شاید دو سال پیش هرگونه صحبتی از رسیدن شاخصکل بورس تهران به اعداد میلیونی به مضحکه گرفته میشد و هفت رقمی شدن این نماگر به رویای دستنیافتنی فعالان بازار سهام تبدیل شده بود. این مهم اما در اوسط اردیبهشت ماه سالجاری با رسیدن بازده شاخص سهام به 100 درصد، رقم خورد و فقط در 58 روز کاری بعد این نماگر دو میلیون واحدی شد. در ادامه و تجربه سقف قیمتی در 19 مردادماه اما به دلایل مختلفی که در نهایت کاهش اعتماد بورسبازان و افزایش تردید نسبت به آینده این بازار به دنبال داشت، جهت نماگرهای سهام نزولی شد. در این میان نگاهی به وضعیت بازار سهام در یک ماه گذشته، نشان میدهد در حالی شاخصکل و هموزن با افت مواجه شدند اما سه گروه بزرگ کالایی یعنی پتروشیمیها، فلزات و معدنیها رشد محسوس قیمت سهام زیرمجموعه خود را ثبت کردند و بهعبارتی بهعنوان سوپاپاطمینان شاخص کل بهعنوان دماسنج اصلی بازار سهام تبدیل شدند تا میزان ریزش این نماگر نسبت به کل بازار نصف شود. حمایتهای ناظر بورسی در کنار رشد نرخ دلار از مهمترین دلایل اقبال سهامداران خرد به گروهای مذکور بهشمار میرود.
حمایت سیاستگذار از شاخص یا سهامدار؟
اختلاف میان شاخصکل و هموزن از ابتدای سال به محلی برای انتقاد فعالان بازار تبدیل شده است. جاییکه با افت قیمت سهم و در نتیجه شاخصکل، سیاستگذار بورس برای حفظ ظاهر درست یا غلط تنها به دنبال آرایش شاخصکل با حمایت از سهام بزرگ و به اصطلاح شاخصساز است. در این میان سه گروه کانههای فلزی، محصولات شیمیایی و فلزات اساسی با سهم 47درصدی از کل ارزش بازار بهعنوان اهداف سبزپوش شدن نمای ظاهری بورس تهران یعنی شاخصکل برگزیده شدند. معاملهگران خرد سهام نیز با درک هدف مقام ناظر اغلب میل به خرید نمادهایی از صنایع فلزات اساسی، محصولات شیمیایی و کانههای فلزی دارند؛ سهامیکه به اعتقاد بورسبازان حقیقی در زمان ریزش بازار، تکیهگاهی تحتعنوان دولت را بهعنوان پشتیبان در اختیار داشته و از افت قیمت تا حدودی در امان میماند. رویکردی اشتباه که تکنیکهای معاملهگری را نیز برهم زده و شرایطی جدید را بر بازار حاکم میکند. بررسیهای «دنیایاقتصاد» نشان میدهد در یک ماه گذشته در کنار افت 9/ 6درصدی شاخصکل شاهد کاهش 13درصد شاخص هموزن که نشانی از اثرگذاری یکسان نمادها دارد، بودیم. در این میان شاخص 30 شرکت بزرگ بازار با افزایش 5/ 1درصدی همراه شدند. نگاهی به گروههای بزرگ بازار در این بازه زمانی اما خالی از لطف نیست. گروه فلزات اساسی با سهم 3/ 17 درصدی از کل ارزش بازار، در بازه زمانی موردبررسی شاهد رشد 8/ 17درصدی میانگین قیمت سهام زیرمجموعه خود بود. گروه کانههای فلزی یا همان معدنیها نیز با سهم 8درصدی از ارزش کل بازار، در یک ماه گذشته با رشد 8/ 14درصدی سهام همراه شد. در ادامه گروه محصولات شیمیایی که با سهم 4/ 21 درصدی از ارزش کل بازار، بزرگترین گروه بورس تهران نیز است، در بازه زمانی مذکور شاهد رشد 4/ 6 درصدی زیرمجموعههای خود بوده است. در میان بزرگان کالایی تنها دو گروه چندرشتهای صنعتی و فرآوردههای نفتی بودند که نتوانستند به سهامداران خود سود برسانند و به ترتیب با افت 2/ 16 و 3/ 18 درصدی در یک ماه گذشته مواجه شدند و از اینرو مانع از صعود بیشتر شاخص 30شرکت بزرگ بازار نیز شدند.
در این میان محاسبه ضریب بتای صنایع مذکور در یک ماه گذشته خالی از لطف نیست. میزان همسویی بازده یک سهم نسبت به بازار کل (شاخص کل) را با ضریب بتا میسنجند. بتای مثبت نشانه همسویی با بازار، بتای منفی نشانه واگرایی با بازار و بتای صفر نشانه عملکرد خنثی (عدم تاثیرپذیری) سهم نسبت به بازار (شاخص) است. این ضریب که عموما در مورد سرمایهگذاریهای کوتاهمدت بهکار گرفته میشود، میتواند ریسک هر سهم را در مقایسه با ریسک کل بازار نشان دهد. در ضریب بتا عدد یک را بهعنوان مبنا قرار میدهیم. بتای یک برای سهام یا صنعتی خاص نشاندهنده بازده برابر آن سهم یا صنعت با بازده شاخصکل است. حال اگر بگوییم ضریب بتای سهمی نسبت به شاخص عدد 2/ 1 است، یعنی هر مقداری که شاخص رشد یا نزول داشته باشد سهم مورد نظر ما، 12 درصد بیشتر رشد یا نزول میکند. بررسیهای «دنیایاقتصاد» نشان میدهد از 28 مرداد تا پایان معاملات 29 شهریورماه، در میان صنایع کالامحور بازار، گروههای محصولات شیمیایی، کانههای فلزی و فلزات اساسی به ترتیب بیشترین ضریب بتا را به میزان 4/ 1مرتبه، 3/ 1مرتبه و 2/ 1 مرتبه در اختیار دارند تا تعیینکننده مسیر شاخص کل نیز باشند.