ماهان شبکه ایرانیان

بررسی پتانسیل و بسترهای مناسک زیارتی بر اساس فهم نظام معنایی مشارکت کنندگان در پیاده روی اربعین

اجتماع گسترده انسانهایی از سراسر جهان با ملیت ها و نژادهای مختلف و از اقشار، پایگاهها و منزلت های اجتماعی گوناگون که در واقع میتوان آن را به مثابه نمونه ای از جامعه بشری دانست، در کنار نمایش جلوههای مختلف فضائل اخلاقی همچون از خود گذشتگی و ایثار، صبر، یاری به هم نوع، محبت و عطوفت و صدها خصلت والای انسانی نشان از شکل گیری یک فراجنبش اجتماعی در سطح ...

بررسی پتانسیل و بسترهای مناسک زیارتی بر اساس فهم نظام معنایی مشارکت کنندگان در پیاده روی اربعین

مقدمه و بیان مسأله

اجتماع گسترده انسانهایی از سراسر جهان با ملیت ها و نژادهای مختلف و از اقشار، پایگاهها و منزلت های اجتماعی گوناگون که در واقع میتوان آن را به مثابه نمونه ای از جامعه بشری دانست، در کنار نمایش جلوههای مختلف فضائل اخلاقی همچون از خود گذشتگی و ایثار، صبر، یاری به هم نوع، محبت و عطوفت و صدها خصلت والای انسانی نشان از شکل گیری یک فراجنبش اجتماعی در سطح جهانی است که بشریت را به آرمان شهری عینی فرا میخواند. این حرکت عظیم انسانی نه جنبشی است بر مبنای عقلانیت ابزاری که انسانها در آن بر اساس محاسبه سود و زیان مادی به کنشگری بپردازند و نه حرکتی است تودهوار و بیهدف و مبتنی بر احساس صرف و نه حرکتی ناشی از تضادهای طبقاتی. بلکه خیزشی است جهانی برای پاسخ به ندای فطری خداجویی و حق، به همین جهت راهپیمایی اربعینُ پلی است میان درونگی و بیرونگی انسان مدرن و به واقع نسخه شفابخش و التیامدهنده بیماریهای انسان معاصر است . چرا که ابعاد سازنده و معنوی تأثیر آن در خودسازی، همدلی و همبستگی میلیونها شیعه در مناسکی سیاسی و مذهبی که تحکیم کننده هویت آنان در تندبادهای معنویت گریز و به دور از هویت انقلابی است؛ حضور زائران حسینی از کشورهای مختلف جهان و حتی مذاهب متفاوت در مراسم اربعین، تا حد زیادی از مجادلات بیپایه ای چون عرب  عجم، شیعه  سنی و. .. میکاهد. به معنای دیگر تنوع ملی، قومی و مذهبی در مراسم اربعین کمک میکند تا مفهوم امت به جای ملت نشسته و از هزینه های تفرقه در جهان اسلام کاسته شود. شکل گیری گفتمان امت اسلامی انقلابی در برابر اسلام آمریکایی، پیوند و همبستگی تشیع ایرانی و عراقی و نیز حماسه قدرت و نمایشی از ظهور جغرافیای انسانی شیعه بخشی و امیدورای به تحقق تمدن نوین اسلامی با الهام از فرهنگ عاشورایی، از نتایج مهم در تحلیل جامعه شناختی راهپیمایی اربعین است . در بسیاری از تحقیقات مشروعیت بخشی به حکومت اسلامی در جهت کسب پرستیژ بین المللی، بستری برای قدرت نمایی بین المللی و مبارزه با تروریسم و تقویت بسترهای صلح آمیز دینی  سیاسی برای شیعیان بوده است. همچنین کسب هویت اجتماعی و دینی و همچنین هزینه های به نسبت پایین این سفر هر دو از عوامل بسیار مم جذب مشارکت کنندگان میباشد، آنچه کشور عراق در حال حاضر در محقق ساختن آن موفق بوده است. و از نظر بسیاری از محققان مشارکت کنندگان ایرانی در پیاده روی اربعین ، دسته بندی چهارگانه گردشگری مذهبی (تورهای زیارتی، سفرهای تبلیغی، رویدادهای دینی و سفرهایی با هدف کسب تجربه گروهی) مورد نظر نیمینن (٢٠١٢) را شامل میشود و این از پتانسیل های بالای این رویداد حکایت دارد. از این رو انجام دادن پژوهش درباره مسائل جامعه شناختی آن و همچنین ابعاد مختلف و تأثیرگذار این حماسه، به ویژه بُعد مردمی آن، از دوُ بعد موضوعی و تحلیلی از منظر زائران پیاده روی اربعین میتواند ارائه تبیین کامل تری را میسر سازد.

پیاده روی اربعین این حرکت عظیم انسانی نه جنبشی است بر مبنای عقلانیت ابزاری، که انسانها در آن، بر اساس محاسبه سود و زیان مادی به کنشگری بپردازند، و نه حرکتی است تودهوار و بیهدف و مبتنی بر احساس صرف، و نه حرکتی ناشی از تضادهای طبقاتی، بلکه خیزشی است جهانی برای پاسخ به ندای فطری، خداجویی و حق طلبی، بر پایه بلندترین حد شور و عواطف و در اوج قله عقلانیت انسانی است. در اربعین حسینی از طرفی با کنشگران مواجه هستیم که رفتار و عمل آنها مهم است؛ و از طرفی دیگر با یک ساختاری دارای مقطع زمانی خاص، مکان مشخص، حال و هوای ویژه، ارزشها، نمادها، و باورهای خاص که همگی بیرونی و عینی هستند. توقع ها از این کنش در ساختار دو گونه اتفاق است: اول، انسجام و همبستگی به عنوان یکی از مصادیق فرصت ها، دوم، توجه به چالش ها و تضادها و کشمکش ها. در مسیر پیش رو برای انجام دادن این تحقیق، از یک طرف تلفیق کنشگرایی، عامل گرایی و ساختارگرایی را داریم، و از طرفی دیگر به لحاظ این فرایند تضادگرایی هم دیده میشود. این تحقیق دنبال این هست که، پیاده روی اربعین، چه فرصت هایی را از نظر نماد، اعتقادات، بعد مناسکی و بعد کنشی و احساسی به دنبال دارد، و همچنین در این مسیر چه چالش هایی پیش روی هست. در ادامه زمینه سازی برای ایجاد سیاست های لازم در تقویت فرصت های ایجاد شده توسطُ بعد مردمی پیاده روی اربعین و کم کردن چالش ها و تهدیدهای پیش روی این ساختار را بحث میکند. از آنجا که جنبه های اجتماعی  فرهنگی و نمادین و نگرشهای محلی و تلقی شرکت کنندگان از حضور در این رویداد از مؤلفه های مهمی هستند که در مطالعات این حوزه تقریباً نادیده گرفته شدهاند. در همین راستا، با هدف فهم تجربه زیسته زائرین در پیاده روی اربعین، میتوان ابعاد گسترده و معنا و ماهیت این رویداد بزرگ را از زبان شرکت کنندگان به عنوان اصلیترین مراجع این پدیده توصیف و تفسیر نمود. زمینه ها، عوامل و انگیزههای محرک زائران است که مشخص میکند سفر آنها دارای چه ماهیت و معنای است.

پیشینه پژوهش

مطالعات انجام شده درحوزه اربعین را میتوان در چند دسته تقسیم بندی کرد.

دسته اول که حول محور روایت ها و تفسیرهای مرتبط با واقعه کربلا و عاشورا و اربعین هستند و تأکید آنها بیشتر بر جنبه های روایی دینی (شیرازی، ١٣٩٣؛ اباذری، ١٣٩٣؛ گلی زواره، ١٣٩٣) و سیاسی است. از جمله این تحقیقات که امروزه بحث سیاسی در آنها بسیار پررنگ تر است میتوان به مطالعه محمدی و همکاران، که به تأسی از راهپیمایی اربعین بازتعریف ژئوپلیتیک شیعه پرداخته است و ابعاد سیاسی این پدیده را تشریح نموده است، اشاره کرد (محمدی، سلیم نژاد و احمدی، ١٣٩٦).

دسته دوم به موضوعات اجتماعی و فرهنگی و درسهایی که باید از عاشورا و اربعین آموخت پرداخته اند (حسینی جلالی، ١٣٩٣) که البته مطالعات اجتماعیای از این دست میتواند بیشتر محل توجه قرار گیرد. دسته سوم از مطالعات به حوزه گردشگری مذهبی برمیگردد که جامعه ایرانی بنا بر ماهیت و وجود ظرفیت های فرهنگی مذهبی از این مزیت برخوردار است (خوشخو و بد، ١٣٩٥؛ مافی و سقایی، ١٣٨٨). اما آنچه که امروزه میتوان از آن به عنوان یک ابررویداد در حوزه گردشگری یاد کرد، رویداد اربعین است که چند سالی است بسیار مورد توجه جهانیان قرار گرفته و موجب بروز پیامدهای آشکار در عرصه سیاسی و اجتماعی شده است.

انگوتی (١٣٩٧)، در پایاننامه خود با عنوان "بررسی چگونگی و دلایل حضور و مشارکت زنان ایرانی در پیاده روی اربعین " انجام شده است . نتایج نشان میدهد پیاده روی اربعین به عنوان عظیم ترین گردهمایی شعیان مورد توجه بوده و حضور و مشارکت زنان در این آیین از اهمیتی دوچندان برخوردار است؛ از این رو که زنان نقشی محوری در خانواده و در تربیت فرزندان داشته و بنابراین واکاوی دلایل آنها برای شرکت در این پیاده روی، ضروری مینماید.

فرهادی (١٣٩٦)، در تحقیقی با عنوان "پدیدارشناسی تجربه پیاده روی اربعین " انجام داده است. پژوهش حاضر، شرح یک پژوهش کیفی میدانی است که به تحلیل پدیدارشناختی یکی از مهم ترین تحولات مناسک دینی میپردازد؛ تجربیات زیسته زائران ایرانی در پیاده روی اربعین حسینی (سال ١٣٩٦ - کشور عراق)، امروزه به دال مرکزی تحقیقات حوزه جامعه شناسی دین بدل شده است . نتیجه تحلیل مصاحبه ها شامل مقولاتی همچون تیپ زائران حاجتمند، زائران گردشگر، زائران سنتی (پارسا)، زائران ایدهال، زائران مناسک گرا، زائران مصلحت گرا، زائران فضامحور میباشند. بدین ترتیب، این پژوهش تلاشی است در جهت خوانش و تفسیر علمی پیاده روی اربعین که با فرایندهای تحلیلی و نظریات مکمل به انجام رسیده است.

رحمانی در پژوهش خود با عنوان "تشیع پساصدام و پایان سندرم حسرت جغرافیای مقدس در تشیع " ضمن اشاره به محرومیت، رنج و اقلیت بودگی تاریخی تشیع از مفهومی به نام حسرت ارض مقدس نام میبرد. ارض مقدسی که مصداق تام و تمام آن در فرهنگ شیعی، کربلاست . سرزمینی که از دوران عباسی تا صدام، زیارت حسرتمند آن با سختی تاریخی برای شیفتگان و شیعیان همراه بوده است. تا حدی که رحمانی از آن با تعبیر سندرم حسرت یاد میکند. به نظر نویسنده باز شدن راه کربلا و آسانیاب شدن دسترسی به آن، به از میان رفتن سندرم حسرت و در نهایت صورتبندی جدیدی در هویت شیعی منجر خواهد شد. همانی که رحمانی آن را تشیع پساصدام نامیده است.

سلیمانیه در پژوهش خود با عنوان "دانسته ها و نادانسته ها از منظری اجتماعی " به شناخت چندجانبه و علمی از پیاده روی اربعین دست یابد. از این روی به نادانسته های اربعین، واکنش ها به اربعین، تحلیل پیچیدگیهای روند رو به رشد اربعین و در نهایت چرایی افزایش تصاعدی مشارکت کنندگان میپردازد.

