سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. 7:30 هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
اینهمانی جمهوری اسلامی با حکومت غزنوی و عباسی
عاقبت حجاریان و تاجزاده اگر نظام اسلامی حکومت جور بود
سعید حجاریان، از تئوریسینهای اصلاحطلب به تازگی در یادداشتی با عنوان "اصلاحات حداقلی، اصلاحات حداکثری" که در وبسایت مشق نو منتشر شد، با وصفی ظالمانه از نظام جمهوری اسلامی، نوشته است:
"این شیوه نگرش به دستگاه اداره کشور را میتوان در دو مثال تاریخی دیگر و در نحوه کنشگری دو شخصیت تاریخی بهنامهای علی بن یقطین و صفوان جمّال ردگیری کرد. شخصیت نخست به دستگاه وارد شد و توانست قدری از تبعیضها بکاهد و حتی از جانب امام حمایت شد. اما شخصیت دوم قادر به چنین کاری نبود تا حدی که امام به وی گفت، همان که در ذهنات تداوم حکومت جور و حیات حاکم ظالم را طلب میکنی، یعنی در امتداد ظلم حرکت میکنی. بنابراین از همکاری حداقلی (اجاره شتر به کاروان خلیفه) منع شد."
او سپس تصریح میکند: میتوان گفت حاملان اصلاحات میتوانند حول گزارهای که من آن را «اصلاحات؛ از لبه وضع موجود تا لبه دگرگونی» نام میگذارم، سامان پیدا کنند. از دل این گزاره، سه نتیجه سنجشپذیر استخراج میشود:
اولاً، در درون اصلاحات طردها ضابطهمند میشود. یعنی تنها آن افراد یا گروههایی از سوی مردم و بدنه جریان اصلاحات طرد یا نفی خواهند شد که به بخشی از وضع موجود و عامل بازتولید نابرابری و فساد بدل شده باشند. در این زمینه حضرت امیر به نقل از پیامبر از یاورانِ ظالمان یاد میکند و میگوید کسانی که در کیسهای را برای ظالمان بستهاند، لیقه دوات آنها را درست کردهاند و یا به قلم منفصلشان تبدیل شدهاند با ظالمان محشور میشوند.
ثانیاً، راه و مرام و کنشهای مجموعه فعالانِ بخشی که در محور سیاست حرکت نمیکنند اما راه تقلیل مرارت پیش گرفتهاند، تماماً بهرسمیت شناخته میشود و از این پس دغدغه فعالان حقوق بشر، فعالان کارگری، فعالان محیطزیست و نیز جملگی فعالان مدنی دغدغه تمامی جریان اصلاحات خواهد شد و به این طریق جریان اصلاحات قادر خواهد بود مسئله «نمایندگی» خود را احیاء کند.
ثالثاً، پس از یک ظرفیتسنجی، کارآیی و مرزهای اصلاحپذیری حکومت شفاف خواهد شد. در پس این امر میتوان پروژه اصلی اصلاحات را که همان مشروطهخواهی است، امکانسنجی و آن را به پیش راند.[1]
*قبل از حجاریان، مصطفی تاجزاده نیز در قالب یک توییت به این همانی نظام جمهوری اسلامی با عهد سلاطین غزنوی پرداخته و در اشاره به درگذشت شجریان گفته بود:
"قدرت با آدمی چهها که نمیکند. ادیب باشی و هنرشناس، با زیر و بم موسیقی و آواز ایران آشنا، و قصه غلبه فردوسی طوس بر محمود غزنوی را به روایتهای مختلف خوانده باشی، باوجود این با یگانه روزگار خویش آن کنی که از آن قصهها سازند؟ ربنا و پروردگارا! ما را آنی به خود وامگذار. آمین"!
این مقایسههای سلاطین اصلاحات که دائما دست به اینهمانی نظام جمهوری اسلامی با حکومتهای جائری مثل عباسی و غزنوی میزنند در حالی است که آقایان به وضوح هرچهتمامتر میدانند که اگر نظام ایران تالیتلو آن حکومتها بود امروز سالها از اعدام امثال حجاریان و تاجزاده بعنوان منتقدان برانداز حکومت و هتاکان به مقام عالی نظام گذشته بود.
چه اینکه سیَرالملوک عباسی و غزنوی به روشنی نشان میدهد که آن پادشاهان جائر چطور با منتقدین برخورد میکردند و چگونه زبانها را از حلقوم و حتی از پشت سر بیرون میآوردند.
پس نظام جمهوری اسلامی نه تنها به منش آنان معتقد نیست. و بلکه سطح بالایی از رفاه و حتی "شیرکاکائوی بعد از ظهر" و امکان تجارت گندم را برای این براندازان دارای سابقه زندان و مجازات نیز فراهم آورده است.
اکنون چرا امثال حجاریان و تاجزاده به جائرنمایی از نظام جمهوری اسلامی ایران اصرار میکنند!؟
پاسخ را باید در تقلای آنها برای براندازی و به خیابان کشاندن مردم در فرایند "فتنه اقتصادی" جستجو کرد.
یک نگاه ساده به علت امروز مشکلات کشور اعم از گرانی، بیتدبیری، ناکارآمدی و آدرس علیالدوام خیابان به مردم؛ نشان میدهد که "فرماندهان فتنه آینده" چطور در قالب همین فرایندهای دستکند خود، مشغول اینهمانی نظام اسلامی با حکومتهای جائر تاریخ هستند.
گفتنیست در بحث این شبهه که تاریخ پیشرفت کرده و دیگر هیچ حکومتی نمیتواند با منتقدان خود رفتار جائرانه داشته باشد! نیز بایستی اشاره کرد که هرگز چنین نیست و در صورت جائر بودن یک حکومت؛ میتوان مثالهای متعددی از بروز ظلم و جور را مطرح کرد. مثل پرونده خاشقجی در عربستان و یا جورج فلوید در آمریکا.
بایستی به این مثالها دقیقتر نگاه کرد تا نسبت یک حکومت جائر با یک حکومت دینی پیشرفته و مردمسالار مثل نظام جمهوری اسلامی ایران مشخص شود. زیرا در نبود همین دقتها و مطالعات است که امثال تاجزاده و حجاریان دست به جعل تاریخ میزنند.
***
ابطحی با تأکید بر تحریم خاموش انتخابات:
شاید فعال انتخابات 1400 نباشیم!
محمدعلی ابطحی، فعال اصلاحطلب و از دستگیرشدگان فتنه 88 در بخشی از یک مصاحبه با خبرآنلاین پیرامون بیانیه اخیر موسویخوئینیها، گفته است: معتقدم که پیش از اینکه بیانیه آیت الله موسوی خوئینیها دعوت به انتخاب فرد خاصی و یا شرکت بی شرط و شروطی در انتخابات باشد بیشتر توجه دادن به این است که انتخاب کردن یکی از مزایای نظام جمهوری اسلامی بوده است و باید برای انتخاب کردن، شرایط انتخاب کردن به وجود آید و آن چیزی که من از بیانیه ایشان حس می کنم این است که این شرایط وجود ندارد و باید تلاش کنیم تا آن شرایط به وجود آید.
او میافزاید: حالا اگر در آینده شرایط متفاوتی برای انتخاب کردن بر اساس معنای واقعی انتخاب کردن وجود داشت باید همه را در انتخابات فعال کرد و اگر وجود نداشت دلیل عدم فعال بودن در انتخابات از الان روشن شود، یعنی از الان نباید قضاوت کرد که حتما چنین اتفاقی نمی افتد، گرچه شرایط گذشته این را به جامعه منتقل می کند که امکان تغییری در نظرات و دیدگاه سطح بالای کشور وجود نداشته باشد و احتمالا بر همین منوال بچرخد.
ابطحی در ادامه همچنین تصریح میکند: "طبیعی است که این بیانیه می گوید اگر بر همین منوال نچرخد باید از این حقوق مدنی استفاده کنیم و من فکر نمی کنم کسی با این مساله مخالفت داشته باشد. "
او گفته است: اگر آن شرایط به وجود آمد؛ طبیعی است که باید دعوت پرشوری برای انتخابات شود و اگر آن شرایط به وجود نیاید هرکسی نظریه فردی خودش را می داند و حداقل جریانی که آقای موسوی خوئینیها را به بزرگی قبول دارند، دیگر فعال انتخابات نخواهند بود و این به معنی تحریم انتخابات نیست و فعال انتخابات نبودن غیر از تحریم کردن انتخابات است.
ابطحی در خطوط پایانی این مصاحبه تأکید میکند: یکبار یک انتخابات با مشارکت اندک انجام شد و مزه انتخابات بی دردسر زیر دندان خیلی ها رفت و فکر نمی کنم آنها بخواهند این موقعیتی که به دست آورده اند را از دست بدهند، اما اگر چنین شود باید فعالیت کرد و دنبال کاندیداهای مورد قبول اصلاح طلبی گشت. اگر شرایط انتخاب کردن و انتخاب شدن نباشد ما قطعا انتخابات را تحریم نخواهیم کرد ولی امکان فعال شدن و شورآفرینی هم نخواهیم داشت.
در یکی از میانتیترهای این مصاحبه نیز میخوانیم: اصلاحطلبان قطعا انتخابات را تحریم نمیکنند اما...[2]
باید به آقای ابطحی هم عرض کرد که چرخ را دوباره اختراع نکنند زیرا تعریف تحریم انتخابات خیلی وقت است که در دایرةالمعارف علوم سیاسی وجود دارد و همه میدانند که هر حزب و طیفی که به هر نحوی از انحاء قید انتخابات را بزند؛ خائن است.
زیرا این اوست که باید پاسخگو باشد چرا نتوانسته رجلی در قواره صلاحیتهای قانونی را به انتخابات معرفی کند نه قانون و نهادهای نظارتی یک کشور.
و البته اگر آقای ابطحی تعریف واضح تحریم انتخابات را قبول ندارند میتوانند به صحبتهای مقتدای سیاسیشان یعنی آقای "بهزاد نبوی" مراجعه کنند که پس از رفتار شریرانه تحریم انتخابات مجلس یازدهم از سوی ستاد جریان چپ صراحتاً تأکید کرد:
"تحریم انتخابات از سوی اصلاحطلبان اشتباه بود. "[3]
مشرق پیش از این و در قبال بیانیه اخیر موسوی خوئینیها؛ صراحتا هشدار داد که روح و حاقّ این نامه چیزی غیر از تشویق به تحریم انتخابات 1400 از سوی اصلاحطلبان نیست.
به این معنی که او به اصلاحطلبان میگوید در انتخابات شرکت کنید اما اگر کاندیداهای بدسابقه و اشرار سیاسی از سوی شورای نگهبان تأیید صلاحیت نشدند (که نمیشوند!) پس مثل انتخابات مجلس یازدهم بگویید ما دیگر تکلیفی نداریم و از معرفی لیست انتخاباتی پرهیز کنید.
اما عدهای سعی کردند در پرتو عدم رصد دقیق این محتوا؛ اقدام به سفیدسازی جریانات برانداز کنند و از این بگویند که خوئینیها در حال تشویق اصلاحطلبان به حضور انتخاباتی است!
در بحث تحریم انتخابات و خروج اصلاحطلبان از فرایندهای مردمسالار، بیان 3 نکته ضروریست:
_یکم: این رفتار اصلاحطلبان به این دلیل است که آنها خود و نظام اسلامی را در معرض رویارویی مستقیم در "فتنه اقتصادی" میبینند و از همین رو دیگری اجباری برای بالا نگه داشتن همچنان ماسک دموکراسی و بودن در داخل نظام را حسّ نمیکنند.
_دوم: واکنش نظام اسلامی به دومین رفتار تحریمی اصلاحطلبان در انتخابات 1400 بر هیچکس آشکار نیست!
_و سوم: راه مقابله با این پروژه شوم که هدف آن القای نامشروع بودن نظام اسلامی است؛ فقط و فقط "روشنگری خواص" است. تا به طور مثال کسانی مثل ابطحی نتوانند یکی از بدیهیترین مفاهیم علم سیاست یعنی "تعریف تحریم انتخابات" را جعل کنند و دست به وارونهسازی حقیقت بزنند.
***
یا دولت پول بدهد یا از مردم میگیریم؛ "مردم" گروگان حناچی!
پیروز حناچی، فعال اصلاحطلب و شهردار تهران در اظهاراتی که سایت اعتمادآنلاین آنها را منتشر کرد، در اشاره به بحث افزایش نرخ کرایه حمل و نقل عمومی گفته است: برج میلاد که در عمل تعطیل شده و فعالیت حمل و نقل عمومی هم به 50 درصد ظرفیت کاهش یافته است و همین موارد از جمله دلایل کاهش درآمد شهرداری به شمار میرود.
او همچنین میافزاید: شهرداریها در تمام شهرهای بزرگ دنیا در شرایط کرونا مورد حمایت قرار گرفتند و انتظار ما این است که -دولت- اگر حمایتی از ما نمیکنند، از افزایش کرایهها جلوگیری نکنند.
به گزارش ایرنا موضوع یک فوریت افزایش کرایه حمل و نقل عمومی پایتخت در جلسه گذشته شورای شهر تهران تصویب شد که این موضوع در فضای مجازی مورد انتقاد کاربران و شهروندان قرار گرفت.
پس از آن «محمدعلیخانی» رئیس کمیسیون عمران و حمل و نقل شورا توییت کرد که این موضوع فعلا در کمیسیون مربوطه در حال پیگیری بوده و افزایش کرایهها اعمال نشده است.[4]
*آقای شهردار طوری صحبت میکنند که انگار به دلیل کرونا، فقط این شهرداری تهران بوده که متضرر شده و برای مردم عادی از آسمان گنج نازل شده است!
این در حالی است که اگر دولت مطلوب و متبوع اصلاحطلبان به شهرداری اصلاحطلبان کمک نمیکند؛ آیا مردم باید تاوان این رفتار را بدهند!؟
از طرفی شهردار تهران باید فرض کند که مردمی وجود ندارد که نقش گروگان را برای شهرداری بازی کنند و ایشان اگر هنری دارد باید همان را برای ستاندن کمک از دولت به کار گیرد. و اگر هم ندارد...
مردم تهران عملا شاهد یکی از تاریکترین دورانهای مدیریت شهری در تاریخ تهران هستند... دورانی که شهردار صراحتا میگوید اگر دولت به ما کمک نکند؛ از مردم میگیریم!
***
1_ http://mashghenow.com/%d8%a7%d8%b5%d9%84%d8%a7%d8%ad%d8%a7%d8%aa-%d8%ad%d8%af%d8%a7%d9%82%d9%84%db%8c%d8%8c-%d8%a7%d8%b5%d9%84%d8%a7%d8%ad%d8%a7%d8%aa-%d8%ad%d8%af%d8%a7%da%a9%d8%ab%d8%b1%db%8c/
2_khabaronline.ir/news/1442859
3_https://www.tasnimnews.com/fa/news/1399/02/24/2265314
4_https://etemadonline.com/content/438713