سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. 7:30 هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
متلکهای توییتری آقای دیپلمات به نظام اسلامی
"محمدعلی سبحانی"، سفیر سابق ایران در قطر، در بخشی از یک مصاحبه با شماره پنجشنبه گذشته روزنامه شرق گفته است: اگر به من باشد که اساسا معتقدم نباید کار به میانجیگری قطر یا هیچ کشور دیگری کشیده شود. چرا ما نباید بتوانیم به صورت مستقیم و بدون هیچگونه واسطه و میانجیگری با طرف اصلی مناقشه یعنی آمریکاییها گفتوگو کنیم؟ ما در جایی که منافع ملی ایجاب میکند باید با هر طرفی بتوانیم مذاکره کنیم. ببینید گفتوگو، مذاکره و دیپلماسی فینفسه امری مثبت یا منفی نیست، بلکه ابزاری است در جهت تحقق منافع ملی که بهترین، کمهزینهترین و در عین حال کوتاهترین مسیر برای تحقق منافع ملی است.
او در ادامه میافزاید: نکته مهم دیگری که باید به آن اشاره کنم به نقش مخرب روسیه بازمیگردد. اگر واقعا مسکو به دلیل منافع خود در جنگ اوکراین یا هر دلیل دیگری، احیای برجام و لغو تحریمهای ایران را خلاف منافع ملی خود میداند، دلیل نمیشود که جمهوری اسلامی بخواهد منافع خود را پیش پای منافع روسیه و پوتین قربانی کند. همانگونه که ما با استقلال سیاسی در برابر آمریکاییها و اروپاییها رفتار میکنیم باید برای تحقق منافع ملی در برابر روسیه هم بایستیم و از نقشآفرینی مخرب و منفی کرملین در نشست دوحه، نشست وین، احیای برجام و لغو تحریمها جلوگیری کنیم. ما برای منافع ملی نباید با هیچ کشوری تعارف داشته باشیم؛ جایی که منافع ملی، مصالح مردم و امنیت جمهوری اسلامی ایران وجود دارد نباید به روسیه، چین یا هیچ کشوری اجازه دهیم پای خود را از گلیمشان درازتر کنند؛ بهخصوص آنکه حافظه و سابقه تاریخی روسیه با ملت ایران بسیار منفی است. پس بهتر است روسها به نحوی عمل نکنند که حافظه مردم ایران نسبت به رفتارهای آنها بیش از پیش منفی و بدتر شود و پرونده اعمالشان نزد ملت بزرگ ایران سیاهتر از این که هست بشود. البته همه این مسئله به خود ما و نحوه رفتار و عملکرد جمهوری اسلامی ایران در حوزه سیاست خارجی بازمیگردد. تهران باید یک سیاست خارجی مستقل و قدرتمندِ ایرانی، ایرانی و فقط ایرانی داشته باشد.[1]
*طبعا سیاست خارجی ایران به نظرات سفرا و حتی وزیر خارجه نیست و این عقل راهبردی نظام در نزد ولی فقیه است که سیاستهای کلی کشور را تعیین میکند و وزارت خارجه هم صرفا نقش کارگزاری دارد.
تصمیم به نداشتن مذاکره مستقیم با آمریکا نیز تصمیمی است که بر اساس سابقه بدعهدی و دشمنی آمریکا با "هژمون ایران" اخذ شده و محکمات عقلانی هم دارد.
چه اینکه مثلا تجربه زیسته دولت دوستان آقای سبحانی نشان میدهد همان دولتی که علاقه وافر به توافق به هر قیمتی با آمریکا داشت و مذاکرات مستقیمی را هم به عمل آورد اما دست آخر همان دولت، مذاکره با آمریکا را دیوانگی نامید و شاهد نقض توافقش شد!
اگرچه به زعم ما نیز میشد مسئله مذاکره نداشتن با آمریکا را با صورتبندی دیگری ارائه کرد که مسئله به ماجرای پیکها تنازل نکند و اسباب نقد نشود.
در بحث روسیه هم گویا عدهای تقلا میکنند سیاست خارجی نظام و کارگزاری آن در وزارت امور خارجه را صغیر یا کمدان جلوه بدهند که مدعی هستند ایران میخواهد منافع خود را قربانی روسیه کند!
جالب است که این حرف ضعیف حتی در حالت ظالم بودن یک حکومت یا لائیک بودن آن هم صادق نیست و فقط و فقط برای حکومتهای میکروسکپی و دستنشانده میتواند صادق باشد.
نه برای کشوری بزرگ با حاکمیتی هژمونیک که با یا بدون روسیه منافع خود را در اقصی نقاط جهان تحصیل کرده است و کارنامه 43 ساله آن نیز این حقیقت را ثابت میکند.
قابل تأمل آنکه طعنه و متلک "به پای روسیه قربانی نکنید" اگر از جانب یک بلاگر اینستاگرامی یا یک کاربر توییتری مجهولالهویه ابراز میشد غصهای نداشت اما اینکه شنوای این کنایه از لسان یک رجل دیپلمات هستیم جای بسی تلخکامی و البته عبرت است.
***
"تجمع هنجارشکنانه شیراز" دستپخت دولت شماست آقای ربیعی!
علی ربیعی، وزیر کار دولت اعتدال و چهره امنیتی دهه 60 طی یادداشتی در شماره پنجشنبه گذشته روزنامه اعتماد با اشاره تلویحی به طرحهای مقابله با بدحجابی در جامعه نوشته است: به اعتقاد من، کلیپ پخش شده از گردهمایی نسلهای متأخر شیرازی و بسیاری از تغییرات گسترده در سبک زندگی که هر روز بخشی از آن همانند نوک کوه یخ نمایان میشود؛ حاوی پیامها و درسآموزیهای بزرگی است. اولین درس و پیام شالودهشکن، ناکارکردی سیاستهای اعمال شده تاکنون است!
او میافزاید: امروز کاملا مشخص شده که هدفگذاری و سیاستگذاریهای اعمال شده مبتنی بر تجزیه و تحلیل عمیق محیط اجتماعی نبوده و بیاعتنایی به نگرشسنجیهای علمی و تحقیقات پژوهشگران علوم اجتماعی کاملا مشهود است. قابل تامل است که ما به هدفگذاریهایی که در اسناد بالادستی مطرح شده، نائل نشدهایم و تاسفانگیز اینکه نقش عوامل خارجی در غالب این مباحث بزرگتر از آنچه هست ترسیم و به آن وزن داده میشود تا ناکارآمدی سیاستها را پوشش دهد. دومین آموزه، ناکارآمدیهای نهادی است. در علوم اجتماعی، نهادها برای پاسخگویی به یک نیاز اجتماعی به وجود میآیند. به نظر میرسد نهادهای حوزه فرهنگی دارای کارکردهای مناسب نیستند. به این وضعیت «بحران نهادی» گفته میشود.
ربیعی در بخش پایانی یادداشت خود نیز جملاتی از شهید بهشتی را آورده است که میگوید: «اگر بخواهید مسلمان زیستن را بر مردم تحمیل کنید، آنها علیه این تحمیلتان طغیان خواهند کرد. انسان بالفطره خواهان آزادی است. میخواهد خودسازی داشته باشد، اما خودش، خودش را بسازد. مبادا برخلاف دستور قرآن، مسلمان بودن و مسلمان زیستن را بخواهید بر مردم تحمیل کنید.»[2]
*کنایههای ربیعی به گشت ارشاد و رفتارهای حاکمیتی دیگری که قرار است ضامن عقلانیت حکومت و شأنیت دینی جامعه باشند در این گفتارها مشهود است.
باید به آقای ربیعی یادآوری کرد نوجوانهایی که در شیراز با تِمِ بدحجابی و قانونشکنی دور هم جمع شدند؛ ثمره تربیتی دولت غایی شما هستند!
نوجوانانی که تمام دوره نشو و نمای تربیتی آنها در ایام دولتی گذشت که صراحتا اعتقادی به برخورد با بدحجابی نداشت، هنر غیر ارزشی را نمیشناخت، از کسانی مثل خانم کیمیا علیزاده (تکواندوکای ایرانی که مهاجرت و کشف حجاب کرد) حمایت میکرد، فضای مجازی را بر خلاف تأکیدات رهبری؛ عالما عامدا کنترل نمیکرد و مقام زن کابینهاش صراحتا چادر را روی شانههایش نگه میداشت تا مخالفتش را با حجاب ابراز کند.
این بچههای بیگناه ثمره تربیتی شما و دوستان شما هستند آقای ربیعی!
که اکنون هم به جای اینکه از خون آنها بگذرید و آنها را ثمن معاملات سیاسی نکنید اما دوباره به صحنه آمدهاید و از رفتارهای آنها که نتیجه رفتارهای خودتان است؛ ابزار دیگری برای مسخره کردن حاکمیت دینی میسازید و میگویید سیاستهای اعمال شده کارکرد نداشتهاند! (اگر نداشتهاند پس اینهمه مدافع حرم دهه هفتادی و رژه میلیونی اربعین و تشییع میلیونی حاجقاسم و اوج اقبال به سرود سلام فرمانده از چیست؟!)
در بحث حجاب نیز همه باید بدانند که نظام جمهوری اسلامی ایران بحران نهادی ندارد چون عقلانیت نظام بر ضرورت رعایت حجاب و اجرای امنیت اخلاقی تأکید دارد. بلکه ما "بحران اجرا" داریم!
به این معنی که برخی دولتها و نهادها دلشان با فرامین عقلانی و دینی نیست و در اجرائیاتی که منجر به تربیت بهتر میشود مثل تجربه دولت آقای ربیعی و دوستان ایشان تعلل میورزند. و نتیجه میشود رخدادهایی موردی مثل تجمع شیراز و سگ گردانی و سگگردانی و ... که راه حل آنها از صرفا دوگانه فرهنگسازی و برخورد ارشادی پلیس حاصل میشود.
در بحث اشاره ربیعی به صحبتهای شهید بهشتی مبنی بر تحمیل نکردن مسلمانی؛ باید تصریح کرد که آقای ربیعی عمدا یا سهوا فرق بین "تحمیل مسلمانی" و "تحمیل قانون" را نادیده گذاشته است.
چه اینکه واضح است تأکید نظام بر امنیت اخلاقی و رعایت قوانین با تحمیل مسلمانی توفیر دارد زیرا الزام قوانینی مثل پوشش و ممنوعیت سگ گردانی صرفا شامل حیطه اجتماع و خیابان است نه شامل خانه ها و محیطهای شخصی!
ربیعی در حالی شهید بهشتی را مخالف نظارت بر حجاب و طرفدار دلبخواهی بودن پوشش و رفتارهای اجتماعی جلوه داده که گویا فراموش کرده تظاهرات مخالفان حجاب پس از انقلاب که با سردی نظام مواجه شد, حد زدنهای خیابانی و گشتهای کمیته علیه بد حجابی و منکرات و... تماما در دوران حضور شهید بهشتی در شورای انقلاب و ریاستش بر دیوانعالی و سیستم قضایی کشور صورت گرفته است.
تحریف و عوامزدگی دو گزینه ای است که یکان یکان آحاد جامعه بایستی مراقب آن باشند.
***
"افزایش پرداخت زکات" و علایق دینی اکثریت مردم ایران
مسئول دبیرخانه شورای زکات شهرستان میامی در استان سمنان گفت: پرداخت زکات طی سه ماهه امسال نسبت به مدت مشابه سال گذشته در این شهرستان 50 درصد افزایش داشت.
حجت الاسلام براتعلی خوری در گفتوگو با ایرنا افزود: سال گذشته در سه ماهه نخست، 5 میلیارد ریال زکات جمعآوری شد که این میزان امسال به 10 میلیارد ریال افزایش یافته است.
وی با بیان اینکه زکات یکی از پایههای تقویت اقتصاد در جامعه اسلامی محسوب میشود، اظهار داشت: با جمعآوری زکات میتوان به قشرهای نیازمند کمک کرد.
مسئول دبیرخانه شورای زکات میامی ادامه داد با وجود مشکلات معیشتی، بسیاری از خیران نسبت به پرداخت زکات در سطح شهرستان پیشرو هستند.
به گفته وی، سال گذشته مجموعا 34 میلیارد ریال زکات در این منطقه جمع آوری شد.[3]
*روند افزایشی پرداخت وجوهات مردم به نهادهای خیریه امین نظام، فرایندی روشنیبخش و افتخار آمیز است که طی سالهای اخیر همواره و به تواتر آن را شنیدهایم.[4]
این در حالی است که در تمام طول سالهای اخیر با سیاهنمایی از وضعیت اقتصادی کشور نیز مواجه بودهایم. اما میبینیم که قاطبه و اکثریت متدین مردم ایران همچنان نهتنها در بخش پرداخت وجوهات شرعی بلکه در انفاق و احسان و صدقه نیز روندی افزایشی داشتهاند که این مسئله مطالعه و روشنگری تبیینی ویژهای را طلب را میکند.
بایستی تأکید کرد که این قبیل اخبار مسرّت بخش که میتوانند مثل عصای موسی از جامعه شبههزدایی کنند را بایستی بیش از این در منابر عمومی جامعه و البته در صداوسیما مورد توجه و ماساژ قرار داد.
جالب است که در هنگامه همین قبیل اخبار میبینیم که برخی افراد ادعا میکنند جامعه رویکرد دینی ندارد و مردم با مبانی انقلاب اسلامی در تضاد قرار گرفتهاند!
یکی از نتایج نگاه تحلیلی به چنین رخدادهایی این است که جامعهای که اکثریت آن متدین هستند و رفتارهای شرعی دارند؛ طبعا از حکومت نیز نسبت به تعظیم و تکریم شعائر اسلامی انتظاراتی دارد و حکومت در یک کشور اسلامی بایستی با منکرات و جلوههای تمسخر حاکمیت دینی برخورد فرهنگی و قانونی لازم را داشته باشد.
***
1_https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-850299
2_https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/187428
3_https://irna.ir/xjJVKJ
4_mshrgh.ir/1200055