آیا برایتان غیرممکن است که هرچقدر هم درخواستی غیرمنطقی باشد، بدون عذابوجدان بگویید « نه »؟ اگر نه گفتن به آدمها – چه رئیستان باشد یا عزیزانتان — بدون اینکه بعد آن حس بدی پیدا کنید، برایتان غیرممکن است، پس یعنی نمیتوانید به نیازهای خودتان درمقابل نیازهای دیگران اولویت ببخشید. زمانی باید «بله» بگویید که بدانید انجام آن کار برایتان ممکن است، وقتی انجام آن کار در حیطه مسئولیتهای شماست یا به طریقی مدیون کسی هستید و باید برایش کاری انجام دهید. اما اگر همیشه بخاطر ترس از « نه » گفتن به دیگران «بله» میگویید، دیگر زمانش رسیده که وارد عمل شوید و زندگی خود را بدون احساس گناه در دستان خود بگیرید. اگر دوست دارید بدانید چطور، این مراحل را دنبال کنید.
مراحل
1. بفهمید که انجام همه کار از دست شما برنمیآید. مشکل شما با «بله» گفتن به همه احتمالاً تا الان باعث شده هیچ وقتی برای خودتان نداشته باشید. ممکن است به دوستتان برای کمک به فروش محصولاتش «بله» گفته باشید، برای کمک به رئیستان در پروژه جدید «بله» گفته باشید و به خواهرتان برای رنگ کردن خانهاش «بله» گفته باشید. میتوانید با شروع به «نه» گفتن این وضعیت را در آینده تغییر دهید.
• چه بخاطر اینکه به آدمهای زیادی «بله» گفتهاید یا بخاطر تعهدات زندگی شلوغتان، همه کار نمیتوانید انجام دهید، به خودتان بگویید وقتی حس خوبی ندارید «باشه» گفتنتان غیرممکن است.
2. به خودتان بگویید که این خودخواهی نیست. یکی از بزرگترین دلایلی که نمیتوانید بدون احساس عذاب وجدان «نه» بگویید این است که با این کارتان کسانی که به کمک نیاز دارند را ناراحت میکنید. اما اگر خودخواه بودید، همیشه فقط به دنبال کارهای خودتان بودید و اصلاً برای «نه» گفتن به دیگران احساس گناه و عذابوجدان نمیکردید.
• به خودتان بگویید که خودخواه نیستید و اگر آن فرد فکر میکند که بخاطر انجام ندادن کاری غیرمنطقی خودخواه هستید، دلیل برای رفتوآمد با آن فرد وجود ندارد.
• به همه زمانهایی که به آدمها «بله» گفتید فکر کنید — کجای آن خودخواهانه است؟
3. بدانید که نمیتوانید همه را راضی نگه دارید. بفهمید که راضی نگه داشتن تکتک افرادیکه در زندگیتان هستند غیرممکن است و جایی باید خطکشیهایتان را شروع کنید. ممکن است احساس کنید که با نه گفتن کسی را ناامید کنید و احترام او را به خودتان از دست بدهید، اما خواهید فهمید که برعکس آن درست است. اگر کسی فکر میکند که شما باید به همه چیز «بله» بگویید، احتمال اینکه از شما سوءاستفاده کند بیشتر میشود.
• میتوانید هر از گاهی به کسانی که دوست دارید کمک کنید اما راضی کردن همه آدمها همشه غیرممکن است.
4. وقتی «نه» میگویید، به همه چیزهایی که به آن «بله» گفتهاید فکر کنید. نباید به «نه» گفتن مثل چیزی منفی نگاه کنید. اگر به انجام دادن کار بیشتر «نه» میگویید، به چیزهای مختلفی که برای زندگیتان فایدهبخش خواهد بود «بله» گفتهاید. اگر به آن چیزها فکر کنید احساس گناهتان کمتر خواهد شد. در زیر به نمونههایی از آن اشاره میکنیم:
• به صرف وقت بیشتر با دوستان، عزیزان و خانوادهتان به جای انجام کاری که دوست ندارید، «بله» میگویید.
• به حفظ اعصابتان و وقت داشتن برای خودتان و سرگرمیهایی که دوست دارید «بله» میگویید.
• به داشتن زندگی راحتتر که حول چیزهایی که برای خودتان معنی دارد نه دیگران میچرخد، «بله» میگویید.
• به داشتن حجم کاری معقول به جای دفن کردن خودتان زیر بار کار اضافی «بله» میگویید.
5. درک کنید که چرا «نه» گفتن سختتان است. آیا به این دلیل است که نمیخواهید آن فرد رابطهاش را با شما قطع کند؟ آیا به این خاطر است که میخواهید آن فرد تصور نکند که به فکرش نیستید؟ اینکه بفهمد چه چیز باعث میشود نه گفتن برایتان سخت باشد باعث میشود بتوانید درمورد موقعیت منطقیتر رفتار کنید.
• اگر به این دلیل که میترسید فردمقابل دیگر به شما اهمیت ندهد نمیتوانید به او نه بگویید، پس احتمالاَ در رابطه مشکلداری هستید و باید سریعاً از آن رابطه بیرون بیایید.
6. روشهای مختلف افراد برای «بله» گرفتن از خودتان را بفهمید. اگر بتوانید روشهای مختلفی را که دیگران برای تاثیر گذاشتن روی شما و مجبور کردنتان به گفتن «بله» را بدانید، «نه» گفتن برایتان راحتتر میشود زیرا دیگر میدانید که آن فرد فقط قصد کنترل کردن شما را دارد. در زیر به بعضی از این روشها اشاره میکنیم:
• قلدری کردن: افراد قلدر شما را مجبور میکنند که کارهایی که میخواهند را برایشان انجام دهید و گاهی این کار را به روشهایی واقعاً خشن و بیرحمانه انجام میدهند. میتوانید با حفظ خونسردی خودتان و واکنش ندادن، آنها را سر جایشان بنشانید.
• آه و ناله کردن: این افراد شروع به غر زدن درمورد سختی یک کار میکنند تا شما را راضی کنند که بدون اینکه از شما مستقیم خواسته باشند، کمکشان کنید. در چنین شرایطی یا بحث را عوض کنید یا از برخورد کردن با آن فرد خودداری کنید و یا بدون اینکه برای کمک به آنها موافقت کنید، بگویید که چقدر برای شرایط سختشان ناراحتید.
• ایجاد عذابوجدان: بعضیها با گفتن اینکه شما هیچوقت کمکشان نمیکنید و یا هیچوقت دستشان را نگرفتهاید، سعی میکنند به شما عذابوجدان بدهند. در این مواقع با آرامش زمانهایی را به آن فرد یادآور شوید که کمکشان کردهاید و بگویید که این بار متفاوت است و درخواستشان را رد کنید.
• تحسین کردن: این افراد با تحسین عملکرد شما در چیزی حرفشان را شروع میکنند و بعد برای کاری از شما درخواست کمک میکنند. اسیر این تحسین و تمجیدها نشوید.
1. با صدایی آرام و قاطع حرف بزنید. با همان صدایی حرف بزنید که از شما خواسته میشود پشت تلفن با کسی حرف بزنید. قاطع، آرام و مشخص صحبت کنید. اگر احساسی، سردرگم یا ناراحت به نظر برسید، فردمقابل ضعف شما را دریافته و سعی میکند قانعتان کند. اگر آرام و قاطع به نظر برسد، فرد میفهمد که منطقی رفتار میکنید و «نه» شما را میپذیرد.
• اگر صدایتان را بالا نبرید یا ناراحت به نظر نرسید، فرد توضیح و توجیه شما را راحتتر میپذیرد.
2. زبان بدنی قاطع داشته باشید. صاف بایستید و دستهایتان را در کنار بدنتان نگه دارید و از حالاتی استفاده کنید که بر حرفهایتان تاکید کند. موقع «نه» گفتن با فرد مقابل ارتباط چشمی ایجاد کنید تا بفهمد که قاطع هستید. با دستها یا زیورآلاتتان بازی نکنید زیرا نشاندهنده این است که در تصمیمتان مطمئن نیستید. دست به سینه یا خمیده نایستید زیرا نشان میدهد که از تصمیمتان خوشحال نیستید و این باعث میشود فرد تلاش کند تا بالاخره راضیتان کند.
3. بیش از اندازه عذرخواهی نکنید. اگر از اینکه نمیتوانید آن را انجام دهید، خیلی ساده یک «ببخشید» بگویید اما هرچقدر سعی کنید این عذرخواهیتان را تکرار کنید، قاطعیت لحنتان کمتر خواهد شد. فرد مقابل تصور خواهد کرد که هنوز میتواند متقاعدتان کند که آن کار را انجام دهید و باعث خواهید شد که ضعیف به نظر برسید و حس بدتری نسبت به خودتان پیدا کنید. اگر زیاد عذرخواهی کنید یعنی کار اشتباهی انجام دادهاید و این درست نیست.
• نگویید، «خیلی خیلی معذرت میخوام که نمیتونم هفته دیگه سگتو نگه دارم. خیلی خیلی از این بابت ناراحتم.»
• درعوض بگویید، «ببخشید برای اینکه هفته دیگه سگتو نگه دارم وقت ندارم.»
4. توضیح دهید که چرا نمیتوانید آن کار را انجام دهید. ارائه یک توضیح کوتاه و مختصر باعث میشود طرف مقابل درک کند که چرا درخواست او را نپذیرفتهاید. لازم نیست بیش از اندازه توضیح دهید، در حد یک تا دو جمله کافی است. نیازی به دروغ گفتن یا بهانه آوردن هم نیست. صادق باشید. در زیر به چند نمونه توضیحی که میتوانید در این شرایط ارائه کنید اشاره میکنیم:
• «نمیتونم امشب این پروژه رو تموم کنم چون تا آخر شب باید این گزارش را بنویسم.»
• نمیتونم فردا به دندونپزشکی ببرمت چون ساگرد ازدواجمونه و میخواهیم با شوهرم جشن بگیریم.»
• «نمیتونم به مهمونیت بیام چون فردا صبحش یک امتحان مهم دارم.»
5. چند جایگزین به فرد موردنظر معرفی کنید. اگر هنوز بخاطر نه گفتن به آن فرد احساس گناه میکنید و واقعاً دوست داشتید که میتوانستید کمکش کنید، میتوانید راهکارهای دیگری به او معرفی کنید. اگر واقعاً میتوانید به طریقی دیگر به او کمک کنید، از بیان آن تردید نکنید و ببینید راهکارتان به دردش میخورد یا نه. در زیر به چند جایگزین اشاره میکنیم:
• «میتونم سعی کنم پروژه رو فردا تموم کنم، فقط اگه بتونی کمک کنی و فردا صبح به چند نفر از مشتریهام زنگ بزنی.»
• «میخوای ماشنمو بدم خودت بری دندونپزشکی؟ به هر حال من فردا ماشینو لازم ندارم،»
• «فردا نمیتونم بیام مهمونیت اما بعد از اینکه امتحانمو دادم حتماً برای آخر هفته با هم قرار میگذاریم و یه قهوه میخوریم، باشه؟»
• اگر به خودتان احترام نگذارید، راه بیاحترامی کردن دوستان، همکاران، همکلاسیها، و اعضای خانوادهتان هم به شما باز میشود.
• اگر «نه» گفتهاید، به هیچکس اجازه ندهید بخواهد شما را تحتتاثیر قرار دهد تا کاری که میخواهد را برایش انجام دهید.
• بفهمید که رفتن با حفظ احترام خود بسیار بهتر از ماندن در آن موقعیت است، هرچقدر هم که طرفمقابل سعی کند حس عذابوجدان به شما بدهد.
• هر تعداد راهی هم که برای متقاعد کردن شما استفاده کنند، اگر «نه» گفته و دلایلتان را هم بیان کردهاید، دیگر نیازی به ایستادن و توضیح بیشتر نیست.
• یادتان باشد، اگر کسی به مذهب، اخلاقیات یا ارزشهای شما احترام نمیگذارد، به آنها اجازه ندهید برایتان دلیل مخالفتشان را توضیح دهند.
• وقتی قاطعیت شما در خطر است، بحث کردن سختتر میشود ولی در هر حال این کار را بکنید.
• گاهی وقتها اگر کار درست را انجام دهید احساس تنهایی خواهید کرد اما بدانید که تنها نیستید.
• آدمها سعی میکنند نظر شما را عوض کنند اما روی حرفتان بایستید زیرا در آخر احترام آنها به شما بیشتر خواهد شد.