در مناطق مختلف ایران صاحبان این اقامتگاهها با راهاندازی یک صفحه و معرفی کسبوکارشان، تلاش کردهاند مسافرانی که قصد سفر به این مناطق را دارند، متقاعد کنند برای اقامت، آنها را انتخاب کنند. مزیت اینستاگرام نسبت به گزینههایی مانند سایت و... هم این است که صاحبان اقامتگاه نیازی ندارند تا سالانه مبلغی برای آن بپردازند. با تلفن همراهشان به راحتی امکان گذاشتن پست را دارند و مشتریانشان هم اغلب از همین پلتفرم برای یافتن محل اقامت بهره میگیرند. در چند هفتهای که اینستاگرام فیلتر شده، این اقامتگاهها هم با چالش جدی در زمینه جذب گردشگر (مسافر) مواجه شدهاند. نمونه آن مسوول اقامتگاهی در حوالی رشت و سراوان است که به «دنیای اقتصاد» میگوید: فیلتر شدن اینستاگرام قطعا در فعالیت ما تاثیر داشته و نمیدانیم با ادامه آن، چگونه دوام بیاوریم. او با اشاره به اینکه تا همین چند هفته پیش به شکل منظم تبلیغاتشان را از طریق این پلتفرم انجام میدادند، میگوید: فیلترینگ کار ما را سخت کرده است.
پیش از آن با واتساپ و اینستاگرام کارمان را انجام میدادیم ولی در حال حاضر امکان استفاده از هیچکدام را نداریم. این فعال حوزه بومگردی در این باره که چند درصد از رزرو آنها از طریق اینستاگرام بوده اضافه میکند: حداقل 90 درصد رزروهای ما از این طریق انجام میشد و همین موضوع کسب و کار ما را با تهدید جدی مواجه کرده است. صاحب اقامتگاه دیگری در حوالی رشت به «دنیای اقتصاد» درباره درصد رزرویها با اینستاگرام به رقم 70 تا 80 درصد اشاره میکند و میگوید: در حال حاضر گرچه درخواستهایی برای اقامتگاهمان داریم ولی تعداد آنها بهشدت پایین آمده است، این در حالی است که ما در فصل داغ سفر به این منطقه به سر میبریم. وضعیت کسادی کسب و کار بومگردی با فیلتر شدن اینستاگرام تنها به شمال محدود نمیشود در استان هرمزگان و شهرستان حاجیآباد هم وضعیت به همین گونه و حتی بدتر است.
مدیر یک اقامتگاه در این منطقه به «دنیای اقتصاد» میگوید: تقریبا 100 درصد رزرو اقامتگاه ما و فروش محصولاتمان به اینستاگرام مربوط میشود که با فیلتر شدن آن، با بحران جدی مواجه شدهایم. او از محصولاتی که از طریق این پلتفرم به فروش میرسانند به خرما و فرآوردهای آن مانند شیره خرما و... اشاره کرده و میگوید: اقامتگاه ما 40 نفر ظرفیت دارد و با اینستاگرام میتوانستیم مشتریان زیادی جذب کنیم. در حال حاضر تنها کسانی با ما تماس میگیرند که پیشتر تجربه اقامت را داشتهاند و قصد سفر دوباره به حاجیآباد را دارند، متاسفانه همین موضوع سبب شده در هفتههای اخیر مشتریان و گردشگران ما به همین افراد محدود شود. در خواف به عنوان یکی از شرقیترین مناطق ایران هم وضعیت همین گونه است. صاحب یک اقامتگاه در این باره به «دنیایاقتصاد» میگوید: از آنجا که ما سایت و... نداشتیم رزروهایمان را با اینستاگرام انجام میدادیم.
او هم مانند مورد اقامتگاه حاجی آباد در این روزها تنها مسافرانی که داشته، به افرادی محدود شده که یا قبلا به خواف سفر یا با تجربه سفرشان، این اقامتگاه را به سایرین معرفی کرده بودند. صاحب این اقامتگاه میافزاید: 80 درصد ظرفیت اقامتگاه ما با اینستاگرام پر میشد که متاسفانه این امکان را در هفتههای اخیر از دست دادهایم. گفتههای این فعالان حوزه بومگردی در حالی است که اقتصاددانان و کارشناسان زیادی در روزهای اخیر درمورد بهخطر افتادن کسبوکارهای مبتنی بر پلتفرمهایی مانند اینستاگرام هشدار دادهاند. نمونه آن را در شرکت پست هم دیدهایم که از کم شدن یکسوم درآمد خود خبر داده است. زمانی که شرکت پست با یک دستگاه عریض و طویل چنین ضرر هنگفتی را متحمل میشود کسبوکارهای بومگردی که جزو کسبوکارهای خرد طبقهبندی میشوند آسیبهای بیشتری خواهند دید. متولیان گردشگری در گفتههای خود از سفر ارزان و توسعه گردشگری داخلی به عنوان دو هدف خود نام بردهاند.
رونق بومگردی میتوانست و میتواند به این دو اولویت جامه عمل بپوشاند. گردشگرانی که نمیتوانند هزینه هتل را بپردازند یا میخواهند ارتباط بیشتری با جامعه بومی و محلی داشته باشند بومگردیها را انتخاب میکنند. علاوه بر این، از آنجا که بومگردیها در همه نقاط کشور و حتی دورافتادهترین روستاها وجود دارند، این امکان را به توریستها میدهند تا نگران اقامت در سفرشان به مناطق مختلف کشور نباشند و همین موضوع به توسعه سفرهای داخلی منجر میشود. این روزها صاحبان کسب وکار بومگردی نیاز دارند تا متولیان گردشگری در این باره چارهای بیندیشند تا آنها بتوانند به سلامت از این بحران عبور کرده و فعالیتشان را ادامه دهند. در غیر این صورت با موجی از نارضایتی در میان این قشر به واسطه از دست دادن درآمدهای حداقلی در این وضعیت تورمی مواجه خواهیم بود.