ماهان شبکه ایرانیان

فضل‌الله نوری؛ مُصِر به مشروطه از نوع اسلامی

شیخ فضل الله نوری از روحانیان برجسته شیعه نیز بود که نخست نقش تاثیرگذاری در پیروزی انقلاب مشروطه ایران داشت اما پس از مدتی به یکی از مخالفان آن تبدیل شد

برترین‌ها: شیخ فضل‌الله نوری، پسر ملاعباس نوری مازندرانی معروف به شیخ فضل‌الله یا حاجی شیخ نوری از روحانیون متنفذ شیعه و منتقدین حکومت مشروطه ایران بود.شیخ فضل‌الله پس از تحصیل علوم دینی به سال 1300 هجری قمری به تهران بازگشت و به تدریس پرداخت. وی در سال 1309 در جریان جنبش تنباکو به رهبری میرزای شیرازی نیز مشارکت داشت.
 
شیخ فضل الله نوری
 
در 1323 هجری قمری آیت‌الله سیدعبدالله بهبهانی از آیت‌الله سیدمحمد طباطبایی و شیخ فضل‌الله نوری برای اتحاد و قیام هماهنگ علیه اقدامات توهین‌آمیز برخی اتباع بیگانه مستخدَم دولت و اعمال و رفتار و برخورد‌های تبعیض‌آمیز و تجاوزات مستمر دولتیان به جان و مال مردم که عامّه را به ستوه آورده بود، دعوت کرد.
 
شیخ فضل‌الله علی‌رغم تأکید آیت‌الله طباطبایی و بهبهانی، در تحصن مشروطه‌خواهان شرکت نکرد، زیرا مخالفت‌ها را به تحریک جناح‌های رقیب در حکومت می‌دانست. به همین دلیل در این دوره به دلیل عدم شرکت در این تحصن مورد انتقاد شدید قرار گرفت.
 
شیخ فضل الله نوری
 
پس از آنکه کار نهضت بالا گرفت و صفوف مبارزین اعم از علما و مردم به طور مشخص در برابر دولتیان و طرفدارانشان قرار گرفت و کار به درگیری و جدال کشید و پس از مهاجرت صغرا به حرم حضرت عبدالعظیم و بازگشت آن‌ها و کشته شدن یکی از طلاب و جریانات مسجد جامع، شیخ فضل‌الله نیز با وجود مخالفت اولیه، با آن‌ها همراه شد و در قضایای مسجد در کنار مبارزین قرار گرفت.  
 
شیخ فضل‌الله ایده‌های متفاوتی نسبت به مشروطه داشت سیاری از عالمان و اندیشمندان در دوران حساس انقلاب مشروطه با مشروطه‌خواهی موافق بودند، اما شیخ فضل‌الله نوری با طرح اندیشه خود جهتی مخالف با دیگر پیشروان مشروطه انتخاب کرد.
 
شیخ فضل الله نوری
 
در واقع شیخ معتقد بود، چون بیشتر مردم پیرو دین اسلام هستند، باید حکومت آن از نوع حکومت مشروطه مشروعه باشد؛ یعنی قانون اساسی و دیگر قوانین حقوقی و جزایی آن باید با احکام قوانین اسلامی مطابقت داشته باشد. وی می‌گفت که انقلاب مشروطه دچار انحراف شده است، انحرافی که سنت اسلامی و شریعت را به خطر می‌اندازد.
 
شیخ فضل الله این امر را که مجلس بتواند صرفاً به استناد رأی اکثریت، حتی برخلاف قوانین شرعی، قانون وضع نمایند، مردود می‌دانست و متقابلاً موافقت خود را با تشکیل مجلسی که با رعایت احکام اسلام قانون وضع نماید، اعلام کرد و در یک از سخنرانی‌های خود موضع و مقصودش را اینچنین بیان کرد:
 
"ای‌ها الناس! من به هیچ وجه منکر تشکیل مجلس شورای ملی نیستم. بلکه مدخلیت خود را در تأسیس این اساس، بیش از همه کس می‌دانم. صریحاً می‌گویم، همه بشنوید و به غایبین هم برسانید که من آن مجلس شورای ملی را می‌خواهم که عموم مسلمانان آن را می‌خواهند. به این معنی که البته عموم مسلمانان، مجلسی می‌خواهند که اساسش بر اسلامیت باشد و بر خلاف قرآن و بر خلاف شریعت محمدی و برخلاف مذهب مقدس جعفری قانون نگذارند. من چنین مجلسی می‌خواهم. "
 
شیخ فضل الله نوری
 
روحانیان مشروطه گرا به مخالفت جدی با شیخ پرداختند، زیرا اعتقاد داشتند که شیخ فضل الله به احکام سه مرجع بزرگ نجف یعنی آخوند ملا محمد کاظم خراسانی، حاج میرزا حسین حاج میرزا خلیل و آخوند ملا عبدالله مازندرانی در حمایت از مشروطه بی توجه بوده است. مخالفان شیخ فضل الله مهم‌ترین اتهام او را این می‌دانستند که با محمد علی شاه قاجار که مجلس را در 1286 خورشیدی به توپ بست، همکاری کرده است.
 
موافقان شیخ فضل الله معتقدند که او از نخستین عالمان اسلامی بود که تمام تلاش خود را برای ممانعت از به خطا رفتن مسیر مشروطه به کار بست تا اجازه ندهد به نام آزادی و دموکراسی، بی‌بند و باری غربی در جامعه اسلامی حاکم شود.
 
چنین بود که در 3 تیرماه 1286، برای اعتراض به حرم حضرت عبدالعظیم مهاجرت کرد و با سخنرانی‌ها و انتشار لوایح، در صدد برملا ساختن مقاصد برخی مشروطه خواهانی که مشروطه بدون تعهد به اسلام را دنبال می‌کردند برآمد.
 
در این هجرت، حدود 500 نفر شیخ فضل الله نوری را همراهی و یاری کردند. در همین دوران بود که وی تئوری مشروطه مشروعه را تبیین کرد. از ین پس اختلافات میان برخی مشروطه خواهان و شیخ فضل الله و طرفدارانش جدی‌تر شد. شیخ فضل الله در دوران استبداد صغیر، همچنان به مخالفت خود با این نوع مشروطه ادامه تا اینکه طرح ترور وی ریخته شد.
 
شیخ فضل الله نوری
 
در 9 دیماه 1287، توسط کریم دواتگر به وی سوءقصد شد و گلوله‌ای به پای شیخ اثابت کرد. ضارب نیز هنگام دستگیری یک گلوله به گلوی خود شلیک کرد و مجروح شد، اما پس از مدتی که در زندان به سر برد، شاکی‌اش وی را بخشید.
 
پس آنکه جنگ بین مشروطه خواهان و مستبدین، با فتح تهران توسط قوای بختیاری و مجاهدان بیگانه پایان یافت. محمدعلی شاه از سلطنت خلع و احمد میرزا بر تخت سلطنت نشست. به شیخ فضل الله پیشنهاد شد تا برای تأمین جانی و مالی به سفارت روس پناهنده شود.
 
خانه شیخ فضل‌الله نوری در روز هشتم مردادماه توسط عده‌ای از مشروطه خواهان مورد حمله قرار گرفت و وی را سه روز در کاخ گلستان به صورت بازداشت نگه داشتند و سرانجام در روز 11 مردادماه و پس از محاکمه‌ای کوتاه توسط شیخ ابراهیم زنجانی به وسیله یپرم خان ارمنی رئیس نظمیه تهران به دار آویخته شد تا بنابه گفته آیت الله سیدمحمود طالقانی لکّه ننگی در تاریخ مشروطیت نهاده شود.
 
شیخ فضل الله نوری
 
جلال آل‌احمد در کتاب خدمت و خیانت روشنفکران می‌نویسد: من نعش آن بزرگوار را بر سردار همچون پرچمی می‌دانم که به علامت استیلای غرب‌زدگی پس از 200 سال کشمکش بر بام سرای این مملکت افراشته شد.
 
پس از اعدام شیخ فضل الله، سرجورج بارکلی در تلگرافی به وزیر امورخارجه وقت انگلیس بیان می‌کند: شیخ فضل الله برای مملکت خود خطر بزرگی بود خوب شد که ایران او را از میان برداشت.
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان