ماهان شبکه ایرانیان

آوار دعوای والدین بر سر فرزندان

درک رابطه بین مشکلات روانشناختی و مسائل امروز در دوران کودکی به حل مشکلات روحی کمک می‌کند. هفت سال اول زندگی سال‌های تشکیل مبانی اخلاق و رفتار و حتی نگاه به زندگی است. کسی که در هفت

آوار دعوای والدین  بر سر فرزندان

به قلم :  د‌کتر پروانه صفایی مقد‌م ؛ متخصص روانشناسى بالینى

dr.s.moqadam@gmail.com

 

تحریریه زندگی آنلاین : درک رابطه بین مشکلات روانشناختی و مسائل امروز در دوران کودکی به حل مشکلات روحی کمک می‌کند. هفت سال اول زندگی سال‌های تشکیل مبانی اخلاق و رفتار و حتی نگاه به زندگی است. کسی که در هفت سال اول زندگی‌اش صلح و امنیت نداشته، طبیعی است که در بقیه عمر خود در آرامش زندگی نکند. درک رابطه بین مشکلات روانشناختی و مسائل امروز در دوران کودکی به حل مشکلات روحی کمک می‌کند.

فردی که از ناتوانی در کاهش اضطراب دوران کودکی‌اش می‌گوید، می‌تواند بهتر از آن عمل کند و اصلاح شود.

بیشتربخوانید:

7 مهارت اجتماعی مهم برای کودکان

 

دعوای پدر و مادر

کلمه کودکان دعوا را از قیاس با فرزندان طلاق گرفته‌اند. به این معنا که کودکانی که همیشه در محیط پر از دعوای پدر و مادر بزرگ شده‌اند، آسیب این کودکان از کودکان طلاق کمتر نیست. در میان کسانی که بسیاری از آسیب‌های روانی را دیده‌اند، کسانی هستند که همیشه در دوران کودکی با دعوای والدین خود مواجه بوده‌اند. شما ممکن است یکی از کسانی باشید که همیشه شاهد دعوای پدر و مادر خود بوده‌اید، اما اکنون آن برای شما مهم نیست. احساس و نگاه امروز شما مهم است. این مهم نیست که به احساس و دوران کودکی نگاه کنید. به خاطر داشته باشید که استرس و اضطراب را در مورد خود به یاد داشته باشید. در زندگی شما احساساتی که روزها یا شب‌ها تکرار می‌شده‌اند، بنیانگذار اخلاق و عادت‌های ویرانگر هستند که اکنون بر زندگی شما تاثیر گذاشته‌اند.

اگر کمی مراقب باشید، می‌توانید رابطه معقولی بین مشکلات روانی فعلی و احساس اضطراب دوران کودکی برقرار کنید. کودکان نگرانند و احساس نا امنی می‌کنند، زیرا والدین آنها صدای خود را بالا برده و دعوا می‌کنند. ارتباط عاطفی عمیق مادر با کودکش او را از وسواس نگرانی بیرون می‌کشد. کودک به شدت از هر گونه تهدیدی که او فکر می‌کند برای مادر خطرناک است، می‌ترسد. درگیری والدین در ذهن کودک، تهدیدی برای او است.

اگر چه کودک واکنش نشان نمی‌دهد، او می‌تواند نگران باشد و استرس او را در دعوا‌های پدر و مادرش رد نمی‌کند، بنابراین یکی از حقوق ضروری کودک، نیاز به امنیت است. امنیتی که کودک می‌تواند اطمینان کند که دائمی و پایدار است. این نگرانی‌های بیش از حد و تکراری نه تنها از لحاظ روانشناختی مشکل‌ساز هستند، بلکه از لحاظ جسمی بسیار مضر می‌باشند.

در روانپزشکی ترشح هورمونی در استرس و ترس ثابت شده است. این هورمون‌ها در خون ذخیره شده و تبدیل به سم می‌شوند. در نتیجه، کودکان در خانواده‌های مضطرب بیماری‌های بیشتری را تجربه می‌کنند و از آنجا که نگرش‌ها و بینش‌های آنها بر این تنش‌ها و ناامنی تاثیر می‌گذارد، آنها نسبت به سایر کودکان آسیب‌پذیرتر هستند.

