یکی از معضلات مهم زندگی های مشترک زوجینی هستند که به لحاظ عاطفی گرفتار جدایی از هم بوده اما به ظاهر هیچ اختلاف و مشکلی با هم ندارند. برخی از این افراد با هم تصمیم گرفته اند که به لحاظ عاطفی زندگی جدایی داشته اما زیر یک سقف زندگی کنند البته گاه هم پیش می آید که خیلی این اتفاق آگاهانه و عمدی رخ نمی دهد و در خلال زندگی زناشویی این موریانه بر جان آنها رسوخ می کند و ریشه های عاطفی زندگی شان را می جود.
بنابراین طلاق عاطفی یک رفتار با علل روان شناسی و بازتاب های اجتماعی است که مسائل مختلفی از جمله ازدواج های غلط، انتظارات غیر قابل دسترس و بی پایه، بی مبالاتی و بی توجهی نسبت به انتظارات از یکدیگر و توجه نقش هایشان در زندگی، دخالت های بی جهت دیگران در زندگی زناشویی زوجین، نبود گفت وگو و ضعف مهارت های زناشویی و ارتباطی و...علت آن می شود.
انسان به لحاظ روان شناسی پیچیده ترین آفریده الهی است. در آیات قرآن، برای آدمی صفاتی چون جهول، ظلوم، عجول از یک سو و صفاتی چون خلیفه الله، عبدالله و مانند آن بیان شده است. انسان ها به سبب حالت اعتدال ذاتی از یک سو و داشتن عنصر اراده و اختیار از سوی دیگر می توانند گرایش به حق و باطل یافته و یا در یک زمان به هر دو گرایش داشته باشند یا در فرآیندی غلبه با یکی از این دو گرایش باشد.
همچنین انسان ها در ذات خود گرایش هایی فطری یا متاثر از محیط دنیا دارند که نمی توان آنها را نادیده گرفت و در تحلیل رفتارهای آنان بی شناخت و توجه به این موارد سخنی بر زبان جاری ساخت.
قرآن هشدار می دهد که نادیده انگاشتن ساختارهای انسانی و واقعیت هایش می تواند خطرناک و مضر باشد. مثلا کسانی که واقعیت گرایش انسان به جنس مخالف را نادیده می گیرند و به وضع قوانینی چون رهبانیت اقدام می کنند تا بی همسر باقی بمانند، در نهایت گرایش به فسق و فجور و هم جنس گرایی می یابند؛ چنانکه رهبانان مسیحی و کشیشان آن مبتلا شده اند؛ چرا که نمی توان غریزه طبیعی جنسی را سرکوب کرد و آن را نادیده گرفت. (حدید، 27)
خداوند می فرماید: و عاشروهن بالمعروف فان کرهتموهن فعسی ان تکرهوا شیئا و یجعل الله فیه خیرا کثیرا؛ با زنان به شایستگی و عرف پسندیده معاشرت و رفتار کنید و اگر از آنان خوشتان نیامد و کراهت داشتید؛ پس چه بسا چیزی را خوش نمی دارید و خدا در آن، خیر فراوان قرار می دهد. (نساء، 19)
نشانه های طلاق عاطفی چیست؟
گاه پیش می آید که زوجین یا یکی از آنها به گرفتار شدن به طلاق عاطفی آگاه نیست. چند مورد از مواردی که از نشانه های طلاق عاطفی محسوب می شود را اینجا با هم مرور می کنیم تا اگر این نشانه ها را در زندگی مشترکمان می بینیم، قدری آگاه شده و در جهت رفع آنها گام برداریم:
-کاهش چشمگیر وقت گذاشتن برای همدیگر.
-کاهش وابستگی ها و اهمیت دادن همسران در رابطه با همدیگر
- افزایش سرگرمی های برون زناشویی و تمرکز بر مسائل بیرون از خانواده
- فاش شدن رازها و اشتباهات همسران در بیرون از خانواده
- عدم استفاده از راهبردهای حل مسئله
- کاهش میزان نوازش کلامی، جسمی و روابط جنسی که منجر به از دست دادن روابط عاطفی و وفاداری و زمینه ساز روابط فرا زناشویی خواهد شد
- عدم اعتماد همسران به یکدیگر در حل مشکلات و یاس و نامیدی در حل مسائل که منجر به ادامه مشاجره در خانواده می شود
- وقت گذاشتن بیش از اندازه برای فرزندان و غافل شدن از روابط بهینه زناشویی که منجر به تشکیل ائتلافی علیه همسر دیگر می شود
- به رخ کشیدن اشتباهات یکدیگر
- پرداختن به مسائل گذشته به جای اندیشیدن به مخاطرات پیش رو
- کاهش شور و هیجان در زندگی
- پرداختن به سریال ها و برنامه های تلویزیون به جای صرف وقت برای همدیگر
- عدم پذیرش مشکل یا ماندن در وضعیت سکوت
گاه در این شرایط یکی از همسران نسبت به وضع موجود اعتراض و گله گذاری می کند و گاه هم پیش می آید که هیچ یک هیچ اعتراضی ندارند و به دلائل مختلف مثل فرزندان خواستار حفظ وضع موجود هستند در حالیکه هیچ تمایلی به همسرشان ندارند و کاملا به او بی توجه هستند. همه این موارد ذکر شده زنگ خطری برای رابطه هایمان محسوب می شود.
باید این نکته را در نظر داشته باشیم که رابطه زناشویی و ازدواج یک رابطه زنده و پویا است و مدام می بایست توسط همسران بازنگری و بررسی شود و مدام فعالیت هایی انجام شود که به مرگ این رابطه ختم نشود چرا که ثابت شده به مرور زمان رابطه ای که پویا و بررسی نشود، به گنداب تبدیل می شود حتی اگر با عشق شروع شده باشد.
اگر دچار طلاق عاطفی هستیم چه راهکارهای می تواند زندگی ما را نجات دهد
قرآن برای رفع کراهت عاطفی یا به قول روانشناسان طلاق عاطفی راهکارهایی پیشنهاد می دهد که به چند نمونه آنها اشاره می کنیم:
-حفظ خانواده با وجود کراهت و ناخوشی
از نظر تعبیر کتاب آسمانی ما مسلمانان اگر یک رابطه ای حتی به مشکل عاطفی هم بخورد می بایست باقی بماند و حفظ شود.خداوند می فرماید: و یرید الذین یتبعون الشهوات ان تمیلوا میلا عظیما؛ (خدا می خواهد شما را ببخشد اما آنها که پیرو شهوتند می خواهند شما به کلی منحرف شوید)(نساء، آیه 27) چرا که این رابطه می تواندبه مرور زمان با آگاهی زوجین بهبود پیدا کند. هر یک از ما با مهار غرایزمان به سمت رشد عقل و قوای معنوی می توانیم حرکت کنیم و از بدبختی و فلاکت رهایی یابیم.
بنابراین به نظر قرآن کریم حفظ همسر خانواده حتی با کراهت، خیر کثیر تعبیر شده است(نساء، آیه 19).در داستان زندگی ائمه و حتی پیامبر اسلام و علمای دین هم کسانی بودند که از سوی همسران مورد آزار و اذیت قرار می گرفتند، اما بزرگان ما حاضر به طلاق نبودند.
درباره تحمل آیت الله خوانساری نسبت به تحقیرها و هتاکی های همسرش نقل است: همسر مرحوم «آیت الله سیداحمد خوانساری» به کلاس درس ایشان که مرجع تقلید بودند، می آمد و جلوی چشم طلبه ها با کفش به سر ایشان می کوبید که چرا فلان کار را کردی؟ یکی از علما نقل می کرد که در اندرونی خانه «آیت الله سیداحمد خوانساری» مشغول صحبت کردن بودیم که همسرشان وارد اتاق شد و به خاطر اینکه بلند صحبت کرده ایم، دو دستی چنان محکم بر سر آقا کوبید که عمامه شان افتاد. «آیت الله خوانساری» عمامه را برداشتند و مرتب کردند و چیزی نگفتند. خانم بیرون رفت و آقا بحث را ادامه دادند. عده ای به ایشان می گفتند: این زن بداخلاق را طلاق بدهید. ولی آیت الله خوانساری می گفتند: همه به من می گویند مرجع تقلید جهان اسلام، ولی بالاخره باید یکی باشه که به سر من بزند. همچنین همسر حضرت لوط و نوح(ع) نیز ذلت درونی برای پیغمبران ما بودند.
گفت وگو
علاوه بر روش اول می توان به احسان کردن به عنوان رفتاری فراعادی، درد دل با خداوند و مناجات با او (اعراف، 204) و همینطور گفت وگو با همسر در موقع غیر خشم و عصبانیت اشاره کرد. بسیاری از طلاق های عاطفی از عدم گفت وگو و رفع سوتفاهم ها ناشی می شود بنابراین با طرح تمام مباحثی که بر دل مانده و صحبت درباره آن می توان خیلی از کدورت ها را رفع کرد.
باید یادمان باشد که برای حفظ یک رابطه گرم به مرور زمان می بایست تلاشمان را بیشتر کنیم نه اینکه فکر کنیم دیگر کار از کار گذشت و همه چیز تمام شده و نیازی به تلاش برای حفظ رابطه نیست.
باید همان اندازه که ابتدای ازدواج برای هم وقت می گذاشتیم، ارزش قائل بودیم، به حرف یکدیگر توجه می کردیم و خواسته های هم را برآورده می کردیم و اگر طرف مقابلمان ذره ای ناراحت می شد، برایمان عذاب محسوب می شد بعد از چند سال و چند دهه نیز همینطور باشیم حال چطور ممکن می شود اینکه رابطه را مدام زنده کنیم، گردش و تفریحاتمان حفظ شود و گفت وگوهایمان زیاد تر شود.