از روز 12 فروردین که برای نخستین بار خبر سرباز ایرانی در گاردین منتشر شد، گمانهزنیها نیز شروع شده است. یک احتمال آن است که این سنگنگاره بدون تاریخ و قدمت باشد و به جای یک اثر باستانی، دستساز هنرمندان کپیکار معاصر باشد. این فرضیه تا زمانی که اثر به ایران نرسد، همچنان مبهم میماند. اواخر سال 1401 و در آخرین مکاتباتی که موزه بریتانیا با ایران داشته، درخواست کرده که به مدت سه ماه سنگنگاره در لندن و برای نمایش عمومی بماند. ایران نیز با این درخواست موافقت میکند. این درخواست بعد از آن بوده که باستانشناسان اثر را که دو تکه شده بود، ترمیم کردند و در نهایت با هزینه موزه آن را بستهبندی و به ایران ارسال میکنند. سرباز حک شده بر دل سنگ، نوع ایستادن و پوشش و آرایش مویش نشان میدهد که از خانواده نجبا و بزرگان است. سربازی که یک انگشت خود را با سوی بالا نشانه رفته است.
موضعگیری میراث فرهنگی در قاچاق سرباز ایرانی
بر اساس گفتههای سازمان میراث فرهنگی، در سال 2016 و بعد از کشف سرباز ساسانی قاچاق، این موضوع به اطلاع ایران میرسد، اما موضوع مانند یک راز بین دو طرف باقی میماند و هیچگاه رسانهای نمیشود. پروسه بازگرداندن اثر طولانی است و نیاز است که وزارت امور خارجه و سفارت ایران نیز فعالیتهای خود را آغاز کنند. در سوی دیگر، ظرف تمام این مدت مقامات درخواستی برای شناسایی، دستگیری و بازداشت قاچاقچیان ارائه نمیکنند و تنها حق این درخواست را برای خود محفوظ میدانند. جان سیمپسون، کارشناس موزه لندن به گاردین گفته بود که آدرس فرستنده و گیرنده بسته در سایت حراج اینترنتی لندن وجود دارد. به گفته او، این اثر احتمالا از منطقه فارس به یغما رفته است. قاچاقچیان با استفاده از فرز این اثر را که تکهای از یک مجموعه بزرگ است، بریدهاند.
ابهام در اصالت دو هزارساله سرباز ساسانی
سازمان میراث فرهنگی تعلق اثر و طرح به ایران و دوره ساسانی را تایید کرده است، اما اصالت آن از نظر زمانی را به بازگشت اثر به ایران موکول کرده است. در میان حجم اخبار و اظهارنظرها، برخی باستانشناسان در اصالت اثر نیز دچار شک و شبهه شدهاند و اعلام نتیجه قطعی را به زمان بازگشت به ایران موکول کردهاند. در گفتوگوهایی که «دنیای اقتصاد» با تعدادی از کارشناسان داشته است، فرضیاتی مطرح شده که بدون ذکر نام، به آن میپردازیم. یکی از فرضیات آن است که ابعاد سر و بند دور سر که در تصاویر منتشر شده از سنگنگاره مشخص است، مورد سوال است و اصالت آن را زیر سوال میبرد. به نظر میرسد که تازه تراشیده شده باشد و کپی از سنگنگارههای قرن سوم و چهارم میلادی است.
ابعاد و کیفیت اثر نیز از دیگر موضوعاتی است که شک و ابهام در مورد اثر را بیشتر کرده است. به خصوص آنکه بنا بر اظهارات کارشناسان بریتانیایی، این سنگنگاره از مجموعهای بزرگتر احتمالا از دل کوه برش خورده است. در چنین شرایطی، اثر بهطور خاص در فارس با توجه به بررسیهای وسیعی که در آن منطقه انجام شده، باید از قبل مورد شناسایی قرار گرفته باشد که این نکته تایید نشده است و این طور به نظر میرسد که منطقهای تازه توسط قاچاقچیان در کوه کشف شده باشد، البته اگر اصالت آن تایید شود. خونسردی ایران در مقابل چنین کشفی، از دیگر سوالات مطرح شده است. با این حال کارشناسان همچنان معتقدند که اثر باید به ایران باز گردد و بررسیهای بیشتری کرد که مستلزم شناخت جنس سنگ و گچ استفاده شده در ساخت است که تعیین میکند اثر متعلق به چه دوره و منطقهای است و جزئیات طرح و سنگنگاره نیز اطلاعات بیشتری را رمزگشایی خواهد کرد. تا کنون باستانشناسان بریتانیایی قدمت این اثر را حدود دو هزار سال تخمین زدهاند. و کارشناسان ایرانی نیز با توجه به دانش آنها ترجیح میدهند نظر قطعی ندهند و این زمان و تخمین را محترم بدانند تا در بازگشت اثر بتوانند بررسیهای دقیقتری از آن انجام دهند.