بهنظر میرسد زنگ خطر برای شرکتهای غربی به صدا درآمده است؛ چراکه آنها به نیروی کار ارزان این منطقه برای تولید کالاهای مصرفی مقرونبهصرفه متکی هستند. براساس گزارشی از والاستریتژورنال، به نظر میرسد پایان عصر نیروی کار بسیار ارزان برای کارخانههای آسیایی درحال ظهور است. این درحالی است که طی سهدهه گذشته، این کارخانهها حجم عظیمی از کالاهای تولیدشده ارزانقیمت خود را به مصرفکنندگان سراسر جهان عرضه کردهاند. آمریکاییهایی که به مد ارزانقیمت و تلویزیونهای صفحهتخت عادت دارند ممکن است بهزودی با افزایش قیمتها مواجه شوند.
کارخانه پوشاک نوریس گفته است که کارکنان، بهطور معمول برنامه آموزشی شرکت را ترک میکنند و کسانی که میمانند اغلب فقط چند سال کار میکنند. نوریس امیدوار است تسهیلاتی که شرکت در نظر گرفته است شرایط را تغییر دهد. در واکنش به این بحران، کارخانههای آسیایی مجبور به افزایش دستمزدها و اتخاذ استراتژیهای بعضا پرهزینه برای حفظ کارکنان شدهاند. ایجاد کافهتریا تا ساخت مهدکودک برای فرزندان کارکنان از جمله اقدامات در نظر گرفته شده است. هاسبرو، شرکت رسانهای و تولیدکننده اسباببازی آمریکایی، اوایل سالجاری اعلام کرد که با توجه به کمبود نیروی کار در ویتنام و چین، هزینههای تولید افزایش یافته است. همچنین، ماتل، بزرگترین شرکت اسباببازیسازی جهان و سازنده عروسکهای باربی که پایگاه تولیدی بزرگی در آسیا دارد، با افزایش هزینههای نیروی کار دستوپنجه نرم میکند. هر دو شرکت قیمت محصولات خود را افزایش دادهاند. همچنین، شرکت نایک که بیشتر کفشهای خود را در آسیا تولید میکند، در ماه ژوئن اعلام کرد که هزینههای تولید محصولاتش به دلیل بالا رفتن هزینههای مربوط به نیروی کار افزایش یافته است. از دهه 1990، چین و سایر مراکز تولیدی آسیایی با اقتصاد جهانی ادغام و کشورهای کشاورز فقیر به غولهای تولیدی تبدیل شدهاند. کالاهای بادوام مانند یخچال و مبل با کاهش قیمت مواجه شدند. اما اکنون آن کشورهای تولیدکننده با مشکل نسلی روبهرو هستند.
کارکنان اکنون جوانتر و تحصیلکردهتر از والدین خود هستند. نسل جدید تجربه حضور در اینستاگرام، تیکتاک و سایر رسانههای اجتماعی را دارد و معتقد است که زندگی آنها نباید در فضای کارخانهها سپری شود. براساس این گزارش، تغییرات جمعیتی در بروز شرایط حاضر نقش مهمی دارد. جوانان آسیایی فرزندان کمتری نسبت به والدین خود دارند و در سنین بالاتر صاحب فرزند میشوند. این مساله به این معنی است که آنها تحت فشار کمتری برای کسب درآمد ثابت در دهه 20 هستند. پررونق بودن بخش خدمات باعث شده است تا افراد به سمت کارهای سبکتری مانند فروشندگی در فروشگاهها، مراکز خرید یا پذیرش در هتلها جذب شوند. این مشکل در چین بسیار حاد است که با وجود اینکه کارخانهها با کمبود نیروی کار مواجه هستند، بیکاری جوانان در ماه ژوئن به 21درصد رسیده است. شرکتهای چندملیتی تولید خود را از چین به کشورهایی مانند مالزی، اندونزی، ویتنام و هند انتقال دادهاند. صاحبان کارخانهها در این کشورها اعلام کردند که در تلاش برای ترغیب جوانان به کار در کارخانهها هستند. براساس دادههای سازمان بینالمللی کار، دستمزد کارخانهها در ویتنام، نسبت به سال 2011 بیش از دوبرابر شده و به 320دلار در ماه رسیده است که سهبرابر نرخ افزایش در ایالاتمتحده به حساب میآید. در چین، دستمزد کارخانهها در بازه زمانی 2012 تا 2021، 122درصد افزایش یافته است. در گذشته، تولیدکنندگان میتوانستند بهسادگی به مقاصد ارزانتر نقل مکان کنند، اما این کار این روزها چندان آسان نیست. کشورهایی در آفریقا و جنوب آسیا وجود دارند که دارای نیروی کار عظیمی هستند؛ اما بسیاری از آنها از نظر سیاسی ناپایدار هستند یا زیرساخت مناسب و نیروی کار آموزشدیده ندارند.
برندهای پوشاک تنها به دلیل ناآرامی و جنگ داخلی، فعالیتهای خود را در میانمار و اتیوپی متوقف کردند. بنگلادش پایگاه قابل اعتمادی برای تولید لباس بوده؛ اما سیاستهای تجاری محدودکننده و تعطیلی بنادر مانع افزایش تولید این کشور شده است. مهندسان آموزشدیده، کارخانهها را برای انتخاب مشاغل فناوری اطلاعات ترک میکنند. صاحبان کارخانههای آسیایی در تلاش هستند تا مشاغل را برای کارکنان، جذابتر کنند. اختصاص مهدکودک و تامین مالی برنامههای آموزشی برای کارکنان از جمله برنامههای آنهاست. برخی نیز کارخانهها را به مناطق روستایی منتقل میکنند که مردم تمایل بیشتری به انجام کارهای یدی دارند. اما این اقدام کارخانهها را از بنادر و تامینکنندگان دورتر و آنها را مجبور میکند تا زندگی روستایی، از جمله غیبت کارکنان در زمان برداشت محصول را تامین کنند. از منظر والاستریتژورنال، چشمانداز کار دودهه پیش بسیار متفاوت بوده است. در آن زمان، یافتن کارگران بهسادگی بازکردن درهای کارخانه و تماشای دوچرخههایی بود که وارد میشدند. در سال 2001، شرکت نایک گزارش داد که بیش از 80درصد کارگران کارخانههایش در آسیا مشغول به کار و به طور میانگین 22ساله و مجرد هستند و در مزرعه بزرگ شدهاند. امروزه میانگین سن کارگران نایک در چین 40سال و در ویتنام 31سال است که تا حدی به این دلیل است که جمعیت کشورهای آسیایی بهسرعت درحال پیر شدن است.
با ماشینی شدن کارخانههای آسیایی، یافتن کارکنانی که قادر به کار با ماشینآلات پیشرفته باشند مشکل است. مدیران معتقدند که جوانان به اندازه کافی علاقهمند به یادگیری مهندسی مکانیک نیستند و آنهایی که قادر به انجام آن هستند به مشاغل دیگر میپردازند. مدیرعامل شرکت هندی جیندالاستیل میگوید، اکثر کارمندان به دنبال مشاغل اداری هستند، حتی زمانی که برای موقعیتهای شغلی فنی استخدام میشوند. ریچارد جکسون، مدیرعامل شرکت استخدامی جکسونگرانت مستقر در تایلند، معتقد است کارخانهها باید برای مهارتهایی که میخواهند، پول بیشتری بپردازند یا روی قابلیتهای موردنیاز خود با کارکنان مصالحه کنند. در مالزی، کارخانهها الزامات پوشیدن لباسهای فرمی را که کارگران جوان از آن متنفرند کنار میگذارند و در حال طراحی مجدد قوانین خود هستند. جوانان کشورهای درحال توسعه بهجای انتخاب مشاغل کارخانهای، به مراقبت از تعداد فزاینده سالمندان در کشورهای توسعهیافته میپردازند و شکاف در نیروی کار سالخورده آن کشورها را پر میکنند.