در آستانه 26 سالگی، سعید درحال فسخ قرارداد با نهمین باشگاه دوران حرفهاش است و اگر موفق شود با وایله دانمارک به توافق برسد تا به تبریز بیاید، تراکتور دهمین باشگاه دوران حرفهای او خواهد بود؛ یعنی او در 8 سالی که فوتبال حرفهای را آغاز کرده، فصلی بیش از یک باشگاه تغییر داده است! البته اطرافیان سعید تاکید میکنند که وی فعلا قصد بازگشت به فوتبال ایران را ندارد اما نباید از این نکته ساده عبور کرد که حضور در باشگاههای درجه چندم در لیگهای درجه چندم تنها به صرف اینکه در ایران بازی نکنی، بزرگترین ضربه را به آینده این هافبک خوشاستیل میزند. البته او تنها لژیونر سرگردان فوتبال ایران نیست؛ کریم انصاریفر هم یکی دیگر از بازیکنانی است که این روزها سخت به دنبال تیم میگردد اما احتمالا مهمترین پیشنهادش، پرسپولیس است؛ هرچند که قرمزهای پایتخت هم صرفا به وی علاقهمند هستند و هنوز پا پیش نگذاشتهاند! کاوه رضایی و علیرضا بیرانوند هم جزو لژیونرهای سالیان اخیر فوتبال ایران بودند که امسال ترجیح دادند به تیمهای سابقشان در لیگ برتر بازگردند و مرتضی پورعلیگنجی هم که امسال به پرسپولیس پیوست. گویا حضور محمد محبی در فوتبال ایران هم هنوز منتفی نشده و هیچ بعید نیست این وینگر جوان هم پس از یک سال ماجراجویی در پرتغال، به ایران بازگردد تا پیراهن استقلال را بپوشد. اکنون در سطح اول فوتبال اروپا، تک و توک بازیکنان ایرانی باقی ماندهاند که برای باشگاهشان ارزشمند هستند و مابقی یا اوضاع خوبی ندارند یا به دنبال یک تیم جدید میگردند و درواقع به جز سردار آزمون و مهدی طارمی، و تا حدودی علی قلیزاده و امیر عابدزاده (این دو نفر آخر هم در لیگهای معتبری حضور ندارند) اوضاع بقیه لژیونرها که دست برقضا ملیپوش هم هستند، اصلا خوب نیست. امیدمان به علیرضا جهانبخش بود که روزی نیست علیه او هم گزارشی در نشریههای هلندی منتشر نشود. به هرحال در سال منتهی به جام جهانی، این موضوع خیلی آزاردهنده است که بازیکنان ایرانی، جایی در باشگاههای نهچندان بزرگشان ندارند و آن وقت ما میخواهیم با گرانقیمتترین تیم جهان در یک گروه رقابت کنیم و به صعود هم خوشبین هستیم!