سرویس سیاست مشرق- در کلیسای «چرچ هاوس وستمینستر» لندن که هزینه اجاره تالار گنبدی آن (Assembly Hall) برای گردهمایی برای یک روز بیش از 4700 پوند است، عدهای از مخالفان و براندازان جمع شده و یک نمایش کمدی را اجرا میکنند. این تئاتر بیاعتبار با یک کارگردان انگلیسی و حمایت مالی سعودی بهصورت مستقیم روی آنتن میرود. اما همه ماجرا به همین صحنهسازیهای نافرجام ختم نشده است. از مدتی قبل سرویس امنیت خارجی انگلیس به این نتیجه رسیده است که برای جلوگیری از پیشرفتهای هستهای ایران باید از درون و بیرون ضربه بخورد. این تحلیل از زبان سران رژیم صهیونیستی بانام «استراتژی هزار خنجر» مورد بهرهبرداری قرارگرفته است.
روزنامه فاینشنال تایمز اخیراً فاش ساخته که جاسوسان سایبری بریتانیا در هماهنگی با شرکت آمازون ایر اخبار جعلی و خطرناک را در جهت تأثیر گذاری بر کشورهای دیگر منتشر میکنند. در این گزارش آمده است که بخشی از این پروژه بر روی کشورهایی چون ایران تمرکز دارد. تولید اخبار فیک (جعلی)؛ سیاه سازی شرایط داخلی و ایجاد کمپینهای مجازی بخشی از این پروژه امنیتی است. در این طرح روی کلیدواژههایی چون آبان و شورشهای کور خیابانی تأکید ویژه شده است. در ارزیابی صورت گرفته از این برنامه سایبری مشخص شد که ساخت اجتماعی در ایران بهگونهای است که امکان تغییرات در چهارچوب براندازی نرم مانند انقلابهای رنگی در آسیای میانه و اکراین وجود نداشته و باید ضربات سخت با تعداد دفعات زیاد به حریمهای آن وارد شود تا جایی که تابآوری پایین آمده و ضریب شکنندگی بالا برود.
محل برگزاری نمایش ضد ایرانی در لندن
نکته قابلتأمل آنکه در حالی انگلیسیها وکیل مدافع شورشهای خیابانی در آبان 98 شدند که درست چند ماه قبل از این، اراذلواوباش خیابانی و پیادهنظام گروهک منافقین بسیاری از هموطنانمان را در برابر مراکز رأیگیری ایرانی مورد ضرب و شتم قرار دادند.
دستور جنگ صادر شد!
آبان 98 برای سرویس های امنیتی غربی و عربی اهمیت فراوان دارد؛ دلیل این ماجرا از زبان یکی از مدیران وقت وزارت کشور جالب توجه است. به گفته روحالله جمعهای در آبان 98 علاوه بر شهادت تعداد زیادی از سربازان وظیفه و حافظان امنیت، بخشی از مردم بیگناه نیز در جهت ایجاد پروژه کشته سازی توسط عوامل ناشناس مورد هدف قرارگرفتهاند؛ بنا به این روایت 85 درصد کشتهشدگان در سه روز ماجراجویی خیابانی از فاصله نزدیک و از پشت گلوله خوردهاند. این جنگ سهروزه هزینههای زیادی بهنظام تحمیل کرد.
پس از دستور کارشناسی نشده حسن روحانی، در چند شهر اعتراضات ناپیوسته و کوچکی شکل گرفت. خشم و احساسی شدن برخی از شهروندان باعث شد دشمن از فرصت فراهم آمده بیشترین بهرهبرداری را انجام داده و نیروهای آموزش داده را وارد صف اعتراضات کند. اعتراضات محدود و کنترلشده در 24 آبان ماه یکباره به جنگ خیابانی در فردای آن تغییر فاز دهد. بنا بر روایتی حدود 600 تا 700 نیرو آموزشدیده از شمال غربی و غرب کشور به میان معترضان وارد شدند؛ این نیروها تحت فرمان مستقیم مایکل دندریا (معروف به آیتالله مایک) مسئول دفتر سازمان سیا در امور ایران قرار داشتند. این گروه مأموریت داشتند که اعتراضات شهری را به قیامی خونین و سراسری تبدیل کرده و پروژه سوریهای سازی ایران را کلید بزنند.
روش کار این تیمهای خرابکاری بدین شکل بود که در دستههای چند نفره نفوذی وارد جمعیت شده و با تیراندازی و آتش زدن شروع به ایجاد درگیری کنند. این حملهها سبب بروز خشونت و آتشسوزی میشود و از هر دو طرف یعنی نیروهای انتظامی و امنیتی و مردم کشته و زخمی میشود. با رصد و تیزبینی نهادهای امنیتی تمامی اعضا این شبکه ضد امنیتی بازداشت و تحویل دستگاه قضائی شدند، در میان بازداشتیها سمپاتهای گروهک منافقین؛ فرقه الاحوازیه و برخی هواداران فرقه گنابادی شناسایی گردید.
یکی از نکات بارز دیگر در آبان 98 حضور لیدرهای زن در اجتماعات برای هدایت آشوبها بود. یادآوری این نکته ضروری است که تخریب و آشوبهای سال 98 به این شکل بیشتر بود که ایجاد هستههای کوچک برای ترور و آتش زدن و بعدازآن ورود لایه دوم عملیات استفاده از زنان برای جریحهدار کردن احساسات عمومی بود در دستور کار سازمانهای اطلاعاتی غربی و عربی قرارگرفته بود.
گزارش یورونیوز از نقش نیروهای خارجی در آبان 98
سنگر سازی آبان 98 در خیابان جردن
دو سال پسازآن وقایع میدانیم که متهمان آبان 98 فقط تعدادی داعشی یا چند افسر ارشد امنیتی غربی نیستند؛ در پشت سیاههای از دود و آتش در خیابان مرکز تصمیم سازی نئولیبرالها در یک برج مجلل در خیابان جردن سنگر گرفتهاند.
حسن روحانی سال 97 در سفر به نیویورک با لاگارد رئیس صندوق بینالمللی پول دیدار کرده و بهار سال 98 هیئت 4 نفرِه این صندوق برای ارائه پیشنهاد راهبردی خود به ایران سفر میکنند. در آن زمان سازمان برنامه و بودجه نه تنها مشارکت صندوق در تدوین طرح اصلاح ساختاری بودجه را تکذیب نکرد، بلکه یک مقام این سازمان در گفتوگو با روزنامه جام جم در پاسخ به سؤالی درباره «دریافت مشاوره از کارشناسان صندوق بینالمللی پول برای اصلاح ساختاری بودجه» گفت: «ایران عضو صندوق بینالمللی پول است و استفاده از تجربیات موفق جهانی برای بهرهمندی در داخل ایران یک امر طبیعی است. مشاوران صندوق بینالمللی پول مشاورههای زیادی در مورد وضعیت اقتصادی که یکی از موارد آن اصلاح ساختاری بودجه بود ارائه کردند و احتمال دارد برخی از آنها با توجه به شرایط کشور مورداستفاده قرار بگیرد»
برخی کارشناسان اقتصادی اعتقاددارند که نتیجه توصیههای imf چون زخمی چرکین در آبان 98 بیرون زد. عبدالناصر همتی رئیسکل بانک مرکزی روحانی چنان موضع افراطی در این زمینه داشت که اعلام کرد بنزین باید تا 5 هزار تومان افزایش مییافت و نه 3 هزار تومان!
در آن زمان محسن رضایی دبیر وقت مجمع تشخیص مصلحت نظام با کنایه به حسن روحانی نوشت: کنار کشیدن آقای روحانی از پذیرش مسئولیت انتخاب زمان و چگونگی اجرای افزایش قیمت بنزین جای شگفتی دارد. علی مطهری نماینده سابق مجلس نیز لب به اعتراض گشوده و در نطقی میگوید: «اینکه رئیسجمهوری گفتهاند من هم صبح جمعه فهمیدم قیمت بنزین تغییر کرده، چون اجرای تصمیم سران قوا را به شورای امنیت کشور واگذار کرده بودم نمیتوان این عذر را برای تقصیر وی در نحوه اجرای تصمیم مذکور پذیرفت.»
پس از ماجرای آبان 98 فرماندهان فتنه سعی کردند با تداوم دلار بازی در خیابان، بار دیگر آبان 98 را در زمستان بعدی تکرار کنند؛ تیر این نقشه به سنگ خورده و مجلس تازه به میدان آمده مانع از خرابکاریهای بیشتر توسط دولت تدبیر شد. دولت حسن روحانی در دو و نیم سال منتهی به شهریور 1399، بیش از 57 میلیارد دلار با نرخ 4200 تومان بین ذینفعان توزیع کرده است. این توزیع عجیب ارز به کالاهایی مانند قطعات خودرویی، گوشی موبایل، لوازمآرایشی و چندین قلم کالای دیگر پرداختشده و بهتدریج از حجم کالاهای مشمول دریافت ارز ترجیحی کاسته شده است. ارزی که از خوندل مردم و منافع عمومی بهدستآمده در دست چهرههای ویژه نزدیک به دولت و صاحبان ثروت و باندهای مافیایی انباشته شده و برخی هم آنها را صرف مقاصد سیاسی کردهاند. بعدها در دادگاههای مبارزه با جرائم اقتصادی مشخص شد که ناامن سازی اقتصادی ایران بخشی دیگر از پروژه دشمن است.
آثار عملکرد و سیاستهای حسن روحانی تا سالهای گریبان مردم را خواهد گرفت. روحانی در سال 92 با شعار اعتباربخشی به پاسپورت ایرانی آمد، اما عملاً سیاستهایش اعتبار بینالمللی ایران را هدف قرارداد. ضعف او برابر غرب اقتصاد کشور را در لبه پرتگاه قرار داده و تصاویری سیاه از کشورمان به جهان مخابره نمود، او از ایران چهرهای ضعیف به تصویر کشید و صدای بریدهشده را مقابل ما بلند کرد. این روزها در لندن قاتلان حرفهای مردم ایران رو به دوربینهای خبری بینالمللی نشسته و سکانسی معکوس را به تصویر میکشند؛ در تهران متهمان اصلی پرونده آبان 98 در ویلاهای لوکس در بالای شهر تهران اوقات فراغت را به کوهنوردی سپری میکنند. آنها انتظار روزی را میکشند که دولت روی کار آمده دچار کوچکترین لغزشی شود تا او را به سمت پرتگاه هدایت کنند.
تیر آبان 1400 به سنگ خورد
آبان 1400 هم از راه رسید و دشمنان خارجی و شعبههای داخلی آن منتظر بودند تا در آستانه مذاکرات هستهای، ضربهای کاری به نظام وارد کنند. از کار انداختن سامانه هوشمند سوخت در سراسر کشور اقدام حساب شدهای بود که طراحان آن احتمالا کمترین تردیدی نداشتند که میتواند شورشی به وسعت و پراکندگی سراسر ایران را کلید بزند و با زمینههای نارضایتی از علمکرد دولت روحانی، بار دیگر آتش به جان شهرهای کشور بیاندازد.
اما طراحان فتنه آبان 1400 روی یک گزینه احتمالا چندان حساب باز نکرده بودند؛ این بار دیگر دولت تَکرار در ایران بر سر کار نبود تا صبح جمعه یا صبح شنبه خبردار شود و در روی 80 میلیون ایرانی با خنده و گردن افراشته آن را اعلام کند. برخلاف آبان 98، مردم این بار مسوولان دولت مردمی را بلافاصله در کنار خود دیدند و به تلاش آنها برای رفع مشکل اعتماد کردند.
مذاکره کنید تا آبان تکرار نشود!
باروی کار آمدن سید ابراهیم رئیسی تکرار آبان 98 با گرای خارجی و خرابکاری از داخل دولت تقریباً محال شد؛ ازاینرو برنامه فشار به جمهوری اسلامی ایران بهصورت کامل دگرگونشده است. در این پروژه مهره نئولیبرال های اتوکشیده دولتی؛ از برنامه حذف و بار دیگر کارت بازی در اختیار هسته سخت اصلاحات قرارگرفته است. [1]آنها با تئوری سازیهای رنگین و اسم رمزی چون «تکرار آبان 98 و کادر سازی حرفهای»؛ «خلق شهروند شورشی» و «اصلاحات ساختاری» برای دشمن نوربالا زده و علامت میفرستند.
سعید حجاریان تئوریسین اصلاحطلبان بدخیم و افراطی در آخرین تز خود 4 دستور ویژه صادر کرده و مینویسد:
دولت ایران با مجموعه ائتلافهای سرمایه ساز از زاویه تقابل و نه همبستگی مواجه شده و راه حمایتهای متعارف نظام اقتصادی جهانی را مسدود کرده است. چهارمین و مهمترین این مؤلفهها الگوی دولت در ایران است. دولت در ایران پس از انقلاب بهجای تبعیت از الگوی توسعهگرایی (developmentalism) و استقرار ذیل دولت توسعهگرا به توسعهطلبی (expansionism) میل کرده است و اکنون، با دولتی توسعهطلب مواجه هستیم که نگاه منطقهگرایانه را به نگاه جهانگرایانه رجحان داده است. در پاسخ به این وضعیت چهار اقدام عاجل، به ترتیب ذیل، ضروری به نظر میرسد باید در کوتاهترین زمان ممکن برجام را بپذیریم و در نظام اقتصادی بینالمللی شریک شویم! [2]
البته منظور حجاریان از شریک شدن در اقتصاد بینالمللی با تمسک به برجام همان حل شدن در سیستم سرمایهداری جهانی تحت عنوان نرمالیزاسیون است؛ او پیشازاین تهدید کرده است که در صورت عدم ورود به این وضعیت شورش مسلحانه روی میدهد.
ما در جنگ بینالمللی و امنیتی ضربه خورده و البته ضرباتی سنگین هم به دشمن زدهایم؛ اگر دشمن در لندن در آرزوی تکرار آبان 98 در سال 1400 ناکام مانده دلایل ویژهای دارد؛ اولین آن درخشش رزمندگان مقاومت در منطقه است. بیرون کردن آمریکاییها از معادله دریایی و پرواز بر سر آنها نشان داد تکرار آبان برای آنها سخت و پرهزینه است. تعطیل شدن دفتر سازمان سیا در امور ایران و انتقال مسئولیت آن به انگلیسیها را از این زاویه باید نگریست.
[1] https://www.mashreghnews.ir/news/1278456
[2] https://mashghenow.com/?p=5193