به گزارش ایسنا بر اساس خبر رسیده، «شعر و فضای مجازی» عنوان ششمین نشست از «یکشنبههای شعر» بنیاد شعر و ادبیات داستانی بود که عصر یکشنبه ٢٨ خرداد برگزار شد.
سخنان غلامرضا طریقی شاعر و سردبیر پایگاه «نقد شعر» آغازگر این نشست تخصصی بود. وی گفت: یکشنبههای شعر بنیاد شعر و ادبیات داستانی هر هفته به یکی از استادان شعر اختصاص دارد که آن را به فرم خاص خود پیش میبرند. یکشنبههای نخست هر ماه آقای اسماعیل امینی با زنگ شعر در خدمت شعردوستان هستند و در آن درباره مسائل تئوری شعر صحبت میشود. یکشنبههای دوم ماه به آقای محمدعلی بهمنی اختصاص دارد که در آن شعرخوانی و نقد شعر صورت میگیرد. همچنین یکشنبههای سوم به آقای اسماعیلیاراضی و ادبیات آهنگین و یکشنبههای چهارم هم به خود من و بحثهای مربوط به شعر اختصاص دارد.
او ادامه داد: یکشنبه شعر، این بار با حضور سه شاعر که منتقد هم هستند و در فضای مجازی حضور پررنگ دارند، به شعر و دنیای مجازی میپردازد.
طریقی سخنانش اظهار کرد: به عنوان شاعر، یک دید خنثی نسبت به فضای مجازی دارم. معتقدم که فضای مجازی همچنان که تأثیر مثبتی روی رشد شعر و شاعری ندارد، عامل انحطاط شعر هم نیست؛ کما اینکه خود من هم در فضای مجازی حضور دارم و به وسیله آن با مخاطبان خود ارتباط میگیرم و مخاطبان هم با کارهای من آشنا هستند که از حُسنهای فضای مجازی برای شعر محسوب میشود.
سردبیر پایگاه «نقد شعر» بنیاد شعر و ادبیات داستانی در ادامه با اشاره به آثار منفی فضای مجازی برای شعر گفت: در گذشته، برای شاعر شدن باید پروسهای طولانی طی میشد تا شاعر بعد از شعر گفتنهای بسیار و تأیید شدن از سوی یک شاعر پیشکسوت بتواند شعر خود را در یک نشریه منتشر کند؛ اما الان این پروسه حذف شده است و با استفاده از فضای مجازی میتوان به سرعت شعر و متن نگارش شده را در فضای مجازی منتشر کرد.
او همچنین گفت: در فضای مجازی بسیار دیده میشود که مخاطبان با تعداد لایکهای خود به اشعار مختلف، سلیقه خود را به شاعران تحمیل میکنند. بر این اساس معتقدم که این رابطه تا جایی که به تحمیل سلیقه منجر نشود، خوب است و اگر ما شاعران، با این موضوع هوشمندانه برخورد نکنیم، ممکن است با لطمههایی مواجه شویم؛ ولی اگر از فضای مجازی به شکلی هوشمندانه استفاده کنیم، ممکن است که به سود ما عمل کند.
عبدالجبار کاکایی، شاعر و ترانهسرا، دیگر سخنران این نشست بود که در سخنان خود با تأکید بر اینکه مشکل عمده در ارتباط شعر و فضای مجازی، پیشی گرفتن مدرنیزاسیون از مدرنیته است، گفت: پیش از ظهور و بروز فضای مجازی و شبکههای اجتماعی هم شاهد این معضل در جامعه بودیم. در خیلی از موارد، ما نسبت به پدیدهها عقب ماندهایم. شاید اگر انقلاب مشروطه آرام آرام به روند خود ادامه میداد و اگر مبنای فهم قانون با مبنای شرعی و سنتی ما به درستی انجام میشد، ما دچار این گره تاریخی نمیشدیم که در درک سادهترین مفاهیمی که ما را وارد دنیای جدید میکند، دچار مشکل شویم.
او در ادامه سخنانش اظهار کرد: الان هم فضای مجازی ما را وارد دنیایی کرده که بیش از آن که فهم ما از فضای مجازی و تکنولوژی دیجیتال مفصل باشد، با آن ارتباط برقرار کردهایم. با این حال، موضع نخبگان کشور این است که موضوع شبکههای اجتماعی را رد نکنند، آن را به عنوان یک واقعیت بپذیرند و راهکارهایی برای سالمسازی فضا بیابند.
کاکایی در ادامه با بیان اینکه شبکههای اجتماعی چهره واقعیتری از فرهنگ و جامعه به ما میدهد، افزود: نگاه کسانی که در حوزههای مختلف علوم انسانی و علوم اجتماعی کار تألیف و نگارش و تحقیق انجام میدهند، با استفاده از دادههایی که از شبکههای اجتماعی دریافت میکنند، نسبت به موضوعات مختلف جامعه تغییر یافته است. برای نمونه در خصوص حجاب که موضوعی سیاسی ـ اجتماعی است، تا پیش از فراگیر شدن شبکههای اجتماعی، از این مقدار گرایش به بیحجابی مطلع نبودیم. درباره موضوعات دیگری همچون سواد، دانش لغوی، رفتار با زبان و آرای سیاسی و افکار عمومی، فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، چهره واقعیتری از ایران را به ما عرضه میکند.
این شاعر و ترانهسرا در ادامه سخنانش اظهار کرد: داستان ما مثل داستان فیل در «فیه ما فیه» مولاناست که وقتی او را برای خوردن آب به لب چشمه میبردند، با دیدن عکسش در آب رم میکرد. ما هم با دیدن واقعیت خودمان در فضای مجازی از خودمان واهمه میکنیم. به هر حال دادههای فراوان امکان مطالعه بهتر را به ما میدهد که میتوانیم با تحلیل این دادهها، به جمعبندی آرا و پیشرفت در علوم نائل شویم.
کاکایی در ادامه با گفتن اینکه شبکههای اجتماعی همچنین سلطه رسانههای سنتی را محدود کردهاند، گفت: پیش از گسترش شبکههای اجتماعی در حوزههای تخصصی مثل فرهنگ و هنر، سلطه رسانههای سنتی مثل مطبوعات و نگاه آنها و غربال یک مدیر صفحه فرهنگی، مهمترین مسیر برای رشد و شکوفایی یک استعداد بود. این رسانههای سنتی حتی در موضوعات فرهنگی تغییر وضعیت ایجاد میکردند که با ظهور شبکههای اجتماعی این سلطه در هم شکست و شکل دیگری از قضاوت عمومی ایجاد شد.
او افزود: شبکههای اجتماعی همچنین تصویری نسبتاً شفاف از آزادی را به ما دادند. آزادی به این معنا که حکومت، حق تصمیمگیری برای شهروند را ندارد و قانون باید بر سرنوشت او حاکم باشد. این روند از حدود ٣٠٠ سال قبل با جنبشهای اجتماعی در آمریکا، فرانسه و انگستان، روند خود را طی کرد و انقلاب مشروطه ایران هم در ادامه این روند و برای این بود که قانون برای ما تصمیم بگیرد و حکومت، نقش ناظر قانون را داشته باشد. پس شبکههای اجتماعی ابزاری مفید برای اجرایی شدن آزادی بشر یا آزادی بیان است.
کاکایی رشد شبکههای اجتماعی و گردش اطلاعات را سبب فربه شدن طبقه متوسط جامعه دانست که در جریانهای سیاسی و اجتماعی کشور تأثیرگذار است و گفت این فربه شدن به رشد فرهنگی منجر خواهد شد.
او سپس بیدار شدن حس پرسشگری را از دیگر نتایج ظهور شبکههای اجتماعی برشمرد و گفت: برای انسان شرقی که از دیرباز درگیر فلسفه بود و ذیل این علم، علومی مانند الهیات هم تولد یافتند، موضوع پرسش، جزو بزنگاههای تاریخی فهم عمومی بشر بوده است که انسان راجع به موضوعی بیندیشد. شبکههای اجتماعی به روح پرسشگری دامن زده و حتی در حوزههای اعتقادی و مباحث دینی در گروههای اجتماعی مشاهده میشود؛ موضوعاتی که قبلاً مردم بلاشک آنها را میپذیرفتند، الان تحت تأثیر چالش اندیشیدن و پرسیدن قرار دارند.
کاکایی ادامه داد: شبکههای اجتماعی آسیبهایی هم در حوزههای تخصصی دارند؛ از جمله اینکه گاهی منجر به جریانسازی میشوند، نگاههای عامهپسند را گسترش میدهند و گاهی کاربران، جریانی را تحمیل میکنند. سطحیخوانی، دیگر آسیب شبکههای اجتماعی است. گردش اطلاعات در فضای مجازی زیاد است و با مرور آنها و کسب اطلاعات سطحی، دیگر انگیزهای برای مطالعه کتابهای چندصدصفحهای، نمیماند و این به قلم ضربه خواهد زد.
او ادامه داد: شبکههای اجتماعی همانطور که به گردش آزاد اطلاعات کمک میکنند، ممکن است عاملی برای هدایت جامعه به سمت استبداد محصول سرمایهداری باشند. پس این شبکهها قابلیت این را دارند که تهدید محسوب شوند.
این ترانهسرا در پایان سخنانش گفت: ما از پایه اجتماعی قوی برای استفاده مطلوب از شبکههای اجتماعی برخوردار نیستیم و ممکن است مغلوب آن شویم. در خصوص شعر هم ما الان امکان بهرهگیری مناسب از این فضا را نداریم؛ با این حال نظر من نسبت به این موضوع روشن است. ما در حال حرکت هستیم و همانطور که گردش اطلاعات جامعه ایران را متحول کرده است به سمت کمال حرکت میکنیم و ناگزیریم که این آسیبها را تحمل کنیم.
ابراهیم اسماعیلیاراضی، شاعری که در بستر وبلاگنویسی فعال بوده است، دیگر سخنران این نشست تخصصی بود که طی آن نگاه ماهوی به فضای مجازی و دانستن هویت آن را مورد تأکید قرار داد و گفت: باید بدانیم که انتظارات ما از فضای مجازی چیست و چگونه باید از آن به عنوان یک ابزار استفاده کنیم.
او در ادامه، رسانه بودن را موضوعی مهم در فضای مجازی عنوان کرد و گفت: فضای مجازی همچنین نحوه ارائه متنوع خود را دارد. ارائه آثار پیش از این تنها به وسیله کتاب و رسانههای محفلی مانند قهوهخانهها و بعد مطبوعات ممکن بود. همچنین از نکتههای نویدبخش فضای مجازی برای فعالان ادبی جوان، میتوان به انتشار آثارشان اشاره کرد. سالها پیش، رسیدن به تریبونهای رسمی برای شاعران جوان سخت بود؛ اما فضای مجازی انتشار آسان اشعار را در دسترس آنان قرار داد.
این فعال رسانهای در حوزه شعر و ادبیات در بخش بعدی سخنانش گفت: اما نکتهای که همان زمان متوجه شدیم، این بود که ملاحظات ناشی از نقد، تأثیر خودش را در این فضا گذاشت. بر این اساس فکر میکنم یکی از مسائلی که حتماً باید مورد آموزش قرار بگیرد، مسأله نقد است.
اسماعیلیاراضی در بخش دیگری از سخنان خود با طرح این سئوال که رسانه انتفاعی چطور میتواند مخاطب خود را به سمت نقد مؤثر رهنمون سازد، گفت: در حوزه نقد فکر نمیکنم بتوانیم چندان به فضای مجازی دل ببندیم. برای این پرسشها نیازمند متولی عمومیتری هستیم.
وی تأکید کرد: هریک از گروههای فعال در شبکههای اجتماعی محدود به گروههای مختلف جامعه هستند و تأثیر فعالان این گروهها بر همه جامعه نیست.
این شاعر افزود: فضای مجازی تنها شکل عرضه را تغییر داده و شاید در ارتقای مخاطب مؤثر بوده است. حتی باید این موضوع را مد نظر قرار دهیم که فضای مجازی در افزایش سطح پسند جامعه نسبت به فرهنگ عمومی تأثیرگذار بوده است.
وی ادامه داد: فضای مجازی البته میزان مطالعه را کاسته است. مخاطب فضای مجازی حوصله خواندن مطالب تحریریه را ندارد. بنابراین فضای مجازی عمق مطالعه را میکاهد. مثلاً میزان خوانده شدن شعر با میزان خوانده شدن مطالب مربوط به شعر و یا نقد شعر، به شدت بالاتر است. همچنین موضوع نگرانکننده دیگر، تأثیر فضای مجازی روی داوری متخصصان این حوزه است.
اسماعیلیاراضی در توضیح این بخش از سخنانش گفت: انتشاراتیهایی مانند «مروارید» همیشه معیار شناخت آثار فاخر و قابل دفاع بودند و هرگاه مجموعهای را منتشر میکردند، به سرعت از سوی فعالان ادبی و حوزه شعر خریداری میشد؛ ولی الان به دلیل شکل انتخاب و تحت تأثیر فضای مجازی، مجموعههایی را منتشر میکنند که بیشتر بروشور هستند تا کتاب و بیشتر شکل تجاری دارند تا فرهنگی.
او سپس با تأکید بر اینکه نباید گذاشت تا سنت انجمنی تعطیل شود، گفت: رسانههای عمومی هم باید وظایف خودشان نسبت به فرهنگ عمومی را انجام دهند تا مانع تأثیر منفی فضای مجازی در این حوزه شوند.
حامد عسکری، دیگر شاعر و کارشناس این نشست هم سخنرانی خود را اینگونه آغاز کرد: حدود ٢٠ سال پیش ترجمه فارسی کتابی را از یک نویسنده آلمانی با موضوع فلسفه عکاسی خواندم که پشت جلد آن نوشته بود؛ «در سال ٢٠٢٠ جمعیت زمین به ٧ میلیارد نفر میرسد که از این تعداد، ٢ میلیارد نفر هر روز دوربین همراهشان خواهد بود و هر روز عکاسی خواهند کرد.» الان وقتی پارادایمها را کنار هم میچینم و عکاسی و ابزار عکاسی ٢٠ سال قبل را یادآوری میکنم، خاطرم میآید که این پیشبینی برای من بسیار مضحک بود. الان در همان دنیا زندگی میکنیم و میدانیم که در اینستاگرام حدود ٧٠٠ میلیون عکس در هر روز بارگذاری میشود.
او در ادامه با بیان اینکه ورودش به فضای مجازی با وبلاگنویسی آغاز شد، بیان کرد: در وبلاگم دلمشغولیهای خود را مینوشتم و اولین دلهره و ترس من از دنیای مجازی، گم کردن رمز ورود به این وبلاگ بود و دغدغه من از آنجا شروع شد.
عسکری سپس با اشاره به حضورش در شبکههای اجتماعی افزود: ارتباط شعر با فضای مجازی به من کمک بسیاری کرد. با خیلیها آشنا شدم، اما جلوتر که آمدیم، به قول آقای کاکایی، خودمان را در آب دیدیم و رم کردیم. خیلی حقیقت ترسناکی داریم. آی دیهای گمنام و آدمهایی که میآیند و نمیشناسیمشان و اینکه هیچ متر و معیار و خط قرمزی وجود ندارد. اینها بسیار خطرناک هستند. مثلاً ١٣ آبان سال گذشته پستی را به مناسبت آن روز به اشتراک گذاشتم که در دایرکت و کامنت با مخالفتها و ناسزاهای بسیاری مواجه شدم که برای من بیسابقه بود.
او ادامه داد: عقیدهای دارم در خصوص فضای مجازی که این فضا به گسترش شعر کمک کرد. غزلی که نوشته میشود، به سرعت و در هر کجای کره زمین قابل دسترسی است. این موضوع خیلی ترسناک و در عین حال خیلی لذتبخش است؛ اما اینکه فضای مجازی سطح ادبیاتچیهای مملکت ما را بالا برده است یا نه، من فکر نمیکنم که اینطور بوده باشد.
این شاعر همچنین تعامل را یکی از امتیازهای فضای مجازی برشمرد و گفت: مخاطب جدی شعر اگر به سطحی برسد که خیلی جدی به نقد شعر بپردازد، با استفاده از فضای مجازی و باب تعاملی که این فضا با تولیدکننده شعر ایجاد کرده است، میتواند به نقد آثار شاعر مورد نظر خویش اقدام کند. پیش از این چنین امکانی وجود نداشت؛ ولی الان ارتباطگیری شاعر و مخاطب خیلی راحت ممکن شده است.
عسکری در بخش دیگری از سخنانش اظهار کرد: هنرمندان و شاعرانی هستند که فقط در فضای مجازی حضور دارند. کسانی که در فضای مجازی مخاطبان بسیاری دارند و لایک و کامنت و ... دریافت میکنند؛ ولی در دنیای واقعی، حتی یک بیت از آنها بر زبان مردم جاری نیست و این توهم که او هنرمند و شاعر خوبی است و این پرسش که چرا این تعداد مخاطب، کتاب او را نمیخرند، برای اهالی هنرمند هم یک معضل و خط قرمز است.
او افزود: با اینحال، ناشران که تصمیمگیران فرهنگی محسوب میشوند و در بحث ارتزاق و تغذیه فکری جامعه نقش ایفا میکنند، متأسفانه در انتشار آثار شاعران به تعداد فالوئرها و میزان لایکها بسنده میکنند. همین موضوع نشان میدهد که با دنیای ترسناکی مواجه هستیم.
عسکری همچنین گفت: هرچند در فضای مجازی فعال هستم؛ ولی آثار تازه نوشته خود در شعر را در فضای مجازی قرار نمیدهم و از همه دوستانم خواستهام که این کار را در صورت صلاحدید انجام دهند. فضای مجازی را برای ارائه آثار جدیدم که برای آن از زندگی خود و خانوادهام هزینه کردهام، انتخاب نمیکنم. با این کار میخواهم مخاطب من به کتابم رجوع کند تا همچنان عطش شعر و خواندن آن در ورقهای کتاب را داشته باشد. معتقدم که اگر همه نیازهای مخاطبان در فضای مجازی برآورده شود، آینده روشن نخواهد بود.