فرادید؛ ترغیب یک فرایند مرکب است که نیازمند آمادهسازیهای دقیقی نظیر مکالمات مناسب دوطرفه و درک عمیقی از چگونگی اتخاذ تصمیم توسط دیگران میباشد. ترغیبکنندگان ماهر در یک فرایند درک متقابل، ارتباط عمیقی با مخاطبشان ایجاد میکنند. ترغیب، ترکیبی از دانش و هنر است. برای دستیابی به این ترکیب از دانش و هنر، شما نیازمند کسب انواع مهارتهایی نظیر ایجاد اعتبار، تسلط بر ذهن و قلب افراد و نیز غلبه کردن بر مقاومت مخاطب نسبت به عقایدتان هستید. اگر شما این مهارتها را تا حد زیادی در خود تقویت کنید، میتوانید عقایدتان را به پیامدهای ارزشمندی تبدیل کنید.
به گزارش فرادید، افراد همیشه مشتاق یادگیری نیستند. برخی اصلا نمیخواهند چیزهای جدیدی بیاموزند؛ آنها نمیخواهند تغییر کنند. برخی دیگر فکر میکنند که یادگیری به طور طبیعی اتفاق میافتد و نتیجهی فقط تعلیم نیست. روشن است که این مسئله همیشه صدق نمیکند، زیرا ممکن است شما مهارتهای زیادی را به کسی بیاموزید، ولی باز هم ندانید که آیا این فرد واقعا از این مهارتها استفاده میکند و آنها را به کار میبرد یا خیر.
با این حال، نمیتوانید کسی را وادار به یادگیری کنید. شما میتوانید بهترین جلسهی ممکن را برگزار کنید. میتوانید بهترین ارائه را داشته باشید. میتوانید جذاب باشید و کاملا بر موضوع آموزشتان تسلط داشته باشید. اما بعید است که دانشآموزان چیزی بیاموزند، مگر اینکه انگیزه داشته باشند.
به همین دلیل است که دانستن تکنیکی برای ایجاد انگیزه در دیگران برای یادگیری، میتواند بسیار مفید باشد. مدلی به نام ARCS دارد که از حروف اول توجه (Attention) و ربط (Relevance) و اطمینان (Confidence) و رضایت (Satisfaction) تشکیل شده است. این مدل توسط جان کلر (John Keller) در سال 1983 توسعه یافت و توسط معلمان و مربیانی در طیف گستردهای از محیطهای یادگیری، از دانشگاهها گرفته تا ارتش، مورد استفاده قرار گرفته و تأیید شده است.
اجزای اصلی مدل ARCS
1. توجه؛ در آغاز جلسه، توجه یادگیرندگان را جلب و در سرتاسر درس آن را حفظ کنید
- از یادگیرندگان سؤالاتی بپرسید که آنها را به این فکر وادارد که چرا باید این مهارت را بیاموزند.
- از نقش بازی کردن یا سایر فعالیتها برای نشان دادن اهمیت یادگیری این مهارت استفاده کنید. برای مثال میتوانید نقش مشتری عصبانیای را ایفا کنید و یادگیرنده را وادار به پاسخ دادن کنید تا بهترین روش برای رفع و رجوع وضعیت دشوار را نشان دهید.
- از مثالهای خاص استفاده کنید و برای تحریک بیشترِ علاقه در یادگیرندگان از آنها بخواهید تا راهحلهای خود را ارائه دهند.
2. ربط؛ توضیح دهید که این درس چقدر مهم است و چگونه میتواند برایشان مفید باشد
- مزایا را شرح دهید. به عنوان مثال کارکنان شما با یادگیری استراتژی های مواجهه با مشتریان عصبانی، تنش و اضطراب کمتری در مواجهه با آنها خواهند داشت.
- درس را به کار و تجارب فعلیشان ربط دهید. مواد یادگیری و تمرینها و پروژهها باید برای کار آنها و موقعیتهای خاصی که در شغلهای روزمرهی خود با آنها مواجه میشوند کارآمد باشد.
- بین یادگیری این مهارت و پیشرفت حرفهی آنها ارتباط برقرار کنید. در مورد مسائلی مانند افزایش رضایت شغلی، افزایش حقوق و فرصتهای ارتقای شغلی صحبت کنید.
-
3. اطمینان؛ به یادگیرندگان بگویید که از آنها چه انتظاری میرود
- اهداف روشنی برای جلسه مشخص کنید، و مرتبا یادگیرندگان را بررسی کنید تا مطمئن شوید عقب نیفتاده باشند.
- پروژهها و درسهایی را طراحی کنید که یادگیرندگان قبل از تسلط کامل بر مهارت، موفقیت های کوچک را در امتداد مسیر تجربه کنند.
- به یادگیرندگان زمان کافی بدهید تا مهارتها را تمرین کنند. این کار کمک میکند تا هنگامی که آن مهارتها را در کار خود اعمال میکنند موفق باشند.
- اطمینان حاصل کنید که در سطح درستی آموزش میدهید. اگر چیزی بسیار دشوار یا بسیار آسان باشد یادگیرندگان انگیزهی خود را از دست میدهند.
- با کمک به یادگیرندگان در ایجاد اهداف یادگیری مختص به خودشان، به آنها این امکان را بدهید تا برای یادگیری خود، ورودی داشته باشند.
4. رضایت؛ موفقیتها و انگیزه را تقویت کنید
- بازخورد زیادی بدهید. مطمئن شوید که این بازخورد خاص و به موقع بوده و به چگونگی به کارگیری مهارت در شغل، مرتبط است.
- به موفقیتهای یادگیرندگان اهمیت بدهید. بیشتر تحسین کنید و روشهایی برای پاداش دادن به دستاوردها بیابید. بگذارید یادگیرندگان بدانند که شما و شرکت برای تخصص و سطوح بالای مهارت و قابلیت، ارزش قائل بوده و قدر آن را میدانید.
- روشهای افزایش انگیزه را بررسی کنید. ببینید یادگیرندگان به چه چیزی علاقه دارند و نسبت به آن احساسات نشان میدهند. روشهایی را بیابید که در آن یادگیرندگان یکدیگر را نیز تشویق کنند.
توصیههایی برای آموزش به دیگران
روشهای بسیاری وجود دارند که علاوه بر افزایش انگیزهی یادگیری، جلسات شما را برای یادگیرندگان جالبتر و لذتبخشتر و مناسبتر میکنند. از این ایدهها میتوان برای درسهای رسمی یا فرصتهای یادگیری خودجوش که خود یادگیرندهها مطرح میکنند، استفاده کرد.
شما میتوانید با انجام کارهای زیر به فرآیند یادگیری کمک کنید:
1. از پرسشهای پیش تعلیمی استفاده کنید
این پرسشها یادگیرندگان را به فکر کردن در مورد این مسئله وا میدارند که چرا باید این مهارت جدید را بیاموزند، علاوه بر این، باعث میشوند قدر مزایای یادگیری را هم بدانند.
2. از مدلهای مفهومی استفاده کنید
این مدلها اغلب روش مناسبی برای کمک به یادگیرندگان برای ذخیره و بازیابی اطلاعات هستند. مدلهای ذهنی که ممکن است به شکل نمودار هم باشند، اغلب برای یادگیری جزئیات درس مفید هستند.
3. مواد یادگیری را متنوع کنید
این امر به شما کمک خواهد کرد تا از پس همهی سبک های یادگیری برآیید. برخی از سیستمهایی که برای یادگیری از آنها استفاده میکنیم عبارتند از:
- بصری: نمودارها و گرافها و تصاویر، ایدهی ارائه شده و همچنین اطلاعات موجود در کتابها یا گزارشها را نشان میدهند.
- شنیداری: سخنرانی، ارائهها و بحثهای گروهی این امکان را به یادگیرندگان میدهند که در مورد آنچه ارائه شده است بحث کنند.
- جنبشی: این مورد عبارت است از تجربه و تمرین عملی که یا واقعی و یا شبیهسازی است.
همهی ما سبکهای یادگیری ترجیحی خود را داریم. اگر تا جای ممکن تجربههای یادگیری مختلفی را ارائه دهید، احتمال بیشتری وجود دارد که با همهی یادگیرندهها ارتباط برقرار کنید.
4. یادگیرندگان مهارتهای مشابه را گروهبندی کنید
افراد را از طریق واداشتن آنها به کار کردن با کسانی که مهارتهای مشابهی را میآموزند تشویق به یادگیری و درک کنید. آنها با کمک کردن به یکدیگر، میتوانند آنچه را که میآموزند تقویت کنند. بنابراین همهی اعضای گروه، از نقاط قوت یکدیگر بهرهمند میشوند.
5. فرصتهایی برای تأمل و تفکر فراهم کنید
خاطره نویسی روزانه روش شناخته شده و مؤثری برای افرادی است که میخواهند تفکرات خود را در مورد اینکه چگونه فرآیند یادگیری فینفسه برای پیشرفت کلی آنها مفید بوده است در آنها بنویسند.
6. در پایان درس را فعالانه مرور کنید
یادگیرندگان چه پیشرفتی کردند، و با چه دشواریهایی مواجه شدند؟ شما با مرور درس فرصت دارید تا از تجربهی خود بیاموزید و با امیدواری فکر کنید که چگونه محتوا را بهبود داده و دفعهی بعد با کیفیت بالاتری به آن بپردازید. مرور مطالب همچنین به یادگیرندگان فرصت میدهد تا عملکرد خود را تحلیل کنند و تعهد آنها به یادگیری مداوم را افزایش میدهد.
7. از همهی هوش هیجانی و مهارتهای ارتباطاتی خود استفاده کنید
این یعنی مهارتهای برقراری ارتباط با یادگیرندگان، مهارت گوش دادن فعالانه، استفاده از همدلی در جای مناسب، صبوری، نشان دادن علاقهی واقعی به افراد و آموزش خود را، افزایش دهید. نگرش شما نسبت به یادگیری تأثیر زیادی بر نگرش یادگیرندگان دارد. بنابراین باید الگوی خوبی برای یادگیری مداوم و فعال باشید.