سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز 07:30 با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
کمین چپها برای تکرار پروژه "تحریم انتخابات" در سال 1400
علی صوفی، فعال چپ و عضو شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان درباره برخی حرف و حدیثها مبنی بر احتمال حمایت چپها از دکتر علی لاریجانی در انتخابات 1400 گفته است: من چنین احتمالی نمیدهم چراکه این اتفاق خلاف راهبرد انتخاباتی است که در سال 98 تصویب شد و در آن، حضور در انتخابات منوط به داشتن کاندیدای اصلاحطلب و شناسنامهدار شده بود و در حال حاضر ملاک، همان راهبرد انتخاباتی سال 98 است!
به گزارش ایلنا، وی میافزاید: همچنین این فضا را در میان اصلاحطلبان نمیبینم که این نظر بخواهد عوض شود و به نوعی چنین گرایشی در میان اصلاحطلبان بسیار ضعیف است؛ مثلا شاید جسته و گریخته بعضی از احزاب و حتی شاید بهتر باشد نگوییم بعضی از احزاب فقط شاید حزب کارگزاران چنین موضوعی را مطرح کرده باشند. [1]
*اینکه یک جریان سیاسی خاص مرتکب رفتار شریرانه تحریم انتخابات شود و همچنان نیز بر تکرار آن اصرار داشته باشد از عجائب روزگار است.
روزگار تلخی که سردمداران یک حرکت منافقانه بایستی توسط مردم و خواص کشور مذمت شوند اما تحرّک آنها آنطور که باید و شاید مورد رصد قرار نگرفته است.
البته باید تأکید کرد که حیات و ممات یک انتخابات وابسته به قانون است و میزان مشارکت اگرچه در صورت بالا بودن یک عامل خشنودی است اما چیزی که قامت یک انتخابات را استوار میسازد؛ عمل به مُرّ قانون است.
به دیگر سخن اینکه اگرچه جریان چپ همانطور که صوفی نیز اذعان دارد تا این لحظه قصد کرده رفتار منافقانه تحریم انتخابات که در جریان انتخابات مجلس یازدهم مرتکب شد را در قبال انتخابات 1400 نیز تکرار کند اما ناگفته پیداست که انتخابات 1400 نیز به فضل الهی و با رعایت مُرّ قانون برگزار خواهد شد و این تحریمکنندگان انتخابات خواهند بود که دوباره در پیشگاه مردم و تاریخ مفتضح میشوند.
لازم به ذکر است که اعضای هسته سخت اصلاحات قصد دارند با شمشیر خیالی "مشارکت انتخاباتی" شورای نگهبان را مجبور به تأیید صلاحیت اشرار سیاسی و رجال بدسابقه این جریان خاص سیاسی کنند.
رفتاری که چپها در انتخابات مجلس یازدهم نیز مرتکب شدند و به زعم خودشان (از آنجا که این پروژه آنطور که باید مورد رصد خواص کشور قرار نگرفت) موفق شدند و توانستند با کاهش دادن مشارکت کسانی از مردم؛ موجب اعتبارزدایی از نظام اسلامی شوند!
فلذا فکر میکنند تکرار آن برای انتخابات 1400 هم ضروریست!
گفتنیست، پیش از این محمدصادق کوشکی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران و از تحلیلگران اصولگرا در یک مصاحبه پیرامون کم یا زیاد بودن مشارکت انتخاباتی تأکید کرد: "حساسیت نسبت به پرشور برگزار شدن انتخابات در دموکراسی خیلی معنی ندارد. در واقع ذهنیت موجود از مشارکت این است که رای دادن حق مردم است و هیچ کس را نمیتوان به خاطر استفاده نکردن از حق خود مزمت کرد. به همین خاطر مردم هم میتوانند از این حقشان استفاده کنند یا استفاده نکنند. دقیقا به همین دلیل است که اگر در کشوری مثل فرانسه از کل واجدین رای مثلا 35 درصد در انتخابات شرکت کنند، نه عیبی برای حکومت قلمداد میشود، نه به عنوان یک مشکل نگرانی به وجود میآورد و نه مردم را به دلیل رای ندادن مذمت میکنند. "[2]
***
"تَکرار میکنم" برای گرانی...
شاید لیدر ما دوباره مثل 92 و 96 رییسجمهور بسازد!
حسین نورانینژاد، سخنگوی حزب اصلاحطلب اتحاد ملت در یادداشتی که سایت اعتمادآنلاین آنرا منتشر کرد با اشاره به پیام اخیر لیدر اصلاحطلبان نوشت: او ملاحظات و پرهیزهای زیادی دارد. برای همین در شرایط کاهش شعاع کنشگری و رهبری سیاسی، جلوه پیر فرزانه و مصلحانهاش بروز بیشتری یافته است.
او میافزاید:
"شاید اگر زمانی میسر شود، باز بر وجه کنشگرانه سیاسی و رهبری یک جریان سیاسی بیفزاید. شاید دوباره لیست دهد، مانند 92 و 96 رییسجمهور بسازد، چه بسا خودش گزینه این کار شود، با هر اتفاقی در جهان کنشگری سیاسی که مستلزم ستیز و تنش زیاد نباشد و از آن بیم خشونت برای جامعه نرود، همراهی دارد. اما اگر تمام این راهها بسته شد، نشان داده که قامت مصلحی در ارتفاعی رفیعتر از سیاست روزمره را انتخاب خواهد کرد. او نه اهل پذیرش دعوت به کنارهگیری و سکوت است چنانکه برخی اصلاحطلبان پیشتر به او توصیه کرده بودند و نه سیاست جنبشی و اعتراضی خیابانی، چنانکه پیشتر تجربه شده است. خاتمی، خاتمی است. او یا جریان سیاسی اصلاحات را به مدل خاص خود رهبری و هدایت خواهد کرد و یا مصلحانه حکومت و همراهانش را نصیحت میکند. مجموعه همین ویژگیها هم تاکنون توانسته، او را در تاریخ سیاسی ایران ماندگار کند. "[3]
*این حجم از اصرار یک جریان سیاسی بر تکرار اشتباهات و مالهکشی بر خطاهای آشکار لیدرشان جز در یک حالت قابل تفسیر نیست و آن اینکه رجال این جریان عمر نظام اسلامی را پایان یافته میدانند و قصد دارند با نشستن بر سر شاخه، بن ببرند و کاری کنند که نه از تاک نشان ماند و نه از تاکنشان!
و گرنه در فضای عقلانیت و کنشگری سیاسی پذیرفته شده در تمام ممالک جهان؛ یک طیف سیاسی پس از محرز شدن اشتباهش در پیشگاه مردم ساحت خشوع به خاک میساید، از نظام سیاسی عذرخواهی میکند، دلایل اشتباه خویش را برمیشمرد و از همه مهمتر اینکه به "مثبتات رقیب" اشاره میکند.
و تمام این رفتارها یعنی که به هیچ وجه قصد امتحان راه طی شده را ندارد و به سبب التزامی که به قانون و اعتقاد و مردمش دارد؛ نمیخواهد که اشتباهاتش را دوباره تکرار کند.
ولی ما به رأیالعین میبینیم که اصلاحطلبان اساسا با عقلانیت هیچ میانهای ندارند و آنطور که خود میگویند گویی انتخاب آقای روحانی را کارنامهای پر افتخار میدانند و قصد تکرارش را دارند، "تحریم انتخابات" مورد پسندشان است و بهجای اینکه اعتراض خیابانی علیه نظام را تقبیح کنند؛ از بام تا شام مژده تکرار "آبان 98" و آنهم در سطحی وسیعتر و خونینتر را میدهند.
این فرایند منتهی به خروج از نظام و براندازی، به جز آنکه حتما بایستی مورد مداقه خواص و چشمان امنیتی جامعه باشد البته بایستی محل تأمل و تدقیق مردم عزیز ایران نیز باشد تا دشمنان خود را از دوستانشان بازشناسند و اجازه ندهند منبعد از این کسانی به آنها گزینه انتخاباتی معرفی کنند که کوچکترین درکی از معنای اشتباه سیاسی ندارند و نشان دادهاند که حاضرند همه چیز را به پای مطامع جناحی خود فدا کنند.
لازم به توضیح است که بحث رئیسجمهور سازی لیدر اصلاحطلبان اقلاً برای انتخابات 1400 و تا چند دولت پس از ان ممکن نیست زیرا چپها اگرچه نه بصورت رسمی اما تا این لحظه اعلام کردهاند که دیگر حاضر به حمایت از گزینه ائتلافی نیستند و رجال مطرح اصلاحطلب نیز از آنجا که دچار سوابقی در فتنه و فاقد شرایط نامزدی هستند؛ احتمالی بر تأیید صلاحیتشان وجود ندارد. کارنامه دولت اعتدال نیز به هیچ وجه راضی کننده نیست.
میماند گزینه حمایت از یک کاندیدای جوان که به نظر میرسد آن هم از دستور کار هسته سخت اصلاحات خارج است.
از همین روست که شاهدیم چپها اگرچه مشغول بررسی راههای ممکن برای ورود به انتخابات هستند اما کراراً اصرار دارند که به تکرار سناریوی شریرانه تحریم انتخابات میاندیشند!
***
"قول میدهیم از این به بعد"!
کودکانه شدن سیاست در اردوگاه اصلاحات
اسماعیل گرامیمقدم، از فعالان اصلاحطلب در بخشی از یک مصاحبه با شماره سهشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی پیرامون انتخابات 1400 گفته است: اصلاحطلبان باید برای افزایش اعتماد مردم کوشا باشند و باید دید اصلاحطلبان چه میزان در این راستا موفق عمل کردهاند و در برهههای مختلف زمانی چه ساز و کاری داشتهاند تا اقبال مردم را همراه خود داشته باشند. آنها در بسیاری از حوزهها به مردم نشان دادند که بهدنبال مطالبات آنها هستند. از این جهت بود که نامزد خود را کنار گذاشتند و در مرحله دوم نامزد معتدلی را حمایت کردند و حال کسی باید پاسخگو باشد که به وعدهها عمل نکرد و صرفا در تبلیغ انتخاباتیاش با مطالبات مردم همسو بود. بجز پرونده برجام باقی مطالبات مردم دقیقا عملی نشد و جناح رقیب این را به دوش اصلاحطلبان میاندازد. این تجربه تکرارپذیر نیست یعنی نامزدهای معتدل باید به اصلاحطلبان حق بدهند و پاسخگو باشند.
او تصریح میکند: "جبهه اصلاحطلبی از این پس باید به نامزد عضو حزب خود اعتماد کند و در تمام مراحل مسئولیت او را بپذیرد."[4]
*امر "توبه" و پاسخگویی در فضای سیاست مثل فضای مهدکودک نیست که مانند کودکان پس از ارتکاب به اشتباه گفته شود: قول میدهیم از این به بعد!
بلکه در مقتضای سیاست، توبه الزاماتی دارد و از جمله آن مسئولیتپذیری در قبال نتایج اشتباهات گذشته است.
اصلاحطلبان که رئیسجمهور روحانی را آنهم 2 دوره در دامن رأی مردم گذاشتند اکنون نباید و نمیتوانند بگویند روحانی خودش جواب مردم را بدهد و ما هم از این به بعد به نامزد خودمان اعتماد میکنیم!
چه اینکه آنها در انتخاباتهای 92 و 96 حتی چیزی بیشتر از اعتماد را خطاب به آقای روحانی رواداری کردند...
مردم هنوز در خاطر دارند که چپها چطور میگفتند اصلاحات و اعتدال یکی هستند، ما فدائیان روحانی هستیم، روحانی هرچه میگوید قانونیست، روحانی از ما اصلاحطلبان هم بهتر عمل کرده است و باید دست روحانی و ظریف را بوسید!
آقایان انتظار دارند بعد از این یکی شدن آشکار؛ اکنون بگویند روحانی مطالبات مردم را عملی نکرد و خودش بیاید جواب مردم را بدهد؟
پس شما که بودید که حتی در دومین انتخابات ریاست جمهوری هم از آقای روحانی حمایت کردید و چرا با اینکه میدانستید او مطالبات مردم را عملی نمیکند اما مجددا از او و گفتمانش حمایت کردید!
نکته بدیهی اینست که اصلاحطلبان در طول 7 سال گذشته نشان دادند تا سالهای متمادی قابل اطمینان نیستند و نظر آنها در انتخابات صرفاً مساوی با گرانی و تحقیر کشور و معطل ماندن اقتصاد و معیشت مردم خواهد بود.
اکنون نیز راه چاره برای آنها نه صحبتهای کودکانهای مثل اعتماد به کاندیدای اصلاحطلب از این به بعد! که عذرخواهی از مردم، اصلاح اشتباهات و اشاره به مثبتات رقیبی است که خود میدانند توانایی رفع اشتباهات بوجود آمده از سوی آنها را دارد.
***
1_ https://www.ilna.news/fa/tiny/news-964653
2_ mshrgh.ir/1115685
3_ https://etemadonline.com/content/431348
4_ http://www.armanmeli.ir/fa/print/main/296550