ماهان شبکه ایرانیان

ابزارهای تکنولوژی تا چه حد در خدمت اطلاع‌رسانی قرار دارد؟

شبکه‌های اجتماعی؛ راه و بیراهه روزنامه‌نگاران

دنیای‌اقتصاد : شبکه‌های اجتماعی مدلی از اطلاع‌رسانی را پیش روی مخاطبان قرار داده که بسیاری از آنها را از مراجعه به جریان‌های اصلی و سنتی رسانه‌ای بی‌نیاز کرده است

اعتراضات و خشمی که بسیاری از کاربران توییتر در مقابل اتفاقات مختلف جامعه بروز می‌دهند، در تضاد با اصل «بی‌طرفی» مطبوعات است. در همین حال، روزنامه‌نگاران، بحق می‌خواهند از این رسانه اجتماعی در راستای هدف اصلی ایجاد آن استفاده کنند: ابراز عقاید و بحث درباره دیدگاه‌ها. بسیاری از روزنامه‌نگاران ادعا می‌کنند که «تمام دیدگاه‌های مطرح شده‌(در این اکانت) دیدگاه‌های شخصی من است، نه دیدگاه‌های کارفرمایم.» با این حال، امروزه کمتر کسی چنین ادعایی را باور می‌کند.

روزنامه‌نگاران حتی اگر هم نخواهند، فعالیت‌هایشان در فضای مجازی بر وجهه عمومی و اعتبار کاری‌شان اثر می‌گذارد. به همین دلیل است که برخی از آنها به خودسانسوری دچار می‌شوند و تمام دیدگاه‌ها و عقایدشان را منتشر نمی‌کنند. آنها حداقل پیش از کلیک کردن روی دکمه «توییت» بارها به دقت درباره سخن خود فکر می‌کنند. برخی دیگر از روزنامه‌نگاران اسیر قید و بندهای کارفرمای خود می‌شوند و در چارچوب‌های تعیین شده حرکت می‌کنند. اما دسته سوم، روی لبه تیغ حرکت کرده و به‌دنبال یافتن تعادل بین بایدها و نبایدهای اخلاقی و حرفه‌ای می‌گردند. برای یافتن بهترین روش عبور از امواج متلاطم توفان‌های توییتری از 4 کارشناس کمک گرفتیم. آنها 10 دسامبر 2020 در یک کنفرانس تصویری به دعوت پایگاه روزنامه‌نگاری نیوزریوایرد (Newsrewired) بریتانیا حضور به هم رساندند و درباره مزایا و معایب حضور شخصی روزنامه‌نگاران در رسانه‌های اجتماعی صحبت کردند.

 تغییر برخوردها

بسیاری از سازمان‌های مطبوعاتی به تازگی آزادی بیان روزنامه‌نگاران در رسانه‌های اجتماعی را محدود کرده‌اند. اما بی‌بی‌سی پا را از این هم فراتر گذاشته و اعلام کرده است که در رسانه‌های اجتماعی نباید «هیچ ابراز نظر شخصی درباره تصمیمات دولت، سیاست یا مسائل بحث‌برانگیز» صورت گیرد. ریچارد سمبروک، استاد روزنامه‌نگاری دانشگاه کاردیف، 30 سال از عمرش را در بی‌بی‌سی به‌عنوان تهیه‌کننده، دبیر و کارگردان بخش‌های خبری بین‌الملل صرف کرده است. او اوایل امسال، به‌طور مستقل به بحث درباره اهمیت بی‌طرفی این شرکت خبری در رسانه‌های اجتماعی پرداخت و تدوین قوانین جدیدی در این زمینه را توصیه کرد؛ هر چند خودش در تنظیم پیش‌نویس این قوانین سازمانی حضور نداشت. به گفته او، بی‌بی‌سی به‌عنوان یک پایگاه خبری باید پوشش اخبار را با بی‌طرفی انجام دهد. ابراز عقاید، وابستگی‌های سیاسی یا قضاوت رویکردهای دولت در رسانه‌های اجتماعی دقیقا در تقابل با این اصل بی‌طرفی قرار می‌گیرد. زمانی که یک روزنامه‌نگار از برند بی‌بی‌سی در بیوی خود استفاده کند، کاربران این‌طور برداشت خواهند کرد که تمام گفته‌ها و نظرات او، نظرات رسمی بی‌بی‌سی است. به همین سادگی این پایگاه خبری به جهت‌گیری متهم خواهد شد.

سمبروک می‌گوید: «بسیاری از روزنامه‌نگاران و سازمان‌های مطبوعاتی تصورشان درباره رسانه‌های اجتماعی مانند گذشته است. برخی آن را غیررسمی می‌دانند و برخی آن را شیوه‌‌ای جذاب و سرگرم‌کننده برای نزدیک شدن به مخاطبان تلقی می‌کنند. با این حال اوضاع عوض شده است. رسانه‌های اجتماعی امروز یک کانال ارتباطی مهم بین پایگاه‌های مطبوعاتی و مخاطبانشان هستند.» او سازمان‌ها و روزنامه‌نگاران را تشویق به استفاده از رسانه‌های اجتماعی به مثابه یک کانال حرفه‌ای می‌کند نه بستری برای ابراز عقاید شخصی. این استاد روزنامه‌نگاری و دبیر بی‌بی‌سی می‌افزاید: «رسانه‌های اجتماعی از جنبه‌های مختلف مسموم شده‌اند. امروزه فحاشی و انتقادهای جانبدارانه بسیاری می‌توان در آن دید. سازمان‌های مطبوعاتی و روزنامه‌نگاران باید به خود بیایند و رویکردشان را در استفاده از رسانه‌های اجتماعی تغییر دهند.»

 بی‌غرضی در مقابل بی‌طرفی

رابین وینتر، بنیان‌گذار وب‌سایت خبری مستقل دی اوورتیک‌(The Overtake) است. وب‌سایت او، خود را رسانه‌ای متعلق به نسل جوان می‌داند‌(که علاوه بر فعالیت در رسانه‌های مختلف مجازی، سبکی غیررسمی در نگارش داشته و حتی از ایموجی در نوشته‌های‌شان استفاده می‌کنند) که قصد مبارزه با انحصار خبری افراطیون مذهبی و مردان سفیدپوست طبقه‌ متوسط لندنی دارد. او درباره چالش فعالیت در رسانه‌های مختلف اجتماعی صحبت می‌کند؛ چراکه هر کدام از آنها چارچوب‌های مختص خود را دارند.

وینتر می‌گوید: «هدف من، خدمت به خواننده است.» به گفته او، زمانی که قصد انتشار مطلبی را دارید که احساسات‌تان نسبت به آن شدید است، محتاط و دیپلماتیک ماندن کار دشواری است. «با این حال، می‌توان هر دو کار را انجام داد و بحث، ایجاد تعادل درست بین عقاید و اصول حرفه‌ای است.»

وینتر که طی یک دهه گذشته از کاربران فعال توییتر بوده است، اضافه می‌کند که طبق تجربه‌اش گاهی اشتراک‌گذاری دیدگاه‌های سرسختانه نسبت به یک موضوع، به ناخشنودی مخاطبان می‌انجامد. از طرف دیگر، نشان دادن همین خودِ واقعی باعث می‌شود او را یک انسان ببینند؛ نه صرفا یک «روبات سازمانی» که خبرپراکنی می‌کند.

مزیت دیگری در این رابطه انسانی وجود دارد. زمانی که او یک روزنامه‌نگار مستقل و حق‌التحریری بود، بیشترین درآمدش را زمانی به دست می‌آورد که به موقع نسبت به اتفاقات مهم جامعه، ابراز عقیده می‌کرد. در نهایت، زمانی که مخاطبان بتوانند با روزنامه‌نگار همذات‌پنداری کنند، احتمال بیشتری دارد که پست‌های او را بازنشر کنند.

او از موفقیت شیوه نگارش شخصی اخبار می‌گوید: «بسیاری از مخاطبانم به من گفته‌اند که با روزنامه‌نگاران صحبت نمی‌کنند، اما با من صحبت می‌کنند.»

 چرا بی‌غرضی مهم است؟

جو ادتونجی، سردبیر پایگاه تحلیلی دی کانورسیشن بریتانیا (The Conversation UK) بی‌طرفی را لازمه روزنامه‌نگاری نمی‌داند؛ «شما‌(صرفا) باید نشان دهید که با تمام عقایدی که دارید، بی‌غرض هستید. البته در شرایطی که اعتمادها نسبت به اخبار از بین رفته‌اند، نمی‌توان صرفا به بیان اینکه‌(به ما اعتماد کنید) بسنده کرد.» به‌عنوان یک سردبیر، باید بتوانید به روزنامه‌نگاران با دیدگاه‌های مختلف، حق‌التحریر پرداخت کنید؛ به‌ویژه در دورانی که شاهد ظهور «روزنامه‌نگاری شهروندی و روزنامه‌نگاری مدافعه‌گر» (journalism) هستیم. (یک روزنامه‌نگار اجتماعی مدافعه‌گر، ابتدا یک فعال اجتماعی است و سپس یک روزنامه‌نگار. در این حال، اصل بی‌طرفی در روزنامه‌نگاری و خبرنگاری کنار می‌رود و فرد به بیان عقاید و دیدگاه‌هایش می‌پردازد.)

حضور در رسانه‌های اجتماعی، راهکار خوبی برای شرکت روزنامه‌نگاران در بحث‌هایی است که معمولا مخاطب عام ندارند. ادتونجی که خودش به بیان دیدگاه‌هایش در شبکه‌های اجتماعی اقدام کرده و همزمان قصد حفظ وجهه حرفه‌ای‌اش را داشته است، اضافه می‌کند: «روزنامه‌نگاران به راحتی نمی‌توانند در فضای آنلاین زندگی شخصی و حرفه‌ای خود را از یکدیگر تفکیک کنند. یادم می‌آید که با خود می‌گفتم در توییتر مطالب حرفه‌ای خود را به اشتراک می‌گذارم و در فیس‌بوک به بیان دیدگاه‌های شخصی‌ام می‌پردازم. اما در نهایت، سردرگم می‌شوید که هر مطلب را در کجا قرار بود بیان کنید.» علاوه بر این چالش، روزنامه‌نگاران اغلب چنان غرق در توفان‌های توییتری و بحث‌های آنلاین می‌شوند که فراموش می‌کنند جامعه‌ای وسیع‌تر وجود دارد که یا در بحث‌های آنلاین شرکت نمی‌کنند یا به آنها اهمیتی نمی‌دهند.

 به چالش کشیدن هنجارها

آدریانا لیسی، معاون ارشد امور مخاطبان و رشد در وب‌سایت خبری آکسیوس(Axios) آمریکا (که هدف خود را اولویت‌بخشی به اخبار مهم و خلاصه‌سازی آنها می‌داند) از تغییر هنجارها سخن می‌گوید. به گفته او، اتفاقاتی مانند جنبش ضدنژادپرستی «جان سیاهپوستان اهمیت دارد» و کمپین‌های انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا، آزمون بی‌غرضی و بی‌طرفی اتاق‌های خبر این کشور بود.

او می‌پرسد: «از کدام بی‌غرضی حمایت می‌کنیم؟» به گفته او، هر دو تحول اجتماعی بزرگ آمریکا در 2020 باعث شد بسیاری از روزنامه‌نگاران سیاهپوست و مهاجر آمریکا به بیان تجربیات شخصی و دیدگاه‌هایشان درباره برابری بپردازند. «برای بسیاری از مردم، اظهارات ما صرفا عقایدمان نبود؛ بلکه داستان زندگی‌مان بود.»

لیسی که کارش افزایش مخاطبان وب‌سایت خبری‌شان است، اهمیت حضور خبرنگاران در فضای آنلاین و به‌اشتراک‌گذاری داستان‌هایشان را به چشم دیده است. به گفته او، زمانی که روزنامه‌نگاران داستان‌هایی را به اشتراک می‌گذارند که به شخصه آن را تجربه کرده‌اند، اثر بیشتری نسبت به انتشار اخبار بی‌طرفانه در اکانت رسمی پایگاه خبری دارد.

او علاوه بر درک شیوه استفاده روزنامه‌نگاران از عقاید شخصی خود، درک می‌کند که برخلاف تصور سنتی، رسانه‌های اجتماعی تا چه اندازه قدرتمند هستند. به باور او «رسانه‌های اجتماعی ابزار فوق‌العاده‌ای برای روزنامه‌نگاران بوده‌اند تا ضمن انتشار کارهایشان، به جامعه گسترده‌ای از مخاطبان دسترسی پیدا کنند. امیدوارم که همچنان رسانه‌های اجتماعی روشی سالم و پربارتر برای انتشار افکار به‌صورت آنلاین باشند.»

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان