با توجه به اینکه برای دومین بار است که مسکو درباره جزایر سهگانه اظهارنظر یا دخالت میکند، این انگاره شکل میگیرد که شاید مسکو نسبت به حساسیت ایران در خصوص جزایر آگاه نیست و این اقدامش نیز صرفا جنبه نمادین و سیاسی دارد. یعنی مساله جزایر شاید برای روسیه از جهت تنظیم روابط با کشورهای عربی یک موضوع حاد و حساسیتبرانگیز نباشد اما نکتهای که باعث بروز بحران در روابط تهران و مسکو میشود این است که ایران داستان جزایر سهگانه را در چند دهه اخیر جزو منافع حیاتی خود تعریف کرده است. ایران در سال 1350 طی روندی در ازای حاکمیت بر جزایر سهگانه با جدا شدن بحرین از ایران موافقت کرد. در نهایت نیز در آذر 1350 ارتش ایران، حاکمیت کشور را بر جزیرههای ایرانی دهانه خلیجفارس در رزمایشی که منجر به گرفتن ابوموسی از شارجه و تنبها از رأسالخیمه شد، تثبیت کرد. این مساله توسط بریتانیا و قدرتهای بزرگ به رسمیت شناخته شد.
از آن مقطع زمانی با وجود تغییر و تحول در نظام سیاسی ایران، بحث جزایر در زمره منافع حیاتی کشور محسوب میشود و تا امروز نیز چون این مساله، یک موضوع منطقهای محسوب میشد، قدرتهای بزرگ دخالت موثری در این مساله نمیکردند. اما چین در آذر 1401 و روسیه در تیر 1402 در مساله اختلاف بین ایران و امارات بر سر جزایر سهگانه دخالت کردند.
به نظر میرسد داستان شبهنظم «چندهمسویی» که فضای رابطه معاملهمحور را بهوجود آورده، باعث شده است که روسها و چینیها برای تنظیم ارتباطشان با کشورهای عربی تقریبا به همه دغدغههای کشورهای عربی منطقه خلیج فارس بپردازند که در این راستا مساله حساسیتبرانگیزی مانند مالکیت بر جزایر سهگانه که از دیرباز محل اختلاف بین تهران و ابوظبی بوده نیز در مرکز توجه پکن و مسکو قرار گرفته است. اگر این اظهارات روسیه صرفا جنبه نمادین و سیاسی داشته باشد، از این منظر روسها و چینیها وارد سویههای راهبردی با کشورهای عربی نشدهاند.
زیرا آنها جانب هیچکدام از طرفین را نیز نگرفتهاند و فقط گفتهاند ماجرا باید به دیوان ارجاع داده شود. البته در خصوص ارجاع به دیوان بینالمللی دادگستری باید توجه داشت کشورهای دارای اختلاف باید صلاحیت دیوان را به عنوان مرجع رسیدگی بپذیرند. اما در این موضوع ایران نخواهد پذیرفت که مساله جزایر به دیوان ارجاع داده شود زیرا جزایر سهگانه را جزو تمامیت ارضی خود تلقی میکند و دلیلی نمیبیند که بر سر آن به یک نهاد بینالملل رجوع کند. با وجودیکه برداشت خوشبینانه بر این استوار است که شاید روسیه نسبت به حساسیت ایران درباره جزایر آگاه نیست اما به هر حال برداشتی که ایران از این موضوع دارد این است که روسیه یا چین با طرح این مساله به لحاظ سیاسی موضع ایران را در این حوزه تضعیف میکنند یا ایران را به لحاظ سیاسی و دیپلماتیک تحت فشارهای بینالمللی قرار میدهند. اما از یک بعد دیگر هم میتوان به این قضیه نگاه کرد و آن هم اهمیت روابط با کشورهای عربی برای چین و روسیه است و در این مورد مشخص شاید برای مسکو روابط با کشورهای عربی به لحاظ اقتصادی از درجهای از اهمیت برخوردار است که چشمش را بر حساسیت ایران بسته است.
حتی شاهد بودیم که این بار این موضوع در مجمع همکاری اعراب مطرح شد؛ در حالی که تیرماه بحث جزایر در نشست مشترک وزرای امور خارجه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس عنوان شده بود. اکنون که مساله جزایر در یک اجلاسیه بزرگتر مطرح شده، آیا درخواست مسکو و مطالبه ابوظبی، وجاهت بیشتری پیدا میکند و ایران در موقعیت دشواری قرار میگیرد؟ در عین حال موضعگیری اخیر روسها بلافاصله با واکنش ایران در سطح بالا مواجه شد و علیاکبر ولایتی، مشاور مقام معظم رهبری در امور بینالملل که از جمله دیپلماتهای حامی چرخش به سمت شرق است این موضع «وزارت خارجه روسیه» را محکوم کرد. لذا این مساله میتواند نشاندهنده نگرانی تهران از تکرار این موضعگیری و تبدیل شدن آن به یک «روند» باشد. حال این پرسشها مطرح میشود که روسها چه در سر دارند؟ آیا این قضیه پتانسیل آن را دارد که روابط ایران و روسیه را تحتالشعاع قرار دهد؟
همچنین آیا این اقدام مسکو صرفا یک حمایت نمادین است یا رابطه با کشورهای عربی با توجه به وجوه اقتصادی به حدی ارزشمند است که مسالهای در فهرست منافع حیاتی ایران را روی میز میگذارند؟ در نهایت روسها در رابطه با جزایر سهگانه با توجه به واکنش ایران تا کجا ادامه خواهند داد؟
موازنهسازی روسی
دکتر ابراهیم متقی، استاد دانشگاه تهران در این زمینه در پاسخ به روزنامه «دنیایاقتصاد» گفت: «سیاست منطقهای روسیه مبتنی بر نشانههایی از موازنه منطقهای بوده و این سیاست ادامه خواهد یافت. روسها به این موضوع توجه دارند که هرگونه غفلت از جهان عرب منجر به افزایش قدرت منطقهای ایران در خلیجفارس و خاورمیانه میشود.» وی افزود: «بر اساس چنین ادراکی، روسها به نشانههایی از امنیت متوازن و قدرت متوازن توجه دارند. از سوی دیگر روسیه هیچگاه در نهادهای بینالمللی از حقانیت ایران در کنترل جزایر سهگانه حمایت به عمل نیاورده است.»
به گفته متقی، همکاری روسیه با شورای همکاری خلیج فارس در راستای اعتمادسازی منطقهای است. روسیه به این موضوع واقف است که برای حفظ سوریه در محیط منطقهای و تداوم جایگاه منطقهای و ژئوپلیتیک خود نیازمند متوازنسازی سیاستهای منطقهای با ایران، جهان عرب و کشورهای اروپای غربی است. این استاد دانشگاه تهران تاکید کرد: «حقانیت در تفکر امنیتی روسیه ماهیت ژئوپلیتیک و راهبردی دارد. اگر ایران بیش از حد در محیط منطقهای قدرت پیدا کند، در آن شرایط روسیه قادر نخواهد بود تا با کشورهای غربمحور، روابط سازنده و همکاریجویانه داشته باشد.»
متقی معتقد است که انتظار ایران از روسیه برای آنکه از مواضع منطقهای جمهوری اسلامی حمایت به عمل آورد، با واقعیتهای سیاست قدرت و راهبرد منطقهای مسکو سازگاری ندارد. این استاد دانشگاه ادامه داد: «هر قدرت بزرگ جهانی تلاش میکند تا از ائتلافهای متوازن و سازنده حمایت کند. به همین دلیل است که روسیه برای جایگاهیابی در خلیجفارس نیازمند آن است که از انتظارات و مطالبات دیپلماتیک جهان عرب حمایت به عمل آورد. چین نیز دارای چنین رویکردی است. منطق سیاست قدرت در نظام بینالملل چنین رویکردی را اجتنابناپذیر میسازد.» وی همچنین اشاره کرد: «نکته بعدی آن است که چنین رویکردی را اتحاد شوروی به گونه افراطیتری در همکاریهای منطقهای با جهان عرب بهویژه در ارتباط با عراق در دوران صدام حسین و جنگ تحمیلی علیه ایران به کار گرفته بود.»
استاد دانشگاه تهران با اشاره به اینکه ایران برای شناخت سیاست منطقهای قدرتهای بزرگ باید نیازهای ژئوپلیتیک آنها را درک کند، توضیح داد: «روسیه و چین در زمره بازیگرانی محسوب میشوند که تمایل به همکاریهای چندجانبه و فراگیر با ایران دارند اما همکاری با ایران را به منزله نادیده گرفتن منافع و ضرورتهای راهبردی سایر کشورها نمیدانند. روسها همواره به مقامات سیاسی و امنیتی کشورهای منطقه از جمله عربستان، مصر و اسرائیل تاکید داشتهاند که همکاری با ایران به منزله مقابله با سایر کشورها محسوب نمیشود.» وی افزود: «به همین دلیل است که سیاست منطقهای روسیه در ارتباط با ایران، ترکیه، جهان عرب و اسرائیل را میتوان در قالب سیاست متوازن در سطح منطقهای تحلیل کرد.»
متقی در خصوص واکنش ایران به این موضع روسیه نیز گفت: «واکنش ایران و سیاست روسیه در چنین فضایی ماهیت اعلامی دارد. به عبارت دیگر روسیه به هیچ وجه تمایل به نادیده گرفتن منافع کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و یکپارچهسازی ائتلاف با ایران نخواهد داشت. الگوی رفتاری مسکو با ایران و تمامی کشورهای منطقهای خلیجفارس اولا ماهیت تاکتیکی دارد. ثانیا در قالب الگوهای کنش عملگرایانه و پراگماتیستی تعریف میشود.»
استاد دانشگاه تاکید کرد: «جهان عرب به لحاظ اقتصادی، همکاریهای دوجانبه و چندجانبه و در نتیجه امنیتسازی متوازن منطقهای در خلیجفارس و خاورمیانه برای اهداف راهبردی و ژئوپلیتیک روسیه اهمیت دارد و به همین دلیل است که روسیه تمایلی به نادیده گرفتن منافع کشورهای منطقهای در حوزه خاورمیانه عربی و در ارتباط با ایران نخواهد داشت.» وی در خصوص تاثیر احتمالی این مساله بر جنبههای دیگر روابط تهران و مسکو نیز گفت: «مواضع روسیه بخشی از سیاست توازن منطقهای بود و سطوح راهبردی همکاریهای دوجانبه و چندجانبه ایران و روسیه را تحتتاثیر قرار نمیدهد. طبعا مواضع دولت ایران نسبت به روسیه ماهیت قابل پیشبینی و اجتنابناپذیر داشته است. درک سیاست روسیه نشان میدهد که منافع این کشور در فضای همکاریهای منطقهای بهویژه در حوزه اقتصادی و راهبردی ابعاد همکاریجویانه بیشتری با کشورهای جهان عرب خواهد داشت. اما این امر به معنای وقفه در همکاریهای اقتصادی، راهبردی، امنیتی و بینالمللی تهران و مسکو محسوب نمیشود.»