فرادید؛ شاید یکی از عجیبترین ویژگیهای نوع بشر، عادت کردن باشد. عادت به معنی تکرار مجموعهای از رفتارهای فیزیکی و اخلاقی؛ از کوچکترین و کماهمیت ترینشان تا پیچیدهترینِ آنها. گاهی برخی از عادتها را به عنوان عادات خوب بر میشماریم. عاداتی مثل ورزش کردن، مطالعه کردن، رفتارهای مطلوب اجتماعی داشتن. اما دربارهی عادات بد چه؟ عادات بدی که همچون خوره جان آدمی را میگیرد و بالهای پرواز او را میچیند. آیا به راستی راهی برای رهایی از عادات بد وجود دارد؟ یا آیا اصلا میشود عادات بد را با عادات خوب جایگزین کرد؟ چارلز داهیگ در کتاب «قدرت عادت» به کمک ما میآید.
ما نمیتوانیم عادتهایمان را حذف کنیم، بلکه میتوانیم آنها را با عادتهای دیگر جایگزین کنیم و همچنین عادتها یک شبه و آنی به وجود نمیآیند و یک شبه و آنی هم تغییر و از بین نمیروند؛ و برای تغییر یک عادت باید تمرین و پافشاری کرد.
هنگامی که چرخه عادت پدیدار میشود مغز به طور کامل دست از دخالت در تصمیم گیریها و فعالیت شدید برداشته یا تمرکزش را به امور دیگر میدهد، بنابراین مگر در مواردی که عمدا بخواهید با یک عادت مقابله کنید یا آن را تغییر دهید چرخه به طور خودکار طی میشود.
عادتها در مغز کدگذاری شده و هرگز واقعا از بین نمیروند، در واقع عادات بد همیشه در جایی به کمین نشسته و منتظر ظاهر شدن نشانه و پاداش مناسب هستند تا چرخه خود را آغاز کنند...
همهی ما رفتار، گفتار و یا فعالیتی را روزانه به طور مکرر انجام میدهیم، بعضی از رفتارها و کارها به صورت خودکار و ناخودآگاه در ما نهادینه میشود و بعد از مدتی به آنها وابسته میشویم، اگر این کارها جزئی از رفتارهای عادی ما محسوب شود، به آن عادت گفته میشود.
عادتها میتوانند عادتهای خوب، بد و یا حتی عادتهای پنهانی باشند که هیچگاه متوجه آنها نشده ایم. اما موضوع مهم این است که عادتها در شکستها و پیروزیهای ما نقش اساسی دارند. شناخت عادتهای خوب، پروش آنها و شناخت عادتهای بدی که مانع موفقیتهای ما میشوند، ضروری است.
همچنین، تغییر آنها از نکات مهمی است که هر فردی در زندگی باید به آن توجه کند. کتاب قدرت عادت، کتابی است که در تغییر و درمان عادتها و چرایی کارهایی که در زندگی و کسب و کار انجام میدهیم، به ما کمک میکند..
چارلز داهیگ، نویسنده و گزارشگر معروف، در کتاب قدرت عادت، ما را از کشفیات تکان دهندهای درباره علم عادتها آگاه میکند که برای همیشه نحوه شکل گیری و تغییر آنها را میآموزیم.
این اثر به سه بخش تقسیم شده است؛ بخش اول به این موضوع اختصاص دارد که عادتها چگونه در زندگی افراد پدید میآیند. این بخش عصب شناسی شکلگیری عادت، چگونگی ساختن عادتهای جدید، تغییر عادتهای قدیمی و روشهای مختلف این فرایند را بررسی میکند.
بخش دوم عادتهای شرکتها و سازمانهای موفق را بررسی میکند. بخش سوم عادتهای جوامع را بررسی میکند. این بخش توضیح میدهد. چارلز داهیگ در این کتاب بر عادتهایی تمرکز دارد که به طور مشخص تعریف شده اند: انتخابهایی که همهی ما زمانی آگاهانه برمی گزینیم؛ سپس بدون آنکه به آنها فکر کنیم، هر روز انجامشان میدهیم.
