رشته روانشناسی به دلیل تاثیر گسترده دراغلب حوزه های زندگی از دیرباز یکی از محبوب ترین رشته های تحصیلی بوده است. بنابه نیاز جامعه و گستردگی حوزه های شغلی روانشناسی، یکی از پرطرفدارترین گرایش های این رشته، روانشناسی بالینی است که وظیفه تشخیص گذاری و درمان اختلالات روانشناختی را برعهده دارد؛ این مسولیت خطیر نیازمند افراد متخصص با ویژگی های حرفه ای و اخلاقی لازم می باشد، بدیهی است افرادی باید به این مسیر ورود کنند که حداقل، منابع ارشد روانشناسی بالینی را به صورت دانشگاهی مطالعه نموده و بدان تسلط علمی کافی را داشته باشند.
رشته روانشناسی مانند سایرحوزه های انسانی و درمانی تحت تاثیرعوامل فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی می باشد،به گونه ای که بدون در نظر گرفتن این عوامل تشخیص گذاری و درمان به درستی صورت نخواهد گرفت؛کنار پیشرفت های فرهنگی و آگاه سازی جوامع از اهمیت مسائل روانشناختی بر فرهنگ، خانواده، سلامت،و...امروزه تقریبا در طیف وسیعی از فرهنگ های گوناگون در جهان، رشته روانشناسی و مسائل روانشناختی به عنوان یک امر موثر تلقی می شود که به کمک فرهنگ سازی های انجام شده، آگاه تر شدن ملتها، اعیان تر شدن تاثیر روانشناسی در حوزه های وسیعی از زندگی اشخاص، ننگ مراجعه به روانشناس تاحد قابل قبولی کنار رفته و افراد در صورت نیاز می توانند بدون ترس از برچسب " دیوانه" خوردن مراجعه داشته باشند.
هرچند در برخی فرهنگ ها هنوز استیگمای مراجعه به روانشناس وجود دارد و این موضوع نشانگر لزوم ادامه فرهنگ سازی جهت مراجعه به روانشناس یا روانپزشک و دریافت درمان های لازم می باشد چراکه مسائل روانشناختی در بستر محیط و خانواده بسیار تاثیرگذار خواهند بود و مسئله روانشناختی یک شخص، مسئله ای صرفا فردی نبوده و میتواند افراد زیادی را به طرق مختلف درگیر کرده و اثری جمعی داشته باشد.
قاضی صلاحیت تشخیص گذاری اختلال روانی را دارد؟
دفترچه جامع و بین المللی از علائم روانشناختی برای تشخیص گذاری اختلالات تدوین شده که طبق اصول سازمان نظام روانشناسی پایبندی به دفترچه ملاکهای تشخیصی ضروری ست و همچنین تمام تشخیص گذاری ها باید در قالب ادبیات راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM)عنوان شود و تشخیص های خارج از محتوا و ادبیات DSM از حیث قانونی و حرفه ای قابل قبول نمی باشد؛ همچنین در نظر داشتن اصول اخلاقی مانند رعایت اصل رضایت آگاهانه شخص باید همواره سرلوحه کار درمانگران باشد به نوعی که تخطی از اصول ذکر شده از سوی سازمان نظام روانشناسی کشور تخلف محسوب شود.
اخیرا اتهام " بی حجابی " برای برخی از اشخاص مشهور ضمن تشخیص اختلال روانی گرفتن و ارجاع اجباری برای درمان و دریافت گواهی سلامت روان، در فضاهای رسانه ای منتشر شده؛ افراد مذکور تشخیص اختلالی را از سوی سمت قضا دریافت کرده اند که با معیارهای تشخیصی لازم براساس ادبیات علمی و بین المللی DSM همخوانی نداشته وعنوان تشخیصی مطرح شده تحت عنوان "بیماری روحی و شخصیت ضدخانوادگی" در دایره محتوای دفترچه جامع بین المللی تشخیصی اختلالات روانپزشکی (DSM) موجود نبوده و عنوانی غیرعلمی محسوب می شود.
همین امر می تواند گواه عدم تشخیص گذاری صحیح توسط افراد ذی صلاح باشد؛ همانطورکه قضاوت در حوزه روانشناسی نیست، تشخیص گذاری و اجبار به درمان نیز در حوزه تخصص قاضی نمی باشد؛ کمااینکه اصول اخلاق حرفه ای نیز اجبار برای طی کردن پروسه درمان را مغایر با اصل خودمختاری دانسته و آن را بر خلاف ضوابط اخلاق حرفه ای عنوان میکند که به نوعی تخطی از قانون است.
انتقاد تند مدیران دانشگاهی از حکم ابلاغ شده به هنرمندان با اتهام کشف حجاب
برخی از دانشکده ها و دانشگاه های علوم و سلامت رفتاری و روانشناسی به فرایند عنوان شده طی بیانیه هایی انتقاد خود را مطرح کرده و روند طی شده را مغایر اخلاق، اصول حرفه ای و قانون دانسته و پیش آگهی منفی را جهت مراجعه به روانشناس و روانپزشک عنوان کرده اند و آن را زنگ خطری جدی جهت سواستفاده از روانپزشکی و روانشناسی دانسته و ابراز کرده اند که به واسطه تلاش های صورت گرفته و پیشرفت های فرهنگی در سراسر جهان اکنون کمتر بیماری جسمی یا روانپزشکی با استیگما یا ننگ همراه است، لیکن برچسب زدن به رفتارهای افراد با عنوان تشخیصی اختلالات روانشناختی و روانپزشکی سبب تشدید تفکر تحریف شده ی " انگ داشتن بیماری های روانپزشکی " می شود.
لذا با تشدید این تفکر، مراجعه به روانشناس و روانپزشک از سوی افراد نیازمند، در کشور محدود خواهد شد و همین امر پیش آگهی منفی را برای اعضای جامعه در ابعاد مختلف زندگی فردی، جمعی، فرهنگی و اجتماعی در برخواهد داشت.
تشخیص گذاری های روانپزشکی و روانشناسی و اجبار مراجعه برای درمان به روانشناس و دریافت اجباری گواهی سلامت روان از سوی دستگاه قضا نمونه بارز سواستفاده از روانشناسی و روانپزشکی ست که می تواند پیامدهای جبران ناپذیری از جنبه تحقیر انسانی و زیر سوال بردن شان انسانی افراد مبتلا به اختلال روانپزشکی، دشوارتر شدن ارائه خدمات سلامت روان به افراد نیازمند درمان از جهت برجسته شدن مجدد ننگ مراجعه برای دریافت خدمات سلامت روان، همچنین خدشه دار شدن وجهه اجتماعی- فرهنگی و درمانی روانشناسان و روانپزشکان و سلب اعتماد از تیم درمانی سلامت روان را در پی خواهد داشت.
فرصت طلایی برای حضور روانشناسان در تمامی حوزه ها
پذیرفتن ورود مسائل روانشناختی به حوزه های متفاوت مانند قضا و قضاوت ضمن رعایت اصول حرفه ای و اخلاقی و بیان و پیگیری آن توسط افراد متخصص حوزه سلامت روان، حتما نوید مسرت بخشی برای فارغ التحصیلان روانشناسی خواهد بود،و البته سبب سنگین تر شدن مسولیت درمان برای متخصصین این حوزه خواهد شد به نحوی که شایسته است برای ورود به این رشته معیارهای دقیق تری از حیث سلامت روان داوطلب، پایبندی به قوانین اخلاقی و همچنین تسلط لازم علمی وضع شود.
طبق قوانین سازمان نظام روانشناسی کشور، افراد ذی صلاح برای درمانگربالینی شدن نیاز است حداقل در دو مقطع دانشگاهی در رشته روانشناسی فارغ التحصیل شده باشند یابه عبارتی نیازاست برای کسب صلاحیت علمی در جهت درمانگر شدن داوطلب حداقل به منابع ارشد روانشناسی بالینی تسلط پیدا کنند وسبب تقویت وجهه مثبت روانشناسی شوند.
حتما رسیدن به چنین هدف والایی نیازمند شناسایی ویژگیهای شخصیتی شخص، دریافت منابع علمی صحیح، برنامه ریزی مناسب، دریافت آموزشهای حرفه ای و علمی صحیح و شناسایی موانع رسیدن به این هدف خواهد بود؛دریافت مشاوره صحیح برای این مسیر همانند تمام مواردی که نیازمند افراد متخصص است، کمک گرفتن از یک متخصص را طلب می کند برای این امر می توانید روی تیم حرفه ای کیهان با سابقه درخشان بیش ازیک دهه در حوزه تربیت وتعلیم روانشناسان حرفه ای در بهترین دانشگاه های کشور حساب کنید تا با دید روشن تر مسیر پررقابت و پرمسولیت روانشناسی را طی نموده و مدافع حرفه ای واخلاق مدار این رشته تاثیرگذارباشید.