سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
**اگر انتقام بگیریم، دست بایدن برای مذاکره بسته می شود!
روزنامه آرمان با اشاره به ترور شهید «محسن فخری زاده» در گزارشی با عنوان «تله تنش» نوشت: «برخی از واکنشهای مقامات کلیدواژه انتقام سخت را بر سر زبانها انداخته است. انتقام سختی که یادآور ترور سردار سلیمانی و حوادث پس از آن است؛ بهنحویکه ترور سردار سلیمانی بهعنوان شخص اول نظامی اکنون با ترور فخریزاده به عنوان شخص اول دانشمند هستهای ایران مقایسه میشود...نگاهی به اظهارات برخی از سران کشور کلید واژه انتقام را نشان میدهد و اینکه عدهای مسیر تقابل را برگزیدهاند».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «بسیاری از کارشناسان این نظریه را مطرح میکردند که آمریکا و حامیانشان بدشان نمیآید که در چنین شرایطی با تلهگذاری، ایران را وارد مقوله تنشهای نظامی کنند، به نحوی که این تنشها عملا دست بایدن رئیسجمهور آینده آمریکا را نیز برای هرگونه مذاکره یا بازگشت به برجام ببندد، چراکه اگر عملا آمریکا یا اسرائیل وارد جنگی با ایران بشود، آن هنگام بایدن موظف به تداوم آن جنگ به نفع اسرائیل و آمریکا خواهد بود، وگرنه اعلام پایان آن جنگ به محض روی کار آمدن بایدن، یعنی قبول شکست که مطمئنا این موضوع چیزی نیست که مردم و سیستم آمریکا بربتابند و چنین چیزی علیه بایدن و حزبش تمام خواهد شد».
در بخش دیگری از این گزارش تصریح شده است: «به عبارتی، در این روزها ترامپ، نتانیاهو و بنسلمان بیکار ننشسته و قصد دارند، راه رئیسجمهور دموکرات آمریکا و ایران را در آینده ناهموار سازند و تنها کافی است تا در چنین شرایطی ایران در زمین بازی ساخته شده این سه نفر وارد شده تا همه چیز با تحریک کشورمان وارد تنشهای شدید و حتی نظامی بشود...به نظر میآید که ایران در چنین شرایطی باید بیش از همیشه هوشیارانه وارد عمل شود و با دقت و درایت اقدامات خود را عملیاتی کند تا در تله رفتارهای پرتنش گرفتار نشویم...شکیبایی استراتژیک و ارزیابی از وضعیت منطقه در این دو ماه باقیمانده باید مهم ترین محور سیاست ایران در نفی آتش افروزی نتانیاهو و ترامپ باشد».
روزنامه آرمان همچنین در یادداشتی با عنوان «ترور موذیانه علم و بی تابی برای جنگ افروزی» به قلم «مجید ابهری» نوشت: «نباید فریب مکر و حیلههای «سامری» ها را خورده و به تور جنگ و آتشافروزی بیفتیم. چراکه در زمان باقیمانده از عمر ریاستجمهوری ترامپ، وی خریدار کوچکترین بهانه برای آتشافروزی به گرانترین قیمت است».
متاسفانه بخشی از بدنه طیف اصلاح طلب اصرار دارد که همواره نسخه «ذلت» و «حقارت» بپیچد.
هفته گذشته روزنامه صهیونیستی اسرائیلتایمز در گزارشی نوشته بود: «آمریکا و اسرائیل برای یک رشته عملیات پنهان علیه ایران در هفتههای باقی مانده از دولت دونالد ترامپ برنامهریزی کردهاند و بخش هستهای ایران هدف اصلی است و ایران پاسخی نخواهد داد»!
نکته قابل تأمل اینجاست که روزنامه اصلاح طلب آرمان دقیقا همراستا با این روزنامه صهیونیستی موضعگیری کرده است.
این روزنامه اصلاح طلب ابراز نگرانی کرده است که انتقام خون دانشمند شهید محسن فخری زاده، ممکن است دست بایدن برای مذاکره را ببندد. این ادعا و استدلال مضحک در حالی است که همین سال گذشته و پس از اقدام جنایتکارانه دولت آمریکا در ترور حاج قاسم، «جو بایدن» در بیانیه ای گستاخانه، از این جنایت حمایت و از دولت ترامپ بابت این اقدام تمجید کرده و سردار سلیمانی را مورد توهین قرار داد.
اکنون آمریکا و رژیم صهیونیستی متهم ردیف اول ترور دکتر محسن فخری زاده هستند. این در حالی است که دولت اوباما- به معاون اولی جو بایدن- در ترور دیگر دانشمندان هسته ای ایران از جمله دکتر مجید شهریاری دست داشته است.
جو بایدن در کنار دونالد ترامپ و باراک اوباما و جورج بوش و کلینتون و...همگی مصداق همان جنتلمن های پشت میز مذاکره ای هستند که در حقیقت تروریست های فرودگاه بغداد می باشند.
اگر به دشمن هزینه تحمیل نکنیم و با انتقام، او را به عقب نکشانیم، دشمن در تکرار اقدامات جنایتکارانه خود گستاخ تر می شود. در حقیقت انتقام خون شهید بزرگوار دکتر محسن فخری زاده، عامل بازدارنده ای برای ممانعت از تکرار اقدامات مشابه است.
تجربه ثابت کرده است که آمریکا و نوچه هایش فقط زبان زور را می فهمند. پس بجای مماشات، باید با سیلی سخت، او را از تکرار اقدامات مشابه پشیمان کرد.
**مشکلات کشور تقصیر نظارت استصوابی و دولت پنهان است
«آذر منصوری» عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت(حزب مشارکت سابق) در مصاحبه با روزنامه شرق گفت: «این احتمال که با رویکارآمدن دولت جدید آمریکا بخشی از تحریمهایی که روی زندگی مردم و معیشت مردم اثرات جدی بر جای گذاشته، رفع شود و حل بخشی از مشکلات معیشتی مردم و کاهش فشارهای تحریم روی طبقات متوسط و فرودست، میتواند زمینهای برای افزایش میل مشارکت در انتخابات 1400 باشد».
منصوری در ادامه گفت: «در کنار نظارت استصوابی که موجب شده است نهادهای انتخابی از آن توان و کارآمدی لازم برای تأمین مطالبات مردم برنیایند و بهنوعی زمینه ناامیدی مردم را فراهم کنند، به موازات آن دولتهای پنهانی شکل گرفته است که در تمام عرصهها حضور دارند و اصلاحطلبان نمیتوانند نسبت به این مسئله چشمپوشی کنند و باید به این سؤال پاسخ داده شود که راهکار اصلاحطلبان برای کارآمدی نهادهای انتخابی و رفتن اینها به سمت تأمین مطالبات مردم چیست».
در هفته های اخیر از سوی احزاب و شخصیت های اصلاح طلب از قریب به 30 کاندیدا برای حضور در انتخابات 1400 نام برده شده است. این در حالی است که هنوز حدود 7 ماه تا انتخابات ریاست جمهوری زمان باقی است.
حال سوال اینجاست که اگر تمام امور کشور در دست دولت پنهان است، پس چرا اصلاح طلبان برای حضور در پاستور آن هم هفت ماه مانده به انتخابات، اینقدر بی تاب و بی قرار هستند!؟
پاسخ را باید در اصرار طیف اصلاح طلب به توهین به شعور مردم جستجو کرد؛ اینکه این طیف سیاسی در آستانه انتخابات با هراس افکنی از رقیب و گره زدن معیشت مردم به مذاکره و سیاست خارجی، به پاستور راه پیدا می کند و سپس برجام را امضا می کند و وعده می دهد که تا دی 94 تمامی تحریم ها بالمره لغو خواهد و آنچنان رونقی ایجاد می شود که نگو و نپرس و اما چندی بعد می گوید «هدف از برجام اصلا اقتصادی نبود»! و «برجام را خدا آورد»! و «از برجام انتظار اقتصادی نداشته باشید»! و...
آذر منصوری در مصاحبه مذکور تلاش کرده است تا با کلیدواژه «نظارت استصوابی شورای نگهبان» بر ناکارآمدی اصلاح طلبان در دولت و مجلس سرپوش بگذارد. این در حالی است که چندی پیش «صادق زیباکلام» فعال سیاسی اصلاح طلب گفته بود: «انتخابات دوم اسفند 98 نقطه پایان رسمی اصلاحطلبان بود. نهبهواسطه آن که بخش قابلتوجهی از نامزدهای اصلاحطلب تایید صلاحیت نشدند، بلکه بیشتر بهواسطه آنکه حتی اگر نامزدهای این جریان تاییدصلاحیت هم شده بودند، آنان بخت و اقبالی در آن انتخابات نداشتند».
زیباکلام تصریح کرد: «مشکل اصلی اصلاحطلبان آن بود که بیش از دو سال میشد بدنه اجتماعیشان را از دست داده بودند، اما نمیخواستند این واقعیت تلخ را بپذیرند. افول جریان اصلاحطلب از بعد از مجلس دهم و تشکیل فراکسیون امید آغاز شد. انتخابات 29 اردیبهشت 96 و نحوه عملکرد آقای روحانی در دولت دومش، روند فروپاشی جریان اصلاحات را سرعت بخشید».
**تطهیر جاسوس هسته ای در روزنامه اصلاح طلب
روزنامه اعتماد در مصاحبه با وکیل «احمدرضا جلالی» جاسوس دوتابعیتی فعال در حوزه دانشمندان هسته ای نوشت: «در حال حاضر بیش از 3 سال است که رای ایشان قطعی شده و روز سهشنبه هفته گذشته نیز به ما اطلاع دادند که میخواهند ایشان را برای مدت یک هفته به قرنطینه بند 209 زندان اوین انتقال دهند تا برای اجرای حکم اعدام به زندان رجاییشهر منتقل شوند».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه به نقل از وکیل جلالی نوشت: «آنچه به ما ابلاغ شده، از این قرار است. اما ایشان تبعه کشور سوئد هم هستند و باتوجه به اینکه تابعیت کشور سوئد را دارند و همچنین به لحاظ علمی شخصی برجسته و ارزنده هستند و حمایت دانشمندان، مجامع علمی و دارندگان جایزه نوبل را نیز دارند، ممکن است تغییری در روند اجرای حکم صورت گیرد».
یکی از اقدامات احمدرضا جلالی، اعلام نشانی و برخی مشخصات سی نفر از افراد شاخص پروژههای تحقیقاتی، نظامی و هستهای از جمله شهیدان شهریاری و علیمحمدی به افسران اطلاعاتی موساد بوده که به ترور و شهادت آنان منتهی شد.
اقدام دیگر وی افشای یکی از پروژه های دفاعی ایران به افسران اطلاعاتی موساد بوده است.
با اینحال این روزنامه اصلاح طلب با سانسور موارد مذکور که تنها بخش کوچکی از پرونده احمدرضا جلالی بوده است، وی را تطهیر و تبرئه کرده است.
روزنامه اعتماد پیش از این نیز به دفعات از جاسوس های محیط زیستی، جاسوس های هسته ای، مفسدان کلان اقتصادی و مدیران نجومی بگیر حمایت کرده است.
الیاس حضرتی، مدیرمسئول این روزنامه در مجلس دهم رئیس کمیسیون اقتصادی بود، اما بجای رسیدگی به مطالبات و مشکلات اقتصادی مردم و نظارت بر عملکرد دولت، یکروز مشغول حواشی کمیته رفع حصر بود و روز دیگر مشغول «کله پاچه خوری» با «شهرام جزایری» مفسد دانه درشت اقتصادی.