بىتردید شما را به چیزى اندک از ترس و گرسنگى و کاهش بخشى از اموال و کسان و محصولات نباتى یا ثمراتى چون فرزند آزمایش مىکنیم و صبر کنندگان در این امتحانات و تکالیف را بشارت ده. آنان که چون بلا و آسیبى به ایشان رسد گویند: ما مملوک خدائیم و بىتردید به سوى او باز مىگردیم. آنانند که درودها و رحمتى از سوى پروردگارشان بر آنان است و هدایت یافتگانند.
بىتردید شما را به چیزى اندک از ترس و گرسنگى و کاهش بخشى از اموال و کسان و محصولات نباتى یا ثمراتى چون فرزند آزمایش مىکنیم و صبر کنندگان در این امتحانات و تکالیف را بشارت ده.
آنان که چون بلا و آسیبى به ایشان رسد گویند:
ما مملوک خدائیم و بىتردید به سوى او باز مىگردیم. آنانند که درودها و رحمتى از سوى پروردگارشان بر آنان است و هدایت یافتگانند.
شاید آیه شریفه وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتٌ بخواهد به اهل ایمان بگوید ملاحظه کنید کسى که براى خدا در جهت رفتن به جنگ با دشمنان حق انواع سختىها را در مقدمهى به عرصه جهاد رفتن تحمل کرده، و از خانه و کاشانه و زن و فرزند و دیگر بستگان دست شسته، و از همه مهمتر از پرقمیمتترین گوهرى که در اختیار داشته یعنى جان عزیزش دست برداشته، نزد خدا به چه مقامات و منازلى رسیده و از چه کرامتى برخوردار گشته، و داراى چه حیات ویژهاى با چه رزق خاصى شده، پس شما با توجه به وضع شهید نباید از سختىها و شداید و کمبودها و مصائب و داغ اولاد، و مشکلات بدنى به هراس افتاده و به جزع و فزع و بىصبرى و بىطاقتى دچار شوید، و براى دفع بعضى از آنها به غیر خدا پناه برید، و وجود خود را در گردونه دین و ایمان و عمل صالح حفظ نکنید و تحت این عنوان که در فشارم و حوصله ندارم و طى صراط مستقیمى که این همه رنج و مصیبت دارد مناسب با من نیست از حضرت حق و عرصه خواستههاى او جدا شوید، و خود را از صلوات و رحمت خدا دور کرده به شقاوت و تیرهبختى دچار نمائید!!
شما باید بدانید که آزمایشات الهى و به تعبیر دیگر تکالیف و مسئولیتهائى که در این پنج مورد متوجه شماست روش و سنت قطعى خدا نسبت به همه مؤمنان در تمام ادوار تاریخ است، و این آزمایشات تکالیف خارج از طاقت و توان شما نیست که حضرت حق هیچ گاه مؤمنى را با آنچه قابل تحمل نمىباشد امتحان نمىکند و تکلیف ما لا یطاق بر انسان مقرر نمىسازد، علاوه بر این که این گونه تکالیف و آزمایشات که موارد خاصى است پخته کننده عقل، سازنده روح، تزکیه کننده نفس، زمینه قرب به خدا، و دریچهاى به سوى رحمت بىنهایت حضرت حق، و تبدیل کننده انسان به مانند فولاد آبدیده براى رو در روئى با حوادث دیگر به ویژه براى مقابله با دشمنان در جهت حفظ دین و ملت و مملکت است.
اهل ایمان باید به این حقیقت توجه داشته باشند که ایمان به خدا و قیامت و عمل صالح با وسعت رزق، و رفاه در دنیا، و گشایش در امور مادى هیچ ملازمهاى ندارد، این امور بر اساس قانون خاص خود و بر پایه سنتهاى الهى در جریان است، و عرصه مادیت براى هر کسى بر مبناى مصالح او و حکمت خداوندى نسبت به وى است.
چه بسا کافران که در شدت فقر و فاقه دست و پا میزنند، و چه بسا بىدینان از شدت سیرى نمىدانند چه کنند فقر کافر یا ثروت او ملازمه چندانى با کفرش ندارد، در عرصه ایمان هم فقر و ثروت ملازمه با امور معنوى و قلبى ندارد چه بسا افرادى از اولیاء خاص الهى هم چون ابوذر در بیابان ربذه از شدت گرسنگى و تشنگى جان دادند، و چه بسا مؤمنانى که به علت امورى ظاهرى و زیر و رو شدن وضع اقتصادى به ثروت کلانى از راه حلال دست یافتند و بخش عمدهاى از آن را هزینه راه خدا نمودند، بنابراین امتحانات الهیه جهت ظهور مقدار صبر واستقامت مؤمن و یا کمال ایمان او و تهذیب باطن وى از رذائل اخلاقى است، این امورى که از مقتضیات خانه دنیا و بافت این جهان است مانند خوف و گرسنگى و نقص اموال و انفس و ثمرات به عنوان امتحان الهیه جهت رشد و تکامل انسان و رسیدنش به مقام قرب پیش مىآید، و بر مؤمن لازم است که از این امتحانات که در عرصه آنها تکالیفى مانند صبر، شکر، حمد الهى، و اجتناب از جزع و فزع و بىتابى، و ایراد گرفتن به حق و دستگاه آفرین متوجه انسان مىشود با شوق و ذوق استقبال کند و در این زمینه در کنار اولیاء حق و در معیت صلحا و شهدا قرار گیرد، و زمینه را با اداى تکالیف لازم براى رسیدن به منازل ملکوتیه و مقامات معنویه و اتصال به صلوات و رحمت خدا فراهم نماید.
نظرى به حیات پیامبران، و امامان معصوم و مؤمنان واقعى بیندازید و عنایت کنید که آن بزرگواران به انواع مصائب و سختىها و مضیقهها امتحان شدند و هر یک به فراخور حال خود در میدان امتحانى که پیش مىآمد به تکلیف و مسئولیتشان در رابطه با آن امتحان خالصانه عمل مىکردند.
روشن است که گاهى این پنج برنامه در ارتباط با جنگ با دشمنان براى اهل ایمان پیش مىآید، آرى جنگ است که سبب ترس و گرسنگى و نابود شدن بخشى از اموال و شهادت بعضى از نفوس به ویژه جوانان مردم است که با شور و هیجان براى دفاع از حق به میدان جنگ شتافتهاند، و گاهى براى یک فرد و یا یک خانواده و نهایتاً براى یک ملت در زمانى محدود یک یا دو مرحله یا چند مرحله از این امتحانات پیش مىآید، که در هر دو صورت وظیفه انسان مؤمن است که نگذارد ترس و خوف مانع از حرکتش به سوى انجام وظیفه شود، و اجازه ندهد گرسنگى و شکم او را از راه خدا منحرف سازد، و از اینکه نقص مال و نفس و ثمرات سدى در براى سلوک او به سوى مقام قرب شود جلوگیرى نماید.
آرى ترس از دشمن، یا ترس از عذاب، یا خوف از مقام حق، و اندک گرسنگى بخاطر قحطى و تنگى در معیشت و نقصان مال بر اثر حوادث، و دگرگونى عرصه اقتصاد، یا بلاهاى آسمانى، و نقص نفس به سبب جنگ با دشمن یا بیمارى و پیرى و ضعف و سستى، و کم شدن میوهجات از پى آفات آسمانى و زمینى یا مرگ فرزند، همه و همه داروهائى است که طبیب طبیبان براى ما بیماران مقرر نموده، تا بدین وسیله درمان شویم و به عافیت دنیا و آخرت برسیم.
اینجاست که حضرت حق که رحمت و لطفش و احسان و محبتش شامل حال مؤمنان است پیامبر را مأمور مىکند که به مصیبت دیدگان و بلا کشیدهها، و رزمندگان میدان جهاد فى سبیل الله، و داغ دیدگان و خلاصه آنان که از باد امتحان نمىلرزند، و قدم از میدان ایمان و عبادت و خدمت به خلق بیرون نمىنهند و همه وجود خود را با آن همه مصائب در کنار خدا حفظ مىکنند بشارت دهد، و در این زمینه متعلق بشارت را ذکر نمىکند براى این که عظمت و بزرگى موضوع بشارت را در دیده باطن به تصویر کشد و بگوید که در این دنیا عقول گنجایش فهم متعلق بشارت را ندارد.
برگرفته شده از:
کتاب : تفسیر حکیم جلد چهارم
نوشته : استاد حسین انصاریان