1- بازگشت به برجام
در صورت برگشت به برجام، قیمت ارز قطعا کاهشی خواهد بود. البته این کاهش تا حدی با افزایش فروش شرکتها و صادرات جبران خواهد شد. بهعبارت دقیقتر با توجه به افت بازار سرمایه در 6 ماهه دوم سال 1399، انتظار برای عدمکاهش مجدد شاخصکل بورس داریم. در این میان البته با برگشت فضای تحلیل به بازار سرمایه انتظار میرود سهام بنیادی و دارای طرح توسعه و مزیتهای نسبی سرمایهگذاری، مسیر خود را از سایر سهامی که به واسطه فضای هیجانی سال 1399 رشد بیدلیل داشتهاند، جدا خواهند کرد. در همین راستا فضای کسبوکار گروه بیمه و بانک نیز در این سناریو مثبت تلقی خواهد شد که اثر مثبتی بر سهام این گروه در سال 1400 خواهد داشت.
2- عدم بازگشت به برجام و تشدید تحریمها
سناریو دوم بر این مبناست که عدم برگشت به برجام و در نتیجه تشدید تحریمها را شاهد باشیم. در این فضا اگر رشدی را متصور باشیم قطعا بهواسطه تورم ناشی از چاپ پول و افزایش قیمت دلار خواهد بود. در این صورت بازار سهام رشدی هیجانی و به دور از تحلیل خواهد داشت. در چنین شرایطی اگر فضای مناسبی از سوی سازمان بورس و دولت ایجاد نشود، شاید دوباره شاهد آن چیزی باشیم که یکبار در سال 1399 تجربه شد و بازار شرایط مشابه سال گذشته را تجربه و تکرار کند.
در مجموع باید عنوان کرد در هر صورت چنانچه ساختار معاملات و قوانین بازار سرمایه به سمتی سوق پیدا کند که شاهد فعالیتهای سفتهبازانه مخرب و سوءاستفاده از ناآگاهی مردم توسط عدهای سودجو نباشیم، بازار سرمایه در بلند مدت به فضای اقتصادی و تحلیلمحور خود برخواهد گشت که در این زمینه پیشنهاد میشود:
1- درصد نوسان و حجم مبنا در کوتاهمدت به حداقل 50 درصد روزانه افزایش یابد و بعد از مدتی حجم مبنا نیز حذف شود.
بر خلاف آن چیزی که تصور میشود این امر قطعا باعث قدرت نهاد ناظر برای جلوگیری از سفتهبازی ونوسانات غیرمعمول سهام کوچک خواهد شد؛ چراکه سهام بزرگ و بنیادی هیچگاه تحتتاثیر سفتهبازارن قرار نمیگیرند.
2- تغییر در نوع عرضه اولیههای فعلی خصوصا سهام کوچکی که در حالحاضر عرضه اولیه میشوند و به بازار سهام ورود پیدا میکنند.
3- انتشار مجدد پیشبینی درآمد شرکتها به شکل 3 ماهه، 6 ماهه، 9 ماهه و 12 ماهه و برخورد با مدیران بهطرز جدی در صورت انحراف بیدلیل و ادامه روند فعلی انتشار گزارشهای ماهانه.
در صورت وقوع موارد فوق، ما قطعا در بلندمدت شاهد اعتماد و رشد بازار سرمایه خواهیم بود.