ساناز حشمتیپور : کارشناس علوم تربیتی ؛ نویسنده کودک و نوجوان ؛ مربی مهارت های زندگی
تحریریه زندگی آنلاین : مهارت«نه»گفتن یکی از اصلیترین و مهمترین مهارتها است که باید از کودکی به فرزندانمان بیاموزیم تا مثل یک رفتار صحیح در آنها شکل بگیرد. اهمیت آموزش این رفتار تا حدی است که شما شاید بزرگسالانی را ببینید که هنوز قدرت «نه»گفتن منطقی را ندارند و به این خاطر مجبور میشوند که خواسته دیگران را به خواسته خودشان ترجیح دهند.
بیشتربخوانید:
آیا «نه» گفتن برای شما دشوار است؟
آیا همیشه درخواستهای دیگران برای شما در اولویت است؟
آیا از «نه» منطقی گفتن میترسید و ترس از این دارید که اطرافیان یا دوستانتان ناراحت شوند؟
آیا فقط در مقابل درخواستهای غیرمنطقی دیگران «نه» میگویید؟
اگر این رفتارها را دارید، حال زمان تغییر است.
قبل از هر آموزشی باید والدین خودشان مهارت «نه» گفتن را آموخته باشند و به کار ببرند تا کودکان از آنها الگوبرداری کنند. با این مثال بچهها به درک بهتری از مفهوم قدرتمند قدرت «نه» گفتن میرسند:
یک باغ زیبا پر از پروانههای زیبا و گلهای رنگارنگ و میوههای خوشمزه و سر سبز را تصور کنید. اگر قرار باشد این باغ دیوار و دری نداشته باشد، هر کس به آن سرک میزند و باغ آسیب میبیند، اما اگر این باغ با یک دیوار زیبا و دری زیبا احاطه شده باشد، هر کس که قرار است وارد آن شود، باید با اجازه از در بگذرد و وارد شود.
بچههای عزیز، وجود ارزشمند شما هزاران برابر با ارزشتر از هر باغ و گوهری است. شما یک حریم شخصی دارید، چه از لحاظ جسمی و چه روحی، بنابراین هر کسی نباید وارد حریم شما شود و برای این باید از شما اجازه بگیرد.
مثلا هیچ کس بدون اجازه حق ندارد شما را مجبور به کاری کند. شما باید یاد بگیرید در مورد چیزی که مطابق میل شما نیست و آن را دوست ندارید، به راحتی بگویید که «من این را دوست ندارم» یا «نه، من این کار را انجام نمیدهم».
«نه» گفتن، یک کلمه جادویی است که از شما در مقابل خطرات احتمالی مواظبت میکند، البته «نه» گفتن با سرپیچی و حرف گوش کردن خیلی متفاوت است.
ما باید حرف پدر، مادر، معلم یا مربی را به خوبی گوش دهیم، چون آنها بزرگتر ما هستند و چیزهای خوب را برای ما میخواهند، ولی در رابطه با غریبهها مخصوصا کسانی که نمیشناسیم، نباید همصحبت شویم یا اگر درخواستی از ما داشتند که مطابق میل ما نبود، یاد بگیریم که با احترام و مؤدبانه بگوییم «نه، من این کار را انجام نمیدهم» و احساس نکنیم که ما وظیفه داریم هر کس هر کاری از ما خواست، انجام بدهیم. ما باید در حد متعارف و جایی که پدر و مادر تشخیص میدهند و خودمان دوست داریم با دیگران رابطه برقرار کنیم. همان طور که ما باید با مهربانی با دیگران رفتار کنیم، نباید انتظار داشته باشیم همیشه همه را بتوانیم از خودمان راضی نگه داریم.
اگر در راه مدرسه یا جایی که پدر و مادر نبودند و کسی از ما خواست که کاری انجام دهیم، خوراکی را بخوریم و یا به بدن ما دست زد، به راحتی به او بگوییم «نه، من این کار شما را دوست ندارم» یا «تو حق نداری از من درخواست نابهجا داشته باشی»، البته با جدیت و مؤدب و اگر کسی خواست بدون توجه به «نه» گفتن ما، باز به ما آزار برساند، با صدای بلند از دیگران کمک بخواهیم و قاطعانه برخورد و آن محل را ترک کنیم.
دقت داشته باشیم تا در آموزش مسئله قدرت «نه» گفتن به بچهها، این مسئله با سرپیچی و مخالفت، در ذهن بچهها اشتباه تداعی نشود.
نباید تصور بچهها آن گونه شکل بگیرد که فکر کنند هر مخالفت یا سرپیچی به آنها قدرت میبخشد، یا بالعکس، به اشتباه فکر کنند که همیشه و در هر شرایطی باید حرف دیگران را بیچون و چرا قبول کنند.
بیشتربخوانید:
در آموزش این مسئله مهم و حساس باید خود والدین چارچوبهای رفتاری و استاندارد ایمن مسئله را بشناسند و خود این مهارت را داشته باشند.
شما باید قبل از هرچیزی خودتان مهارت «نه» گفتن را داشته باشید.
شاید این سوال در ذهن شما پیش بیاید که اگر من «نه» بگوییم حتما شریک زندگی، دوست یا اطرافیان من ناراحت میشوند، اما این طور نیست. اطرافیان شما اگر افرادی منطقی باشند و این رفتار در آنها نهادینه شده باشد، درخواست غیرمنطقی از شما نخواهند داشت و اگر هم داشته باشند، «نه» شما را میپذیرند و به خواسته شما احترام میگذارند.
اگر هم این رفتار شما که شما همیشه به آنها اولویت دادهاید را پذیرفته باشند و به آن عادت کرده باشند، کمکم متوجه میشوند که باید به «نه» گفتن شما احترام بگذارند.
مهارت نه گفتن باید از سنین کودکی آموزش داده شود و فرزندان ما باید بدانند که نمیتوانند در زندگی همیشه همه را راضی نگه دارند. باید بدانند نباید برای درخواستهای دیگران خود را در سختی بیفکنند و باید خود را از فکر خودخواه بودن برهانند.
همواره باید به کودکانمان تفاوت بین «نه» منطقی گفتن و سرپیچی و از خودگذشتگی و خودخواه نبودن را بیاموزیم.
باید اینقدر این رفتار برای ما شناخته شده باشد که در آموزش این مفاهیم به فرزندانمان آنها را گمراه نکنیم و رفتارهای مهربانانه آنها را خدشهدار نکنیم.