پروژه های برجسته: این موضوع که یک ساختمان بتواند در فضای شهری خوش بدرخشد دغدغه ی امروزی همه ی معماران برجسته و کارفرماهایی است که علاوه بر کارایی و کاربرد مقرون به صرفه بودن نیز برایشان مهم است. این مقرون به صرفه بودن همان چالشی است که ساختمان اداری ساحل سپهر از دفتر معماری شیوه دگردیس به معماری امیرحسین طاهری با آن مواجه بود اما با همه ی محدودیت ها به خوبی توانست آن را به اجرا در بیاورد. با چیدانه همراه باشید تا باهم به گوشه و کنار این ساختمان سری بزنیم.
مشخصات عمومی پروژه ی ساختمان اداری ساحل سپهر
دفتر معماری: شیوه دگردیس
موقعیت: تهران، ایران
تاریخ: 1393
مساحت: 10،164 مترمربع
وضعیت: ساختهشده
کارفرما: پژوهشکده توسعه کالبدی، با مشارکت شرکت سپهر صادرات
معمار: امیرحسین طاهری
همکاران طراحی فاز یک: ایمان دانشورنژاد، سعید سرانی، ایمان صدرایی طباطبایی، محمدرضا محبعلی
همکاران طراحی فاز دو: ایمان دانشورنژاد، بیتا رستمی، ناصر نقدی
نظارت: خشایار بختیاری، زهرا خدابخش، امیرحسین طاهری، با تشکر از کاوه کردگاری
مدیر پروژه و کارگاه: علی لعلمحمدی
سازه و نظارت سازه: آریا دانشور ـ شرکت مهندسی هندسه محور
تاسیسات مکانیکی: امیرحسین امیری
تاسیسات الکتریکی: احمدرضا شیرزاد
نظارت تاسیسات: امیرحسین امیری، اشکان امیری، درویش
نظارت مقیم: فرزاد مهرفام
اجرا: پژوهشکده توسعه کالبدی
ارائه: شفق جاویدی، ایرسا خالقی، آریا رهنمایی، شیوا شیرازی
عکس: پرهام تقیاف، آریا رهنمایی، سروش مجیدی
پروژه ساحل سپهر، در سال 1385، با برنامهای متفاوت از چیزی که هست، به دفتر ما داده شد. قرار بود دفاتر کوچک، با برنامهای مشخص در پروژه ساماندهی شوند. بیپولی کارفرما و تغییر تدریجی برنامه کاربری، سالها برنامه ساخت را به تعویق انداخت، طوری که بهمن 1389، پروژه با برنامه یک ساختمان اداری، با تیپولوژی دفاتر 60 تا 120 مترمربعی و طبقه همکف به صورت تکواحد (بعدا دو واحد) برای استفاده کارفرما، وارد پروسه ساخت شد. از همان ابتدا، بنا بر این بود که طراحی به گونهای باشد که طبقات قابلیت حداکثر تجمیع را داشته باشند و یا حتی امکان استفاده یکپارچه از کل ساختمان فراهم باشد.
مهمترین فاکتوری که پس از بازدید از سایت، به نظر ما آمد، موقعیت خاص زمین، به واسطه همسایگیها بود. ساخت پروژه با برنامه مذکور، تهدیدی برای واحدهای همسایگی مجاور و همچنین خود پروژه ما ایجاد میکرد. زمین ما، حاصل تجمیع حدود 8 قطعه از بافت پیرامون غربی است و در سمت شرق سایت، گودبرداری حاصل از ساخت پروژه عظیم تجاری ـ اداری وجود داشت که سالها رها شده بود و کوچه ما را بر خلاف برنامه شهری، بنبست کرده بود. به نظرمان آمد که همین موضوع، استراتژی اولیه تودهگذاری در سایت است، طوری که به ساختمان ما، یک دیدگاه فراتر از منافع خود پروژه (شهری) اضافه کند و همچنین با بافت مجاور (هر آنچه که هست) در صلح قرار گیرد. آیا ساختوساز امروزی میتواند رابطهای برد ـ برد ایجاد کند؟
در اولین قدم، با شهرداری وارد مذاکره شدیم تا اجازه امتداد حیاطهای مجاور غربی به داخل پروژه ما را بدهد، یعنی اجازه دهد تا ما از محدوده 60%+2، ساخت را فراتر ببریم (البته به شرط تامین 50% سطح اشغال که در برنامه بود) و امتداد بدنههای چندلایه غربی را در ساختمان خود بیاوریم، به طوری که نه ما آنها را BLOCK کنیم و نه دیوارههای نامناسب آنها در حیاط ما بیفتد.
چالش بعدی با شهرداری، استفاده از پتانسیل بنبست شدن کوچه بود، به طوری که بتوان به واسطه ضابطه سایهاندازی 60 درجه، توده شرقی را جابهجا کرد و در نتیجه بنبست تعریف شود، حیاط مرکزی بزرگی به دست آوریم و ساختمان را از حالت دوبعدی خارج کنیم. حالا مابهالتفاوت سطح اشغال و محدوده ساخت، به ما این اجازه را میداد که برشی در توده ایجاد کنیم که نور، هوا و منظر به اعماق پروژه نفوذ کند و ریتم مناسبی در بدنه شهری ایجاد شود.
نتیجه تودهگذاری فوق، تولید واحدهای دو طرف نور ـ منظر، با امکان کوران طبیعی برای همگی آنها بود. سیرکولاسیون پروژه را با ریسک، به صورت هوا ـ باز طراحی کردیم، با فاصله کمی از بدنه که تعلیق آن، به ما یادآوری کند که در حال گذر از فضای بینابینی هستیم. همین راهروها، مسیرهای تاسیساتی ما را نیز سازماندهی کرد. در حین گذر از آنها، پرسپکتیوهای کشفنشدهای از تهران، مثل کریدور سبز همسایگی غربی قاب میشدند. بدنهای غربی به دست آوردیم که انتظار دیدن آن، در این پرسپکتیو از شهر وجود ندارد یا حداقل سالهاست از بین رفته است. با یک عقبنشینی 4 متری از شمال، امکان نورگیری مستقیم برای بلوک خود فراهم نمودیم و منظر همسایگان شمالی را نیز سطحی فعال کردیم. بعد از ساختهشدن همسایه تجاری ـ اداری شرقی، ساختمان ما رو به درون دارد و کمترین هزینه را از همسایگی با آن میپردازد.
بحران اقتصادی، درست در مقطعی از پروژه شروع شد که اسکلت ساختمان رو به اتمام بود و استخوان پروژه درآمده بود و به نظر میآمد کار خودمان را کردهایم. در نتیجه، پالت متریال تحت تاثیر قرار گرفت و استقبال کردیم: کنیتکس برای بخشهایی از نما، لوور سفید با ورق کامپوزیت، موزائیک درجا برای کفسازی مشاعات، نرده با پروفیل، نگهداشتن بخش زیادی از استراکچر بتنی که قرار نبود اکسپوز باشد (با کمی مرمت و رتوش) و هیچ متریال غیرایرانی در پروژه استفاده نشد. همینها، به نظر ما تبدیل به ویژگیها و بعضا جذابیتهای پروژه شدند و ساختمان، متری 1.200.000 تومان تمام شد.
اواخر پروژه تصمیم بر آن شد که برای فروش یکپارچه اقدام شود. نگرانی ما در تقابل با بازار مصالحمحور و آگهیخور شکل گرفت، اما در عمل، انگار ایدههای ما مورد استقبال واقع شد، انگار هنوز بقایای لذتبردن از فضای باز، مشاعات، نور و هوا وجود دارد. ساختمان نیز با قیمت روز و به صورت یکپارچه فروخته شد.
اگر به دنبال طراحان متخصص در حوزه معماری و ساختمان می گردید. می توانید سری بزنید به بخش اهالی فن چیدانه بزنید و در لیست شرکت های معماری داخلی و دکوراسیون و نماسازی به دنبال اطلاعات تماس آنها باشید. اهالی فن چیدانه شما را در طراحی و اجرای این پروژه همراهی خواهند کرد.
مطالب بیشتر: ساختمان اداری و تجاری ولیعهدی، نمای چندبعدی در کرج
ساختمان اداری تجاری سعادت آباد، تاثیر نمای متحرک در طراحی داخلی
طراحی متفاوت نمای ساختمان بانک ملت به عنوان یک المان شهری!
ساختمان اداری-تجاری سروین در ولنجک، پوسته ای از طبیعت در نما
نمایشگاه و ساختمان اداری نمایندگی سایپا در مشهد
منبع: معمار ایرانی؛ گردآوری شده در تحریریه چیدانه