امین در پژوهش خود با عنوان "حاد واقعیت ژان بودربار" بیان میکند ما اینک در جامعه ای زندگی میکنیم که به مدد تصویرسازی رسانه ها در خیال و تصورهای غیر واقعیای به سر میبرد که هیچ نسبتی با واقعیت خارجی ندارند و با بهرهگیری از این نظریه با ذکر مصادیق به بررسی انتقادی برخی تولیدات رسانه ای درباره پیاده روی اربعین میپردازد که رنگ و بوی شایعه به خود گرفته اند. از جمله شایعه رخداد معجزات غیبی یا حملات تروریستی و ناکامیآنها را بیان میکند.

رضویزاده در کتاب خود با عنوان "دعوت شدهام به زیارت رنج آلود به این یافته رسید که پس از سیر و بررسی جامعه شناسی زیارت، به این نتیجه رسید که تجربه تعلیق امر مادی و روزمره، تجربه رنج مقدس به عنوان مولد معنا و برانگیزانندگی عاطفی مناسک جمعی زیارت را به همراه زیرگروههای جزئیتر هر یک، به عنوان نیت شرکت در راهپیمایی اربعین از محتوای مصاحبه ها استخراج و عرضه میکند.

مظاهری در پژوهش خود با عنوان "اربعین ایرانی" در تشریح رشد تصاعدی آمار ایرانیها در پیاده روی اربعین (حدود ٥٥ برابر در طی شش سال) به این نتیجه رسید که از نظر مظاهری مواردی نظیر جاذبه گردشگری مذهبی، جاذبه تفریحی، جاذبه گفتمانی، جاذبه سیاسی برای نوعی مانور قدرت شیعه، جاذبه بین المللی از جمله علل این رشد است.

او در نهایت در ذکر پیامدهای این رشد هم به مواردی نظیر تغییر الگوی فرهنگ مذهبی با ظهور نمونه مناسک کُپی شده داخلی پیاده روی اربعین با عنوان جاماندگان، حساسیت زایی سیاسی در بین دیگر قدرتها و ملت ها، تنازع گفتمانی درونی شیعه، تعمیق شکاف سُنی  شیعه و ایرانیزه شدن اربعین اشاره میکند. پیامدهایی که همگی در دنباله ایده و انذار اصلی مظاهری در مطالعات اجتماعی تشیع با عنوان فربه شدن مناسک شیعی و در اینجا به طور خاص فربهی و ایرانیزه شدن پیاده روی اربعین است. لذا مناسک عرصه ای است که اعتقادات به رفتارها پیوند میخورند، به عبارت دیگر مناسک نه صرفاً عرصه تجربه و رفتار (پرکتیس) و نه صرفاً عرصه اعتقادات و امور ذهنی (ایدهها)، بلکه جایی هستند که یکسری باورهای مذهبی به رفتارهای عملی پیوند میخورند. به عبارت دیگر مناسک عرصه اصلی برساخت امر دینی (هم در بعد رفتاری و هم در بعد باورها) هستند و نقشی کلیدی در صورتبندی یک مذهب و سبک های دینداری اقشار مختلف اجتماعی هستند ( دورکیم ،  ٥٧٨-٥٧٣: ١٣٨٣). در کل محتوای آگاهی افراد از رهگذر حضور در مناسک ساخته میشود یا تغییر میکند. افراد در طی مناسک از حیات فردگرایانه روزمره، به جهان حیات جمعی و وجدان جمعی و آگاهی جمعی پیوندی مجدد پیدا کرده و موقعیت و وظیفه شان را نسبت به جامعه در خود بازتولید و تقویت میکنند (دورکیم، ٥١٣: ١٣٨٣).

نخستین ماده هر ایمانی باور به رستگاری از راه ایمان است و سؤال این است که (با منحصر کردن پدیده دین به فکرت و باورها) معلوم نیست چگونه یک فکرت ساده میتواند چنین نتیجه کارآمدی به بار آورد. فکر در واقع چیزی جز عنصری از خود ما نیست؛ پس چنین عنصری چگونه میتواند قدرتی به ما بدهد که برتر از قدرتهایی باشد که ریشه آنها در طبیعت ماست؟ چنین فکری هر قدر هم که از لحاظ هنرهای عاطفیاش غنی باشد نخواهد توانست چیزی بر شور حیاتی طبیعیمان بیفزاید؛ زیرا همه قدرتاش در این خواهد بود که فقط همان نیروهای عاطفی موجود در ما را به حرکت در بیاورد، نه اینکه نیروهایی تازه بیافریند یا چیزی بر نیروهای موجود بیفزاید از اینکه ما چیزی را شایسته دوست داشتن و مطلوب برای خودمان تصور میکنیم نتیجه نمیشود که ما به صرف این تصور، خود را نیرومندتر حس کنیم؛ برای این کار لازم است که از این چیز نیروهایی برتر از آنهایی که در خود ما وجود دارند ساطع شود و از این بالاتر، ما نیز وسایلی داشته باشیم که آن نیروهای ساطع شده را به درون خود ببریم و با حیات درونیمان بیامیزیم و معلوم است که برای رسیدن به این مقصود فقط اندیشیدن به این نیروها کافی نیست؛ بلکه ضرورت حتمی دارد که خود را در سپهر عمل آنها قرار دهیم و در جهتی بچرخیم که در آن جهت تأثیر آنها را بهتر میتوانیم حس کنیم در یک کلام لازم است که عمل کنیم. از این نظر، پیداست که مجموعه اعمال منظم تکرار شدهای که در کیش عبادی از آنها تشکیل میشود تا چه حد اهمیت دارد. در واقع کسی که به واقع به آداب دینی عمل کرده است، میداند که همه این تأثرات، برانگیزاننده آرامش درونی، صفای باطن و شوق که از نظر مؤمن دلیل بر صحت تجربی باورهای وی هستند از آثار و برکات عمل به کیش عبادیاند. کیش عبادی فقط دستگاهی متشکل از علایمیکه ایمان از راه آنها ترجمان بیرونی پیدا میکند نیست؛ بلکه مجموعه وسایلی است که ایمان و احساس دینی از راه آنها ایجاد و دوره به دوره تکرار میشود (همان).

ملاحظات مفهومی

پیچیدگی پدیدههای اجتماعی به گونه ای است که هیچ نظریه ی واحدی نمیتواند به طور جامع یک پدیدهی اجتماعی را تبیین نماید. اربعین حقیقتی است که اضلاع وجودیاش گسترده است، لذا راهپیمایی اربعین بسیاری از نظریات و دیدگاههای جامعه شناسان غربی را به چالش کشیده است، این که بیست میلیون نفر از جوامع و فرهنگ های مختلف با یک هدف و در یک مسیر مشترک راهپیمایی داشته باشند، در قاموس مبانی فکری و نظری غرب نمیگنجد. شایان ذکر این در این پژوهش از رهیافت پژوهش کیفی استفاده میشود و نظریه ها در راستای حساسیت نظری ارائه میشود. در تحقیق حاضر مدل مفهومی اولیه بر آمده از مبانی نظری و پیشینه تجربی بعد از اجرای فاز کیفی توسعه مییابد.

حضور فراملیتی در مراسم پیاده روی اربعین یکی از مسائل جذابی است که در تمامی گزارشهای خبری مخابره شده از این رویداد بزرگ به چشم میخورد. این حضور فراملیتی به قدری پررنگ است که آمارها از حضور اتباع بیش از هشتاد کشور جهان در این رویداد عظیم حکایت دارد (قندی و شکوری، ١٣٩٥: ١١٢). دین باوری صورتی از مبادله است (در تمام بحث های ما منظور از دین، یک حقیقت کلامی و معرفت شناختی نیست، منظور واقعیت هایی بنام باورها و عقاید مردم، ارزشهایی که مردم به آن قائل هستند، مناسکی که عمل میکنند و نهادهای اجتماعیای که کارکردهای دینی دارند و یا خصیصه های دینی دارند، است)؛ معتقد هستند که یک کلان روندهایی وجود دارد که سبب شده سازوکارها و خاصیت های مبادله ای برای دین بیشتر شود یعنی شانس دین برای ورود به سازوکارهای مبادله ای زیست اجتماعی انسانی بالا میرود.

ترنر[1] (١٩٧٤) با الهام از ون جنپ آیین را شامل سه مرحله جدایی، آستانگی و پیوست میداند. ویکتور ترنر معتقد است زیارت پدیدهای آستانه ای (بارگاهی) است و آن را فرآیندی مناسکی تعریف میکند. اساس استدلال ترنر این است که نقطه مرکزی در عالم زیارت فرد، مکان زیارت است. لذا فرد به طور خاص به بعد فضایی زیارت توجه میکند.

مورینیس[2] در مقدمه کتاب مردمشناسی زیارت میگوید زیارت تولد آرزوها و اعتقادات است؛ آرزوها راهحلی از میان انواع راهحل های انسان برای حل مشکلات و اعتقادات، و عقیده به قدرت ماورایی برای حل و درمان مشکلات حل نشدنی و درمانناپذیر هستند. زیارت مظهر امر آرمانی و متعالی است (نورمن[3]، ٢٠٠٤). استارک و بین بریج، عبادت را نوعی مبادله تلقی میکنند و آن را کوششی برای به دست آوردن پاداشهای دلخواه در غیاب چارههای دیگر میدانند (همیلتون[4] ، ١٣٨٧). در این معنا، عمل مناسکی زیارت متضمن چارهجویی انسان برای رسیدن به آرزوهای خویش با توسل و تمسک به افرادی است که قدرت خارقالعادهای دارند.

از نظر استارک[5]، افراد در موقعیت های اجتماعی مختلف، به خاطر اینکه دارای محرومیت های متفاوتی هستند، در دینداری خود و در تعریف خود به عنوان یک شخص دیندار، بر جنبه های و ابعاد مختلفی از دینداری تأکید دارند (استارک، ٢٢٥-٢٢٣: ١٩٨٦).

دورکیم نیز براین باور است که دینداری افراد با شدت و نحوه پیوند آنها با گروههای اجتماعی ارتباط دارد (دورکیم[6]، ١٣٨٣: ٢٨٩). استدلال وبر نیز این است که طبقات هر کدام دارای نیازها و تجارب متفاوتی هستند؛ بنابراین به تبع این نیازها و تجارب گوناگون، افراد و گروهها به جهت گیریها و تفاسیر دینی متفاوتی تمایل پیدا میکنند (وبر[7]، ٩٤-٨٠: ١٩٢٢). البته وبر دین و دینداری را به عوامل اجتماعی و مادی تقلیل نمیدهد، به عقیده او عوامل اجتماعی هر چقدر هم که بر تعابیر و تفاسیر دینی تأثیر بگذارند، محتوای اساسی دین از بشارتها و اصول اعلام شده آن دین سرچشمه میگیرد (همان: ٩٢-٩١). با اتکاء به این دیدگاهها میتوان نتیجه گرفت که هر کدام از عوامل مذکور به نوعی در مواجهه افراد با امر مناسکی زیارت و معنابخشی به آن تأثیر گذارند.

زیارت دیدار خودخواسته اماکن مقدس است که ابعاد عینی و ذهنی دارد؛ بعد عینی زیارت متضمن نهادمندی و توجیه مندی است. در حالی که نهادمندی زیارت حاصل انجام مکرر عمل زیارت در چارچوب آداب و احکام معین مذهبی است، توجیه مندی زیارت عمدتاً شامل مجموعه احادیث و روایاتی است که در فضیلت و ثواب زیارت نقل شده و از طریق فرآیندهای پرورش و یادگیری اجتماعی زیارت را توجیه پذیر میکند. بعد ذهنی زیارت متضمن درونیسازی معنای زیارت است که به آگاهی زائر از خارقالعاده بودن زیارتشونده و خضوع در برابر او میانجامد (یوسفی و دیگران، ١٣٩١).

تجربه دینی (در اینجا تجربه زیارت) دارای سه ویژگی اصلی است: نخست اینکه متضمن آگاهی از امر متعالی است (گیسلر[8]، ١٣٧٥:٣٩)، دوم اینکه شخص مذهبی به امر متعالی به عنوان غیر خودش آگاهی دارد (همان: ٤١) و سوم اینکه احساسی از خضوع و خشوع در برابر امر متعالی تجربه میکند (اتو، ١٣٨٠). در تجربه زیارت نیز آگاهی به خدا در مقام قادر متعال و آگاهی به امام به عنوان واسطه خدا وجود دارد که زائر میتواند آن را وصف کند و احساس آرامش، خضوع و خشوع در او ظاهر گردد. زیارت نوعی توسل و تمسک به امر مقدس و متعالی تلقی میشود که زائر در آن به دنبال معنای گمشده خود میگردد و زیارت به سرگشتگی او خاتمه میدهد و او را به آرامش میرساند (یوسفی و دیگران، ١٣٩١). در نظریه ی پیوستگی انقلاب اسلامی، میراث عظیم اسلامی را که یک امر سنتی است با گذار از گسستگی که دنیای مدرن ایجاد کرده بود، به دنیای بعد از مُدرن بیاورد. در واقع، انقلاب اسلامی با اینکه خود یک امر سنتی است ولی در دنیای مدرن سر برآورده است.

در بیان چیستی مفهوم تمدن نوین اسلامی، نظری دارم که پس از بیان مقدمه ای در رابطه با انقلاب اسلامی آن را عرض خواهم کرد. در انقلاب اسلامی میتوان دو نظریه را مقابل هم قرار داد: نظریه پیوستگی و نظریه گسستگی. نظریه پیوستگی این است که انقلاب اسلامی، میراث عظیم اسلامی را که یک امر سنتی است با گذار از گسستگی که دنیای مدرن ایجاد کرده بود، به دنیای بعد از مُدرن بیاورد. انقلاب اسلامی، مدرن نیست، حتی پست مدرن  آنگونه که میشل فوکو میگوید  هم نیست، انقلاب اسلامی یک انقلاب سنتی است. اما اگر سنتی است پس در عالم مدرن چه میکند.

اربعین به عنوان امری که هنوز احیای سنت است رگه هایی از جنبه های جدید را در آن میتوانیم ببینیم. به این نکته باید توجه داشت که تمدن اسلامی ویژگیای دارد که در تمدن غربی نیست. بیان شد که تمدنها سه ویژگی دارند: ابزار، عقلانیت و فضایل اخلاقی.

تمدن غربی در فضائل اخلاقی تک بعدی است، تمدنی مادی و ناسوتی است. بزرگترین شعار آن هم، قدسیت زدایی از عاَلم بوده است ، منتها راهپیمایی اربعین، قُدسی است. نقطه آخر و مرکزی آن، زیارت امام حسین (علیه السلام) است و خود این زیارت، یک کانون قدسی است.

به عبارتی این سبک راهپیمایی قبل از انقلاب اسلامی نبوده است. این راهپیمایی، قُدسی است. خود این قُدسیت نشان میدهد که راهپیمایی اربعین ، فرهنگی چند ساحتی دارد. این، در مقابل تمدن تک ساحتی غرب قرار میگیرد. این جلوههای مختلفی است که نشان میدهد علیرغم اینکه تمدن غربی قُدسیت زدایی کرده و سُنت را تمام شده میدانسته است، این سُنت  راهپیمایی اربعین  بعد از مدرن دوباره زنده شده است. جلوههای تمدنی آن در حوزه فضائل اخلاقی خیلی شدید است: عدالت، معنویت و محبت خیلی زیاد است .

راهپیمایی اربعین، راهپیمایی ملی نیست؛ نه برای عراقیهاست، نه برای ایرانیها و نه برای لبنانیها. در واقع، برای کشور خاصی نیست و جنبه ای فراملی دارد. این خود، نشاندهنده یک زیست تمدنی است . در راهپیمایی اربعین هم، ممکن است همه خیلی مقید به احکام نباشند؛ اما آنجا زندگی مؤمنانه و نظمی مؤمنانه را تجربه میکنند. آنجا فضای سکولار نیست و تکلیف همه معلوم است. سبک زندگی مقدس دیده میشود و همه با آن نسبت دارند. برادران اهل تسنن و حتی از مذاهب دیگر مثل ارتدوکس ها و کاتولیک های مسیحی هم به این مراسم میآیند و منعی برای ایشان جهت شرکت در این راهپیمایی نیست. این نشاندهنده آن است که راهپیمایی اربعین میتواند با فرهنگ های دیگر نسبت برقرار کند. پس اصولاً تمدن اسلامی  که یکی از جلوههای امروزش در جامعه ی مدرن، راهپیمایی اربعین است  قدرت نسبت برقرار کردن با همه چیز را دارد.

البته با برتری سبک زندگی اسلامی، نظم مؤمنانه و آن کانون مقدسی که در آن وجود دارد.

به نظرم مهم ترین بحث راهپیمایی اربعین جلوهای است از نظریه پیوستگی که توانسته یک امر سنتی را از گذشته آورده و با عبور از عالم مدرن، کاملاً در یک ظهور اجتماعی به این گستردگی و با این ابعاد اجتماعی، سیاسی و اقتصادی نشان دهد. به طوری که برخی از محققین در آمریکا بحث کرده بودند که راهپیمایی اربعین، طرح خاورمیانه جدید آمریکا را کاملاً به هم زد و ملت های ایران، عراق، لبنان، سوریه و غیره را در یک ترکیب جدید قرار داد. نه تنها این کشورها تجزیه نشدند بلکه وحدتی مؤمنانه را در راهپیمایی اربعین تجربه کردند.

یکی از بحث های که میتوان درباره نظریه مبادله و بحث دین در دنیای امروز بیان کرد بحث کالایی شدن دین است یعنی دینداری چه در سطح دولت ها و انحصارات دولت و چه در سطح زندگی روزمره مردم کالای رستگاری و بخشی از مبادلات انسانی میشود.

برای نمونه حافظان قرآن بدون کنکور وارد سیستم دانشگاهی میشوند یا بانک داری اسلامی بسیاری از مصونیت های قانونی لازم را برای خود فراهم میکند یا مثلاً تظاهر به دین برای اشتغال، ضرورت حضور یک روحانی برای کسب مجوز برای تأسیس مؤسسه آموزش عالی.

امام حسین (ع) میفرمایند: «الناسُ عبیدُ الدنیا و الدین لعق علی السنتهم یحوطونه مادرت معایشُهم فاذا مُحصوا بالبلاء قَلَّ الدَیانون؛ مردم بنده دنیایند و دین بر زبانشان میچرخد و تا وقتی زندگیهاشان بر محور دین بگردد، در پی آنند، اما وقتی به وسیله بلا آزموده شوند، دینداران اندک میشوند. هرویولژ[9] و دیگران بعنوان یک جامعه شناس دین در فرانسه، مسئولیت مرکز مطالعات دین را بر عهده دارد. ایشان آثار زیادی دارد از جمله «دین به مثابه زنجیره حافظه[10] این نظریه بیان میکند که تحول در کنار تکثر با شتاب وسیعی سبب شده که فراموشی جمعی نسبت به اسطورهها و باورها بوجود بیاید و حافظه و به نوعی ثبات از بین رفته است. گئورگ زیمل[11] در کتاب کلانشهر و حیات ذهنی[12] بیان میکند که کلانشهرها، حیات ذهنی انسان را مناقشه آمیز کرده است و فردیت انسان از سنت آزاد شده و جامعه تخصصی شده و تنش ناشی از زمانسنجی برای انسان ایجاد شده است، عقلانیت شهری زمینه ای شده که آگاهی زیاد شود ولی عواطف کم شده است و به تعبیر وبر جریان معرفتی به ضرر جریان عاطفی عمل کرده است. مثلاً آنجایی که وبر بوروکراسی را مطرح میکند بوروکراسی یک سازمان عقلانی برای کار و مدیریت جامعه است و این عقلانیت همه چیز را تحلیل میکند و سطح عینی فرهنگ بر سطح ذهنی آن غلبه پیدا کرده است.

روش شناسی پژوهش

رویکرد این پژوهش کیفی و زمینه مند است. فلیک، روشهای کیفی را در سه دسته توضیح میدهد؛ کنش متقابل نمادین ، مردمنگارانه و روانکاوانه. این پژوهش را میتوان تلفیقی از رویکرد اول و دوم دانست در این رویکرد، همزمان هم روایت محقق و هم روایت های سوژههای تحت مطالعه لحاظ میشود. روایت هم یک شیوه استدلال و هم یک شیوه بازنمایی است. انسانها جهان را در قالب روایت میفهمند و آن را در قالب روایت بیان میکنند (آسابرگر، ١٣٨٠). منظور از روایت، یک داستان روایی است که نه تنها شامل گفتمان روایی بیان شده توسط راوی است، بلکه شامل گفتمان بیان شده کنشگران و نقل قولهایی است که راوی از گفته های کنشگران ارائه کرده است . روایت ها تاریخ سوژهها هستند؛ آنها بیانگر غنا، فقر احساسات، اندیشه ها و تجربیات انسانی هستند (صفیئی، ١٣٨٨:١٥٠). بیشتر پژوهشگران مدعی هستند برخلاف روشهای کمی، در روایت ها، چند صدایی وجود دارد (توریل و معین، ٢٠٠٩). و این چند صدایی بودن میتواند به بازتاب بهتر واقعیت موجود در میدان کمک کند، بر این اساس، در مطالعه میدانی حاضر نیز، روش بکار گرفته شده، تحلیل روایت بوده است. نمونه ها با روش نمونه گیری نظری انتخاب شدهاند و مصاحبه ها به شکل کیفی و عمیق در مدت یک هفته در میدان تحقیقی شامل منطقه مرزی چذابه و مسیر پیاده روی به کربلا انجام شده است. در مرحله بعد این مصاحبه ها مورد بررسی قرار گرفته و متن های استخراج شده از آنها در قالب ٢١ روایت مختلف منظم شدهاند. در این میان دادههایی نیز به صورت پراکنده و خارج از قالب مصاحبه های متمرکز بدست آمده که در اثنای متن و تحلیل ها مورد استفاده قرار گرفته و به این دادهها نیز استناد شده است. هر روایت ابتدا به صورت مجزا بیان شده و سپس در کنار سایر روایت ها، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. محورهای معنای مصاحبه با مشارکت کنندگان در زمینه تجربه زیارت شامل موارد ذیل بوده است: شرایط اجتماعی  اقتصادی، چگونگی فراهم شدن مقدمات سفر، عشق به امام حسین، رو کم کنی از دشمن، نمایش پرقدرت مناسک دینی، دفعات آمدن به زیارت و مدت زمان آن، چگونگی انجام زیارت، حس و حال ناشی از تجربه زیارت، تصور زائر از امام (ع)، ارادت و عشق زائر نسبت به امام، خواسته های زائر، برخورد با خواسته های اجابت نشده، خاطرات طول مسیر پیاده روی، آمرزش گناهان، حالات و تغییرات پس از زیارت، تجربیات معنوی تازه، نذر و عهد و پیمان با امام میباشد.

در این پژوهش برای بررسی اعتبار یافته های مصاحبه از تکنیک خود بازبینی محقق و تثلیث دادهای استفاده شده است. همچنین با استفاده از رویه های ویژهی کدگذاری پایایی یافته های مصاحبه بررسی گردید.

جدول 1: مشخصات مشارکت کنندگان پژوهش

جدول 1.png

مؤلفه های مناسک زیارتی اربعین از منظر زائران

مفاهیم مربوط به مرحله کُدگذاری باز در مرحله کدگذاری محوری، در قالب پانزده مقوله عمده کدگذاری و در مرحله کدگذاری گزینشی به استخراج مقوله هسته «پیاده روی اربعین در بستر تعلیق قشربندی و عقلانیت ابزاری» منجر شد که مقوله مرکزی این پژوهش به شمار میآید.

جدول 2: مقوله های فرعی، اصلی و هسته استخراج شده پژوهش به تفکیک اجزای مدل پارادایمی

جدول 2.png

در ادامه به هر یک از این مقوله ها و سپس مقوله هسته پرداخته و توضیحاتی در خصوص رابطه این مقوله ها با مقوله هسته ارائه گردیده است.

شرایط علی تأثیرگذار بر پیاده روی اربعین

مجموعه ای از اپیزودهای اصلی معنایی در قالب شرایط علّی زمینه ساز بر شکل گیری نظام معنایی مشارکت کنندگان اثر دارند و به عبارت دیگر، مستندات عملکرد این افراد را شکل داده و جهت دهی میکنند عبارتند از:

نمایش پرقدرت مناسک دینی زیر سایه تردیدهای عرفیشدن: در جامعه جدید مراسم و مناسک بدون برخورداری از درجه مطمئنی از نظام اعتقادات قادر به ادامه حیات نیستند و باید اعتقادات و انجام فرایض دینی را به مثابه یک کل واحد به حساب آورد. اکثر تفسیرهای قابل قبول تفسیرهایی هستند که مسائل نظری و عملی در دین را به مثابه مقوله واحدی میبینند که به طور جداییناپذیر به هم مرتبط هستند. بنابراین یک بخش بسیار مهم از دین همان مراسم و مناسک دینی است. آنچه که مراسم و مناسک را در حیات اجتماعی جامعه ما از دیگر جوامع متمایز میسازد، نه وجود مراسم و مناسک، بلکه ویژگیهایی از جمله گستردگی، تنوع، قدمت، تداول، تأثیرگذاری، هنجارآفرینی و نقش آفرینی آنها در کنش های فردی و اجتماعی است. تا آنجا که میتوان گفت کمتر فعالیت اجتماعی به وسعت مراسم و مناسک دینی در حیات اجتماعی، سیاسی و. .. ما حضور داشته و تأثیرگذار است (جمشیدیها، ١٣٨٦). عرفیشدن را در علم جامعه شناسی به نقل از لاری شاین (جامعه شناس دین آمریکایی) با شش مؤلفه افول دین، هم نوایی با این دنیا، رهایی جامعه از قید دین، جابه جایی باورها و نهادهای دینی، تقدسزدایی[13] از عالم و حرکت از جامعه ای مقدس به جامعه ای عرفی و سوداندیش میباشد (پویافر، ١٣٩٧).

محمد از کسبه بازار اهواز است که البته کارشناس ارشد فقه و حقوق نیز میباشد. به هنگام بازگشت او از زیارت کربلا و در مرز چذابه فرصت گفتگو فراهم شد. او در این باره میگوید: « پیاده روی اربعین یک مناسک بینظیره، نمیتوان مناسکی را با گستره اجتماعی، اعتقادی، سیاسی پیاده روی اربعین پیدا کرد. ضمن اینکه زنان و مردان هر دو جنس حضور فعال دارند شاهد حضور سنین مختلف هم هستیم. یعنی حضور کودکان، جوانان، سالمندان زن و مرد خیلی پررنگ است. از طرف دیگر در این پیاده روی افراد با ملیت های مختلف و از طبقات و اقشار مختلف حضور دارند و همه آمدند که باورها و عقایدشان را نشان دهند و مناسک شان را با حداکثر توان به جا بیاورند. از این منظر اربعین قدرت تأثیرگذاری بسیاری دارد که بیش از گذشته میتوان از این اجتماع بهرهبرداری اجتماعی، فرهنگی و اعتقادی  سیاسی کرد».

در سالها و دهه های اخیر افراد فراوانی با انتشار مقالات و سخنرانیهای متعدد از عرفی شدن دین سخن گفته اند. در حوزه جامعه شناسی دین هم این عرفیشدن چنان متداول شده که یک متغیر جدی به حساب میآید. اما برپایی پورشور مراسمی همچون اربعین نشان میدهد دین همچنان حضوری قدرتمند در زندگی مردم دارد.

یکی از اساتید دانشگاه در این باره میگوید:« میخواستن کربلا و زیارت قبور ائمه را از زندگی ما حذف کنند. تلاششان را کردند. نهایت تلاششان را. همواره یک شرایطی پیش آوردند که رفتن به آنجا به راحتی میسر نبوده است. آمریکاییها و صدام این را برای ما رویا کردند در یک مقطعی. یک دفعه صدامی که دیوانه بود و تمام موانع را برای شیعیان و حتی اهل سنت عراق فراهم کرده بود که به کربلا نروند، شرایطی را ایجاد کرد که ایرانیها به زیارت بروند». همچنین رضا جوان دهه هفتادی است که از اصفهان به اهواز مرز شلمچه رهسپار کربلا شده است . او از لذت تجربه مناسک جمعی عاشورا میگوید:« خیلی لذت بردم از اینکه همراه جوونای دیگه رفتم زیارت. میلیونها آدم عاشق خداجو راه افتادن توی این بیابونا. فکرش رو کنید که در جمع بودن چقدر لذتبخشه».

سانسور رسانه ای اربعین در جهان اسلام و غرب: گردهمایی جهانی اربعین را از هر زاویه که به نظاره بنشینیم جلوههایی از اخلاص و ایمان در آن میبینیم. از همین روی زوایا و ابعاد مختلفی از این موضوع برای رسانه ها اهمیت مییابد و میتواند ارزش خبری، مستند و. .. داشته باشد. و مورد توجه و استقبال مخاطبان قرار گیرد.

یکی از اساتید دانشگاه در این زمینه میگوید: «رسانه ها دو سه دسته هستند. یک دسته از آنها خودی هستند و تمام تلاششان را میکنند به خوبی نمایش داده شود، مثل مدیای عراق، یا مثلاً صدا سیمای خودمان. به نظرم صدا و سیمای خودمان تمام تلاششان را میکنند حتیالمقدور پوشش دهی خوبی از این پیاده روی داشته باشند. اما عظمت قضیه خیلی بزرگتر از آن است که اینها بتوانند تمام وجوه آن را نشان دهند. شما در این مسیر چند قدم که بروی گریه میکنی، من چه کنم که اشکم جاری شود؟ این جاری شدن اشک ساده نیست. این چشمه های معنویت آدم است که جاری میشود و این آدم را متحول میکند. انسان در این مسیر چیزهایی میبیند که با هیچ زبانی قابل بیان نیست . بچه ای را میبینی که سه چهار ساله است، یا کسی که پا ندارد. روی دست هاش حرکت میکند. طرف فلج است اما در هیچ مسیری این طور نمیرود که الان میرود.

رضا میگوید: «در راهپیمایی اربعین حسینی (ع) سالانه میلیونها نفر از مردم ایران حضور یافته و از سوی برادران ایمانی خود در عراق مورد پذیرایی قرار میگیرند، این پذیرایی مردم عراق تا به آن حدی است که در تاریخ سابقه نداشته و نظیری برای آن نمیتوان یافت . یک وجه این موضوع این است که برادری و اتحاد دو ملت مورد توجه قرار گیرد و دنیا ببیند چگونه دو ملت که در نتیجه سیاست های بعثی آن همه خسارت را دیدند حالا دلهایشان برای هدف مشترک به هم نزدیک شده».

بنابراین با وجود حرکت مثالزدنی و کم نظیر و بهتر است بگوئیم بینظیر این حماسه رسانه های بین المللی که از هر سوژهای برای ایجاد اختلاف و یا اختلافنمایی میان ملل مسلمان سوء استفاده میکنند این راهپیمایی و تجمع بیست میلیونی را سانسور کرده و درباره آن هیچ خبر و گزارشی مخابره نکردهاند. این سانسور تنها به تجمع سال جاری منحصر نبوده در سالهای گذشته نیز رسانه های بین المللی که کوچک ترین و کم ارزشترین خبرها مانند جشن ولنتاین، جشنواره پرتاب تخم مرغ، مسابقات گاوبازی و دهها همایش و جشنواره و تجمع مضحک دیگر را چندین بار از تلویزیونهای خود پخش میکردند، در برابر تجمع عظیم چندین میلیونی اربعین سیاست سانسور و سکوت خبری را پیش گرفته بودند که این سیاست همچنان ادامه دارد».

تعلیق قشربندی اجتماعی: قشربندی اجتماعی جایگاه و موقعیت افراد مختلف را در جامعه مشخص میسازد و بدیهی است بهرهگیری افراد از مزایا متأثر از جایگاه آنان در این سلسله مراتب است . در پیاده روی اربعین افراد بدون توجه به این ساختار قشربندی در کنار یکدیگر و دوشادوش هم به سمت یک هدف متعالی قدم در مسیر میگذارند. استاد، دانشجو، مدیر عامل، کارگر، کارمند و دیگر اقشار جامعه در راه تبادل تجربه میکنند و همدیگر را از پیش رو و پشت سر مطلع میکنند.

فاطمه کارمند اداره جهاد کشاورزی خوزستان است تجربه خود را چنین بیان میکند:

«در تمام مسیر آدمهای سرشناس و مردم عادی را کنار هم و دوشادوش میدیدم. تنها جایی بود که در این سالها میدیدم فاصله مردم و مسئولین واقعا از میان برداشته شده است. هیچ فاصله مادی به چشم نمیاومد. همه روی پاهای خودشون راه میرفتن و خبری از ماشین های لاکچری نبود. همه نون گرم تازه رو سر صف میایستادند و میگرفتند و خبری از غذاهای آنچنانی و دورریزهای فراوان این غذاهای آنچنانی نبود».

تعلیق عقلانیت ابزاری: عقلانیت ابزاری به زبان ساده تناسب بین هدف و وسایل مادی را نمایندگی میکند و بدین ترتیب درک درستی از موقعیت را برای کنشگر محقق میسازد. در پیاده روی اربعین و در طول مسیر افراد بسیاری بدون هیچ چشمداشت مادی قدم در مسیر زیارت گذاشته اند و تعداد زیادی از سایر افراد به ارائه خدمات به شکل داوطلبانه به آن ها مشغولاند. خدمت رسانی به زائرین گاه با تهیه و طبخ غذا انجام میشود و گاه با برپایی موکب و محل استراحت . هیچ کدام از این خدمات در ازای دریافت پول و یا هر پاداش مادی انجام نمیشود و فلسفه انجامش را صرفاً با جهانبینی دینی میتوان درک کرد.

ابومحمد که همراه پسرش در مرز چذابه و در غرفه کوی پردیس اهواز در حال خدمت به زوار است میگوید:« هشت روز است که اینجا مشغول به تهیه غذا و پذیرایی با چای از مسافران است و حتی یک لحظه خسته نشده است». او که تمام این مدت سر پا ایستاده و رنگ و رویش آفتاب سوخته شده است اینجا جای حساب و کتاب نیست چون اگه اینطور نگاه کنیم هممون بدهکاریم به خدا و امامان. تا ابد بدهکاریم . اینجا یه ذره از این بندگی رو میشه نشون داد و یه کم میشه ابرازش کرد».

شرایط زمینه ساز برای ایجاد سیاست های لازم در تقویت فرصت های ایجاد شده توسطُ بعد مردمی پیاده روی اربعین

برساخته شدن فضای سیاسی؛ پراکتیس سیاسی عموماً دربردارنده ستیز و مبارزه بر سر قدرت و کنش های مبتنی بر همکاری در راستای پیش برد اهداف جامعه یا گروه است.

چرا که مسائل سیاسی بین دولت ها بر مردم تأثیر میگذارد. معرفت و شناخت نسبت به اربعین همیشه بوده اما اینکه یک دفعه به این شکل یک اجتماع بزرگ مسلمین تشکیل شود آن هم زمانی که اجتماع حج عقیم شده، خدا انگار این حرکت را متولد کرده که بلاخره ندای استکبارستیزی و همه چیز از آن بیرون آید.

عباس در این رابطه میگوید: «اگر این حج که محور وحدت جامعه اسلامی و حتی غیر اسلامی مصادره شد به دست دشمنان اسلام، آنوقت جایگزین آن مرقد مطهر و شریف امام حسین و یاران شریفش است». شریف هم این چنین میگوید: «باید کمک کنیم تا مردم بیشتری بیایند و خیالشان راحت باشد. من اینطور امام حسین را زیارت میکنم، کاری میکنم تا هر سال مردم بیشتری بیایند، تا امام حسین از ما راضی باشد، تا چشم دشمن را کور کنیم. ما مسلمانیم نباید بگذاریم دغدغه های اقتصادی و گرفتاریها ما را از راه اسلام و خون حسین جدا کند. نباید بگذاریم دشمنان اسلام خوشحال شوند».

هویت سازی جامعه شیعیان؛ جمعیت بسیار زیاد زائران در قیاس با آیین های پیاده روی در ادیان دیگر، چند ملیتی و چند فرهنگی بودن میدان، ارائه خدمات رایگان در قالب خیر دینی وسیع در انواع مختلف و متنوع آن، اختلال در شبکه رادیویی و الکترونیکی، فشردگی بسیار زیاد، واقعیت مفهومی پیش رو با جمعیت بسیار زیاد، نقش پررنگ پرچم به عنوان نماد مهم عرب چه در جنگ و چه در صلح ، انگیزشهای دینی (تداوم سنت مورد اشاره در احادیث نقل شده به خصوص حدیث امام حسن عسگری (ع) و سنت اولیای دین)، نقش کمرنگ دولت عراق در مقابل نقش گروههای غیر دولتی عراق، نهادسازی آیین اربعین با ورود مستقیم نهادهای حاکمیتی ایران به بخش های مختلف آن، رسانه سازی آیین پیاده روی اربعین از سوی جمهوری اسلامی ایران، تنوع در تبلیغات گروههای مذهبی مختلف از منصور هاشمی خراسانی تا سید صادق شیرازی و پیوند ایرانی عراقی در خدماتدهی به زائران دشمنان دیروز و دوستان امروز از دیگر ویژگیهای آیین پیاده روی اربعین است.

عباس در همین خصوص اظهار میکند: «الان در کشورهای مختلف برای امام حسین عزاداری میکنند. خیلیها برای هم دردی با حسین به کربلا میآیند. اینکه گفته میشود حب الحسین یجمعنا، بحث کاملاً کلیدی از نظر اجتماعی است. اربعین بیرق وحدت را بلند میکند. اگر حج مصادره شود، اربعین مصادر نمیشود». همچنین یکی از مأموران نیروی انتظامی میگوید: «عشق به امام حسین ما را به اینجا میکشاند. ایمان مردم ما را به اینجا میکشاند. الحمدا... مردم ما با ایمانند باید بیاییم و راه را برایشان هموار کنیم، خون حسین نباید پایمال شود، این راهپیمایی هر سال باید پر شورتر از پارسال باشد».

شکفتگی و شیفتگی زائران؛ در کتاب کامل الزیارات از اینکه ثواب زیارت امام حسین (ع) همچون زیارت عرش الهی محسوب میشود تا اینکه شهادت در این راه همچون فضیلت شهادت در میدان جهاد و نبرد را دارد؛ آمده است. ین رویداد مذهبی به سرعت رو به فراگیری و مشارکت، امروزه وجوه مختلفی پیدا کرده است. هر گروه در آیینه این آیین، خط و صورت تماشای خود را میبینند. دیندار و دوستداران عام امام حسین (ع) معمولاً عشق و دلدادگی و دلنوشته های ادبی و هنری و سفرنامه های مذهبی وُ پست های مجازی را از این رویداد سوغات میبرند. سازمانها و ساختارها و مروجان و مبلغان هم بیشتر اهداف عقیدتی شیعی و سازمانی خود را در اینجا دنبال میکنند.

عباس میگوید: «شما در این مسیر چند قدم که بروی گریه میکنی، من چه کنم که اشکم جاری شود؟ این جاری شدن اشک ساده نیست. این چشمه های معنویت آدم است که جاری میشود و این آدم را متحول میکند. انسان در این مسیر چیزهایی میبیند که با هیچ زبانی قابل بیان نیست. بچه ای را میبینی که سه چهار ساله است، یا کسی که پا ندارد. روی دست هاش حرکت میکند. طرف فلج است اما در هیچ مسیری این طور نمیرود که الان میرود». عبدا. .. همچنین اظهار میکند: «اسمم لبیک یا حسینه، من میگویم انسانها اسم ندارن، اسم همه لبیک یا حسین است. امسال خیلی شلوغتر بود. انگار نه انگار که گرانی مردم را اذیت کرده، انگار نه انگار که گرفتاری مردم بیشتر شده است. برای امام حسین همه چیز فراموش میشود».

تعلق هویتی و تقویت سرمایه اجتماعی؛ میزان شناخت و نحوه ادراک افراد یک جامعه از یکدیگر مبنای اصلی تعامل آنها با یکدیگر است. اینکه ما دیگران را چگونه مورد فهم و ارزیابی قرار میدهیم نقش شایان توجهی در برقراری ارتباط، دوری گزیدن و یا نفی و حتی حذف دیگران دارد. اصولاً انسانها در قبال دیگران همانگونه رفتار میکنند که میاندیشند و متأثر از نقش ذهنیت و جهت گیریهای ذهنی خود، چیزهایی را میبینند، که «باید» ببینند ترکیب شناخت ها (اعتقادات و باورها)، احساسات (هیجانها و عواطف) و آمادگی برای عمل (تمایلات) نسبت به پدیدههای معین و دیگران در چگونگی کنش و واکنش ما تأثیر قابل ملاحظه ای دارد. مردم ایران در تجربه طولانی زندگی جمعی خود دارای حافظه تاریخی مشترکی هستند که در آن افتخارات و رنج های مشترک، شکست ها و موفقیت های بزرگ، و به طور کلی یک جغرافیای تاریخی همیشه رقم خورده است. در این میان، نقش ادراکات و تصورات متقابلی که گروهها از یکدیگر دارند، یکی از عواملی تعیین کننده در تقویت و یا تضعیف مبانی زمینه ها عینی و ذهنی همگرایی و همبستگی ملی میباشد (نظری، ١٣٩١). در مراسم پیاده روی اربعین افراد ضمن آنکه به گروههایی خاصی تعلق دارند در عین حال با فرهنگ ها و ملت های مختلف دیگر آشنایی پیدا خواهند نمود.

سعید در این رابطه می گوید: «به نظرم هر کسی که یک بار برود، دیگر گرفتار میشود. البته از جنبه های مختلفی میتوان آن را بررسی کرد. اگر منصف باشیم یکی از این جنبه ها این است که بلاخره اجتماع بزرگ مسلمین تأثیر دارد. ممکن است انسان را به همرنگی بکشاند». عباس میگوید: «در پیاده روی اربعین آدم احساس میکند در کنگره جهان تشیع سهیم و شریک شده است». عبدا... میگوید: «راحت رفتم و راحت برگشتم، همه مردم هوایم را داشتند، طوری بود که حتماً سال دیگر باز هم برای زیارت امام حسین خواهم رفت».

تجربه رنج مقدس به عنوان مولد معنا؛ این پیاده روی یک تجربه دینی در مسیری است که زائر طی میکند و هدف آنان تک تک گامهایی است که آنان در این مسیر بر میدارند و لزوماً تنها هدف اصلی آنان زود رسیدن به حرم نیست چرا که میخواهند رنج شیرین سفر را تجربه کنند. در روایات بسیاری توصیه به زیارت اربعین شده و گفته شده هر قدم مؤمن در این زیارت ثوابهای زیارتی دارد و سبب آمرزش گناهان میشود و منظور از قدم برداشتن در این مسیر قدم برداشتن های استعاری است. یعنی هر لحظه ای که در این مسیر زائران حرکت میکنند یا حضور دارند. اگر به تاریخچه پیاده روی زیارت دقت کنیم متوجه خواهیم شد که در گذشته عموم مردمی که بضاعت مالی نداشتند پیاده مسیر زیارتی را طی میکردند و بعضاً مردم به تبعیت از سنت روحانیون یا بزرگان خود این مسیر را پیاده طی میکردند حتی زمانی که وسیله نقلیه برای حمل و نقل اختراع شد چرا که تقدسی در این مسیر پیاده زیارتی به وجود میآمد و رنج سفر بسیار ازشمند بود (پوریافر، ١٣٩٦). این پیاده روی یک تجربه دینی در مسیری است که زائر طی میکند و هدف آنان تک تک گامهایی است که آنان در این مسیر بر میدارند و لزوماً تنها هدف اصلی آنان زود رسیدن به حرم نیست چرا که میخواهند رنج شیرین سفر را تجربه کنند.

عباس میگوید: «دخترم که دختر خانم کلاس اولیای دارد، فکر کنم شش یا هفت بار رفته ، شاید بیشتر، هفت هشت بار. خب فرزند دومش که سه ساله است او هم همین طور. یعنی همین طور که پیاده روی میکنند تا آنجایی که میتوانند قدم میزنند و پایشان تاول هم می زند. اما اینها لذت میبرند از این سفر معنوی».

همچنین نگار در همین رابطه میگوید: «من از مدرسه مرخصی گرفته ام و به اینجا آمدهام. مادرم به من گفت اگه دوست داری با ما بیا و من هم آمدم. عاشق امام حسینم ، و از اینکه در راه او دارم کاری انجام میدهم، لذت میبرم».

تقویت حس تعلق گروهی؛ راهپیمایی اربعین گویای آن است که مشترکات عام مهم به ویژه اگر این هدف، الهی و معنوی هم باشد وحدتآفرین است، انسجام و همبستگی میآفریند و جمع گرایی را به جای فردگرایی و عامگرایی را به جای خاصگرایی مینشاند.

وقتی مسیر الهی است و در جهت آن قدم برداشته میشود دیگر تفاوتها معنا ندارد و اختلافات و افتراقات رنگ میبازند (خبرگزاری صدا و سیما، ١٣٩٧).

عباس میگوید: «معمولاً این نوع سفرها یا زیارتها را کمتر به تنهایی میروم. البته قبلاً به تنهایی هم رفتم. تنهایی رفتن فرصتی است که انسان بیشتر بیندیشد، اما بلاخره در کنار خانواده هم یک لطف و صفای دیگری دارد که از آن نمیتواند کمتر باشد». سعید چنین اظهار میکند: «خانواده یکی از محرکهای من بوده است، مثلاً ممکن بود من بخواهم غفلت کنم، خانواده دست بردار نبود».

کنش عقلانی معطوف به ارزش؛ جامعه شناسان سکولار معتقدند بررسی و تحلیل مراسم اربعین در مباحث جامعه شناسی نمیگنجد، از این رو مراسم و تصاویر آن در رسانه های غربی و صهیونیستی بایکوت میشود و تلاش دارند رفتارها و کنش ها به دو دسته کنش های معطوف به هدف و کنش های هیجانی خلاصه کرده و میگویند هر چه هست در همین دنیاست، بنابراین کنش های معطوف به هدف انسانها را مادی این جهانی تلقی میکنند، نه اهداف ماورائی (مریجی، ١٣٩٨). این در حالیست که این دیدگاه که ریشه در تفکر الحادی نیچه دارد و به گمان او خدا مرده است، اما کنش اربعینی عاشقان سیدالشهدا علیه السلام در حقیقت خط بطلانی است بر رویکرد سکولاری که تکیه بر مبانی نیچه ای دارد؛ حرکت عظیم اربعین فریاد خدا زنده است را احیا میکند؛ این تمام فریاد مبانی تفکر سکولاریسم را زیر سؤال برد، در حالی که در پیاده روی اربعین به عنوان یک کنش، افراد کنشگر نه تنها به دنبال سود مادی نیستند بلکه تمام سرمایه مادی سالانه خود را در این همایش بزرگ هزینه میکنند. علاوه بر این، در این راهپیمایی عظیم احتمال خطر جانی برای زائران حسینی نیز وجود دارد و لذا با عقلانیت ابزاری که به دنبال انتخاب بهترین وسیله برای دستیابی به هدف مادی است ، نمیتوان به تحلیل این واقعه عظیم پرداخت.

عباس میگوید: «جنبه تربیتی فرزندان و نوهها در این سفر کار هزار ساله ای را میکند. با یک حرکت ، با یک نمایش با ورود عملی یک بچه سه ساله یا پنج یا ده ساله این خاطره در ذهنش حک میشود. این معنویت منتقل میشود. در واقع اثر وضعی دارد. با توجه به این اعتقادی که به این تأثیر معنوی و وضعی بر شرایط روحی و جسمی افراد دارد، سفر اربعین را توصیه میکنم».

تجدید منظم احساسات و آرمانهای جمعی؛ همواره این باور وجود داشته است که تلاش جمعی نیازمند شکل گیری هویت جمعی و زمینه های زایش احساسات است. به باور دورکیم «هیچ جامعه ای وجود ندارد که لازم نداند در فواصل منظم زمانی، احساسات و آرمانهای جمعی را به علامت حفظ آنها و تصدیق دوباره آنها به نمایش بگذارد؛ زیرا این ها هستند که عناصر سازنده وحدت و شخصیت یک جامعه را تشکیل میدهند. جامعه ضمناً میداند که این بازسازی معنوی و اخلاقی امکان ندارد، جز به وسیله گردهمایی های مکرر و بر پا کردن تجمعات و جلساتی که در آنها افراد به اتفاق به تأکید مجدد بر احساسات جمعی خویش بپردازند». در راهپیمایی بزرگ اربعین احساس همبستگی میان حاضران در قوام و تثبیت همبستگی دینداران، تأثیر به سزایی دارد. تبدیل اربعین به مناسکی جهانی با فراگیر شدن این رویداد به کشورهای منطقه و نیز حضور غیر مسلمانان در این همایش عظیم، ابعاد تازهای به این مناسک میبخشد؛ چنین آیینی زمان و مکان و فضا را در هم پیوند میزند و رفتار جمعی با تقسیم کار میان میهمانان و میزبانان و نیز احساس مشترک و عینیت آن برای انجام مناسک عبادی مشترک و نمادین، حس نیرومند تعلق گروهی را میان آنها ایجاد و تثبیت میکند. اگر چه اغلب حاضران را باورمندان به مکتب شیعی و وفاداران به اسلام انقلابی تشکیل میدهند اما اکنون دایره چنین همایشی به اهل سنت و حتی غیر مسلمانان نیز ارتقا یافته است و نوعی همبستگی بزرگ معنویت خواهان و آزادی طلبان را رقم زده است. چنین همایشی که ابعاد سیاسی غیر قابل انکاری دارد بر بستر مناسک دینی بزرگداشت قیام سالار شهیدان صورت میگیرد و به نوعی جهانیشدن پیام انقلاب اسلامیکه آن نیز بر پایه مناسک دینی عاشورا رقم میخورد به ثبوت میرساند. در مناسک عاشورایی زمان و مکان و افراد به نمادهای خاص و با اشعار و سرودهها و نیز حضور در حسینیه ها و مساجد، یاد قیام سالار شهیدان (ع) را گرامی داشتند.

مروری بر تحولات انقلاب اسلامی از قیام ١٥ خرداد گرفته تا راهپیمایی عظیم عاشورای سال ٥٧ اهمیت استقرار انقلاب اسلامی بر پایه مناسک عاشورایی را نشان میدهد از این جهت گفتمان اسلام انقلابی شیعی محور در همایش بزرگ اربعین سرچشمه جریانها و خیزشهایی است که در موفقیت محور مقاومت بر جریان معارض با فرهنگ عاشورا یعنی جریان سلفی تروریستی تأثیر و کارایی خود را نشان داده است (شیرعلی، 1397).

عباس میگوید: «ایام اربعین تقریباً قبل از اینکه ساماندهی شود، ما یا برای روز عاشورا میرفتیم یا ایام اربعین. دقیقاً حضور ذهن ندارم. ولی اربعین اصلش از این زمان شروع میشود، بعد از شهادت امام حسین و یارانش و اسارت اهل بیتش و چهل روز بعد از شهادت، حضرت زینب چهل روز بعد در مسیر برگشت به کربلا آمدند و از آن طرف جابربن عبدالله اتصاری از مدینه آمد. حرکت جابر توسط ائمه تأیید شد و به صورت سنت درآمد.

اصلا انگار پیاده روی اربعین طراحی شده است. اگر این اربعین نبود، شاید واقعه کربلا از تاریخ پاک میشد. بلافاصله بعد از اولین اربعین ، اربعین های بعدی توسط شیعیان شکل گرفت».

استراتژیها یا عمل  تعامل ها کنشگران جهت کم کردن چالش ها و تهدیدهای پیش روی

مهم ترین استراتژیها یا عمل  تعامل مشارکت کنندگان در رابطه با پدیده پیاده روی اربعین قابل تقسیم بندی به چهار دسته عمل  تعامل است که عناصر تشکیل دهنده نظام معنایی آنها در رابطه با این پدیده محسوب میگردد.

مراقبت؛ سفر زیارتی اربعین و بازگشت از آن میتواند نقطه عطف و آغازی مجدد در زندگی پاک و دور از گناه برای انسان باشد، در واقع احساس رضایت از عشق به امام حسین، تغییرات مثبت در زندگی در روایت عاشقانه این افراد دلیل هر فعالیت خیر و خداپسندانه ای امام حسین است.

عباس در این مورد میگوید: «ما باید سعی کنیم قبل از رفتن از حق الناس خودمان را مبرا کنیم . بنابراین اگر این طور به زیارت برویم پاک پاک میشویم اما حفظ آن سخت است. ما هنوز نرسیده شروع میکنیم به غیبت کردن، به حق الناس ایجاد کردن یا گناهان دیگر. باید چه کار بکنیم که این اتفاق نیفتد؟ خب دستورالعمل هایی در قرآن و روایات وجود دارد. ما باید تلاش کنیم حواسمان به زبان و اعمال و رفتارمان باشد که انشاالله این باقی بماند. ما الان داریم بهشت خود را میسازیم. مگر اینکه با گناه از بین برود. در حد وسط بیم و امید حرکت کردن، بستر این مراقبت فراهم میشود. یعنی از بخشش خداوند نه مأیوس باشیم و نه اینکه بیش از حد امیدوار باشیم». همچنین نگار میگوید: «عشق به حسین و این معرفت باعث میشود تلاش کنم نمازم را ترک نکنم». در روایت عاشقانه از امام حسین ، فرد مؤمن از احساس و عاطفه شدیدی در درون خود سخن میگوید که معتقد است هر کس خودش باید تجربه کند و توصیف ناپذیر است.

انس با زیارتها و ادعیه مرتبط با ارزش زیارت امام حسین (ع): مشارکت کنندگان بر این باورند پیاده روی اربعین و زیارت امام حسین (ع) یکی از پرفضیلت ترین اعمال دینی است. هر مسلمانی تلاش میکند تا این فضیلت را کسب کند. حسین از اساتید دانشگاه که خود پیاده به زیارت مرقد مطهر امام حسین (ع) رفته و بازگشته در این باره میگوید: «دعا خواندن توی مسیر و ذکر گفتن خیلی در این مسیر ارزش دارد. خیلی هم اثر تربیتی دارد و انسان را متأثر میکند. توی این فضا که بیاییم ، از خواندن دعا و ذکر غافل نشویم».

یکی از بهترین اعمالی که در مسیر پیاده روی اربعین از نظر مشارکت کنندگان بر آن تأکید میشده است، گفتن ذکر است. خواندن ادعیه، گفتن ذکر و خواندن زیارتهایی که در مفاتیح الجنان آمده از جمله اعمالی است که زائران در مسیر پیاده روی به آن میپردازند.

زیارت عاشورا، ذکر استغفار، فرستادن صلوات و گفتن «لا حول و لا قوه الا بالله» در روز عاشورا ذکر امام حسین (ع) بود که زائران حسینی نیز در مسیر پیاده روی اربعین میتوانند بگویند».

یکی از مشارکت کنندگان دیگر نیز در این باره تجربه خود را چنین بیان می کند:

«اینجا و در طول مسیر فرصت خودسازی زیادی از طریق ذکر گفتن و دعا خوندن مهیاست. انسان از جهان مادی و قیل و قالش فاصله میگیره و مشغول خودسازی میشه. میخواد خودش رو بسازه که توشه اخرتش بشه. حال و هوای مسیر و ارادتی که به مقام حضرت امام حسین (ع) در آم شکل میگیره زمینه رو برای این تأثیرپذیری مهیا میکنه».

تلقی مرگ به مثابه شهادت در این مسیر: مشارکت کنندگان بر این باورند یکی از مفاهیم ناب و مقدس در دین اسلام و مذهب شیعه، مفهوم «شهادت» است.

مشارکت کنندگان در این باره میگویند:« شهادتطلبی بخش مهمی از میراث ماست، چیزیه که باعث میشه ما ذلت نداشته باشیم باعث میشه ما اقتداری را تعریف کنیم که بر اساس سلاح نیست بلکه بر اساس ایمانه. جانفشانی حضرت علی (ع) در «لیله المبیت»، سرآغاز و نقطه عطف فرهنگ شهادتطلبی در تاریخ اسلام و تشیع میباشد. ایثار و شهادت همواره در کنار جهاد (با نفس درونی و دشمنان بیرونی) معنا میگیرند».

از جمله رموز پیروزی رزمندگان در صدر اسلام تا انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، ایثار تا سرحد فدا کردن جان در راه اعتلای آئین و اهداف و آرمانهای متعالی بوده و هست.

جامعه ایرانی که چهرهای ارزشمدار و قهرمانگرا را از خود برجای گذاشته است با تمسک به مذهب پرافتخار شیعه و بهرهگیری از عوامل بنیانی و ساماندهنده هویت ایرانی، در پرتو شهادت، و تحقق شعار پیروزی خون بر شمشیر، انقلاب خود را به پیروزی رساند. در برهه ای دیگر، با مفهومسازی فرهنگ شهادتطلبی، از تنگنای پر از خطر جنگ تحمیلی به سلامت و پیروزی بیرون آمد و دوره طلایی دفاع مقدس را برای همیشه بر تارک تاریخ این مرز و بوم به یادگار نهاد».

ادراک امر قدسی و غیبی: این مقوله ناظر بر آن بعد از تجربیات مشارکت کنندگان است که در آن برای توضیح و تبیین بسیاری از کنش های مرتبط با حضور و مشارکت در زیارت اربعین از اشاره به عالم وحی و غیب سخن گفته میشود.

یکی از مشارکت کنندگان با تأکید بر اینکه حال و هوای اربعین در قالب کلمات نمیگنجد بیان کرد: «زیباییهای مسیر پیاده روی اربعینیان از ایران به کربلا را هیچ دوربین و قلمی نمیتواند نشان دقیق دهد، همه آنجا لقمه شان را سر راه میآورند و در دهان یک مسلمان میگذارند تا تو از عشق و ارادت به اهل بیت لبریز شوی. در این مسیر از هر غذا و نوشیدنی که فکرش را کنی برایت فراهم بوده و قدم به قدمش موکبی برپا شده برای استراحت زائران تا خستگی».

پیامدهای سیاسی  اجتماعی پیاده روی اربعین

افزایش ظرفیت های معنوی افراد و شکوفایی آنها: یکی از مهم ترین ویژگیهای پیاده روی اربعین آن است که افراد پس از آنکه در این موسم شرکت کردند، از هر قشر و با هر سطح سوادی که باشند احساس تغییر و دگرگونی در روحیه و اخلاق میکنند، بسیار هستند کسانی که میگویند بعد از اربعین، گویی دنیا برایشان جز دوستی و مودت با همنوع معنایی ندارد و در نتیجه میکوشند این دستاورد از مکتب اباعبدالله الحسین (ع) را در طول ایام سال حفظ کنند. در واقع میتوان گفت پیاده روی اربعین، عرصه ای است تا ارزشهای کمرنگ شده یا فراموش شده احیا شوند و قطعاً ذیل حیات دوباره این ارزشهای فرهنگی و معنوی است که تمدن اسلامی جان میگیرد.

در همین خصوص یکی از مشارکت کنندگان بر این باور است: « پیاده روی اربعین را میتوان به عنوان جلوه تمدن اسلامی دانست به ویژه که مقام معظم رهبری در سخنان خود به این مهم اشاره داشتند و تأکید کردند اگر کشورهای اسلامی ظرفیت و تواناییهای خود را با یکدیگر مجتمع کنند آن تمدن عظیم اسلامی به جوامع عالم نشان داده میشود».

یکی از بهترین زمینه های تمدنسازی امروز در جهان اسلام را میتوان در پیاده روی اربعین دید، اگر بخواهیم نگاهی کوتاه و گذرا به واقعه تاریخی و سالیانه پیاده روی اربعین داشته باشیم میتوانیم عناصر مهم تمدنی را در آن مشاهده کنیم، به طور خلاصه عناصر تمدنی در فرهنگ اسلامی میتواند شامل قانونمداری، عقلانیت، همزیستی مسالمت آمیز، مهر و محبت، ایثار باشد که در این تمدن برجسته است و این عناصر در پیاده روی اربعین مشاهده میشود. اساساً در سایه این ویژگیها است که انسان در فرهنگ اسلامی به کمالات میرسد، در تمدن اسلامی توسعه و پیشرفت بدون کمالات انسانی معنا نمیدهد بر خلاف تمدن غرب که صرفاً تأکید بر ابزار و تکنیک های مادی است. تمدن اسلامی انسان را در بعد مادی و معنوی تعریف کرده است. بنابراین با توجه به اینکه این تمدن تک بعدی نبوده و به کمالات انسانی توجه میکند و این مهم در شرایط مختلف همچون یک اصل رعایت میشود، شاهد هستیم که از ادیان مختلف در پیاده روی اربعین شرکت میکنند چرا که حال و هوای این موسم حسینی در واقع مطابقت با انسانیت و فطرت دارد. مرکز قدسی این مراسم امام حسین (ع) است و از این جهت خیل عظیم مشتاقان و زائران اباعبدالله الحسین (ع) از نقاط مختلف دنیا در زمان و مکانی مشخص گرد هم میآیند تا لبیک به ندای هل من ناصر ینصرنی حضرت در این عصر و زمانه بدهند.

به عبارت دیگر مشارکت و یاریرسانی بدون چشم داشت مهم ترین مسأله است. فکر میکنم فرهنگ جامعه ارتقا مییابد اگر روحیه کمک به هم نوع بدون چشم داشت را گسترش دهیم، این همان رویکردی است که در جریان پیاده روی اربعین نه تنها از سوی میزبان که در میان مردم شاهد هستیم. این فرهنگ و تمدن اسلامی است که به دلایل مختلف سالها کمرنگ شده بود اما در این موسم حسینی به بهترین شکل جلوه یافت.

افزایش وحدت مسلمانان: پیاده روی زائران اربعین تجلی وحدت و اجتماع بزرگ مسلمانان شیعه و سنی است. مشارکت کنندگان بر این اعتقادند: شخصیت امام حسین (ع) یک شخصیت مذهبی، تاریخ ساز و با حرکت مقدس خود اسلام را زنده و در مسیر حقیقی خود قرار داد. از نظر آنان پیاده روی اربعین نشانه استواری، استقامت ارادت و عشق دلدادگان به امام حسین (ع) است.

یکی از اساتید دانشگاه که تجربه پیاده روی اربعین را دارد بیان کرد: "راهپیمایی اربعین حسینی یک نوع رژه معنوی و نمایش مذهبی مسلمانان تمام دنیاست . وی گفت: تمامی دشمنان بدانند که پیروان پیامبر اسلام و یاران باوفایش زنده هستند و برای مقدسات و اهل بیت (ع) خود احترام قایل هستند. او با بیان اینکه اربعین اربعین موجب وحدت، همدلی و همبستگی و قدرت مسلمانان میشود، تصریح کرد: اجتماع اربعین پیامی بزرگی برای جامعه بشریت دارد و باید دشمنان نظام بدانند که اتحاد مردم ایران گسستنی نیست و هیچ قدرتی توان نفوذ در صفوف محکم آن را ندارد ".

در پیاده روی عظیم اربعین زائران حسینی از کشورهای مختلف جهان با تفکرات و مذاهب مختلف حضور مییابند که حاکی از عشق و محبت جهانیان به حضرت اباعبدالله الحسین (ع) است. دشمنان اسلام از اجتماع بزرگ اربعین حسینی به شدت در هراس هستند، اجتماع عظیم اربعین توطئه ها و نقشه های شوم دشمنان در جهت ایجاد اختلاف و تفرقه در بین مسلمانان را خنثی میکند.

فرصت جامعه پذیری جوانان و نوجوانان: جامعه پذیری را به معنای همسازی و همنوایی فرد با ارزشها، هنجارها و نگرشهای گروهی اجتماعی تعریف کرد. به مفهوم دیگر، اجتماعیشدن فراگردی است که به واسطه آن، هر فرد، دانش و مهارتهای اجتماعی لازم برای مشارکت مؤثر و فعال در زندگی گروهی و اجتماعی را کسب میکند. مجموعه این ارزشها، هنجارها، نگرشها، دانش ها، مهارتها، فرد را قادر میسازد که با گروهها و افراد جامعه ، روابط و کنش های متقابل داشته باشد. فراگرد اجتماعی شدن، امری مستمر و به اعتباری مادامالعمر است. لذا عشق به امام از کودکی تحت تأثیر مادر و خانواده، حضور در مجالس عزاداری، بانی روضه بودن، تأثیر فضای روضه ها در بیداری افراد، تأثیر محرم و صفر در نزدیک شدن به اهل بیت، حضور در روضه ها مقدمه سفر اربعین نوعی تبیین کننده روند جامعه پذیری محبت نسبت به امام حسین است. طبق نظریه جامعه پذیری ویدمن و آستین سازه چند بعدی، سیال، مرحله ای و تکامل یابنده از دل طیف گستردهای از پژوهش ها درباره فرایندهایی پدید آمده است که به واسطه آن افراد ارزشها، مهارتها و دانش ضمنی را از اجتماع کسب میکنند (مهدیه و همکاران، ٤٨: ١٣٩٥).

یکی از مبلغان مذهبی که جوان است میگوید: «زیارت اباعبدالله (علیه السلام) در زندگی زائران و آینده آنان تأثیرگذار است و فقط صرف زیارت و پرداختن به عبادت در چند روز مطرح نیست و این حرکت نقش سازندهای در زندگی مردم دارد. وی اعزام مبلّغان حوزه علمیه خراسان در اربعین حسینی را فعالیتی تبیین کننده معرفی کرد و گفت: هدف ما مبلغان از حضور در اربعین حسینی تبیین ابعاد معنوی زیارت ائمه هدی (علیه السلام) و ارتقاء سطح کیفی پیاده روی اربعین حسینی همراه با تشریح آموزههای دین مبین اسلام در حوزههای مختلف اعتقادی، اخلاقی و انقلابی است».

مبلغ اعزامی حوزه علمیه خراسان به اربعین حسینی که در موکب امام رضا (علیه السلام) در نجف اشرف مستقر بوده است با اشاره به حضور ردههای سنی مختلف در پیاده روی اربعین حسینی ابراز کرد: «مخاطب جوان بیشترین سهم را در اربعین حسینی دارد و بر همین اساس بیشتر مخاطبین برنامه های تبلیغی ما را نیز همین عزیزان تشکیل میدهند. وی میگوید: «اظهار کرد: مبلّغان دینی همیشه باید در کنار مردم علیالخصوص جوانان حضور داشته باشند و به سؤالات اخلاقی، اعتقادی و فرهنگی آنها پاسخگویی کنند اما این حضور در ایام خاص و مناسبت های دینی از جمله اربعین حسینی باید حداکثری باشد».

نتیجه گیری

پیاده روی اربعین به عنوان حرکتی نامیرا و نوشونده نمایانگر یک زیست اجتماعی قوام یافته از نژادها و زبانها و قومیت ها در یک سرزمین است. تخیل خلاق جامعه شناسانه را در مطالعه پدیده «زیارت» بکار بگیریم، باید زیارت را نه تنها مرتبط با زائران، بلکه در شبکه وسیعی از روابط اجتماعی انسانهایی که به زیارت باور دارند، مورد مطالعه قرار دهیم. در این پژوهش از روش نظریه داده بنیاد در جهت کشف مقولات مرتبط با تجربه مشارکت کنندگان در همایش پیاده روی اربعین استفاده شد و تلاش شد تا زمینه های شکل گیری یک تئوری محدود به واقعیت مرتبط با این موضوع فراهم شود. مفاهیم مربوط به مرحله ی کدگذاری باز در مرحله ی کدگذاری محوری، در قالب پانزده مقوله عمده کدگذاری و در مرحله کدگذاری گزینشی به استخراج مقوله هسته «پیاده روی اربعین نمود زیست جهان رقیب مدرنیته و ساخت دوباره خود» منجر شد که مقوله مرکزی این پژوهش به شمار میآید. در واقع مشارکت کنندگان، پیاده روی اربعین را به مثابه یک فرصت برای خودسازی درک میکنند که قابل توضیح با نظام تناسب اهداف و وسایل در چارچوب متداول عقلانیت ابزاری نیست. در جریان این پیاده روی با ادعیه و ذکر سعی بر پالایش خود دارند و معتقدند ملت ایران و عراق میتوانند از این فرصت برای خودسازی معنوی استفاده کنند. کدگذاری یافته های مصاحبه نشان داد که «معنا» یکی از با اهمیت ترین نیازهای زندگی انسان است که دین برای او فراهم میآورد؛ چرا که دین  برخلاف علم که پاره پاره و ناقص است  با سامانمند و هدفدار نشان دادن زندگی، آن را برای انسانها معنا دار میسازد و مناسک دین بستری هستند برای برساخت و بازتولید این معنا؛ به این ترتیب که فرد مؤمن در بستر مناسک به باورها و عقایدی که از دین دریافت کرده است عمل میکند. در جریان ارتباط میان باور و عمل دینی افراد فرایندی از معنابخشی صورت میگیرد؛ معنابخشی که تحت تأثیر تجربه دینی افراد در بستر مناسک امکان ظهور و بروز بیشتری مییابد و زیارت به عنوان یکی از مناسک مهم در ادیان مختلف از جمله تشیع ، مصداق بارز این موضوع است.

در روایت این افراد «احساس وظیفه داشتن» از دالهای محوری و برجسته ترین معانیست ؛ چنانچه آن را علت و انگیزه اصلی سفر میدانند. انگیزهای که ناشی از اهمیت دادن به وجه سیاسی و ایدئولوژیک حضور در مسیر پیاده روی اربعین است. معنابخشی این زائران به مناسک اربعین از زاویه دید تلاش برای آمادگی و انجام مسئولیت در قبال برقراری حکومت جهانی و «آرمانی مهدوی» است که در باور این افراد با ظهور امام زمان تحقق خواهد یافت؛ حکومتی که قرار است به مشکلات، بحرانها و کاستیهای جامعه بشری پایان دهد و جامعه ای آرمانی را به ارمغان آورد. این یافته بر اساس دیدگاه «استارک و بین بریج « که در آن «دین» به عنوان عامل «جبران» مطرح شده، قابل تبیین است؛ دیدگاهی که میگوید هر گاه انسان نتواند خودش آرزوهایش را برآورده کند، سعی میکند عامل جبرانکننده فراطبیعی  مثل دین  پیدا کند که قادر باشد آرزوهایش را برآورده کند (همیلتون، ١٣٨٧). در واقع گفتمان « مهدویت و ظهور» به واسطه وعدهای مطرح شده است که مذهب تشیع به پیروانش میدهد؛ معنایی امیدبخش که همه افراد را در یک باور و احساس لاهوتی به شکل واحد همذات میسازد؛ این معنای امیدبخش باعث ایجاد وحدت، همبستگی و انسجام جامعه دینی شیعه میشود. از این رو مراسم اربعین بستری است که منجر به بیداری بیشتر افکار و احساسات مهدوی و وعده نزدیک بودن امر ظهور میشود؛ در واقع در این فضای مناسکی ایمان فرد به آمدن امام زمان به عنوان منجی آخرالزمان دوباره در بین گروه و جماعت مؤمنین یادآوری میشود؛ چرا که ایمان مشترک کاملاً به طور طبیعی در قلب این گروه تشکیل شده و دوباره تقویت میشود، بر تمام تردیدهای شخصی که در اذهان فردی ظاهر میشوند غلبه خواهد کرد. افراد مطمئن تر هستند بخاطر اینکه احساس میکنند که قویتر هستند و واقعاً "قویتر هستند زیرا نیروهایی که از توان افتاده بودند دوباره در آگاهیها زنده میشوند (دورکیم، ١٣٨٣:٤٨٢).

طبق صحبت های مشارکت کنندگان، نقطه اتصال و وابستگی درونی بیشتر زائران به عاشورا و امام حسین (ع) غالباً بر اساس همین جذبه و عشقی است که با مداومت و آگاهانه، درونی شده است؛ آگاهی شخص مذهبی به امر متعالی به عنوان غیر خودش (گیسلر، ١٣٧٥:٤١). اما چنانچه دورکیم هم بیان کرده است؛ فکر در واقع چیزی جز عنصری از خود ما نیست پس چنین عنصری چگونه میتواند قدرتی به ما بدهد که برتر از قدرتهایی باشد که ریشه آنها در طبیعت ماست؟ . .. از اینکه ما چیزی را شایسته دوست داشتن و مطلوب برای خودمان تصور میکنیم نتیجه نمیشود که ما به صرف این تصور خود را نیرومندتر حس کنیم؛ برای این کار لازم است که از این چیز نیروهایی برتر از آنهایی که در خود ما وجود دارند ساطع شود و از این بالاتر، ما نیز وسایلی داشته باشیم که آن نیروهای ساطع شده را به درون خود ببریم و با حیات درونیمان سازگار نماییم؛ و معلوم است که برای رسیدن به این مقصود فقط اندیشیدن به این نیروها کافی نیست بلکه ضرورت حتمی دارد که ما خود را در سپهر عمل آنها قرار دهیم و در جهتی بچرخیم که در آن جهت تأثیر آنها را بهتر میتوانیم حس کنیم؛ در یک کلام لازم است که ما عمل کنیم.

از این رو زائری که در وجودش عشق، اتصال و وابستگی به امام حسین را باور دارد، در جهت عمل و عینیت بخشیدن به باور خود بر میآید و لذا در درونش اشتیاق به زیارت پیدا خواهد شد؛ چرا که مؤمن در مسیر زیارت به دنبال آنست که آنچه در درون و فکرت خویش از عشق به امام حسین (ع) یافته است با عمل و سعی خود نمایان سازد. با توجه به یافته های بدست آمده پیشنهاد میشود الگوی جامع دینداری (در همه ابعاد اعتقادی، پیامدی، مناسکی، احساسی و فکری) توانمندی نظری و تجربی خود را در این پژوهش و پژوهش های پیشین به منصه ظهور رسانیده است و از آنجا که اسلامشناسان (از جمله علامه محمدتقی جعفری) نیز آن را بهترین الگوی بررسی دینداری برشمردهاند، لازم به نظر میرسد که محققان و دانشجویان، کاربرد این الگو را در پیمایش های ملی و سایر تحقیقات مربوط در ایران، وسعت بخشند.

پیشنهادات پژوهش

همچنین به جهت همگنی میان جامعه آماری مورد مقایسه و ناکارایی مطالعه فضای فرهنگی قبل از انقلاب اسلامی با انجام یک پژوهش پیمایشی، در تحقیق حاضر، مقایسه این دو مقطع از طریق تحلیل محتوای متون به جا مانده (روزنامه ها) به انجام رسید. به طور مشخص پیشنهاد میشود الگو و مقیاس بکار گرفته شده در این پژوهش ، از طریق پیمایش های افکار عمومی و نگرش سنجی به طور ادواری و مستمر تکرار شود و نتایج حاصل به لحاظ فهم علمی از فرهنگ عمومی کشور و روند تغییرات فرهنگی، با یکدیگر نیز مقایسه شوند. از همه مهم تر آنکه در این مطالعه، رابطه انسان با زمان در نظام جهت گیریهای ارزشی بعد از انقلاب اسلامی، تعین خاصی نیافت. به عبارت دیگر؛ نظام ارزشی ما نه صرفاً بر زمان گذشته تأکید دارد و نه صرفاً بر زمان آینده یا حال تأکید میورزد؛ یعنی نه گذشته گراست و نه آیندهگرا. لذا مقوله ترکیبی جدیدی با نام «تأکید بر زمان حال، گذشته و آینده توأم» به وجود آید و از این حیث، رابطه انسان با زمان در نظام جهت گیریهای ارزشی بعد از انقلاب، دوباره بررسی و دقیق تر بازبینی شود. و در نهایت به نظر میرسد «فلسفه مناسبات اجتماعی» در تبیین شرایط بومی ایران و ملل و نحل مسلمان، باید پایه اساسی تحلیل خود را بر تبیین رابطه میان خدا، سرشت انسانی و روابط جمعی سلسله مراتبی و موازی با سایرین قرار داده، نحوه تولید، بازتولید و باز آفرینی هر یک را در دیگری روشن کند؛ به طوری که بتوان در قالب نظریه ای جامع ، آرایه ها و ترکیبات هر رابطه را با رابطه دیگر و بدل آفرینی آنها را در قالب یک یا چندین الگوی فرهنگی گویا، تبیین کرد.

فهرست منابع:

آسابرگر، آرتور (١٣٨٠). روایت در فرهنگ عامه، رسانه و زندگی روزمره، ترجمه محمدرضا لیراوی، نشر سروش.

اتو، رودلف (١٣٨٠). مفهوم امر قدسی؛ پژوهشی درباره عامل غیر عقلانی مفهوم الوهیت و نسبت آن به عامل عقلانی، ترجمه همایون همتی، تهران: نقش جهان.

امینی، عبدالحسین (١٣٦٢). الغدیر، ترجمه محمدتقی واحدی، جلد ٥، تهران: کتابخانه بزرگ اسلامی.

برگر، پیتر و توماس لاکمن (١٣٨٧). ساخت اجتماعی واقعیت؛ رساله ای در جامعه شناسی شناخت ، ترجمه فریبرز مجیدی، تهران: علمی و فرهنگی.

باقری، شهلا (١٣٩٨). درآمد، مروری بر کارنامه سی ساله نظام جمهوری اسلامی ایران (مجموعه مقالات نخستین همایش علمی درآمدی بر کارنامه نظام جمهوری اسلامی ایران)، جلد ٢.

پویافر، محمدرضا (١٣٩٦). خیر در اربعین، خبرگزاری رضوی، کد خبر ٢١٩٦٨.

تیلی، چارلز (١٣٨٥). از بسیج تا انقلاب، ترجمه علی مرشدیزاد، تهران: پژوهشکده انقلاب اسلامی.

جمشیدیها، غلمرضا (١٣٨٦). "تحلیل جامعه شناختی از مراسم و مناسک دینی با تأکید بر مراسم عاشورا"، مجله تاریخ اسلام، شماره ٣٠.

چنگی آشتیانی، مریم (١٣٨٨). بررسی جامعه شناختی کارکرد معنابخشی دین در آثار محمدحسین طباطبایی.

خبرگزاری صدا و سیما (١٣٩٧). بررسی راهپیمایی عظیم اربعین از منظر جامعه شناسی سیاسی، کد خبر ٢٢٦٤٩٩٩.

دورکیم ، امیل (١٣٨٣). صور بنیانی حیات دینی، ترجمه باقر پرهام، تهران، نشر مرکز.

سلطانی، علی (١٣٩٨). جامعه شناسی پیاده روی اربعین حسینی، خبرگزاری صدا و سیما، کد خبر ٨٣٥١٩٤١٢.

شریعتی، سارا و آرمان ذاکری (١٣٩٤). موقعیت دین در جامعه ایران: قدسی تقدسزدایی شده، مجموعه مقالات گزارش وضعیت اجتماعی کشور، ناشر: شورای اجتماعی کشور، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فنّاوری.

صفیئی، کامبیز (١٣٨٨). "کاربرد تحلیل ساختاری روایت: تحلیل روایی نمایشنامه بانوی سالخورده، اثر فردریش دونمارت با تکیه بر دیدگاه رولان بارت"، فصلنامه ادبیات تطبیقی، سال سوم، شماره ١١.

فلیک ، اووه (١٣٨٨). درآمدی بر تحقیق کیفی، ترجمه هادی جلیلی. چاپ اول، تهران: نشر نی.

کاشی، شیما (١٣٩٤). الگوهای زیارتی جوانان، مطالعه موردی دو الگوی زیارتی در مشهد اردهال، خلاصه پایاننامه های همایش ملی مطالعات اجتماعی دین، انجمن جامعه شناسی ایران و پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات.

گیسلر، نورمن ال. (١٣٧٥). فلسفه دین، ترجمه حمیدرضا آیت الهی، تهران: حکمت.

مریجی، شمس الله (١٣٩٨). رابطه میان جامعه شناسی و زیارت اربعین، خبرگزاری شبستان، کد خبر ٨٣٩٩٧٩.

مشیرزاده، حمیرا (١٣٨١). درآمدی نظری بر جنبش های اجتماعی، تهران: پژوهشکده انقلاب اسلامی.

مهدیه، عارفه؛ همتی، رضا و ودادهیر، ابوعلّی (١٣٩٥). "فرایند جامعه پذیری دانشگاهی دانشجویان دکتری؛ مورد دانشگاه اصفهان"، فصلنامه پژوهش و برنامه ریزی در آموزش عالی، دوره ٢٢، شماره ١.

نجفی، موسی (١٣٩٨). ظرفیت سازی تمدنی در راهپیمایی اربعین، ٢٠ مهر، ١٥: ٣٦، کد: ١٨٦٩٣، اخبار اساتید پژوهشگاه، www.ihcs.ac.ir/fa/news.

نش، کیت (١٣٨٠). جامعه شناسی سیاسی معاصر، ترجمه محمدتقی دلفروز، تهران: نشر کویر.

نظریه های جامعه شناختی در دین / وضعیت دین در دنیای مدرن چگونه است؟

.www.mehrnews.com/news/3785232. (1395)

نظری، علی اشرف (١٣٩١). احساس تعلق هویتی و نقش آن در شکل گیری تصورات قالبی در پیشداوری ارزیابی پیمایشی،

همیلتون، ملکم (١٣٨٧). جامعه شناسی دین، ترجمه محسن ثلاثی، تهران: ثالث.

یوسفی، علی و همکاران (١٣٩١). "پدیدارشناسی تجربی زیارت امام رضا (ع)"، مجله مطالعات اجتماعی، دوره ٦.

Eller, J. D. (2007). Introducing Anthropology of Religion, London: Routledge. Fariba, A. (2009). “Moral Economy of Pilgrimage and Civil Society in Iran: Religious”, Commercial and Tourist Trips to Damascus 1, South African Historical Journal, 61:1, 38-53.

Jansen, W. & Meike K. (2008). “Shared Symbols: Muslims, Marian Pilgrimages and Gender”, European Journal of Women’s Studies, 15 (3): 295–311.

John, E. and M. H. Sallnow (1991). Contesting the sacred, the Anthropology of Christian pilgrimage, Routledge.

Moen, T. (2009). “Reflection on the Narrative Research Approach”, in: Life Story Research, vol 1, Edited By: Barbara Herrison, SAGE Publication, First printed: pp. 291-308

Morinis, A. (1992). Introduction: The Territory of the Anthropology of Pilgrimage , in Morinis, A. (ed.) Sacred Journeys: The Anthropology of Pilgrimage, Westport: Greenwood Press.

Norman, A. (2004). Spiritual tourism: Religion and Spirituality in Contemporary Travel, from http://ses. library.usyd. edu.au/ bitstream/ 2123/6150 /1/THESIS %20 -%20Final.pdf (6.1.2012).

Turner, V. (1974). Dramas, Fields, and Metaphors: Symbolic Action in Human Society, Ithaca: Cornell University Press.

Weber, M. (1922/1993). The Sociology of Religion, English translation by Ephraim Fiscoff, Washington: Beacon Press.

پی نوشت ها:

[1] Turner

[2] Murray Nice

[3] Norman

[4] Hamilton

[5] Stark

[6] Durkheim

[7] Weber

[8] Geissler

[9] Danièle Hervieu -Léger

[10] religionas a chain of memory

[11] Simmel Georg

[12] metropolis and mental life

[13] desacralization

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان