رسوایی رژیم پهلوی در ماجرای کاپیتولاسیون

روز ۱۸ شهریور ۱۳۴۳، با آغاز سال تحصیلی جدید در حوزه های دینی، امام خمینی به منظور بیان صریح دیدگاه های خود در مورد مسائل مختلف و زدودن پرده ابهام از روند مبارزات خود و نیز خنثی نمودن اظهارات تبلیغاتی مقامات امنیتی و سیاسی دولت در مورد ایشان، در مسجد اعظم قم در حضور بیش از چهارهزار نفر سخنرانی مهمی را ایراد کردند

رسوایی رژیم پهلوی در ماجرای کاپیتولاسیون

روز 18 شهریور 1343، با آغاز سال تحصیلی جدید در حوزه های دینی، امام خمینی به منظور بیان صریح دیدگاه های خود در مورد مسائل مختلف و زدودن پرده ابهام از روند مبارزات خود و نیز خنثی نمودن اظهارات تبلیغاتی مقامات امنیتی و سیاسی دولت در مورد ایشان، در مسجد اعظم قم در حضور بیش از چهارهزار نفر سخنرانی مهمی را ایراد کردند. در این فاصله تا سخنرانی علیه اعطای مصونیت قضایی به مستشاران آمریکایی در 4 آبان 1343، ایشان با توجه به آغاز سال تحصیلی جدید و شروع درس های حوزه، بیشترین وقت خود را صرف تدریس به طلاب می کردند.

امّا، برملا شدن تصویب لایحه مصونیت قضایی مستشاران امریکایی در مهرماه، از سوی مجلس شورای ملی به یکباره صبر و سکوت کوتاه مدت ایشان را در برابر اعمال رژیم به پایان رسانید. روز 4 آبان 43، با توجه به قصد امام خمینی در محکومیت از مصونیت قضایی مستشاران آمریکایی، تمام اقدامات و تمهیدات لازم چه از طرف یاران ایشان و چه از طرف مقامات امنیتی رژیم در برپایی یا عدم برپایی سخنرانی معظم له به عمل می آید، امّا در این بین تلاش مقامات امنیتی دولتی جهت انصراف ایشان از سخنرانی علیه لایحه تصویب شده سودی نبخشید. بدین ترتیب امام در سالروز میلاد حضرت فاطمه زهرا(س) بیانات تند خود را در ردّ لایحه تصویب شده ایراد کردند.

هم زمان عده زیادی از مردم در منازل آقایان دیگر نیز اجتماع نموده و مخالفت و اعتراض آنان نسبت به تصویب لایحه را استماع کردند. امّا، نطق امام خمینی از سنخ دیگری بود، از همین رو شدیدترین واکنش ممکن از جانب دولت را برانگیخت. ایشان شروع سخنان خود را پس از ذکر نام خدا با آیه استرجاع ﴿انا لله و انا الیه راجعون﴾ شروع کردند که نشان دهنده مصیبت بزرگی بود که بر اسلام و مسلمین وارد آمده بود، آنگاه سخنرانی تاریخی خود را شروع می کند.

پس از این سخنرانی، اعلامیه شدیداللحنی نیز از طرف ایشان در محکومیت عمل مجلس شورای ملی در تصویب لایحه مصونیت قضایی مستشاران امریکایی منتشر و در سطح وسیع پخش شد. در قسمت هایی از این اعلامیه چنین آمده بود: «آیا ملت ایران می داند در این روزها در مجلس چه گذشت؟ می داند بدون اطلاع ملت و به طور قاچاق چه جنایتی واقع شد؟ می داند مجلس به پیشنهاد دولت سند بردگی ملت ایران را امضا کرد؟ اقرار به مستعمره نمودن ایران نمود. سند وحشی بودن ملت مسلمان را به آمریکا داد... آمریکاست که وکلا را بی واسطه و یا باواسطه بر ملت ایران تحمیل می کند. آمریکاست که اسلام و قرآن مجید را به حال خود مضر می داند و می خواهد آنها را از جلو خود بردارد. آمریکاست که روحانیون را خار استعمار می داند و باید آنها را به حبس و زجر اهانت بکشد. آمریکاست که به مجلس ایران فشار می آورد که چنین تصویب نامه ی مفتضحی را که تمام مفاخر اسلامی و ملی ما را پایمال می کند، تصویب و اجرا کنند».

علما و مراجع تقلید در تهران و قم نیز در حمایت از امام خمینی و به نشانه مخالفت با این لایحه علاوه بر سخنرانی های خود، اعلامیه ای را منتشر می نمایند. سخنرانی امام همراه مخالفت های سایر روحانیون و علما موجب شد که به تدریج برخی حرکت های اعتراضی دیگر در شهرهای مختلف نیز پدید آید. چنانچه ساواک طی گزارش هایی با این عنوان که «پس از سخنرانی آیت الله خمینی و شریعتمداری در قم، تعدادی از روحانیون مخالف روی منابر شروع به سخنرانی علیه دولت و لایحه ی مصونیت مستشاران آمریکایی نموده و مشغول تحریک افکار عمومی می باشند»، از ساواک های تابعه خود می خواهد تا اطلاعات کامل را در خصوص وعاظ و روحانیون مخالف کسب و ارسال نمایند.

امّا، عکس العمل دولت و مقامات امنیتی در برابر این مخالفت ها و به خصوص سخنرانی تند و آتشین امام همانند سال قبل و در جریان سخنرانی ایشان در روز عاشورای سال 42 چندان سریع و توأم با اقدامات نسنجیده نبود. حدوداً کمتر از 10 روز طول کشید تا رژیم عکس العمل خود را با اقدام سریع و مخفیانه به صورت دستگیری شبانه و سپس تبعید ایشان به ترکیه، در سحرگاه 13 آبان 1343 آشکار سازد. ابتدا به نظر نمی رسید که عکس العمل دولت در این قضیه آن چنان شدید باشد که به تبعید امام از ایران بینجامد، چراکه هر چند ایشان سخنرانی تند و آتشینی ایراد نموده بودند، ولی از نظر محتوا به تندی سخنرانی روز عاشورای ایشان نسبت به شخص شاه نبود و از طرف دیگر، برای آمریکا یک مسئله حساسی بود ولی با توجه به حوادث 15 خرداد و پیامدهایی که این حادثه برای آنها داشت، خیلی بعید به نظر می رسید که دست به چنین عملی بزنند.

در یک برایند کلی، مقامات امنیتی و سیاسی دولت پهلوی با توجه به تأیید مرجعیت امام خمینی در جریان وقایع پس از قیام 15 خرداد 42 و برخوردار شدن ایشان از حقوق قانونی مصونیت سیاسی علمای طراز اوّل شیعه از هرگونه تعقیب قضایی و حبس، تحت هیچ بهانه ای نمی توانستند امام را دستگیر و زندانی کنند و از سوی دیگر، با توجه به حمله شدید ایشان به تصویب این لایحه، هرگونه انعطاف و عدم واکنش علاوه بر ایجاد مشکل در روابط ایران و آمریکا می توانست نشانه ای از ضعف و درماندگی دولت در برابر ایشان باشد، بنابراین با زمینه چینی های قبلی و با در نظر گرفتن جمیع جوانب، مقامات امنیتی دولت تصمیم می گیرند تا در روز 13 آبان 1343 در یک اقدام سریع و هماهنگ با هجوم به منزل، امام خمینی را دستگیر کنند و چون امکان زندانی کردن ایشان در داخل کشور وجود نداشت، به منظور دور ساختن ایشان از طرفداران شان و سرد نمودن آتش مبارزات شان تصمیم به تبعید ایشان به ترکیه و سپس به عراق گرفته می شود.

امّا در کل، چنین رفتاری از جانب مقامات امنیتی، به منزله شکست و ناکامی دولت در ادامه سیاست دوستی و تفاهم با نیروهای مذهبی به خصوص علما و مراجع به شمار می رفت. در همان روز، خبر دستگیری و تبعید امام خمینی به صورت مختصر در مطبوعات کشور درج و به آگاهی عموم رسانیده شد: «طبق اطلاع موثق و شواهد و دلایل کافی، چون رویه ی آقای خمینی و تحریکات مشارالیه بر علیه منافع ملت و امنیت و استقلال و تمامیت ارضی کشور تشخیص داده شد، لذا در تاریخ 13 آبان 1343 ش از ایران تبعید شد». اما این تازه ابتدای راه بود؛ امام خمینی از خارج از مرزهای ایران به راهبری و هدایت انقلاب پرداخت و تا سقوط رژیم شاهنشاهی از پای ننشست.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان