ماهان شبکه ایرانیان

گفتگو رامبد جوان درباره فیلم«نگار»؛

با «نگار» دیوانگی کردم!

من در این فیلم حتی یک پلان طنز نداشتم و کاملا رامبد متفاوتی را از «خندوانه» به تصویر کشیدم. پیش‌تر هم گفتم صرفاً می‌خواستم در «نگار» دیوانگی کنم و سراغ فضایی جدیدی بروم.

سرویس فرهنگ و هنر مشرق- وقتی فصل دوم «خندوانه» به پایان رسید و در خبرها آمد که رامبد جوان سرگرم ساختن فیلم جدیدش است. خیلی‌ها تصور کردند جوان از برند «خنداونه» استفاده خواهد کرد و باتوجه به شعار تبلیغاتی این برنامه که در مورد خنده است سراغ ساختن فیلمی در فضای طنز خواهد رفت و حداقل از این طریق، گیشه را برای خودش تضمین خواهد کرد. اما او در کمال تعجب سراغ فیلم «نگار» رفت. می‌گویم تعجب! به این دلیل که در آخرین فیلم او نه‌تنها یک پلان طنز وجود ندارد بلکه موضع فیلمش هم معمای-جنایی است و او سعی کرده فضای راز‌گونه‌ای را به آن تزریق کند و مرتب مخاطب را در شرایط غافلگیری قرار دهد. او  به صبا می‌گوید در«نگار» دست به دیوانگی‌زده و خوشحال است که فارغ از چارچوب‌های مرسوم فیلمسازی، ژانری را تجربه کرده است که این روزها کمتر کسی سراغ آن می‌رود. جوان فارغ از نتیجه این فیلم، از این‌که توانسته در این فضا، اثری را خلق کند خوشحال است. هرچند که او به نتیجه کار هم خوشبین است و امید دارد که این اثر به گفته‌ وی دلی به دل مخاطب راه پیدا کند.

 با «نگار» دیوانگی کردم و برایش وقت و انرژی زیادی صرف کردم

شما در طول دوران فیلمسازی‌تان تلاش کردید خودتان را در حوزه‌های مختلف محک بزنید، سوای نتیجه کار، چقدر فیلم «نگار» را در محصول تجربه‌گری و تنوع‌خواهی رامبد جوان می‌دانید؟

بگذارید سوال را با یک سوال جواب بدهم، به‌نظرتان «نگار» حاصل تجربه‌گرایی رامبد نیست؟!

به‌نظر من هست، و این‌که اتفاقا شما در این فیلم سعی داشتید به‌شدت از رامبد جوان فاصله بگیرید، و سراغ آزمودن سبک دیگری در حوزه فیلمسازی بروید.تاکید شما برای این تنوع‌طلبی که همراه با نوعی تجربه‌گرایی بود به‌خوبی حس و احساس می‌شد.

تلاش من در طول این سال‌ها همواره این بوده که در فیلمسازی، بدون کوچک‌ترین هراسی تجربه کنم به‌همین دلیل از این‌که ذهنیتم را در این عرصه به تصویر بکشم ابایی نداشتم فارغ از این‌که در این عرصه موفق بودم یا نه، همواره به این موضوع فکر کردم که به من خوش بگذرد.

 با «نگار» دیوانگی کردم و برایش وقت و انرژی زیادی صرف کردم

به‌نظر خودتان به شما، خوش گذشت؟

روزهای سخت و افسردگی زیادی را هم پشت سر گذاشتم اما وقتی در مجموع به عملکردم نگاه می‌کنم از این‌که به حرف دلم گوش کردم و خودم را خط نزدم خوشحالم و اگر قرار باشد تنها یک جمله به شما بگویم، باید جواب بدهم بله در طول این سال‌ها در عرصه فیلمسازی به من خوش گذشت.

جالب است که میل به تجربه گرایی باعث شده است که شما در آخرین ساخته‌تان از سبک و سیاق‌های مرسوم فیلمسازی هم فاصله بگیرید و سراغ ژانری بروید که این‌روزها کمتر فیلمسازی به آن توجه نشان می‌دهد؟

خوشحالم که این سوال را پرسیدید و به‌نوعی دغدغه من در این حوزه را به تصویر کشیدید، در طول سال‌های اخیر متاسفانه فیلمسازان ما تنها در دو یا سه ژانر فعالیت کردند و علاقه‌ای به کار در حوزه‌های دیگر نداشتند. درحالی که ما ژانرهای مختلفی داریم که با پرداخت درست به آن‌ها می‌توانیم آثار جذاب را به مخاطب ارائه دهیم. وقتی ما خودمان را محدود کنیم هر چقدر هم که بخواهیم نگاه خلاقانه‌ای داشته باشیم باز هم با بن‌بست تکرار مواجه می‌شویم. من در فیلم «نگار» نه‌تنها به‌دنبال تکرار خودم نبودم بلکه می‌خواستم در فضای رایج فیلمسازی هم کمی تنوع ایجاد کنم و همان‌طور که در سوالتان مطرح کردید سراغ فضایی بروم که کمتر کارگردان دیگری به آن تاکنون علاقه نشان داده است.

 با «نگار» دیوانگی کردم و برایش وقت و انرژی زیادی صرف کردم

نگران شکست‌خوردن نبودید؟

خیر؛ وقتی شما می‌خواهید دیوانگی کنید دیگر هیچ چیز را با دو دوتا چهارتاهای منطقی حساب نمی‌کنید بلکه سراغ دل خودتان می‌روید و بی‌خیال قضاوت‌ها می‌شوید. در طول ساخت «نگار» به تنها چیزی که فکر نمی‌کردم شکست بود. با خودم می‌گفتم آدم وقتی دست دلش را بگیرد و با آن پا‌به‌پا شود قطعا نتیجه آن‌را هم خواهد گرفت و بی‌درنگ اثرش به دل مردم هم را پیدا خواهد کرد. هر چند که پیش‌بینی‌کردن در مورد این فیلم شاید درست نباشد اما حداقل می‌توانم در مورد آن آرزو کنم. آرزوی من موفقیت این اثر است چراکه برای آن وقت و انرژی زیادی صرف کردم.

جنس روایتی که شما برای این فیلم انتخاب کردید، تا حدی خطرناک است چراکه داستان معمایی که مدام در حال غافلگیر‌کردن مخاطب است شاید در ظاهر، اثر پرکششی باشد اما به همان نسبت اگر خوب از آب در نیاید ممکن است نتیجه مایوس‌کننده باشد؟

شاید از مایوس‌کننده هم بدتر (باخنده) مثلا افتضاح باشد! به‌هر حال من سعی کردم به‌همراه احسان گودرزی؛ نویسنده این کار به دقت ابعاد مختلف متن را بررسی کنیم و آن را زوایا مختلف مورد کندوکاو قرار دهیم. در هر صورت آن چیزی که اهمیت دارد این است که ما در حوزه ساخت فیلم معمایی-جنایی تا حد زیادی ضعیف عمل کردیم و کارهایی جذابی ارئه ندادیم تلاش ما بر این بود که هیجان و معما را چاشنی این کار کنیم و فضایی را به مخاطب ارائه دهیم که تاکنون نظیر آن را کمتر تجربه کرده باشد و مدام در حال غافلگیرشدن باشد.

 با «نگار» دیوانگی کردم و برایش وقت و انرژی زیادی صرف کردم

نگران نبودید مخاطب با توجه به نوع ساختار دایره‌ای و این حجم از غافلگیری نتواند با ساختار فیلم ارتباط برقرار کند؟

خیر؛ چون مخاطبان ما طی سال‌های اخیر باتوجه به این‌که همگام با سینمای روز جهان پیش می‌رود فیلم‌هایی با ساختارهای متفاوت را دیده است و بعد از چند دقیقه از شروع فیلم به سرعت خودش را با آن انطباق می‌دهد. به‌نظرم در ساخت یک فیلم، نگرانی در مورد مسائلی از این دست، نباید باعث شود که فیلمسازان ترس از تجربه‌کردن و به‌دنبال آن دیوانگی داشته باشند.

فیلم شما از صحنه‌های اکشن زیادی برخوردار است، کارگردانی صحنه‌های اکشن و در آمیختن آن با بار درام فیلمنامه کار ساده‌ای به‌نظر نمی‌رسد، چطور این مسائل را مدیریت کردید؟

من در فیلم «نگار» به‌دنبال انجام‌دادن کاری ساده نبودم، می‌خواستم برای خواسته و ذهنیتم تلاش کنم. به‌همین دلیل حاضر بودم هر سختی را هم متحمل شوم. به‌هر حال کار اکشن و بدلکاری فیلم را به ارشا اقدسی و تیمش سپردم. ارشا اقدسی در نوع خودش بهترین است و به‌قدری در طول کار صحنه‌‌های اکشن مد نظر ما را خوب اجرا کرد که من هیچ نگرانی نسبت به نتیجه این صحنه‌ها نداشتم. اما این موضوع پروسه تولید را سخت‌تر می‌کرد و باعث شد ما در قیاس با سایر کارها انرژی بیشتری را صرف فیلمبرداری کنیم. به‌هر حال آن چیزی که در مورد این فیلم برایم اهمیت داشت نتیجه آن بود به‌همین خاطر به سختی‌های کار توجه چندانی نمی‌کردم. و نمی‌خواستم برای این‌که از بار سختی کار کم شود و یا این‌که زمان فیلمبرداری را کوتاه کنم از کنار سکانس‌ها ساده بگذرم. «نگار» حاصل یک کار گروهی بسیار خوب است.

 با «نگار» دیوانگی کردم و برایش وقت و انرژی زیادی صرف کردم

نگار جواهریان و محمدرضا فروتن را در این فیلم چطور دیدید؟

همه بازیگران فیلم من عالی ظاهر شدند و هر کدام بازی‌هایی را ارائه دادند که ما تاکنون نظیر آن‌را ندیده بودیم. خوشبختانه هر همه آن‌ها از پس نقششان به‌خوبی بر آمدند. بازی خوب آن‌ها به‌همراه فیلمنامه تاثیرگذار و ساختار متفاوت فیلم، من را نسبت به نتیجه این کار مطمئن کرد. امیدوارم این اثر به دل مخاطبان بنشیند.

نکته‌ای که در مورد «نگار» وجود داشت این است که شما آن‌را در میان شلوغی‌های «خندوانه» ساختید، نشان‌دادن دو پاره از شخصیت رامبد جوان در دو اثر متفاوت کار ساده‌ای به‌نظر نمی‌رسید؟

نه اصلا ساده نبود. به‌ویژه این‌که من این فیلم را پس از پایان فصل دوم «خندوانه» ساختم و در این میان مدام باید در مورد فصل سوم آن به مردم پاسخ می‌دادم اما سعی‌کردم تا جایی که در توان دارم رامبد «خندوانه» را از رامبد«نگار» جدا کنم. چون این دو اثر کوچک‌ترین ارتباطی به‌هم نداشتند.

 با «نگار» دیوانگی کردم و برایش وقت و انرژی زیادی صرف کردم

احتمالا بسیاری گمان می‌کردند که شما بعد از موفقیت «خندوانه» فیلمی را بسازید که در ژانر طنز باشد نه اثری که نه‌تنها یک پلان طنز ندارد بلکه به لحاظ محتوایی معمایی-جنایی باشد؟

بله؛ من در این فیلم حتی یک پلان طنز نداشتم و کاملا رامبد متفاوتی را از «خندوانه» به تصویر کشیدم. پیش‌تر هم گفتم صرفا می‌خواستم در «نگار» دیوانگی کنم و سراغ فضایی جدیدی بروم. به‌همین خاطر دنبال استفاده از برند «خندوانه» برای ساختن اثری در حوزه طنز نبودم.

ممنون که در این گفت‌وگو شرکت کردید.

من هم از شما متشکرم و امیدوارم «نگار» بتواند به دل مردم نفوذ پیدا کند و مخاطبش را بیابد.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان