اعظم صالحی - کارشناس علوم تربیتی
تحریریه زندگی آنلاین : امروزه با افزایش، آگاهی و دانش خانوادهها، توجه به بهداشت جسمانی و روانی فرزندان رشد چشمگیری داشته است. در این میان گاه اطلاعات ناقص و پراکنده باعث بروز نگرانی و انواع وسواس رفتاری در میان خانوادهها شده است. آنها دوست دارند ویژگیهای کودکان خود را بشناسند و راههای آن را پیدا کنند تا بتوانند از اضطراب و نگرانی خود کم کنند و راههای امیدبخشی را برای رشد و نمو کودکان خود پیدا کنند. از جمله سوالهای اساسی، برای خانوادهها، درک و شناخت میزان خلاقیت کودکان و راههای احتمالی تقویت آن است که باید دانش و آگاهی خود را در این زمینه افزایش دهند.
بیشتربخوانید:
حتما گاهی پیش آمده از کودک خود سوالی پرسیدهاید یا از او نقاشی خواستهاید که چیز متفاوتی را برای شما مطرح کرده است. به عنوان نمونه، به کودک گفتهاید جغد و گربه ملوس را نقاشی کن، اما او یک کشتی را نقاشی کرده باشد و اثری از جغد یا گربه ملوس نیست و وقتی از او پرسش میکنید که شاید فراموش کردی جغد و گربه ملوس را بکشی، او پاسخ میدهد: میدانید چیه؟ جغد و گربه ملوس از کشتی بیرون رفتهاند تا زیر آب شنا کنند، به همین دلیل من آنها را زیر آب نقاشی کردهام. در واقع این مورد نشان میدهد کودک شما از خلاقیت برخوردار هست و اگر شما سعی کنید موارد اینگونه را در او تشویق کنید، در واقع ابتکار و خلاقیت او را تشویق کردهاید. برای تایید بهتر میتوانید نقاشی او را به دیوار یا یخچال نصب کنید و در این زمینه رفتار خلاقانه با کودک گفتگو کنید که در حکم تشویق و تایید کودک هست و این نکته را فراموش نکنید که رفتار خلاقانه کودک را فقط تایید و تشویق کنید و از قضاوت و داوری در این زمینه خودداری کنید که سبب محدود شدن خلاقیت کودک میشود و بر آن تاثیر میگذارد.
والدین و مربیان، باید بدانند که گاهی رفتارهای خلاقانه از طرف کودک، مواردی مانند حل مساله، پژوهش، اکتشاف، درک کردن، یاد گرفتن و اختراع کردن را در بر میگیرد و جنبههای مختلفی دارد که باید برای پرورش و رشد خلاقیت به همه این موارد دقت و توجه داشته باشند و دامنه آن میتواند از سوال و پژوهش درباره مثلا زندگی پروانهها تا ساختن سازههای مختلف با مواد گوناگون، مثل لوگوها و اسباب بازیها متغیر باشد.
به زبان ساده، خلاقیت اتخاذ، روشی است که هدف سادهای را انجام پذیرد، مثلا چگونگی باز کردن بندهای گره خورده توسط کودک تا حالتهای پیچدهتر مانند یک اکتشاف یا نوآوری، مثلا تولید یک رنگ جدید در بازی و نقاشی با رنگها.
گاهی خانوادهها برای خلاقیت کودکان موانعی ایجاد میکنند، به فرض مثال اگر کودکی در مهد و دبستان اجازه مییابد با زدن قاشق به کاسهها، موسیقی تولید کند، اما گاهی والدین این اجازه را نمیدهند، که باید بدانند برای رشد و پرورش خلاقیت کودکان ضروری هست و برای او این محیط را ایجاد کنند.
خلاقیت در کودکان از راههای مختلف رشد و پرورش مییابد، مانند؛
1- رابطه کودک با بالغ (والدین، مربیان، آموزگاران، اطرافیان و ...)
2- رابطه کودک با مواد اطراف خود مانند رنگها، اسباببازیها، کتابهای خواندنی یا لباسهایش.
3- رابطه کودک با کودکان دیگر، مثلا در گفتگو با آنها و تخیلهایی که انجام میدهد یا داستانها و خاطرههایی که برای آنها تعریف میکند.
4- وقتی کودکی در جریان رشد خود، مهارتهای تفکر خلاق را داشته باشد، میتواند از امکانات در اطراف خود بهتر استفاده کند، مهارتهای کلامی او افزایش مییاید و بهتر میتواند فکرها و ایدههای خود را به روشی نو شرح دهد.
5- از تولد تا دو سالگی در جریان رشد کودک سخن گفتن او آغاز میشود، دست به بررسی و اکتشاف و لمس کردن، چشیدن، دیدن، شنیدن و بو کردن میزند و تصور کردن هم در این سنین شروع میشود. برای رشد تفکر خلاق در این سن تشویق به بازی کلامی، مانند تشویق به داستان گفتن، سخن گفتن نزد والدین و دیگران درباره موضوعی که دوست دارد، پذیرفتن کلمات جدیدی که کودک بیان میکند، آشنا کردن کودک با سرود، آهنگ، کلمات آهنگین و بازی با لوگو و عروسکهای انگشتی میتواند کمککننده باشد.
از دو تا چهار سالگی، کودک از تجربه مستقیم درس میگیرد، راههای جدیدی را برای اکتشاف پیدا میکند، دست به کنجکاوی میزند، و سوال طرح میکند. در این سن برای رشد تفکر خلاق کودک میتوان او را با گلها و گیاهان آشنا کرد و از موادی در طبیعت مانند برگها و حیوانات و تشویق کودک به طرح سوال یا کنجکاوی درباره آنها استفاده کرد.
در سن چهار تا شش سالگی، کودک بازی کردن را به طور جدیتر، در نقشهای متعددی فرا میگیرد و مهارت برنامهریزی کردن را در ذهن خود برای برخی مسائل فرا میگیرد. در این سن برای رشد تفکر خلاق در کودک میتوان او را به نقاشی تشویق کرد. الگو قرار دادن اشیا برای ایده گرفتن و طرح پرسش درباره آنها، تشویق برای ترکیب و تلفیق جملههای جدید مثل تعریف کردن یک خاطره با واژههای جدیدی که فرا گرفته، حرف زدن و سخن گفتن درباره نظرات و ایدههای کودک، فراهم آوردن موقعیتهایی که کودک بتواند در آن شرایط چیزهای جدیدی را کشف کند، مثلا بردن و ایده گرفتن از طبیعت و اجازه دادن برای لمس مواد موجود در طبیعت، بازی با خاک، برگها، میوهها و چوبها، اجازه استفاده از رنگ یا استفاده از مسواک به جای برسها و قلمموها برای رنگآمیزی در طرح بافتها و طرحهای جدید رنگی. به فرض مثال کودکی که با نوار کاغذی، پای عروسک خود و یا خودش که تصور میکند شکسته را باندپیچی میکند، دارد مهارتهای تفکر خلاق را تجربه میکند.
پل تورانس، یکی از صاحبنظران برجسته در زمینه خلاقیت، اشاره میکند که کودک در فاصله چهار تا پنج سالگی به اوج خلاقیت خود میرسد و از پنج سالگی به بعد از خلاقیت او کاسته میشود. در واقع کاهش خلاقیت کودک از زمانی شروع میشود که کودک وارد مدرسه میشود و برخی از صاحبنظران دیگر بر این باور هستند که کاهش خلاقیت کودک در حرکت او به سمت بلوغ شروع میشود، اما برخی از صاحبنظران بر این باور هستند که کاهش خلاقیت بیشتر بهخاطر محدودیتهای محیطی است و بر این باور هستند که کودک اگر در شرایط محیطی مطلوب قرار بگیرد، از شدت خلاقیت او کاسته نمیشود، اما برخی پژوهشها هم درباره کودکان ایتالیا نشان داده است که اگر کودک در شرایط مطلوب قرار بگیرد، حتی با افزایش سن او و وارد شدن او به بلوغ و تحصیلات مدرسهای خلاقیت او کاهش نخواهد یافت و همیشه نشانههای خلاقیت او نشان داده خواهد شد.
اهمیت تقویت خلاقیت در دوران کودکی را باید در تاثیری که این مهم در تمام مدت عمر شخص بر جای میگذارد، جستجو کرد. افرادی که در سن کودکی، نشانههایی از خلاقیت را به نمایش میگذارند، در دوران بلوغ و بزرگسالی هم میتوانند این نیروی خلاقه را به نمایش بگذارند، حتی اگر درجههای تفکر خلاق کم باشد، اما این نشانهها همواره با آنها خواهند بود و به شخص بازمیگردند. گاردنر که یکی از صاحبنظران درباره هوش و خلاقیت هست، بر این باور است که تصور و تخیلی که در اوایل دوران کودکی، شکل میگیرد، مبنایی برای خلاقیت در دوران بلوغ است.
بچههای پیشدبستانی آشکارا خلاق هستند، آنها از مواد و اسباببازیهایشان به روشهای مختلف استفاده میکنند و با جرات به سمت نقطهنظرهایی که برایشان جالب و جدید است و نوآوری دارد میشتابند، اما سه عامل میتواند بر تمایل کودک به برخورد خلاق با مسائل تاثیر بگذارد، مانند عوامل زیر:
1- طرز نگاه شخصی کودک در قبال فعالیت خلاق که آیا برایش جذاب و هیجانانگیز هست و یا موارد جدیدی را میتواند کشف کند.
2- کار (اثر) در رابطه با زمینه کار (یا اثر) دیگر: مثلا مقایسه نقاشی کودک با کودک دیگر شاید محدود شدن خلاقیت او را در بر داشته باشد.
3- نقش آموزگاران یا بزرگترها (آیا خلاقیت کودک مورد حمایت و تشویق قرار میگیرد؟)
در بسیاری موارد خلاقیت کودک به این دلیل از دست میرود که جامعه و بزرگترها (خانوادهها، آموزگاران و مربیان) انتظار دارند کودک با فکرها، ایدهها و توقعهای آنها سازگار بشود؛ مثلا ممکن است درباره کارهای هنری، نوشتاری، ساختن، اکتشاف و نوآوری کودک نظر دهند و بر خلاقیت کودک تاثیر بگذارند.
بیشتربخوانید:
کودکان خلاق، به راحتی مسائل را شناسایی و با انعطافپذیری آنها را حل میکنند، انگیزههای فراوانی دارند، به حرفهای دیگران با دقت توجه میکنند، اگر کمی وقت و توجه بگذاریم، بهترین زمان برای اطلاع از خلاقیت کودک تماشای آنها به هنگام بازیهایشان با اسباببازیها و مواد اطراف آنها است. آنها در بازی و فعالیتهای خود موارد استفاده متفاوتی پیدا میکنند، کودکان خلاق به انواع و اشکال مختلف توجه میکنند، برای کودک خلاق یک جعبه خالی به مراتب بیش از بهترین و پیچیدهترین اسباببازیها ارزش دارد. کودک خلاق با آب و تاب حرف میزند، سوال میپرسد، به جوابها گوش میدهد و به جزئیات ماجرا بیشتر توجه دارد.
کودک خلاق گاهی آنقدر سرگرم مشاهده کردن، دقت کردن یا انجام دادن کاری هست که بیان میکند من نشنیدم مرا برای خوردن خوراک یا شام و ناهار صدا بزنید یا هنگام فعالیت جسمانی شور و نشاط خاصی دارد و قرار ندارد و مرتب دوست دارد از وسایل بازی مختلف استفاده کند، حتی چالشهایی را برای بزرگترها مطرح میکند که چرا مجبورم به مدرسه بروم؟
عادت به وارسی منابع مختلف دارد، مثلا مطرح میکند که هم کتاب خواندم، هم تلویزیون تماشا کردم، هم از مربی یا آموزگار پرسش کردم، اما هنوز دوست دارم درباره کهکشانها و ستارگان بیشتر بدانم.
کودک خلاق با دقت به اشیا نگاه میکند، مثلا میپرسد این هزارپا که فقط 99 پا دارد. با اشتیاق درباره کشفیات خودش با دیگران صحبت میکند (میدانی چه شد؟ حدس بزن ...) و حتی بعد از تمام شدن وقت هم اشتیاق دارد که برنامههای خود را انجام بدهد، مثلا میگوید مامان بعد از زنگ تفریح یا تمام عصر نقاشی کردم تا کارم تمام شود یا هنوز مشغول آزمایش بودم که برای بیرون رفتن صدایم کردی.
در رفتارهای خلاقانه کودک او در صدد پی بردن به روابط در چیزهایی هست که به ظاهر با هم بیارتباطند: (میدانی چیه؟ کلاه جدیدت شکل پروانه است.) یا فکر کردن به چیزهایی که مثلا در یک برنامه تلویزیونی نمایش داده شده است (میدانید، فردا میخواهم در باغچه دنبال طلا بگردم.) یا کنجکاوی زیاد برای سردرآوردن از امور (خواستم بدانم که حیاط از بالای پشتبام چگونه دیده میشود.) یا استفاده از اکتشاف یا یک تجربه (فکر کردم اگر آرد و آب را با هم ترکیب کنم، نان ساخته میشود، اما دیدم که یک تکه خمیر سفید شد.) یا بروز هیجان در صدا در اثر یک اکتشاف (با آرد و آب خمیر درست میکنند!) یا عادت دارند به سوال و آزمودن نتایج (میتوانم با آب صابون حباب درست کنم؟) یا صداقت و میل شدید به اطلاع یافتن از امور (مامان امیدوارم از این حرف ناراحت نشوید، اما فکر میکنم عمو نوروز وجود خارجی ندارد.)
بیشتر بخوانید: