خودش که همسر و فرزندان او هستند. حضرت علی همیشه متبسم و خوشرو بود به گونه ای که یکی از بهانه های مخالفان او برای تصدی حکومت، همین بود که علی بشاش است. به نظر آنها خلافت باید به عهده کسی باشد که تندخو و خشن است.[19] حضرت علی ام می فرماید: «الخلق خیر قرین و عنوان صحیفة المؤمن حسن خلقه؛ خوش اخلاقی بهترین همراه انسان است و عنوان نامه عمل مؤمن، خوش خلقی اوست»[20] حضرت فاطمه سعادت و رستگاری انسان را در محبت و دوستی با علی می داند و می فرماید: سعادت و رستگاری در کسی است که علی را در دوران زندگی و پس از شهادتش دوست داشته باشد.[21]
احترام و ادب
متغیرهای احترام و ادب از جهات مختلف حائز اهمیت هستند. نظریه پردازان بزرگ مانند مازلو، راجرز، راتر و نظایر آنها، نیاز به احترام را از مهم ترین نیازهای روانی انسان شمرده اند و احترام متقابل زن و شوهر از اصول مهمی است که رعایت آن سبب تحکیم روابط زناشویی می گردد.[22]
یافته های پژوهشی نشان داده اند همسرانی که توانسته اند پس از سال ها، علاقه و احترام بین خود و همسرشان را حفظ نمایند از آرامش روانی بیشتری برخوردار بوده اند.[23] وجود احترام بین زن و مرد یکی از وسایل مرموزی است که زن از ابتدا برای حفظ مقام و موقعیت خود در برابر مرد، از آن استفاده می کند. اسلام تأکید کرده است که زن، هر اندازه متین تر و باوقارتر حرکت کند و خود را در معرض نمایش و تماس و شناسایی قرار ندهد، بر احترامش افزوده می شود.[24] مسلما هر انسانی به شخصیت خویش، علاقه مند است و تمایل دارد که دیگران نیز به شخصیت او، احترام بگذارند. البته این احترام باید متقابل باشد تا اثرات و برکات آن، خانواده را در بر بگیرد. به علاوه، مرد به حکم آنکه مسئولیت و سرپرستی خانواده را بر عهده دارد، لازم است از سوی اعضای خانواده به ویژه همسر خود مورد احترام خاص قرار گیرد.
حضرت فاطمه، علی را احترام می کرد و در برابر او سراپا گوش و هوش و عشق و انتخاب بود و نسبت به آن حضرت آن گونه که شایسته بود، شناخت داشت و آن گونه که می بایست قدرشناسی می نمود. از سوی دیگر حضرت امیرالمؤمنین نیز به بانوی بانوان همین گونه احترام می کرد، احترامی شایسته و بایسته و وصف ناپذیر. ایشان می فرمایند: به خدا سوگند که در زندگی مشترک، هرگز به فاطمه خشم نگرفتم و او را به کاری وادار نساختم تا او جهان را ؛ بدرود گفت و مرا به درد فراق خود گرفتار ساخت. او نیز به من هرگز خشم نگرفت و در هیچ کاری با من ناهمسازی نکرد. او به گونه ای بود که هرگاه به او می نگریستم اندوه دلم زدوده می شد.[25]
شرافت و بزرگی هر انسانی، به اندازه عقل و ادب اوست و هر چه انسان عاقل تر و مؤدب تر باشد، شرافتمندتر و بزرگوارتر است. حضرت علی می فرماید: کسی که بی ادبی او، موجب پستی و خواری او شده باشد، شرافت حسب و نسب، او را بالا نمی برد. کسی که به خاطر بی ادبی در جامعه خوار و ذلیل شده و در چشم مردم، ارزش و بهایی ندارد، هیچ گاه با شرافت خانوادگی و نسب ترقی نمی کند، زیرا قبل از حسب و نسب، محسن ادب اهمیت دارد؛ و انسانی که بی ادب و جسور است اگر بهترین فامیل و خانواده و بیشترین اموال را داشته باشد، باز هم پست و بی ادب است.[26]
