سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابل استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** اصغرزاده: دولت روحانی موجودی حساب اصلاحطلبان را خالی کرد
«ابراهیم اصغرزاده» عضو شورای شهر اول منحله تهران- به ریاست عبدالله نوری و نائب رئیسی سعید حجاریان- و رئیس کمیته سیاسی نهاد اجماع ساز اصلاحات(ناسا) در مصاحبه با روزنامه شرق گفت: «به فرض اگر اصلاحطلبان تمامقد وارد انتخابات(ریاست جمهوری 1400) میشدند و برنامهای رادیکال برای اصلاح امور ارائه میدادند، معلوم نبود مورد استقبال قرار بگیرد؛ چون باور مردم به اثربخشی آنها در طول سالهای گذشته...کاملا از دست رفته بود...متأسفانه دولت روحانی موجودی حساب اصلاحطلبان را...چنان خالی کرد که برای خودشان ریالی نمانده است».
اصغرزاده در ادامه گفت: «بهتر است دوپارگی اصلاحات را به رسمیت بشناسیم و عناصر فرصتطلب را از مرکزیت تصمیمگیری جبهه دور کنیم...اینکه اصلاحطلبان نتوانستند درک بهموقعی از تحولات اجتماعی داشته باشند، حرف درستی است...اصلاح طلبان با تکیه به گفتاردرمانی دولت تخممرغهایشان را در سبدی گذاشتند که سوراخ بود».
جریان اصلاح طلب اینگونه وانمود می کند که نسبتش با دولت روحانی صرفا در حد یک حامی انتخاباتی بوده که در سال های 92 و 96 پست در پاستور مانده و هیچ سهمی از دولت روحانی نصیب آن نشده است.
برخلاف این ادعا، یکی از علت های اصلی کارنامه بسیار ضعیف دولت روحانی این بود که اکثریت مطلق دولت در اختیار جریان اصلاح طلب قرار گرفت.
امثال آخوندی و زنگنه و نعمت زاده و نجفی و ربیعی و جهانگیری و عیسی کلانتری و ابتکار و مولاوردی و حسین فریدون و...اشخاصی بودند که در سال 88 در ستادهای موسوی و کروبی حضور داشته و در سال های 92 و 96 نیز به دولت روحانی راه یافتند.
به عبارت دیگر، دولت روحانی همان دولت میرحسین موسوی و کروبی بود که با 4 سال تاخیر روی کار آمد که اگر دولت موسوی یا کروبی در سال 88 در انتخابات پیروز می شدند، امثال آخوندی و زنگنه و نعمت زاده و حسین فریدون و ربیعی در رأس دولت حضور داشته و 4 سال زودتر به رکورد دلار 32 هزارتومانی و مرغ 40 هزارتومانی و پراید 140 میلیونی و...می رسیدیم.
طیف اصلاح طلب دو خصوصیت بارز دارد؛ بی مسئولیتی و بی برنامه بودن. این طیف هیچ طرح و برنامه ای برای اداره کشور و رفع مشکلات مردم ندارد و علیرغم حضور در قدرت، مسئولیت اقدامات خود را هم نمی پذیرد.
** نماز هم اگر ضرر بزند واجب نیست چه برسد به عزاداری امام حسین(ع)
روزنامه اعتماد در یادداشتی با عنوان «توجه به قاعده "لاضرر و لاضرار"» به قلم «سید حسین موسوی تبریزی» فعال اصلاح طلب، عضو مجمع مدرسین و از حامیان فتنه 88 نوشت: «آنچه در دین اسلام اصل تلقی میشود و همه آن را قبول دارند اصل؛ «لاضرر و لاضرار فیالدین» است که در دین اسلام حکمی ضروری و واجب به شمار میرود. ترجمان این اصل یعنی در دین هیچ عامل واجبی نیست که ضرری داشته باشد و انجامش واجب باشد. در واقع تکالیفی مثل نماز و روزه که واجب کفایی هستند، اگر به فرد ضرری بزنند قید واجب از آنها برداشته میشود».
موسوی تبریزی در ادامه نوشت: «متاسفانه برخیها با وجود همه تذکرات و تاکیدات دینی یا با هدف ریا، یا با انگیزه خودنمایی در شرایطی که کرونا جان انسانها را بهطور جد تهدید میکند، با بی توجهی محض به وضعیت خطیر جامعه با بهانه ایام محرم اقدام به برگزاری تجمعات میکنند که حرام و البته ضرر رساندن بودن چنین اقدامی بر هیچ کس پوشیده نیست».
این فعال اصلاح طلب در ادامه تاکید کرد: «محال است این قبیل رفتارها مورد رضایت پروردگار باشد اما گروهی افراطی به انجام چنین اقداماتی اصرار دارند که حتما باید با آنها از طریق مراجع قانونی مقابله کرد تا مردم از شر بیماری و گرفتاری رها شوند. در نتیجه باید توجه داشت هیچ امر واجبی نداریم که در هر شرایطی واجب باشد، چه برسد به اعمالی که مستحب به شمار میروند».
نویسنده یادداشت مذکور که ملبس به لباس روحانیت نیز می باشد در اظهارنظری تأمل برانگیز مدعی شده است که «تکالیفی مثل نماز که واجب کفایی هستند، اگر به فرد ضرری بزنند قید واجب از آنها برداشته میشود».
این ادعا در حالی است که نماز از واجباتی است که در قرآن کریم و روایات اسلامی بیشترین تأکید و سفارش بر آن شده و تنها واجبی است که مکلف ـ حتی در حال احتضار ـ نیز باید آن را به جا بیاورد و تحت هیچ شرایطی نباید ترک شود.
اگر مثلاً روزه گرفتن برای کسی ضرر داشته باشد او نه تنها مکلف به روزه نیست، بلکه اگر روزه بگیرد باطل خواهد بود. امّا نماز تکلیفی است که نوعاً در هر شرایط میتواند به تناسب آن شرایط اقامه گردد.
اقامه نماز آنقدر از اهمیت بالایی برخوردار است که شارع در حال غرق شدن نیز از انسان خواسته که نماز را با اشاره به جا آورد. البته این به معنای آن نیست که در آن هنگام شخص تلاشی برای نجات خود نکند و مشغول نماز شود، بلکه مقصود این است که انسان در آن لحظه بیشتر به یاد خدا و نیازمند به نماز است.
و اما نویسنده یادداشت مذکور با توهین به مردم عزیز و فهیم کشورمان، عزاداران حسینی را جماعتی ریاکار و افراطی نامیده است. این در حالی است که تصاویر منتشر شده از مجالس عزای حسینی در سراسر کشور، از پایبندی ویژه مردم به فاصله گذاری و اجرای دقیق پروتکل های بهداشتی حکایت می کند.
البته هستند مجالسی که به دستورالعمل های بهداشتی کم توجهی و یا بی توجهی می کنند که البته تعداد آنها بسیار قلیل بوده و شواهد موجود حکایت از آن دارد که مردم عزیز و فهیم کشورمان با توصیه به دست اندرکاران این مجالس، در تلاش هستند تا پروتکل های بهداشتی در تمام مجالس به صورت دقیق رعایت شود.
رهبر معظم انقلاب نیز دیروز در بخشی از بیانات خود مجالس عزای حضرت سیدالشهداء علیهالسلام را مایه برکت و جلب رحمت الهی دانستند و افزودند: «ملت و کشور به این مجالس با برکت احتیاج دارد اما در برگزاری آنها باید شیوهنامهها با کمال دقت و شدت مراعات شود».
ایشان برگزارکنندگان جلسات و آحاد شرکتکنندگان را به رعایت ضوابط و فاصلهها توصیه و تأکید کردند: «نگذارید مجالس حسینی موجب شیوع بیماری و مایه طعنه مخالفان و دشمنان شود».
واقعیت این است که سلامت مردم برای افراطیون اصلاح طلب به هیچ عنوان اهمیت ندارد. مشکل افراطیون اصلاح طلب، اجتماعات مذهبی و حضور نمادهای دینی در عرصه اجتماع و به خصوص مراسم های عزاداری سالار شهیدان است. به عبارت دیگر، مشکل این طیف، «مغناطیس حسینی» است. مغناطیسی که دختر و پسر و پیر و جوان و زرتشتی و ارمنی را به خود جذب می کند.
** نسخه پیچی حامیان دیپلماسی انفعالی برای دولت رئیسی
روزنامه آرمان در یادداشتی به قلم «حسن بهشتی پور» فعال اصلاح طلب نوشت: «حسین امیرعبداللهیان از سوی رئیس دولت سیزدهم به عنوان وزیر پیشنهادی امورخارجه معرفی شد. گزینهای که از مدتها قبل نیز گمانه زنیهایی درخصوص او وجود داشت و حتی با نمایندگان ارشد اتحادیه اروپا نیز دیدارها و رایزنیهایی داشته است. تخصص حسین امیرعبداللهیان، خاورمیانه است و شاید به این علت که اولویت دولت سیزدهم تقویت روابط با همسایگان و کشورهای منطقه مطرح شده است، ایشان مدنظر جهت تصدی وزارت خارجه مطرح شده است».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «امروز این اهمیت دارد که مدیریت پرونده احیای برجام به شخصی سپرده شود که عرصه بین المللی را به خوبی بشناسد و بتواند به خوبی از منافع ملی و ظرفیت های موجود دفاع و استفاده کند. وزارت خارجه نباید به نظرات کارشناسی بیتوجه باشد و این موارد باید مدنظر قرار گیرد تا ایران صرفا معطوف به خاورمیانه نباشد و از ظرفیت سایر کشورها نیز بهرهمند شود».
یکی از مهمترین نکات درباره سیاست خارجی دولت سیزدهم، عبرت آموزی از کارنامه 8 ساله دولت روحانی است.
وزارت امور خارجه در دولت روحانی و به ریاست ظریف، چند نقطه ضعف جدی داشت. یکی این بود که ارتباط خود را با کارشناسان و صاحبنظران قطع کرد. متاسفانه وزارت خارجه در 8 سال اخیر هیچگاه به دلایل فنی و کارشناسی منتقدان و صاحبنظران توجه نکرد و حتی با توهین و تهدید به نقدهای دقیق و کارشناسی واکش نشان داد.
یکی دیگر از نقاط ضعف جدی دستگاه دیپلماسی در دولت روحانی، اعتماد به آمریکا و اروپا و خوشبینی نسبت به وعده های طرف غربی بود. علاوه بر این دولت روحانی در اقدامی خسارت بار تمامی تخم مرغ های خود را در سبد برجام چید و این اقدام غیرکارشناسی و غلط، مردم را با مشکلات متعددی مواجه کرد.
حالا حامیان دیپلماسی انفعالی به نسخه پیچی برای دولت رئیسی اقدام کرده و اصرار دارند که دولت سیزدهم رویکرد اشتباه و خسارت بار دولت روحانی در سیاست خارجی را ادامه دهد.
در هفته های گذشته روزنامه شرق در مطلبی با اعتراف به کارنامه غیرقابل دفاع ظریف در وزارت خارجه در مطلبی به قلم یک دیپلمات سابق نوشته بود: «ظریف...سازمان و ساختار وزارت خارجه را در نهایت بیتوجهی، بدون هرگونه مطالعه اولیه و با وجود مخالفت اکثر قریببهاتفاق کارشناسان و مدیران و تحمیل هزینههای میلیاردی به هم ریخت. اقدامی پرهزینه، بینتیجه که متعاقبا به آن اعتراف و درصدد اصلاح آن برآمد. در عرض چند سال چهار بار دست به تعویض «معاون اداری- مالی» زد که در سازمان وزارت خارجه به دلیل اهمیت این پست در حفظ ساختارها از آن بهعنوان «معاون ثابت اداری- مالی» یاد شده است».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشته بود: «کار کارشناسی را با این استدلال «که من خودم از همه کارشناسترم» در صندوقچه گذاشت که نتیجه محتوم آن بیانگیزهشدن بدنه کارآمد و مجیزگویی اقلیت بیهنر و بیسواد کارشناسان بود که تیر خلاص آن نیز در جلسه بررسی تغییر ساختار معادلسازی سازمان عریض و تخصصی تحت امر خود با بیستوچند نفر دانشجو بود... روابط دوجانبه با کشورها و بهخصوص همسایگان را آگاهانه یا به دلیل سابقه طولانی کار در عرصه «روابط بینالملل» تعطیل کرد و به تعبیر مخالفانش سیاست خارجی کشور را به زلف برجام گره زد...و از «دو ابراولویت اقتصادی و همسایگان» سخن گفت که در عرصه عمل به اندازه سر سوزنی اجرائی نشد ».
روزنامه شرق در این مطلب تصریح کرد: «ظریف...در انتخاب مدیران ارشد، مشاوران و سفرا، اصل را نگاه ترجیح بلامرجح همکاران سابق خود در بخش بینالمللی بر کارشناسان لایق، دلسوز و کاردان بخشهای دوجانبه قرار داد».