در تمام این ماهها که فیلترشکن به یکی از کاربردیترین ابزارها نزد ایرانیان برای دسترسی آزاد به اینترنت تبدیل شده، بارها رسانهها پیگیر رفع این محدودیتها از سوی نهادهای مختلف بودند؛ اما نهادهای تصمیمگیر هیچگاه پاسخ قانعکنندهای ندادند و رفع این محدودیتها را منوط به شرایطی دانستند که با روابط بینالمللی فعلی، عمل به این شروط محال به نظر میرسد. با این حساب حالا اعتقاد کارشناسان در بحث پیرامون رفع تحریمهای فناوری آن است که اگرچه تلاش برای رفع فناتحریم ضروری است، اما نباید از بحران فیلترینگی که حل آن برای سیاستگذار، به مراتب سادهتر از رفع محدودیتهای خارجی است غافل شد. در یکی از پنلهایی که «دنیایاقتصاد» در حاشیه نمایشگاه الکامپ امسال برگزار کرد، تلاش شد تا این مساله مورد بحث و بررسی کارشناسان قرار بگیرد.
تشویق نیروی متخصص به فرار
عنوان این پنل تخصصی که با راهبری کاوه منگلی، از پژوهشگران فضای مجازی برگزار شد «ابعاد و تاثیرات فناتحریم» بود و حضور نمایندگانی از گروههای مختلف از جمله کمیته اقتصاد دیجیتال مجلس، باعث شد تا ابعاد مهمی از این مساله که تا پیش از این مغفول مانده بود، مورد توجه قرار بگیرد. عموما وقتی صحبت از تحریمهای حوزه فناوری به میان میآید، این مساله با حذف انواع اپلیکیشنهای ایرانی از پلتفرمهایی مانند گوگلپلی و اپاستور یا محدود شدن دسترسی به برخی سرویسهای تخصصی گوگل، قرین میشود. با اینحال فناتحریم و اثرات آن محدود به این موارد نیست. محمد کشوری، مدیر گروه علمی تحقیقی طیف که از جمله کارشناسان حاضر در این پنل بود، فناتحریم را به چهار دسته کلی تقسیم کرد. کشوری در تشریح اینکه تحریمهای حوزه فناوری چگونه کشور و کارشناسان را تحتتاثیر قرار داده گفت: ابتداییترین و ریشهدارترین حالت تحریمهای فناورانه را میتوان در محدودیتهایی دید که از سالها پیش بر واردات و صادرات تجهیزات سختافزاری و فناورانه اعمال شد و این مساله در ادامه با اعمال محدودیتهای مشابه در صادرات و واردات نرمافزار و سرویس و همچنین دسترسیهای پلتفرمی دنبال شده است. این کارشناس با بیان اینکه اثرات تحریمها در حوزههای نرمافزاری و خدماتی دیراثرتر است و اثرات مخرب محدودتری دارد افزود: از آنجا که بهرهمندی از این امکانات نرمافزاری محدود به مرزهای فیزیکی نیست، سادهتر میتوان آنها را دور زد؛ اما در نهایت با اینحال نیز نمیتوان تاثیرات منفی آنها بر اقتصاد و فناوری کشور را انکار کرد و ایران به تدریج حتی در ارائه خدمات نرمافزاری نیز در حال حذف از نقشه کشورهاست.
مدیرعامل گروه طیف در ادامه گفتههای خود تاکید کرد که با تمام اینها شاید یکی از جدیترین اثرات فناتحریم را باید در مهاجرت نیروهای متخصص جستوجو کرد. کشوری با بیان اینکه چند سالی است این تحریمها در کنار شرایط اجتماعی و اقتصادی کشور، به مکملی برای ترغیب متخصصان به مهاجرت تبدیل شدهاند گفت: اکنون در بسیاری از کسبوکارها شاهد موجهایی از مهاجرت نیروی انسانی متخصص هستیم که ترجیح دادهاند برای بهرهمندی از برخی امکانات یا تبادلات فناورانه بینالمللی، جغرافیای دیگری را برای زندگی انتخاب کنند و به این ترتیب کسبوکارهای داخلی از دانش و تجربه آنها محروم شدهاند. وی معتقد است که جا دارد سیاستگذاران بر این مساله تمرکز کنند که چگونه میتوان جلوی پیشروی تحریمها را به لایهای که کار به صادرات نیروی انسانی متخصص کشیده شود گرفت و چه راهکارهایی برای نگهداشت این سرمایهها باید در پیش گرفته شود.
محرومیت یا مزیت؟
با تمام اثرات مخربی که این تحریمها در بخشهای مختلفی از زندگی کاربران و کسبوکارها ایجاد کرده، برخی تحریمها را نعمت قلمداد کرده و معتقدند این تحریمها زمینهساز رفع وابستگی خارجی کشور در برخی حوزهها بوده است. مجتبی توانگر، رئیس کمیته اقتصاد دیجیتال مجلس که از دیگر کارشناسان حاضر در این پنل بود در تشریح این مساله که در برابر تحریمها چه رویکردی باید در پیش گرفته شود اظهار کرد: «پیش از پاسخ به این سوال باید به این مساله توجه شود که اساسا وابستگی نه چیز خوبی است و نه چیزی بد؛ آنچه باعث میشود وابستگی در یک حوزه خوب یا بد تلقی شود، اثرات اقتصادی آن است. مثلا اگر اعمال تحریم در یک بخش منجر به آن شده که در تولید یک محصول فناورانه مزیت خاصی به دست آوریم، شاید بتوان پذیرفت که تحریم اثر مثبتی داشته است؛ اما اگر بنا باشد تا بدون توجه به ابعاد اقتصادی ماجرا، در مسیر تولید سرویس یا محصولی قرار بگیریم که انجام آن هیچ توجیه اقتصادی یا استراتژیک ندارد و بازار مناسبی نیز برای عرضه آن در دسترس نباشد، عملا متضرر شدهایم و از قواعد علم اقتصاد دور شدهایم.» توانگر در ادامه صحبتهای خود در تشریح اثرات فناتحریم گفت: «یکی از اثرات انکارناپذیر فناتحریم در سالهای اخیر، تزریق نااطمینانی، بیثباتی و ناامیدی به کسب و کارها و جامعه بوده است.» وی افزود: «مثلا وقتی یک اپلیکیشن ایرانی از روی یک استور بینالمللی حذف میشود، شاید به ظاهر مساله خیلی مهمی نباشد؛ چون به هرحال میتوان از طرق دیگری به آن برنامه دست پیدا کرد؛ اما آن حس منفی و نااطمینانی که چنین عملی به افراد جامعه تزریق میکند را نمیتوان به راحتی رفع کرد.»
کشوری نیز در ادامه تشریح اثرات فناتحریم برای اکوسیستم فناوری کشور گفت: «در حقیقت میان اینکه تحریم را محرومیت به حساب آوریم یا مزیتی برای جهشهای فناورانه و خودکفایی، مرز بسیار باریکی قرار دارد؛ آنچه باید بهآن توجه داشته باشیم آن است که تحریم جنگ خاموشی است که اگرچه تلفات فیزیکی و جانی ندارد، اما خود را در پارامترهای اقتصادی و نارضایتیهای اجتماعی نشان میدهد و فناتحریم نیز از این قاعده مستثنی نیست.» این کارشناس ICT با بیان اینکه گاهی تحریمها باعث شده در مسیرهایی قدم بگذاریم که در صورت دسترسی به نمونه مشابه به سراغ ساخت آن نمیرفتیم افزود: «البته همانطور که نباید اثرات انگیزشی تحریم را نادیده گرفت، در مثبت تلقی کردن تحریم نیز نباید اغراق کرد.» وی ادامه داد: «حقیقت این است که اگرچه در برخی مسائل استراتژیک یا نظامی یا حوزههایی که مزیت ذاتی داشتهایم، توانستهایم خروجی مطلوبی کسب کنیم، اما در کلیت ماجرا تحریمهای سختافزاری ضربهای جدی به طرحهای توسعه مختلف وارد کرده و در چنین حوزههایی هر چقدر هم تلاش کنیم، نمیتوانیم به جایی برسیم و اگر بتوانیم هم تولید آن محصول توجیه اقتصادی ندارد.» کشوری پلتفرمهای داخلی را که از دید حاکمیت جزو نمونههای موفق خودکفایی در اثر تحریم به حساب میآیند مثال زده و گفت: «اگر نگاهی به آمار این پلتفرمها بیندازیم مثلا در نهایت بتوانند به سقف جذب 40 میلیون کاربر برسند؛ اما بعد از آن چه؟ آیا بازاری وجود دارد که به نیروی انسانی و صاحب کسبوکار انگیزه بیشتری برای توسعه و تجهیز بیشتر محصول بدهد؟ وقتی تحریم هستیم حتی همین محصولهای تولیدی نیز در دیوارهای کشور محصور میشوند و مزیت خاصی ایجاد نمیشود. مثال بارز آن، ایراناکسس کردن عمدی بسیاری از سرویسها به بهانه بهبود امنیتی است که باعث میشود حتی اگر مخاطبی در آن سوی مرزها نیز مایل به استفاده از این سرویس داخلی باشد، این امکان از وی سلب میشود. این درحالی است که اگر اصولی عمل شده بود، نیازی به اعمال چنین محدودیتهایی نبود.» کشوری با تاکید مجدد بر آنکه اثرات مثبت تحریم چیزی بیش از یک تحریک و انگیزش اولیه برای ورود به یک بازار خاص نیست تشریح کرد: «هر محصول و کسبوکاری برای رشد پایدار نیاز به انگیزه و توسعه دائمی دارد؛ اما تحریم و اهمالکاریهای سیاستگذاران حوزه در کنار آن به دو لبه یک قیچی تبدیل میشوند که به تدریج آن کسبوکار و محصولی را که عرضه شده به نابودی میکشانند.»
تشدید ایرانزدایی دیجیتال
یکی از مواردی که کارشناسان حاضر در پنل اخیر «دنیایاقتصاد» در تشریح اثرات فناتحریم مورد تاکید قرار دادند، ایرانزدایی دیجیتال بود. حذف نام ایران از فهرست کشورها در زمان ثبتنام یا ورود به یک برنامه یا پلتفرم، یکی دیگر از صحنههای آشنایی است که هر ایرانی چند بار در طول عمر خود با آن مواجه شده و این محدودیتها در مقاطعی تشدید و در مقاطعی تخفیف یافته است. با اینحال هیچگاه به صورت ریشهای حل نشده و به نظر میرسد ایران در مسیر حذف تدریجی از فضای دیجیتال دنیا قرار گرفته است. پوریا استرکی، سردبیر پژوهشنامه بلاکچین که سومین کارشناس حاضر در این پنل بود، ضمن تایید مساله ایرانزدایی دیجیتال که در گفتههای کارشناسان دیگر نیز به آن اشاره شد، بخشی از صحبتهای خود را به تشریح روند پیشروی این امر اختصاص داد و به بیان ریشههای تاریخی اعمال محدودیتهای فناورانه بر کشور پرداخت.
استرکی با بیان اینکه جرقه انواع محدودیتهای بینالمللی و در دل آن، محدودیتهای فناورانه علیه ایران از سال 1995 و به دستور رئیس جمهور آمریکا زده شد توضیح داد که این دستور ظرف دو سال بعد به تصویب قانونی با عنوان IEEPA منجر شد که به موجب آن این اجازه به رئیس جمهور آمریکا داده میشود تا در شرایط جنگ و وجود خطرات امنیتی برای آمریکا، تحریمهای همهجانبهای را علیه آن کشور اعمال کند. استرکی با بیان اینکه هر تحریمی که در سالهای بعد از سوی آمریکا اعمال شد در واقع ادامهای بر همان قانون مصوب سال 1997 بود افزود: با تمام اینها و مشاهده برخی موارد تحریمی طی سالهای اخیر، این سوال مطرح میشود که وجود یک اپ تاکسی اینترنتی ایرانی بر روی فروشگاههای اپلیکیشن گوگل و اپل، چه تهدیدی برای امنیت آمریکا ایجاد میکند که بتواند ذیل آن قانون اجرا شود. این پژوهشگر فضای مجازی با بیان اینکه به نظر میرسد بحث «ایرانزدایی از فضای وب» یکی از اهداف جدی و پنهان این تحریمهاست که در بسیاری موارد بدون وجود پشتوانه قانونی مشخص در حال اجراست، تاکید کرد: «نمیتوان اثرات این رویکرد را در ایجاد جو ناامیدی در جوانان کشور و وقفه در پیشبرد پروژههای فناورانه انکار کرد.»
توجیه کوتاهیها در سایه تحریمها
اگرچه اثرات فنی و روانی تحریمهای اعمالشده بر اکوسیستم فناوری کشور غیرقابل انکار است، اما به خوبی مشخص است که تمام مشکلات فعالان این حوزه ناشی از تحریم نیست و شاید بخش عمده مشکلاتی که دل جوانان را از امید خالی کرده و آنها را به مهاجرت تشویق میکند، ریشه در عواملی جز تحریم دارند. منگلی با طرح این سوال که مرز میان اهمالکاری مدیران و محدودیتهای تحریمی در کجاست، کارشناسان را به اظهارنظر در اینباره تشویق کرد.
یکی از سوالاتی که از توانگر به عنوان نماینده مردم تهران و رئیس کمیته اقتصاد دیجیتال مجلس پرسیده شد آن بود که آیا مدیران نهادهای مختلف کشوری عزمی برای رسیدگی به اثرات منفی فناتحریمها بر کسب و کارها و جامعه دارند یا خیر. پاسخ توانگر به این سوال آن بود که اگر یک نگاه اجمالی به آنچه این روزها در اکوسیستم فناوری و استارتآپی کشور در جریان است بیندازیم، به خوبی واضح است که اکنون بیش از هرچیز نیاز است تا نهادهای مختلف دولتی دست از دخالت در کار کسبوکارها بردارند و اجازه دهند خودشان کار را پیش برند. وی با برشمردن شماری از مشکلاتی که دخالتهای دولتی در حوزههای مختلفی مانند عملکرد پلتفرمهای نمایش فیلم و سریال یا شبکههای اجتماعی بومی ایجاد کرده افزود: «شاید بهتر است بگذاریم کسب و کارها و مردم کار خودشان را بکنند.»
رئیس کمیته اقتصاد دیجیتال با تاکید بر این نکته که در بحث فناوری، برخلاف حوزههای دیگری مانند نفت و امور بانکی هیچگاه مذاکره ویژهای انجام نشده تا گشایش خاصی در این حوزه برای فعالان و مردم ایجاد شود گفت: «اکنون نیاز شدیدی به تشکیل یک کارگروه ویژه فراقانونی و متخصص حس میشود که ورای فعالیت نهادهای موجود فعلی، به بحث دور زدن تحریمهای فناورانه، حمایت از بازوهای دور زدن تحریمها یا انجام پیگیریهای حقوقی برای خنثیسازی برخی تحریمها ورود کنند.» توانگر ادامه داد: «هیچگاه از ظرفیتهای موجود در این زمینه استفاده نشده و جا دارد از متخصصان و صاحبنظران حوزههای مختلف دعوت شود تا در حل مشکلات این حوزه در عرصههای بینالمللی کمک کنند.»
در ادامه این بحث استرکی نیز ضمن تاکید بر آنکه در تمام این سالها هیچ ارادهای برای حل مشکلات ناشی از فناتحریم در کشور مشاهده نشده ادامه داد: «متاسفانه حتی سیاستهای متولیان مدیریت فضای مجازی کشور در جهتی پیش رفته که گاهی در ایجاد اختلال در عملکرد کسب و کارها و ناامید کردن جوانان و متخصصان کشور، از فناتحریمها پیشی گرفتهاند.» وی با بیان اینکه محدودسازی اینترنت در ماههای اخیر به اوج خود رسیده و بخش زیادی از دسترسیهای کاربران را مسدود کرده است گفت که این محدودیتها علاوه بر زیان اقتصادی سنگینی که به جامعه تحمیل کرده، متخصصان را بیش از هر زمان دیگری ناامید کرده و در مسیر تصمیم آنها به مهاجرت، به مانند تیر خلاص بوده است. آسترکی با بیان اینکه تا پیش از این چنین تعبیر میشد که فیلترینگ و فناتحریم دو لبه قیچی هستند که کاربران را تحت فشار قرار میدهند تصریح کرد: اکنون اثرات مخرب فیلترینگ از فناتحریم پیشی گرفته و حتی بهتر است حالا دیگر به جای لبه قیچی با تعبیر ساطور از آن یاد کنیم.
این کارشناس فضای مجازی معتقد است که شاید پاسخ این سوال که چرا در تمام این سالها مسوولان برای خنثیسازی اثرات فناتحریم اقدامی نکردهاند این باشد که آنها اساسا دغدغهای در این زمینه نداشته و ندارند که چنین کاری کنند؛ زیرا کسی که دغدغه این حوزه را داشته باشد، با چنین رویکرد بستهای دست به اعمال چنین فیلترینگ گستردهای بر فضای مجازی و اقتصاد دیجیتال کشور نمیزند. آسترکی اظهار کرد که مشاهدات شخصی ما در مدت اخیر نشان میدهد که حتی شاید سیاستگذار از تحریمهای پلتفرمی ایجاد شده خشنود است و از تشدید آنها نیز استقبال میکند. کما اینکه در انتشار اخباری که از محدودیتهای خارجی حکایت دارد، با ذوق عمل میکنند اما وقتی همان مشکل و محدودیت با پیگیری یک مهندس ایرانی گوگل حل میشود، واکنش خاصی نشان نمیدهند.
کارشناسان حاضر در این پنل با استناد به تجاربی که ایرانیان داخل و خارج کشور در حل برخی موارد فناتحریم از طریق مکاتبه با شرکتها داشتهاند، جمیعا بر لزوم تشکیل تیم و ایجاد ساختاری منسجم برای انجام پیگیریهای حقوقی رفع محدودیتهای خارجی حوزه فناوری اتفاقنظر داشتند. با اینحال آنچه معتقدند که پیش از رسیدگی به اثرات فناتحریم باید مورد توجه قرار بگیرد، رفع محدودیتهای داخلی و خودخواستهای است که امروز اثرات روانی و فنی آن بر زندگی کاربر ایرانی بسیار محسوستر است. آنها تاکید دارند تا زمانی که این محدودیتها رفع نشود، متخصصان و کسبوکارها در مسیر انجام هر تغییر و بهبودی در زمینه رفع تحریمهای فناورانه بیانگیزه خواهند بود.