با روی کار آمدن دونالد ترامپ، آمریکا بهطور مشخص پیشرفتهای فناوری در این کشور را هدف قرار داد و ایده «جداسازی» آمریکا از چین مطرح شد. پس از همهگیری کرونا و جنگ روسیه در اوکراین، دولت بایدن با هدف دستیابی به «امنیت اقتصادی» سیاست فوق را با قدرت بیشتری پیگیری کرد. اعمال محدودیتهای صادراتی و وارداتی، جداسازی زنجیرههای تامین از چین و تقویت زنجیرههای تامین در بین متحدان، بخشیهایی از این سیاست بود. ضمن اینکه واشنگتن تلاش دارد سایر متحدان خود در اروپا و آسیا را برای اعمال محدودیتهای مشابه علیه چین با خود همراه کند. با این حال اروپا سعی کرده است با لحن ملایمتری سیاست فوق را با هدف اصلی کاهش وابستگی به چین و با جایگزین کردن عبارت «جداسازی» با «ریسکزدایی» دنبال کند. در این میان چین نیز در پاسخ به آثار منفی محدودیتهای اعمالشده، سیاستهای تازهای را برای تامین منافع خود دنبال کرده است. با این حال، این پرسشها همواره مطرح بوده است که آیا اساسا «ریسکزدایی» یا کاهش اتکا به چین ممکن است؟ چالشهای پیش رو چیست و آینده این سیاست و تاثیر آن بر اقتصاد جهانی چه خواهد بود؟ پاسخ مختصر این پرسشها در پرونده امروز باشگاه اقتصاددانان دنبال شده است.