تقوا
در معارف دین، سلامت جسم انعکاسی از سلامت روحی افراد است؛ در واقع یکی از عوامل مهمی که انسان را از بیماری ها باز می دارد، تقوا است. وجود تقوا بین زوجین نه تنها باعث استحکام بنیان خانواده می شود، بلکه منجر به حفظ و سلامت روان افراد خانواده می شود، تقوا در یک عبارت یعنی نفس را از آسیب ها محافظت کردن وجود تقوا در حضرت علی ع مانع از این می شد که اجازه دهد حسن بی علی، قبل از مسلمانان بهره خود را از بیت المال بگیرد و کسی مانند زینب کبری از گردنبندی به عنوان عاریه استفاده کند.[27] حضرت علی و فرمود: تقوای الهی را در نظر داشته باشید و جز با آیین اسلام، زندگی را به آخر نرسانید و به ریسمان الهی چنگ بزنید و از تفرقه و خودرأیی بپرهیزید.[28]
زهد و پارسایی
زهد و پارسایی اساس بسیاری از ارزش ها است که انسان را از خاک جدا کرده و در ملکوت اعلاء به پرواز در می آورد. در اینکه «زهد» یکی از ویژگی های برجسته فرهنگ علوی است، تردیدی وجود ندارد. زهد از نظر اسلام، یعنی آنکه دل بستگی به چیزی و به کسی جز خداوند نباشد.[29] معنی حقیقی زهد، عدم وابستگی به امکانات و نعمت های دنیوی و کوتاه کردن آرزوها و آمال خیال پردازانه درباره دنیا است. معنی زهد از نظر حضرت علی ما این است که اگر نعمتی به سوی ما روی آورد، فریفته و شیفته آن نشویم و چنانچه نعمتی از دست ما برود، حسرت زده و ناراحت نگردیم. زهد نحوه برخورد انسان را ؛ با نعمت ها و ناکامی ها تغییر می دهد: انسان زاهد، هرگز برای به دست آوردن ثروت، قدرت، منصب، شهرت و ارضای شهوت، حاضر نیست حدود الهی و مقررات دینی و اخلاق انسانی را زیر پا گذارد. انسان زاهد، نعمت های دنیوی را ابزار و زمینه جلب رضای الهی تلقی می کند.[30] حضرت فاطمه و حضرت علی در عالی ترین مرحله از این خصلت قرار دارند. روزی پیامبر به خانه حضرت زهرا آمد و گردنبند تازه در گردن او دید. آن روز پیامبر با دخترش گرم نگرفت. فاطمه بی درنگ آن گردنبند را از گردنش در آورد و کنار گذاشت. سپس سائلی آمد حضرت زهرا آن را به سائل داد در این هنگام پیامبر فرمود: ای فاطمه تو از من هستی.[31] از منظر حضرت علی برترین مرتبه زهد، پنهان داشتن زهد است.[32]
حضرت علی می فرماید: «تمام زهد در دو عبارت قرآن آمده است، خداوند تعالی می فرماید: بر آنچه از دست دادید غمگین نشوید و به آنچه به دست شما آمد خوشحال نگردید. پس هر کس نسبت به از دست رفته غمگین و نسبت به دست آمده شادمان نشود، زاهد است»[33] زهد به معنی ترک دنیا و رهبانیت و بیگانگی از اجتماع نیست، بلکه حقیقت زهد همان آزادگی و عدم اسارت در چنگال دنیاست. زاهد کسی است که اگر تمام دنیا را در اختیار داشته باشد دل بسته و وابسته به آن نمی شود. حضرت فاطمه می فرماید: من دنیای دنیاپرستان را دوست ندارم.[34] اینکه ایشان در خانه امام علی با یک دست گندم را برای پختن نان آسیاب می کرد و با دست دیگر طفلش را در آغوش می گرفت، شاهدی گویا برای مقام زهد اوست.[35]
علی از زاهدترین مردم بعد از پیامبر بود، به گونه ای که لقب زاهد زمانه را داشت. هرگز طعامی سیر نخورد و لباسی فاخر و زیبا نپوشید. سید اوصیاء غذایش نان جوین خشکیده ای بود که در انبانی قرار داده و در آن را محکم بسته بود تا مبادا فرزندانش از روی شفقت و دلسوزی آن نانها را به روغن آغشته کنند تا قدری نرم تر شود.[36]
عفو و گذشت
بخشش و گذشته از بزرگی روح است و سبب ارجمندی وجود می شود. زن و شوهر ممکن است نسبت به یکدیگر، مرتکب خطا و اشتباه شوند، اما اشتباه و خطا از هر دو طرف، ؛ قابل گذشت، اغماض و عفو است. بر زن و مرد، الزام اخلاقی و شرعی است که از همدیگر در موارد لازم، گذشت کنند. عفو در معنای واقعی و اسلامی آن گذشتن و عفو از حق شخصی است البته در جایی که منجر به جسارت دشمن نشود.[37] این عفو و گذشت سرلوحه زندگی امیر المؤمنین است. سفارش های حضرت علی درباره این ملجم قابل انکار نیست و داستان آن زنی که مشک آب به دوشش بود و به امیر المؤمنین دشنام می گفت و امیر از آن زن دلجویی کرد، معروف است.[38] همچنین داستان تصرف شریعه آب توسط معاویه که برای ترسیدن آب به سپاهیان علی ای انجام شد و باز پس گرفتن آب توسط علی کو آزاد گذاشتن آب برای لشکر معاویه، مشهور است. به گفته جرداق، علی رحم می کند و به هر که از او رحم بطلبد رحم می کند؛ اگرچه آن دشمن عمرو عاص باشد که هنگام جنگ لباس را پس زد و عریان شد و علی ال او را عفو کرد.[39]
بر اساس آیات سوره دهر (5-22) حضرت فاطمه از مصادیق «ابرار» است؛ ایراری که به نذرهای خود وفا می کنند (در این آیات مراد از نذر، انجام سه روز روزه بود که حضرت علی و حضرت فاطمه جهت شفای حسین به راهنمایی پیامبر نذر کرده بودند و در مسیر ایفای نذر که انجام سه روز روزه بود، افطاری خود را کریمانه به مسکین و یتیم و اسیر، ایثار نمودند و در این کار جز رضای خداوند قصد و نیتی نداشتند.[40] فاطمه شب عروسی خود ایثار و بخششی کرد که شگفتی همه عالمیان را به سوی خود جلب کرد. ایشان پیراهن عروسی خود را از تن در آورد و به شخص بینوایی داد و جامه عادی که در خانه داشت، خود به تن کرد.[41] از نتایج انفاق حضرت فاطمه این بود که بعد معنوی شخصیت او تکامل پیدا کرد به گونه ای از نتایج انفاق حضرت فاطمه این بود که بعد معنوی شخصیت او تکامل پیدا کرد به گونه ای که گرچه به ظاهر، دست آن بانو از مواهب دنیوی کوتاه و خالی ماند و گهگاه، خود و فرزندانش گرسنگی را هم تحمل می کردند، اما در عوض آن بزرگوار نیز همانند حضرت مریم مشمول رزق آسمانی قرار گرفت و مرزوق به پذیرایی مستقیم الهی شد. در این مورد روایات متعددی در دست است. یک نمونه آن را «زمخشری» به مناسبت تفسیر آیات مربوط به سرگذشت حضرت مریم ا نقل کرده است. این حدیث نشان میدهد که برای حضرت فاطمه نیز طعام آسمانی نازل می شد و یک بار که رسول خدا از دختر خود سؤال کرد که این طعام از کجا رسیده است؟ آن حضرت عرض کرد که: «هو من عند الله إن الله یرزق من یشاء بغیر حساب»[42] «این از طرف خداست و اوست که هر کس را بخواهد بی حساب روزی می دهد»[43]
پی نوشت ها
[1] اخلاق و آداب معاشرت در بهداشت روانی زوجین از دیدگاه پیامبر اعظم(ص)، ویژه نامه اولین همایش بهداشت در آموزه های پیامبر اعظم(ص)، مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، دوره ششم؛ حسنی کبوترخانی و شمس الدین دیانی، 1386: 92.
[2] امام علی صدای عدالت انسانی، جرداق، جردن 1387: 157
[3] چهل گام، ذوعلم، علی، 1386: 77
[4] بحارالانوار، مجلسی، 1374: 75/ 32
[5] نهج الحیاة(فرهنگ سخنان حضرت فاطمه(ع)، دشتی، محمد، 1372: 163
[8] شاخصه های ایمان در الگوی فکری رفتاری حضرت فاطمه(س)، مجله منهاج، شماره 7، معارف، مجید 1390: 26
[9] آئین زندگی، اخلاق کاربردی، شریفی، احمدحسین، 1387: 187
[10] چشمه های معرفت، بررسی سیره و زندگانی چهارده معصوم(ع)، طباطبائی نسب، محمدرضا، 1384: 52
[11] منتهی الآمال، قمی، عباس، 1380: 207
[12] بحارالانوار، مجلسی، 1374: 104/ 34.
[13] نهج البلاغه، شهیدی، 1387سیدجعفر : نامه 31
[14] نهج الحیاة(فرهنگ سخنان حضرت فاطمه(ع)، دشتی، محمد، 1372: 157
[15] غررالحکم و دررالکلم، تمیمی آمدی، 1374: 4/126
[16] روش های تربیت اخلاقی کاربردی در اسلام (با تاکید بر دوره نوجوانی و جوانی)حاجی بابائیان امیری، 1390محسن، : 199
[17] غررالحکم و دررالکلم، تمیمی آمدی، 1374: 1/77
[18] نگاهی قرآنی به فشار روانی، حسینی کوهساری، اسحاق، 1383: 189
[19] چهارده معصوم(ع)، سیری بر سیره و زندگانی، خرمی آرانی، حسن، 1389: 87
[20] تحف العقول: 200 به نقل از چهارده معصوم(ع)، سیری بر سیره و زندگانی، خرمی آرانی، حسن 1389: 98
[21] نهج الحیاة(فرهنگ سخنان حضرت فاطمه(ع)، دشتی، 1372: 49.
[22] رابطه علاقه و احترام متقابل با رضایت همسران در شهرستان قم، دانش، عصمت و حیدریان، مریم،1382: 61
[23] کارنگی به نقل از دانش و حیدریان، 1382: 60
[24] حقوق زن، کریمی، حمید، 1383: 191
[25] نسیم بهشت، برگرفته از زندگی فاطمه(ع) از ولادت تا شهادت، کرمی، سعیده، 1385: 122
[26] راه رستگاری، راه علی کلام علی،کرباسی زاده، علی، 1379: 136.
[27] مناقب، ابن شهر آشوب، 1379: 108.
[28] به نقل از خرمی آرانی، 1389: 95
[30] چهل گام، ذوعلم، علی 1386: 86
[31] مجلسی، 1374: 43 / 86
[32] نهج البلاغه، حکمت 28
[33] به نقل از چهارده معصوم(ع)، سیری بر سیره و زندگانی، خرمی آرانی، حسن، 1389: 97.
[34] نهج الحیاة(فرهنگ سخنان حضرت فاطمه(ع)، دشتی، 1372: 153.
[35] زهرا(ع) برترین بانوی جهان، مکارم شیرازی، ناصر، 1376: 83
[36] چهارده معصوم(ع)، سیری بر سیره و زندگانی، خرمی آرانی، حسن، 1389: 86.
[37] چشمه های معرفت، بررسی سیره و زندگانی چهارده معصوم(ع)، طباطبائی نسب، 1384: 77.
[38] مناقب، این شهر آشوب، 1379: 168.
[40] شاخصه های ایمان در الگوی فکری رفتاری حضرت فاطمه(س)، مجله منهاج، شماره 7، معارف، مجید، 1390: 23
[41] چهارده معصوم(ع)، سیری بر سیره و زندگانی خرمی آرانی، حسن، 1389: 109
[43] شاخصه های ایمان در الگوی فکری رفتاری حضرت فاطمه(س)، مجله منهاج، شماره 7، معارف، مجید، 1390: 23.