گذر از باورهای غلطی که در مورد استرس وجود دارند

شش افسانه درباره استرس

شش باور غلط درباره استرس وجود دارند که دهان به دهان می‌چرخند و موجب شکل‌گیری رویکردهایی غلط نسبت به این معضل می‌شوند

افسانه استرس

شش باور غلط درباره استرس وجود دارند که دهان به دهان می‌چرخند و موجب شکل‌گیری رویکردهایی غلط نسبت به این معضل می‌شوند. کنار گذاشتن این باورها به ما اجازه می‌دهد که بتوانیم مشکلات خود را بهتر درک کنیم و کارهای لازم برای رویارویی با آن‌ها را انجام دهیم. زمانی که باور غلط ما باعث شود که رویکردی اشتباه به حل مسائل داشته باشیم، تلاش ما برای عبور از مشکلاتمان حتی ممکن است برعکس عمل کند و وضعیت ما را بدتر کند. بیایید نگاهی به این افسانه‌های استرسی بیندازیم.

افسانه 1: استرس برای همه یکسان است.

این جمله کاملاً غلط است. استرس برای هر یک از ما متفاوت است. چیزی که برای یک نفر استرس‌زا است ممکن است برای دیگری باشد یا نباشد. هر یک از ما به استرس به شکل کاملاً متفاوتی واکنش نشان می‌دهیم. زمانی که این نکته را درک کنیم، می‌توانیم زمانی که چیزی به ما استرس می‌دهد که دیگران نسبت به آن بی‌تفاوت‌اند، بیشتر به خود حق بدهیم. همچنین اگر بدانیم که دید دیگران نسبت به استرس مانند دید ما نسبت به استرس نیست، بهتر می‌توانیم به عزیزان و اطرافیان خود کمک کنیم که به جنگ دیو استرس بروند.

افسانه 2: استرس همیشه بد است.

طبق این دیدگاه زمانی که استرس صفر باشد، ما شاد و سالم هستیم. این نظر غلط است. استرس برای ما مثل فشار دست روی مداد است. اگر فشار خیلی کم باشد، رد مداد روی کاغذ بسیار کم‌رنگ است و اگر فشار خیلی زیاد باشد، ممکن است نوک مداد بشکند یا کاغذ پاره شود. استرس هم می‌تواند باعث از بین رفتن تعادل ما شود و هم می‌تواند نمک زندگیمان باشد. مسأله اصلی در برخورد با استرس، نحوه مدیریت آن است. استرسی که مدیریت شده باشد، ما را پر بازده و شاد می‌کند. استرسی هم که درست مدیریت نشده باشد، به ما صدمه می‌زند و حتی ممکن است ما را بکشد.

افسانه 3: استرس همه جا هست، بنابرین نمی‌توان از آن دور شد.

این دیدگاه اصلاً درست نیست. شما می‌توانید زندگی خود را به نحوی برنامه‌ریزی کنید که استرس باعث ناراحتی بیش از حد شما نشود. چنین برنامه‌ریزی اثرگذاری شامل تعیین اولویت‌ها، توجه به مسائل ساده‌تر و اول حل آن‌ها و سپس حرکت به سمت مشکلات پیچیده‌تر است. زمانی که استرس به درستی مدیریت نشود، تعیین اولویت‌ها دشوار می‌شود. تمام مشکلات هم‌اندازه دیده می‌شوند و به نظر می‌رسد که استرس همه جا هست.

افسانه 4: هر چه مردم بیشتری برای کاهش استرس از تکنیکی استفاده کنند، آن تکنیک بهتر است.

این جمله هم درست نیست. هیچ تکنیک کاهش استرسی نیست که جهانی باشد و بتواند مشکل همه را حل کند. به بیان دیگر، شما انسان منحصر به فردی هستید. قرار نیست که راه‌حلی که برای فرد دیگری نتیجه‌بخش بوده است، برای شما نیز مناسب باشد. همچنین زمانی که از فکرنشده از روشی استفاده می‌کنید، ممکن است این تلاش تنها روی مشکل شما سرپوش بگذارد و آن را حل نکند که این کار ممکن است باعث شود در آینده همین مشکل با شدت بیشتری بازگردد.

افسانه 5: اگر علامتی ندارید، استرسی ندارید.

این گزاره غلط است که وجود نداشتن نشانه به معنی وجود نداشتن استرس است. در واقع استتار کردن علائم و نشانه‌های یک مشکل با استفاده از دارو ممکن است فرد را از گرفتن پیام‌هایی محروم کند که نشان می‌دهند باید فشار را از روی سیستم‌ها بدنی و روانی‌اش بردارد. بنابرین تنها به رفع شدن علائم خود اکتفا نکنید و سعی کنید به استرس و دیگر مشکلات خود به شکلی عمیق‌تر نگاه کنید.

افسانه 6: تنها لازم است که به علائم بزرگ و مهم استرس توجه کنیم.

این باور غلط در نظر می‌گیرد که نشانه‌های خفیف استرس، مانند سردرد یا اسید معده، را می‌توان نادیده گرفت و مشکلی هم پیش نمی‌آید. نشانه‌های خفیف استرس علامت‌های هشداردهنده‌ای هستند که زودتر از بحرانی شدن شرایط به شما می‌گویند که عنان زندگی از دستتان خارج شده است و نیاز دارید که بهتر از این استرس خود را مدیریت کنید. در واقع برخورد هوشمندانه به استرس به معنای توجه به همین علائم خفیف است. چرا که زمانی که هنوز شدت مشکل کم است، می‌توان به شکل راحت‌تری استرس را کاهش داد و از اوج گرفتن آن جلوگیری کرد.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر