دو مرد که در پروندههای جداگانه مرتکب قتل شده بودند، یکی با رضایت اولیایدم و دیگری با نظر قضات از قصاص نجات پیدا کردند و به زندان محکوم شدند. هر دو این پروندهها در شعبه 10 دادگاه کیفری استان مورد رسیدگی قرار گرفت.
در اولین پرونده مردی که همسر دوم خودش را زیر گرفته و به قتل رسانده بود، محکوم شد. این مرد در سال 96 متهم به قتل شد. هرچند او مدعی بود همسرش را به قتل نرسانده، اما دوربینهای مداربستهای که صحنه درگیری را ضبط کرده بودند، بهوضوح نشان دادند که زن جوان به قتل رسیده است.
متهم که مردی میانسال است، سه سال قبل درپی درگیری با همسر دومش او را زیر گرفت. متهم ادعا کرد تصادف با همسرش عمدی نبود، اما بعد از اینکه مأموران دوربینهای مداربسته جاده را بررسی کردند، متوجه شدند این مرد بعد از پیادهکردن همسرش، او را زیر گرفت و سپس فرار کرد.
در جلسه رسیدگی به این پرونده فرزند بزرگ و مادر مقتول درخواست قصاص کردند. مادرزن متهم گفت: دختر من همسر دوم این مرد بود. متهم همسر اول داشت، بااینحال با دختر من ازدواج کرد و به وعدههایش درباره جدایی از همسر اولش عمل نکرد.
دخترم از او سه فرزند داشت و نمیتوانست جدا شود، این اواخر خیلی با هم درگیری داشتند، او خیلی دخترم را اذیت میکرد؛ به همین خاطر هم دخترم تصمیم داشت از او جدا شود که دامادم او را زیر گرفت. وقتی متهم در جایگاه قرار گرفت، گفت: مرگ همسرم اتفاقی بود.
او خطاب به فرزندش و مادرزنش گفت: من مریم را دوست داشتم و اگر دوستش نداشتم از او سه فرزند نداشتم. من نمیخواستم طلاقش بدهم؛ اما او اصرار به جدایی داشت. روز حادثه او را سوار ماشین کردم تا با هم صحبت و مشکلمان را حل کنیم، اما او عصبانی بود و داد و فریاد کرد و از من خواست که ماشین را نگه دارم تا پیاده شود، در حین پیادهشدن بود که با او برخورد کردم.
متهم در جلسه دادگاه گفت حاضر است داراییاش را به مادرزن و فرزندانش بدهد. او در نهایت در همان جلسه موفق به جلب رضایت شد. با توجه به اینکه برای دو فرزند صغیر متهم سهمی از دیه مشخص نشده بود، دیوان عالی کشور حکم را نقض کرد و به شعبه همعرض فرستاد.
متهم در جلسه بعدی دادگاه که در شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، تقاضای بخشش کرد و گفت رضایت قطعی از اولیای دم و قیم فرزندانش گرفته است. در نهایت هیئت قضات وارد شور شدند و متهم را به اتهام قتل عمدی مجرم تشخیص دادند و او را به 30 ماه حبس محکوم کردند.
قتل اتفاقی همدست با اسلحه آمریکایی
در دومین پرونده که آنهم در شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران رسیدگی شد، پسری که همدستش را اتفاقی کشته بود، محاکمه شد. آبان سال 97 پسر جوانی جسد نیمهجان مرد 28سالهای به نام حامد را به بیمارستان منتقل و فرار کرد.
حامد که گلوله خورده بود، تحت عمل جراحی قرار گرفت، اما به خاطر شدت خونریزی جان سپرد. پلیس به تحقیق پرداخت و خانواده حامد را شناسایی کرد. پدر حامد در بازجوییها گفت: پسرم با دوستش آروین بیرون رفته بود و من شک ندارم آروین با شلیک گلوله پسرم را کشته است.
به دنبال اظهارات این مرد آروین 30 ساله که سابقه چندین فقره سرقت و خفتگیری در پروندهاش داشت ردیابی و بازداشت شد و به قتل اعتراف کرد، اما مدعی شد قتل اتفاقی بوده است.
وی گفت: من از مدتها قبل حامد را میشناختم. او مواد میفروخت. آخرین بار حامد با من تماس گرفت و خواست تا با هم دست به سرقت مسلحانه بزنیم. من هم قبول کردم. من با خودرو دنبال حامد رفتم. در اتوبان همت بودیم که حامد از من خواست تا سلاحی را که همراه داشتم، به او نشان دهم.
اسلحه را پشت کمرم پنهان کرده بودم. آن را بیرون آوردم، اما اسلحه مسلح بود و ناخواسته دستم روی ماشه رفت و یک تیر به حامد شلیک شد. بلافاصله حامد را به بیمارستان رساندم و فرار کردم. وی ادامه داد: من هیچ خصومتی با حامد نداشتم و تیر ناخواسته از اسلحه شلیک شد. درحالیکه پدر حامد علیه آروین به اتهام قتل عمدی شکایت کرده بود، شواهد نشان داد آروین غیرعمد دست به شلیک زده است.
با تکمیل تحقیقات پلیسی روشن شد آروین و حامد در 9 فقره سرقت مسلحانه شرکت کرده و دست به خفتگیری زده بودند و تحت تعقیب پلیس قرار داشتند؛ اما خودشان با هم درگیری نداشتند و انگیزهای برای قتل حامد وجود نداشته است.
با افشای این ماجرا آروین گفت: من و حامد چند نفر را در ماجراهای جداگانه بهعنوان مسافر سوار ماشین کرده و با تهدید اسلحه از آنها سرقت کردیم. وی در تشریح زورگیریهایش به پلیس گفت: یک بار یک زن را به دام انداختیم و از او سرقت کردیم.
یکبار هم مرد جوانی را در بلوار امیرکبیر شهرک راهآهن سوار ماشین کردیم. ما با اسلحه قلابی او را تهدید کردیم و اموالش را دزدیدیم. این متهم درباره تهیه اسلحه به مأموران گفت: من و حامد از سالها قبل با هم دوست بودیم. او پسر جوانی به نام بهروز را میشناخت که مهندس بود.
او در خانهای ویلایی در شمال شهر زندگی میکرد. یک روز من و حامد به خانه بهروز رفتیم و او جعبهای را که داخل آن اسلحه بود به من داد. بعد از آن تصمیم گرفتیم با تهدید اسلحه خفتگیری کنیم. با اظهارات پسر جوان بهروز دستگیر شد، اما ادعا کرد اسلحه را به آروین نداده است.
این پسر ادعای عجیبی را مطرح کرد و گفت: آروین و حامد به خانهمان آمده بودند. جعبه یادگاری را که مادربزرگم از آمریکا برایم آورده بود به آنها نشان دادم؛ اما آنها جعبه را با خود بردند. بعد از رفتن آنها بود که متوجه شدم دو سنگ قیمتی هم از خانهام سرقت کردهاند.
همان موقع با آنها تماس گرفتم و خواستم جعبه را پس بدهند؛ اما وقتی آن را پس دادند، داخل جعبه هیچ اسلحهای نبود.
در نهایت پرونده آروین به اتهام قتل شبهعمد، مشارکت در 9 فقره سرقت مسلحانه، آدمربایی و همچنین تهیه سلاح به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. این در حالی بود که وی توانست رضایت هفت نفر از شاکیها را جلب کند.
آروین در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه رفت و اولیایدم برای او درخواست قصاص کردند. تنها شاکی پرونده سرقتهای مسلحانه نیز وقتی در جایگاه ویژه ایستاد، گفت: این متهم و دوستش مرا بهعنوان مسافر سوار ماشین کردند، اما به رویم اسلحه کشیدند و با تهدید اموالم را دزدیدند. سپس متهم روبهروی قضات ایستاد. وی گفت: اتهام سرقت مسلحانه را قبول دارم و پشیمانم.
وی درباره قتل همدستش نیز گفت: وقتی حامد از من خواست اسلحه را به او نشان دهم اشتباهی تیر شلیک شد. من خودم شوکه شده بودم. به همین خاطر فوری او را به بیمارستان رساندم. من شرمنده پدر و مادر حامد هستم. کشتهشدن دوستم اتفاقی بود.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و متهم را به خاطر قتل شبهعمد به پرداخت دیه و به خاطر سرقت به زندان محکوم کردند.