دوهیگ در این کتاب تحقیقات علمی و اجتماعی را ترکیب کرده و مینویسد عادت با الگویی روانشناختی به نام «حلقه عادت» شروع میشود که سه فرآیند جداگانه دارد. ابتدا نشانه با انگیزه (سرنخ) وجود دارد که به مغز شما میگوید وارد مرحله اتوماتیک نسبت به رفتاری خاص شود. بعد از آن، مرحله معمول انجام آن رفتار (روتین) است و مرحله سوم، پاداش است؛ نتیجه و حسی که از انجام آن رفتار برای شخص حاصل میشود، و اینگونه حلقه عادت شکل میگیرد. این کتاب که در سال 2012 منتشر شد، برای مدت زیادی در لیست پرفروشترینهای روزنامه نیویورک تایمز بود؛ و از طرفی در لیست تاثیرگذارترین کتابها برای مدیران از طرف دانشگاه هاروارد قرار گرفت.
مهمترین ویژگی مثبت کتاب این است که محتوای آن انگیزشی نیست و کاملا بر اساس مطالعات و بررسیهای واقعی تنظیم شده است. منابع متنوعی در تدوین کتاب به کار گرفته شده و برای تألیف و تدوین آن با صاحب نظران متعددی هم گفتگو شده است.
عادت چیست؟ شما فکر میکنید در تمام روز در حال تصمیم گیری هستید، اما حدود نیمی از کارهایی که در روز انجام میدهید، تنها عادت هستند. شما عادتها را هر روز انجام میدهید بدون اینکه در مورد آنها فکر کنید؛ مانند چک کردن مداوم اینستاگرام و خوردن میان وعده زیاد در هنگام گرسنگی. آنها بسیار قدرتمند و گاه مخرب هستند و احتمالا هر روز به آنها فکر میکنید و از خود انتظار دارید تا آنها را کمتر انجام دهید. اگر بتوانید درک کنید که چگونه عادتها شروع میشوند، میتوانید بر آنها غلبه کنید.
قانون طلایی تغییر عادت: شما نمیتوانید یک عادت بد را از بین ببرید بلکه فقط میتوانید آن را تغییر دهید.
افراد موفق معمولا بر عادتهای خود کنترل دارند. آنها تلاش کرده اند عادتهای بد خود را شناسایی و با عادتهای خوب جایگزین کنند.
در واقع، انسانهای موفق خالق عادتهای خویش اند؛ اما افراد ضعیف کنترلی روی زندگی شان ندارند. آنها اجازه میدهند زندگی آنها را به هر سو بکشاند. همچنین، از قدرت خارق العادهی خلق عادت غافل اند؛ بنابراین، تلاشی برای تغییر عادتهای قدیمی شان نمیکنند. درواقع، انسانهای ضعیف قربانی عادتهای خویش اند. کتاب «قدرت عادت» به وضوح و به تفصیل به عادتها و سیستم شکل گیری آنها پرداخته و تحلیل و بررسی شان کرده است.
بخشهایی از کتاب
همهی ما در برخی مواقع، به عمد انتخابهایی میکنیم و بعد، دیگر به آنها فکر نمیکنیم؛ اما همچنان به انجام دادنشان ادامه میدهیم؛ البته، اغلب این چنین اتفاق میافتد. اما در برخی مواقع دیگر نیز، هوشیارانه تصمیم میگیریم که چه میزان غذا بخوریم؛ هنگامی که به اداره رسیدیم، بر چه چیزی تمرکز کنیم؛ در چه فواصلی، نوشیدنی میل کنیم یا چه زمانی به ورزش دو برویم؛ اما پس از مدتی، دیگر انتخاب نمیکنیم و به طور خودکار رفتار میکنیم. این روند، نتیجهی طبیعی عصب شناسی مغز ماست و با درک اینکه چگونه این اتفاق رخ میدهد، میتوانیم الگوهای لازم را بازسازی کنیم