اولاً: گرفتاری و مصیبت و مشکلات در زندگی فرد یا گروهی هیچ گاه به طور مطلق ملاک بد بودن یا گناهکار بودن و نشان عذاب الهی نیست. همان طور که نعمت‌ها، امکانات زندگی، رفاه و آسایش هم نشانه خوب بودن و تقرّب افراد به درگاه خداوند نخواهد بود.

گناهکاران تأخیر کیفر الهی را دلیل بر پاکی و درستی خود و یا ضعف و ناتوانی پروردگار نگیرند و ناز و نعمت‌هایی را که در آن غرقند نشانه تقرّبشان به خدا ندانند چه بسا این پیروزی‌ها و نعمت‌هایی که به آن‌ها می‌رسد مقدّمه مجازات استدارجی پروردگار باشد.
چرا مؤمنان گرفتار بلا و مصیبت می‌شوند امّا کسانی که اهل خدا نیستند و در غفلت از خدا و قیامت به سر می‌برند در ناز و نعمت و آسایش و دور از بلاها و غصه‌ها زندگی می‌کنند؟

اولاً: گرفتاری و مصیبت و مشکلات در زندگی فرد یا گروهی هیچ گاه به طور مطلق ملاک بد بودن یا گناهکار بودن و نشان عذاب الهی نیست. همان طور که نعمت‌ها، امکانات زندگی، رفاه و آسایش هم نشانه خوب بودن و تقرّب افراد به درگاه خداوند نخواهد بود.

ثانیاً: هنگامی که انسان گناه می‌کند از سه حالت بیرون نیست یا خودش متوجّه می‌شود و بازمی‌گردد و یا خداوند تازیانه بلا بر او می‌نوازد تا بیدار شود و یا شایستگی هیچ یک از این دو را ندارد خدا به جای بلا نعمت به او می‌بخشد و این همان «عذاب استدارجی» است به این معنی که خداوند گناهکاران و طغیان گران جسور را طبق یک سنّت فوراً مجازات نمی‌کند بلکه درهای نعمت‌ها را به روی آن‌ها می‌گشاید، هر چه بیشتر در مسیر طغیان گام برمی‌دارند، نعمت خود را بیشتر می‌کند و این از دو حال خارج نیست، یا این نعمت‌ها باعث تنبّه آن‌ها می‌شود که در این حال برنامه «هدایت الهی» عملی شده و یا این که بر غرور و بی‌خبریشان می‌افزاید در این صورت مجازاتشان به هنگام رسیدن به آخرین مرحله دردناک‌تر خواهد بود؛ زیرا هنگامی که غرق انواع ناز و نعمت‌ها می‌شوند خداوند همه را از آن‌ها می‌گیرد و طومار زندگی آن‌ها را در هم می‌پیچد و این گونه مجازات بسیار سخت‌تر است.

بنابراین گناهکاران تأخیر کیفر الهی را دلیل بر پاکی و درستی خود و یا ضعف و ناتوانی پروردگار نگیرند و ناز و نعمت‌هایی را که در آن غرقند نشانه تقرّبشان به خدا ندانند چه بسا این پیروزی‌ها و نعمت‌هایی که به آن‌ها می‌رسد مقدّمه مجازات استدارجی پروردگار باشد؛ خدا آن‌ها را غرق نعمت می‌کند و به آن‌ها مهلت می‌دهد و بالا و بالاتر می‌برد امّا سرانجام چنان به زمین می‌کوبد که اثری از آن‌ها باقی نماند، از این جهت انسان باید به هنگام روی آوردن نعمت‌های الهی مراقب باشد نکند این امر که ظاهراً نعمت است «عذاب استدراجی» گردد.

به همین دلیل مسلمانان بیدار در این گونه مواقع در فکر فرو می‌رفتند و به بازنگری اعمال خود می‌پرداختند، چنان که در حدیثی آمده که یکی از یاران امام صادق علیه‌السلام عرض کرد:

من از خدا مالی طلب کردم به من روزی فرمود، فرزند خواستم به من بخشید، خانه‌ای طلب کردم به من مرحمت کرد، من از این می‌ترسم نکند این «استدارج» باشد امام فرمود:

 

«اگر این‌ها توأم با حمد و شکر الهی است استدارج نیست نعمت است [1].

 

امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام در نهج البلاغه می‌فرماید:

 

«إنَّه مَن وُسِّعَ علیهِ فی ذاتِ یده فَلَمْ یرَ ذلک اسْتِدراجاً فَقَدْ أَمِنَ مَخُوفاً».

«کسی که خداوند به مواهب و امکاناتش وسعت بخشید و آن را مجازات استدارجی نداند از نشانه خطر غافل مانده است و خود را از حوادث ترسناک ایمن می‌پندارد»[2].

 

امام صادق علیه‌السلام می‌فرمایند:

 

«کم مِن مغرورٍ بِما قَدْ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَیهِ وَکمْ مِنْ مُستَدْرَجٍ یسْتُرُ اللّهُ عَلَیهِ وکمْ مِن مَفتونٍ بِثَناءِ الناسِ عَلَیهِ».

«چه بسیارند کسانی که بر اثر نعمت‌های پروردگار مغرور می‌شوند و چه بسیارند گناه کارانی که خداوند بر گناهشان پرده افکنده ولی با ادامه گناه به سوی مجازات پیش می‌روند و چه بسیارند کسانی که از ثناخوانی مردم فریب می‌خورند»[3].

 

در حدیث دیگری از امیرالمؤمنین علیه‌السلام نقل شده که فرمودند:

 

«یابْنَ آدَمَ إذا رَأَیتَ رَبَّک سُبْحانَهُ یتابِعُ عَلَیک نِعَمَهُ وَأنْتَ تَعصِیهِ فَاحْذَرْهُ».

«ای فرزند آدم! هنگامی که ببینی خداوند پی در پی نعمت‌ها را به تو می‌بخشد در حالی که تو گناه می‌کنی از مجازات او بترس که این مقدمه مجازات است»[4].

 

این موضوع در آیات[5] متعدّدی از قرآن کریم مطرح شده از جمله این آیه شریفه که می‌فرماید:

 

«فَلَمَّا نَسُوا مَاذُکرُوا بِهِ فَتَحْنَا عَلَیهِمْ أَبْوَابَ کلِّ شَیءٍ حَتَّی إِذَا فَرِحُوا بِمَا أُوتُوا أَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً فَإِذَا هُم مُبْلِسُونَ»[6].

پس چون حقایقی را که [برای عبرت گرفتنشان] به آن یادآوری شده بودند، فراموش کردند، درهای همه نعمت‌ها را به روی آنان گشودیم، تا هنگامی که به آنچه داده شدند، مغرورانه خوشحال گشتند، به ناگاه آنان را [به عذاب] گرفتیم، پس یکباره [از نجات خود] درمانده و نومید شدند.

 


[1]  کافی : 2/97 باب الشکر ، حدیث 17 .

[2]  نهج البلاغه : حکمت 358 .

[3]  نور الثقلین : 2/106 .

[4]  نهج البلاغه : حکمت 25 .

[5]  « وَالَّذِینَ کذَّبُوا بِآیاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُم مِنْ حَیثُ لاَیعْلَمُونَ » « و کسانی که آیات ما را تکذیب کردند ، به تدریج ازجایی که نمی‌دانند [ به ورطه سقوط و هلاکت می‌کشانیم تا عاقبت به عذاب دنیا و آخرت دچار شوند . ] » اعراف 7 : 182 ؛ « وَلاَ یحْسَبَنَّ الَّذِینَ کفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ خَیرٌ لأَنْفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ لِیزْدَادُوا إِثْماً وَلَهُمْ عَذَابٌ مُهِینٌ » « و کسانی که کافر شدند ، گمان نکنند مهلتی که به آنان می‌دهیم به سودشان خواهد بود ، جز این نیست که مهلتشان می‌دهیم تا بر گناه خود بیفزایند ، و برای آنان عذابی خوار کننده است » آل عمران (3) : 178 ؛ « فَذَرْنِی وَمَن یکذِّبُ بِهذَا الْحَدِیثِ سَنَسْتَدْرِجُهُم مِنْ حَیثُ لاَ یعْلَمُونَ » « پس مرا با کسانی که این قرآن را انکار می‌کنند واگذار ، به زودی ما آنان را به تدریج از آن جا که نمی‌دانند [ به سوی عذاب ] می‌کشانیم » قلم 68 : 44 .

[6]  انعام 6 : 44 .

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان