همچنین در اردیبهشتماه مجامع شرکتها هم آغاز میشود و این مجامع تا خرداد و تیر ادامه پیدا میکند. مورد دیگر هم بحثهای مربوط به مذاکرات احیای برجام است چون روند مذکرات و نتیجه آن (چه مثبت باشد و چه منفی) روی بازار بسیار اثر میگذارد. درباره برجام هنوز ابهام وجود دارد و کلاف سردرگمی بهوجود آمده که اصلا برجام امضا میشود یا نه. تحولات روسیه و اوکراین و به موجب آن بازار نفت نیز عامل دیگر مهم و اثرگذار بر روی بازار سرمایه است. ژدرباره قیمت نفت امیدواریهایی وجود دارد. اکنون قیمت نفت در رنج بین 90 تا 100 دلار چسبندگی پیدا کرده است و بهنظر میرسد در این محدوده بماند. چند روزی هم که شاهد افت قیمت نفت بودیم بهخاطر سویه جدید در کرونا در چین بود که بهزودی با قرنطینه حل میشود. رشد حدود 20درصدی که بازار سهام از اوایل فروردین و اواخر اسفند داشت، متاثر از این عوامل بود که در اردیبهشتماه هم ادامه خواهد داشت.
از سوی دیگر چنانچه بخواهیم بازار را از منظر مقاومت و تکنیکال بررسی کنیم نیز باید این نکته را یادآور شد که شاخصکل بورس در کانال یکمیلیون و 500هزار واحد مقاومت سنگینی دارد، بهعبارتی باید بازار پرحجم معامله شود تا بتواند روند را بشکند و شاخصکل بورس به عددهای یکمیلیون و 600 تا 650هزار واحد دست پیدا کند. عبور از این محدوده مقاومتی مقداری سخت است، با اینحال بهنظر نمیرسد فعلا ریزش در بازار داشته باشیم؛ چون حجم بازار خوب است. اگر نگاهی به صنایع مختلف بیندازیم این ادعا ثابت میشود. برای مثال در صنایع خودرو با اینکه 50درصد رشد کردند اما هنوز هم برای آنها خریدار هست. همچنین چنین وضعیتی برای پتروشیمیها هم وجود دارد. همین که بازار صففروش نمیشود خبر مثبتی برای بازار است و بدین معنی است که فروشندهها حاضر نیستند به هر قیمتی سهم خود را بفروشند و خریداران هم در منفیها با همین قیمت خرید انجام میدهند. بهنظر میرسد بازار روند صعودی در پیش داشته باشد؛ البته نه رشد شارپی. قانون مالیات بر سود سپردهها هم عامل مهمی بود که باعث شد حقوقیها مجبور شوند سود خود را به صندوقهای درآمد ثابت بیاورند و بهتبع آن 15درصد در سهام سرمایهگذاری کنند، بنابراین بهنظر میرسد بازار در اردیبهشتماه در وضعیت خوبی باشد.