بیشتربخوانید:

 

کودکان در معرض ضرب و شتم

ضرب و شتم یک کودک از جانب پدر و مادر یا یک خواهر یا برادر بزرگ‌تر، ممکن است برای او یک احساس ناامنی طولانی‌مدت ایجاد کند. پدری که یک بار فرزندش را در دعوا کتک زده است، ممکن است دوباره این رفتار را تکرار کند. ضرب و شتم به ویژه هنگامی برای کودک شما مضر است که یک ارتباط منطقی بین آن و اقدامات خودش پیدا نکند. او نمی‌داند  دقیقا چگونه باید عصبانیت پدرش را برطرف کند. چنین وضعیتی یک خطر مخفی ایجاد می‌کند. کودکانی که تحت تأثیر برادر و خواهران قرار دارند، به بیماری روانی نیز مبتلا می‌شوند. در خانواده‌ای که والدین نمی‌توانند رفتار کودکان بزرگ‌تر را کنترل کنند، هیچ حس امنیتی در سطح مناسب وجود ندارد. کودک باید خانه را به عنوان یک مکان امن بداند. کودک باید اطمینان خاطری از قدرت والدین برای برقراری امنیت و عدالت در خانه برای رشد سلامت روانی خود داشته باشد. کودکی که ضرب و شتم می‌شود، علاوه بر اضطراب و احساس استرس، از احساس انتقام و خشم سرکوبگر نیز رنج می‌برد. او یک فرد غیر طبیعی می‌شود که دیگر نمی‌تواند رفتار عادی و منطقی را در برابر قوانین محل کار و زندگی و یا سرپرستانش پیدا کند. او همیشه دیگران را سرزنش می‌کند و به جای حل مسأله، مشکلی بر مشکلات می‌افزاید. این افراد نمی‌توانند نقد را تحمل کنند. انتقاد به این معنی است که شما باید ضرب و شتم شوید! بنابراین چنین فردی نمی‌تواند رفتارهای نامطلوب خود را اصلاح کند؛ زیرا ذهن او هرگز در جستجوی یک راه‌حل منطقی و اصلاح نیست، اما همیشه درگیر احساسات است. خشم و یا غفلت مکرر، از جمله آسیب روحی کودکانی است که مورد ضرب و شتم قرار می‌گیرند. کودکان کوچک‌تر، کودکان خانواده‌های کم‌جمعیت‌تر، کودکان طلاق، کودکان والدین مضطرب و معلول، یا کودکان یتیم و کودکان مورد سوء‌استفاده قرار گرفته، کسانی هستند که به احتمال زیاد مجروح و دچار مشکلات روانی و اجتماعی می‌شوند.باید ریشه مشکلات روانشناختی در دوران کودکی را پیدا کرد و ارتباط آن با مشکل فعلی را پیدا نمود و مشکل را با یک برنامه‌ریزی مناسب، هر چند در بلندمدت، حل کرد.

 

آسیب‌های دعوا کردن پدر و مادر در حضور فرزند

احساس ناامنی برای بچه ایجاد می‌کند

وقتی فرزند، دعوای پدر و مادر خود را می‌بیند، احساس خطر و ناامنی در او ایجاد می‌شود. او دیگر فضای خانوادگی خود را امن نمی‌داند، چون می‌ترسد پدر و مادرش از هم طلاق بگیرند و خانواده‌شان از هم بپاشد. وقتی فرزند دیگر نمی‌تواند به خانواده خود اعتماد کند و هر لحظه حس می‌کند ممکن است رها و طرد شود، احتمال دارد در او طرحواره بی‌اعتمادی / بدرفتاری و طرحواره رهاشدگی شکل بگیرد.

رابطه والد و فرزند هم خراب می‌شود

والدینی که دائما در حال دعوا کردن و جنگیدن با هم هستند، دیگر حوصله لازم برای گفتگو و ارتباط برقرار کردن با فرزندشان را ندارند و دائما اعصاب‌شان خرد است. اگر فرزند در این حین بخواهد با والدینش ارتباط بگیرد یا چیزی از آنها بخواهد، احتمالا والدین در آن شرایط با خشم و پرخاشگری پاسخ خواهند داد. اگر این طرز برخورد بسیار زیاد تکرار شود، کم‌کم ارتباط والد و فرزندی خراب می‌شود.

بیشتربخوانید:

فضای خانوادگی، پرتنش می‌شود

خانواده باید محل امن و آرامش افراد باشد. در غیر این صورت، اگر مدام در خانواده تنش، بحث و دعوا باشد، سلامت جسمانی و روانی همه اعضای خانواده به خصوص کودکان به خطر می‌افتد.

عملکرد شناختی کودک مختل می‌شود

یک تحقیق در سال 2013 که درباره رشد کودکان بود، نشان داد که پرتنش بودن خانواده، باعث مختل شدن عملکرد شناختی کودک می‌شود. کودکانی که در چنین خانواده‌هایی بزرگ می‌شوند، در بزرگسالی در مدیریت احساسات‌شان دچار مشکل می‌شوند. همچنین توانایی آنها در حل مسائل و مشکلات، کاهش می‌یابد. در این خانواده‌ها، احتمال اینکه کودکان با افت تحصیلی یا ترک تحصیل مواجه شوند، بسیار زیاد می‌شود.

ارتباطات اجتماعی کودک دچار مشکل می‌شود

کودکانی که در خانواده‌های پرتنش بزرگ شده‌اند، احتمال دارد در ارتباطات اجتماعی‌شان، رفتارهای خصمانه از خودشان نشان بدهند. آنها رفتارهایی که از پدر و مادرشان دیده‌اند را در روابط‌شان به کار می‌گیرند یا از همان کلمات در بحث و دعواهایشان استفاده می‌کنند. این کودکان در بزرگسالی، در برقراری ارتباط سالم و درست با دیگران مشکل دارند.

کودک با مشکلات و اختلالات رفتاری مواجه می‌شود

پرخاشگری، بزهکاری، سوءمصرف مواد و مشروبات الکلی در این کودکان بیشتر دیده می‌شود

کودک دچار پرخوری عصبی یا کم‌خوری عصبی می‌شود

قرار گرفتن در محیط پرتنش به مدت طولانی، روی سلامت جسمانی کودک تاثیر منفی می‌گذارد. یکی از اعضای بدن که در کودک ممکن است تحت تاثیر قرار بگیرد، معده و دستگاه گوارشی او است. کودک ممکن است به خاطر استرس، اضطراب و خشمی که تجربه می‌کند، دچار اختلالات خوردن شود، یعنی ممکن است کم‌خوری یا پرخوری عصبی در او اتفاق بیفتد.

کودک نگرش منفی نسبت به زندگی پیدا می‌کند

کودکانی که در خانواده‌های پرتنش بزرگ می‌شوند، احتمالا دیدگاه و نگرش منفی نسبت به خانواده، ارتباطات اجتماعی و زندگی دارند. آنها همچنین نسبت به خود نیز دید منفی دارند. گاها از خود و خانواده‌شان و یا از کل زندگی متنفر می‌شوند. به همین دلیل این کودکان در بزرگسالی با کمبود اعتماد به نفس و عزت‌نفس مواجه می‌شوند.

 بیشتربخوانید:

شکاف نسلی و واژگونی های خانوادگی

 

 

 

چه زمانی دعوای والدین آسیب‌زننده می‌شود؟

اگر این چند مورد در دعوای والدین باشد، دعوایشان آسیب‌زننده خواهد شد.

* استفاده کردن از اسامی زشت و ناشایست برای یکدیگر. به عبارت دیگر، بی‌احترامی کلامی کردن به یکدیگر

* تهدید یکدیگر به ترک کردن خانه و یا طلاق گرفتن

* آسیب فیزیکی زدن به یکدیگر (کتک زدن و ...)

* ترک کردن خانه و خارج شدن از بحث بدون هیچ حرفی و به صورت ناگهانی

* قهر کردن با یکدیگر به مدت طولانی

اگر شما و همسرتان بسیار زیاد با هم دعوا می‌کنید و از این چند مورد بالا هم در دعواهایتان استفاده می‌کنید، بهتر است تا دیر نشده و او بزرگ نشده است، برای درمان آسیب‌های فرزندتان گام‌های قاطعانه و درستی بردارید. حتی اگر فرزندتان یک بزرگسال است، اما می‌دانید که چقدر در خانواده آسیب دیده است، هنوز دیر نشده و می‌توانید به او کمک کنید تا سلامت روانی بیشتری داشته باشد تا آینده‌اش نیز بهتر و درخشان‌تر شود. برای این منظور، می‌توانید از مشاور کودک و نوجوان کمک بگیرید. مشاور با بررسی شرایط خانوادگی‌تان، با شما و با فرزندتان صحبت می‌کند و با ارائه دادن راهکارهای تخصصی، به بهبود شرایط روانی و جسمانی فرزندتان کمک می‌کند. اجازه ندهید فرزندان‌تان با آسیب‌های خانواده بزرگ شوند، چون تمام آینده‌شان تحت تاثیر منفی این اتفاقات قرار خواهد گرفت. مسئولیت سلامت روانی و جسمانی فرزندتان را بپذیرید و از مشاور برای بهبود آن کمک بگیرید. برای این منظور، می‌توانید از مشاوران کودک و نوجوان همیار عشق کمک بگیرید.

 

و اما شما فرزند عزیز، در هنگام دعواى مامان و بابا باید از خودت مراقبت کنى، چطورى؟؟؟؟

 بی‌طرف باشید

اصلا وارد بحث نشوید و دخالت نکنید. اگر بخواهید از یکی از آنها طرفداری کنید یا قضاوت‌شان کنید، دعوا تشدید خواهد شد. اگر پدر یا مادرتان خواستند شما را وارد بحث کنند یا از شما نظری خواستند، قاطعانه بگویید که نمی‌خواهید مشارکت کنید. قاطع باشید، این حق شما است!

 یک پناهگاه برای خودتان پیدا کنید

برای اینکه دور از استرس و تنش باشید، باید محیط را ترک کنید تا در بحث آنها نیز دخالت نکنید، بنابراین شما نیاز به پناهگاه دارید تا آنجا تنها و در آرامش باشید. برای این منظور می‌توانید از این روش‌ها استفاده کنید و در این مکان‌ها پناهگاه بسازید:

 به حیاط خانه‌تان بروید.

 اگر نوجوان هستید و حق تنهایی بیرون رفتن از منزل را دارید، از خانه بیرون بروید و پیاده‌روی کنید.

 اگر در اتاق‌تان صدای پدر و مادرتان را نمی‌شنوید، در اتاق‌تان بمانید.

 به خانه دوست یا فامیل بروید.

برای اینکه در محیط پرتنش نباشید و آرامش بیشتری داشته باشید، می‌توانید کلا خانه را ترک کنید و برای چند ساعت به خانه یک دوست یا فامیل بروید، اما حواس‌تان باشد که آنجا به کسی درباره دعوای پدر و مادرتان چیزی نگویید. به دلیل اینکه این موارد خصوصی هستند و فقط باید در خانواده‌تان محفوظ بمانند. قرار نیست همه درباره مشکلات خانوادگی‌تان بدانند.

 فیلم تماشا کنید

 خودتان را مقصر ندانید

برخی از بچه‌ها که هنوز توانایی منطقی تجزیه و تحلیل کردن اتفاقات اطراف‌شان را ندارند، فکر می‌کنند خودشان باعث و بانی دعواهای پدر و مادرشان هستند، در حالی که اصلا اینطور نیست. شما چه باشید و چه نباشید، پدر و مادرتان این مشکلات را با هم خواهند داشت. علت دعواهایشان موارد زیادی می‌تواند باشد، مثل:

 بی‌اعتماد بودن نسبت به یکدیگر

 حساسیت زیاد نسبت به یکدیگر

 پرتوقع بودن

 درک نکردن یکدیگر و خودخواه بودن

 دخالت خانواده‌ها در زندگی مشترک‌شان

 مسائل زناشویی

 مشکلات روانی مثل افسردگی، اضطراب و اختلالات شخصیتی

هیچ کدام از این موارد، به شما ارتباطی ندارد و کاملا شخصی هستند. پس خودتان را مقصر ندانید.

* به والدین‌تان بگویید که دعواهای آنها شما را اذیت می‌کند

برخی از والدین واقعا آگاه نیستند که دعواهایشان چقدر برای فرزندشان زجرآور و آسیب‌زننده است. آنها در حین دعوا و مشکلات، فقط به خودشان فکر می‌کنند و نمی‌توانند تمرکزشان را به فرزندشان نیز منتقل کنند. پس لازم است درباره احساسی که در حین دعوای آنها دارید، با آنها حرف بزنید. حواس‌تان باشد در صحبت‌تان فقط از احساسات‌تان صحبت می‌کنید. آنها را مقصر ندانید، از یکی از آنها طرفداری نکنید و راه‌حل ندهید. فقط درباره خودتان صحبت کنید!

  فعالیت‌هایی که هیجانات شما را تخلیه می‌کنند را انجام بدهید

شما باید احساسات منفی‌تان را به شکل سالم تخلیه کنید تا کمتر آسیب ببینید. مثلا اگر ورزش کردن یا نقاشی کردن، شما را آرام می‌کند، حتما هر روز این کار را انجام بدهید. پس باید فعالیت‌های مورد علاقه‌تان را پیدا کنید و در طول روز با آنها خودتان را مشغول کنید.

 

سخن پایانی

دعوای پدر و مادر، اثرات بدی روی فرزندان می‌گذارد، مخصوصا اگر دعوا به همراه بی‌احترامی، توهین، کتک زدن، قهر کردن‌های طولانی‌مدت یا تهدید به جدایی باشد. حقیقت این است که می‌توان همه این آسیب‌ها را جبران و درمان کرد. قرار نیست تا ابد با این آسیب‌ها زندگی کنیم. والدین باید به فرزندان‌شان این آگاهی را بدهند که به کمک مشاور برای درمان این آسیب‌ها اقدام کنند.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان