چرا کسب و کارها و حتی مدیران موفق به «مشاور مدیریت» نیاز دارند؟ «ایلیا» با بررسی جهانی پاسخ می‏‏‌دهد

طبیب شرکت‌ها هنگام بحران

شماره روزنامه: ۵۹۵۹ تاریخ چاپ: ۱۴۰۲/۱۲/۹ ...

در سال‌‌‌های پس از این حادثه، سایه تروریسم بر سر دنیا سنگینی می‌‌‌کرد. جنگ‌‌‌های افغانستان و عراق آغاز شدند و خاورمیانه به کانون آشوب و تنش تبدیل شد که تاثیرات بسیار ناگواری از جنبه‌‌‌های مختلف بر کسب و کارهای بومی و جهانی گذاشت. اول، به دلیل بی‌‌‌ثباتی سیاسی در خاورمیانه، این منطقه از جهان با کاهش سرمایه‌گذاری چشمگیری روبه‌‌‌رو شد. دوم، از پیامدهای جنگ‌‌‌های خاورمیانه می‌توان به افزایش هزینه‌‌‌های تولید به دلیل افزایش قیمت مواد اولیه و اختلال در زنجیره تامین اشاره کرد. در نهایت، ‌‌‌ جنگ‌‌‌های خاورمیانه باعث بروز محدودیت‌‌‌های متعدد تجاری از قبیل تحریم‌‌‌های اقتصادی کشورهای درگیر جنگ و محدودیت‌‌‌های صادرات و واردات شد که به دشواری تجارت با آنها انجامید و آسیب‌‌‌های متعددی بر پیکره کسب وکارها وارد کرد.

اما این فقط آغاز توفان بود. در سال 2008، بحران مالی جهانی مانند سونامی به سواحل اقتصاد جهان کوبید. بانک‌‌‌ها ورشکست شدند، بازارهای مالی سقوط کردند و هزاران نفر شغل خود را از دست دادند. در پی این بحران، رکود اقتصادی سایه سنگین خود را بر بسیاری از کشورهای بزرگ دنیا انداخت و کسب و کارهای بسیاری در سراسر جهان طعم تلخ بحران را چشیدند. تقاضا برای کالاها و خدمات به شدت کاهش یافت و رکود اقتصادی، به افزایش بیکاری و از دست رفتن شغل‌‌‌ها منجر شد. همچنین به دلیل کاهش نقدینگی، بسیاری از کسب‌‌‌وکارها به تعطیلی کشیده شدند و بانک‌‌‌ها تمایل کمتری به ارائه وام داشتند.

در اواخر سال 2019، ویروسی ناشناخته شیوع پیدا کرد و به سرعت در سراسر جهان گسترش یافت و به یک پاندمی تبدیل شد. قرنطینه‌‌‌های گسترده و محدودیت‌‌‌های اجتماعی، زندگی میلیون‌‌‌ها انسان را تحت‌تاثیر مستقیم و غیرمستقیم خود قرار داد. بسیاری از کسب‌وکارها، به‌ویژه در بخش‌‌‌های گردشگری، هتلداری، رستوران‌‌‌داری، و خرده‌‌‌فروشی مجبور به تعطیلی شدند. تقاضا برای کالاها و خدمات، به‌ویژه در بخش‌‌‌هایی که به تعاملات اجتماعی وابسته بودند، به شدت کاهش یافت. کسب و کارها برای تطبیق با شرایط جدید، مانند دورکاری و رعایت پروتکل‌‌‌های بهداشتی، متحمل هزینه‌‌‌های اضافی قابل‌توجهی شدند. پاندمی کرونا منجر به رکودی عمیق در جهان شد و بسیاری از افراد شغل خود را از دست دادند، زنجیره‌‌‌های تامین جهانی و بومی دچار اختلالات متعددی شدند، بازارهای مالی با نوسانات زیادی روبه‌‌‌رو شده و بسیاری از سرمایه‌گذاران متحمل ضرر و زیان هنگفتی شدند. علاوه بر این، رفتار مصرف‌کننده به طور کاملا محسوسی تغییر کرد، که از جمله آنها می‌توان به افزایش تمایل به خرید آنلاین و استفاده از خدمات دیجیتال اشاره کرد.

کسب و کارها در مواجهه با بحران

بحران‌‌‌های انسانی مانند جنگ‌‌‌ها، بلایای طبیعی، و پاندمی‌‌‌ها، چالش‌‌‌های غیرقابل پیش‌بینی و پیچیده‌‌‌ای را برای کسب و کارها ایجاد می‌‌‌کنند. این مقاله به بررسی بحران‌‌‌های انسانی، چالش‌‌‌های پیش روی کسب و کارها در بحران، تجربه آنها در مواجهه با این چالش‌‌‌ها، و نقش مشاوره مدیریت در یاری رساندن به آنها در این شرایط دشوار می‌‌‌پردازد که قرار است در ادامه در چهار بخش مورد بررسی قرار گیرد.

1-بحران‌‌‌های انسانی

بحران‌‌‌های انسانی را می‌توان به عنوان رویدادهایی ناگوار تعریف کرد که به طور ناگهانی یا تدریجی، زندگی انسان‌‌‌ها را در یک جامعه یا منطقه تحت‌تاثیر قرار می‌‌‌دهند. به طور کلی می‌توان بحران‌‌‌های انسانی را بر اساس نوع و منشأ آن به دسته‌‌‌های مختلفی مانند بلایای طبیعی، بیماری‌‌‌های همه‌گیر و جنگ‌‌‌ها تقسیم‌‌‌بندی کرد.

این بحران‌‌‌ها در طول تاریخ از جنبه‌‌‌های مختلف اعم از اقتصادی، اجتماعی و سیاسی تاثیرات مخربی بر جوامع بشری داشته‌‌‌اند. به گزارش سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD) بحران پاندمی کووید-19 تا سال 2021 حدود 22 میلیون شغل را در کشورهای پیشرفته از بین برده است. طبق گزارش آژانس پناهندگان سازمان ملل، در حال حاضر بیش از 110 میلیون نفر در سراسر جهان به دلیل جنگ‌‌‌ها و مناقشات مختلف مجبور به ترک خانه خود شده و آواره گشته‌‌‌اند. بر اساس گزارش دولت جمهوری هائیتی درباره زلزله 7 ریشتری سال 2010 این کشور، مجموع قربانیان این بحران انسانی عظیم بیش از 316‌هزار نفر بوده و حدود 60‌درصد از زیرساخت‌‌‌های اقتصادی و اداری کشور هائیتی از بین رفته است. اینها تنها نمونه‌‌‌های کوچکی از تاثیرات فجیع بحران‌‌‌های انسانی بر ابعاد مختلف زندگی جوامع بشری است.

از منظر کسب و کار، بحران‌‌‌های انسانی، همچون امواج برق‌‌‌آسای سونامی، می‌توانند اثرات مخرب و جبران‌‌‌ناپذیری بر پیکره کسب و کارها برجای بگذارند. این اثرات را می‌توان به دو دسته اثرات ناشی از بحران‌‌‌های مستقیم و غیرمستقیم دسته‌‌‌بندی کرد. در بحران‌‌‌های مستقیم، کسب و کارهای کشور بحران‌‌‌زده تحت اثرات مستقیم ناشی از بحران هستند:

کاهش تقاضا: در شرایط وقوع بحران، تقاضا برای کالاها و خدمات غیراساسی به طور قابل‌‌‌توجهی کاهش می‌‌‌یابد. این اتفاق می‌تواند به ضرر کسب و کارهایی باشد که در این زمینه‌‌‌ها فعالیت می‌‌‌کنند.

اختلال در زنجیره تامین: بحران‌‌‌ها می‌توانند زنجیره‌‌‌های تامین کشور بحران‌‌‌زده را مختل کرده و دسترسی به مواد اولیه و کالاهای واسطه‌‌‌ای را دشوارتر کنند. این اختلال می‌تواند تولید و توزیع محصولات را با مشکل مواجه کند.

افزایش هزینه‌‌‌ها: بحران‌‌‌ها می‌توانند به افزایش هزینه‌‌‌های تولید، حمل‌‌‌و‌‌‌نقل و بیمه منجر شوند. این امر می‌تواند سودآوری کسب و کارهای بومی را به شدت تحت‌تاثیر قرار دهد.

تخریب زیرساخت‌‌‌ها: بحران‌‌‌هایی همچون جنگ و بلایای طبیعی می‌توانند به طور مستقیم به زیرساخت‌‌‌های حیاتی یک کشور مانند جاده‌‌‌ها، پل‌‌‌ها، بنادر و خطوط برق آسیب برسانند. این امر می‌تواند تردد کالاها و خدمات را مختل کرده و به کسب و کارهای بومی آسیب جدی وارد کند.

از نمونه‌‌‌های واقعی اثرات بحران‌‌‌های مستقیم بر کسب و کارها می‌توان به بحران اقتصادی در یونان و بحران داخلی لیبی اشاره کرد.

در بحران‌‌‌های غیرمستقیم، ‌‌‌کسب و کارهای حاضر در کشورهای غیر‌‌‌درگیر به طور غیرمستقیم از بحران کشورهای بحران‌‌‌زده تاثیر می‌‌‌پذیرند:

نوسانات بازارهای مالی: بحران‌‌‌های انسانی می‌توانند به نوسانات شدید در بازارهای مالی کشورهای غیردرگیر منجر شده و سرمایه‌گذاری و فعالیت‌‌‌های اقتصادی را با چالش‌‌‌های جدی روبه‌‌‌رو کنند. این امر می‌تواند بر قیمت ارز، سهام و سایر دارایی‌‌‌ها تاثیر گذاشته و به ضرر کسب و کارها باشد. همچنین، در شرایط وقوع بحران، اعتماد‌‌‌به‌‌‌نفس سرمایه‌گذاران از بین رفته و سرمایه‌گذاری‌‌‌های جدید به طور قابل‌توجهی کاهش می‌‌‌یابد.

محدودیت‌‌‌های تجاری: بحران‌‌‌های انسانی می‌توانند به اعمال محدودیت‌‌‌های تجاری مانند تحریم‌‌‌ها و تعرفه‌‌‌ها منجر شوند. این اتفاق می‌تواند تجارت بین‌المللی را مختل کرده و به ضرر کسب‌وکارهایی باشد که در این زمینه فعالیت می‌‌‌کنند.

از نمونه‌‌‌های واقعی اثرات بحران‌‌‌های غیرمستقیم بر کسب و کارها می‌توان به بحران تایوان (اختلال در تامین قطعات الکترونیک که به کمبود جهانی دامن زد) اشاره کرد.

راهکارهای مدیریتی در بحران؛ ضرورتی برای بقا و توسعه کسب و کارها

همان‌طور که دیدیم، بحران‌‌‌های انسانی، چه مستقیم و چه غیرمستقیم، می‌توانند تبعات مخربی برای کسب و کارها داشته باشند. در چنین شرایطی، دارا ‌‌‌بودن راهکارهای مدیریتی و استراتژی‌‌‌های کسب و کار مناسب، نقشی حیاتی در آمادگی برای مواجهه با بحران، عبور موفق از آن، و بازگشت به مسیر رشد و توسعه پس از آن ایفا می‌‌‌کند. بر این اساس، می‌توان رویکردهای کلیدی مواجهه با بحران را به سه رویکرد زیر تقسیم‌‌‌بندی کرد:

1-توانمندسازی پیش از بحران: این رویکرد به معنای تجهیز و آماده‌‌‌سازی کسب و کارها برای مواجهه با بحران‌‌‌هاست. کسب و کارها باید همواره برای وقوع بحران‌‌‌های مختلف، آمادگی لازم را داشته و با داشتن استراتژی‌‌‌های مناسب برای هر سناریو، قابلیت مواجهه با آن را به بهترین شکل داشته باشند تا بتوانند اثرات آن را به حداقل برسانند. برخی از مهم‌ترین ابزارهای این رویکرد عبارتند از:

-رصد و تحلیل مستمر محیط داخلی و خارجی کسب و کار، به منظور شناسایی و ارزیابی ریسک‌‌‌های بالقوه محتمل و پیش‌بینی احتمال وقوع بحران‌‌‌های مختلف در کوتاه مدت، میان مدت، و بلند مدت.

-تهیه برنامه‌‌‌های مدون و استراتژی‌‌‌های مناسب مواجهه با بحران‌‌‌ها در سناریوهای مختلف.

-ایجاد و ذخیره‌‌‌سازی منابع حیاتی مورد نیاز کسب‌و‌کار به منظور تضمین تداوم فعالیت‌‌‌های کسب و کار در شرایط وقوع بحران.

2-بقا در بحران: این رویکرد به معنای زیست عقلانی در بحران با هدف حفظ هسته اصلی کسب‌وکار و جلوگیری از تعطیلی آن است. کسب‌وکارها باید در زمان وقوع بحران آمادگی لازم را برای مقابله با آن داشته باشند تا بتوانند با اتخاذ استراتژی درست و به موقع، بقای خود را در وضعیت بحرانی تضمین کرده، در آن زیست کرده و به سلامت از آن عبور کنند. این امر مستلزم اتخاذ راهبردهای مناسب و قابل اجرای مدیریتی و استراتژیک بوده که در ادامه به برخی از آنها اشاره خواهیم کرد:

•اتخاذ استراتژی‌‌‌های مناسب و قابل اجرا و تصمیم‌گیری به‌‌‌موقع، سریع و قاطع توسط رهبران کسب و کارها در شرایط وقوع بحران، با در نظر گرفتن تمامی جوانب و با کمترین خطا.

•تمرکز بر فعالیت‌‌‌های حیاتی با اولویت‌‌‌بندی وظایف و تمرکز منابع و تلاش‌‌‌ها بر فعالیت‌‌‌های ضروری برای حفظ بقای کسب و کار.

•انعطاف‌‌‌پذیری و سازگاری با شرایط بحرانی به کمک دارا ‌‌‌بودن مدل کسب و کاری منعطف و چابک به منظور تطبیق آن با شرایط بحرانی و حفظ تداوم کسب و کار.

•برقراری ارتباط شفاف و موثر از طریق اطلاع‌‌‌رسانی دقیق و به‌‌‌موقع به ذی‌نفعان مختلف، اعم از مشتریان، کارکنان، سهامداران و جامعه، در خصوص وضعیت بحران و اقدامات انجام‌‌‌شده.

3-بازسازی و توسعه پس از بحران: بخش اول این رویکرد به معنای ترمیم بخش‌‌‌های آسیب‌‌‌دیده کسب و کار پس از بحران است. این امر می‌تواند شامل موارد مختلفی مانند بازسازی زیرساخت‌‌‌های فیزیکی و منابع انسانی، سیستم‌‌‌ها و فرآیندها، و همچنین جبران خسارات مالی و انسانی باشد. بخش دوم این رویکرد به معنای توسعه کسب و کار است به نحوی که در برابر بحران‌‌‌های آینده تاب‌‌‌آورتر باشد. این امر مستلزم سرمایه‌گذاری در اقداماتی برای ارتقای توانمندسازی، چابکی و انعطاف، و تاب‌‌‌آوری کسب و کار است. پس از اتمام بحران، رهبران کسب و کارها باید از درس‌‌‌هایی که در زمان وقوع بحران آموخته‌‌‌اند بهترین استفاده را برده و بر اساس آنها به بازسازی و توسعه کسب و کار خود بپردازند. در ادامه به برخی از مهم‌ترین ابزارهای این رویکرد اشاره خواهیم کرد:

•استفاده از فرصت‌‌‌های به‌‌‌وجود آمده برای نوآوری و بازنگری در استراتژی‌‌‌های کسب و کار، با در نظر گرفتن تجربیات و درس‌‌‌آموخته‌‌‌های حاصل از بحران، به منظور تطبیق با شرایط جدید و ارتقای تاب‌‌‌آوری در برابر بحران‌‌‌های آینده.

•سرمایه‌گذاری در فعالیت‌هایی که به افزایش تاب‌‌‌آوری کسب و کار در برابر بحران‌‌‌های احتمالی در آینده منجر می‌شود.

•بررسی و شناسایی فرصت‌‌‌های جدید از جنبه‌های مختلف در دوران پس از بحران به منظور توسعه کسب و کار.

2- بررسی تجربه کسب و کارهای جهانی در مواجهه با بحران‌‌‌های انسانی

در این بخش به معرفی نمونه‌‌‌هایی از تجربه‌‌‌های موفق و ناموفق کسب و کارها در مواجهه با دو بحران معروف دهه‌‌‌های اخیر، یعنی بحران مالی 2008 و پاندمی کووید-19 می‌‌‌پردازیم تا دریابیم که مهم‌ترین عوامل موثر بر موفقیت یا شکست آنها چه بوده است.

1)بحران مالی 2008: این بحران مانند امواج مرگبار سونامی، ‌‌‌ خود را بر پیکره بهت‌‌‌زده کسب وکارها کوبید و زخم‌‌‌های عمیق وحشتناکی بر جا گذاشت. دو نمونه از کسب و کارهایی که در مواجهه با این بحران موفق و ناموفق عمل کردند عبارتند از:

•نمونه موفق: شرکت جی‌‌‌پی مورگان که بزرگ‌ترین بانک در ایالات متحده است، در بحران مالی سال 2008 با اتخاذ تصمیمات به ‌‌‌موقع و استراتژی‌‌‌های مناسب بحران مانند تمرکز بر اکتسابات استراتژیک (به عنوان مثال، اکتساب شرکت Bear Stearns) توانست سهم بازار و ثبات مالی خود را حفظ کرده و از این بحران به سلامت عبور کند.

•نمونه ناموفق: شرکت لمن برادرز که تا سال 2007 چهارمین بانک بزرگ سرمایه‌گذاری در ایالات متحده بود، ‌‌‌ در بحران مالی سال 2008، به دلایل متعددی مانند عدم‌پیش‌بینی ریسک بالای اوراق قرضه با پشتوانه رهنی و سرمایه‌گذاری بیش از حد در آن، در کمال ناباوری اعلام ورشکستگی کرد که به انحلال شرکت، تحمیل ضرر و زیان هنگفت به سهامداران و طلبکاران، و از دست رفتن حدود 25000 شغل منتج شد.

2) پاندمی کووید-19: همان‌طور که پیش‌تر ذکر شد، بحران پاندمی کووید-19 که حتی خوش‌بین‌‌‌ترین افراد نیز پایان نزدیکی برای آن متصور نبودند، اثرات جبران‌ناپذیری بر کسب و کارهای جهانی وارد کرد. دو نمونه از کسب و کارهایی که در مواجهه با این بحران موفق و ناموفق عمل کردند عبارتند از:

•نمونه موفق: شرکت Zoom که یک شرکت فناوری ارتباطات در ایالات‌متحده است، با اتخاذ تدابیری متناسب با شرایط پاندمی و تصمیمات به‌‌‌موقع مانند ارائه خدمات ویدئو کنفراس با کیفیت بالا و قیمت مناسب، تمرکز بر توسعه و ارتقای پلتفرم خود، و افزایش ظرفیت و زیرساخت‌‌‌های خود برای پاسخگویی به تقاضای بالا توانست جدای از بقا در بحران، به رشد و توسعه کم‌‌‌سابقه‌‌‌ای دست پیدا کند که می‌توان به افزایش تعداد کاربر روزانه و درآمد سالانه به ترتیب از 10 میلیون کاربر و 0.62 میلیارد دلار در سال 2019 به 300 میلیون کاربر و 2.6 میلیارد دلار در سال 2020 اشاره کرد.

•نمونه ناموفق: شرکت جی‌‌‌سی پنی که یک شرکت خرده‌‌‌فروشی آمریکایی است، به دلیل اتخاذ تصمیمات نادرست و استراتژی‌‌‌های نامناسب در زمان بحران کرونا، مانند عدم‌سرمایه‌گذاری در تجارت الکترونیک و عدم‌تطبیق با روند رو‌‌‌ به‌‌‌ رشد خرید آنلاین، حدود 154 شعبه خود را در سال 2020 تعطیل و در همان سال اعلام ورشکستگی کرد.

با بررسی و موشکافی مجموعه بزرگی از نمونه‌‌‌های کسب و کارهای موفق و ناموفق در مواجهه با بحران‌‌‌های انسانی، که پیش‌تر تنها تعداد اندکی از آنان ذکر شد، در می‌‌‌یابیم که کسب و کارهای موفق با اتخاذ راهکارهای مدیریتی و استراتژی‌‌‌های مناسب براساس رویکردهای توانمندسازی پیش از بحران (مانند تنوع زنجیره تامین، ‌‌‌ تمرکز بر بازارهای جدید و انباشت ذخایر) و بقا در آن (مانند تصمیم‌گیری‌‌‌های به‌‌‌موقع و قاطع، کاهش هزینه‌‌‌ها، تمرکز بر فعالیت‌‌‌های با سوددهی بالا، و خلاقیت و نوآوری) در رویارویی با بحران‌‌‌های انسانی چابکی و انعطاف‌‌‌پذیری بیشتری از خود نشان داده، توانستند به سرعت خود را با شرایط جدید وفق داده و به فعالیت خود ادامه دهند. در مقابل، کسب و کارهایی که فاقد آمادگی لازم برای مواجهه با بحران بودند و در زمان آن، راهکارهای مدیریتی و استراتژی نامناسب اتخاذ کردند، در بحران‌‌‌های انسانی با چالش‌‌‌های متعددی روبه رو شده و در بسیاری موارد اعلام ورشکستگی کرده و مجبور به تعطیلی فعالیت خود شدند. نکته قابل‌توجه اینکه، حتی کسب و کارهای موفق نیز در بحران با ضرر و زیان و چالش‌‌‌هایی روبه‌رو می‌‌‌شوند، اما توانمندشدن آنها از جنبه‌‌‌های مختلف پیش از وقوع بحران و دارابودن استراتژی‌‌‌های مناسب با هدف حفظ بقا در بحران به آنها کمک می‌‌‌کند تا به سلامت از آن عبور کرده و به مسیر رشد و توسعه خود بازگردند. در نهایت، بازسازی و توسعه پس از بحران (مانند بازنگری در استراتژی‌‌‌ها، بازسازی زنجیره تامین، سرمایه‌گذاری در توسعه، و جلب مجدد اعتماد مشتریان) فرصتی برای کسب و کارهاست تا با درس‌‌‌آموزی از تجارب گذشته، خود را قوی‌‌‌تر و تاب‌آورتر در برابر چالش‌‌‌های آینده آماده کنند.

3-چراغ راه در مسیر بحران؛ نقش مشاوره مدیریت در یاری رساندن به کسب و کارها

بحران‌‌‌های انسانی مانند جنگ‌‌‌ها، بلایای طبیعی، حملات تروریستی، و پاندمی‌‌‌ها چالش‌‌‌های غیرقابل پیش‌بینی و پیچیده‌‌‌ای را برای کسب و کارها ایجاد می‌‌‌کنند. در چنین شرایطی، اتخاذ تصمیمات درست و به‌‌‌موقع و اجرای استراتژی‌‌‌های مناسب برای حفظ بقا و ادامه فعالیت امری حیاتی است. کسب و کارها در بحران با چالش‌‌‌های متعددی مانند عدم‌قطعیت بالا، کمبود اطلاعات، اضطراب و فشار روانی، و محدودیت منابع روبه‌‌‌رو هستند. این چالش‌‌‌ها می‌توانند توانایی آنها را در تصمیم‌گیری و اقدام درست مختل کنند. در اینجاست که مشاوره مدیریت به عنوان یک تخصص، به واسطه تجربه و دانش عمیق خود در زمینه‌‌‌های مختلف مدیریتی، می‌تواند در شرایط بحرانی یاری‌‌‌گر کسب و کارها باشد. در شرایط بحرانی، که چالش‌‌‌های فراوانی پیش روی کسب و کارها بوده و خطرات متعددی آنها را تهدید می‌‌‌کنند، مشاوره مدیریت می‌تواند نقشی حیاتی در کمک به آنها برای عبور از بحران و دستیابی به موفقیت ایفا کند. به دلایل متعددی، مشاوره مدیریت می‌تواند بهترین یاری‌‌‌گر کسب و کارها در یافتن راهکارهای مدیریتی و استراتژی‌‌‌های مناسب و قابل اجرا در مواقع بحران‌‌‌های انسانی باشد که در ادامه به برخی از مهم‌ترین آنها می‌‌‌پردازیم:

تخصص و تجربه: بحران‌‌‌های انسانی پدیده‌‌‌هایی نادر بوده که بسیاری از کسب و کارها تجربه مقابله با آنها را ندارند. مشاوران مدیریت به واسطه تعامل با کسب و کارهای مختلف و حل مسائل گوناگون آنها از تخصص، تجربه و خرد عمیقی در حوزه‌‌‌های مختلف مدیریتی برخوردار هستند. به همین دلیل، آنها می‌توانند به کسب و کارها در شناسایی و ارزیابی ریسک‌‌‌ها، تدوین برنامه‌‌‌های مقابله‌‌‌کننده پیش از بحران، اتخاذ تصمیمات درست و به موقع در زمان بحران، و بازسازی و توسعه پس از بحران کمک کنند.

نگاه بیرونی و بی‌طرفانه: در زمان بحران، افراد درگیر در کسب و کار ممکن است به دلیل اضطراب و فشار روانی، دیدگاه شفافی نسبت به وضعیت نداشته باشند. مشاوران مدیریت به عنوان یک ناظر بیرونی، می‌توانند به مسائل و چالش‌‌‌های کسب و کارها از زاویه‌‌‌ای متفاوت نگاه کنند. این نگاه بیرونی و بی‌‌‌طرفانه، به آنها کمک می‌‌‌کند تا ریشه مشکلات را به طور دقیق شناسایی کرده و راه‌‌‌حل‌‌‌های مناسب به رهبران کسب و کارها ارائه دهند.

دسترسی به منابع و ابزارهای تخصصی: مشاوران مدیریت به طیف وسیعی از منابع و ابزارهای تخصصی دسترسی دارند. آنها می‌توانند از این منابع و ابزارها برای ارائه راه‌‌‌حل‌‌‌های خلاقانه و اثربخش به کسب و کارها در مواقع بحران استفاده کنند.

ارتباطات موثر: مشاوران مدیریت در زمینه برقراری ارتباطات موثر با افراد در سطوح مختلف تخصص، تجربه و مهارت عمیقی دارند. آنها می‌توانند با ذی‌نفعان مختلف کسب و کارها، از جمله کارکنان، مشتریان، و سهامداران، به طور موثر ارتباط برقرار کرده و آنها را در جریان روند حل بحران قرار دهند.

با توجه به دلایل ذکر شده، مشاوران مدیریت می‌توانند نقش کلیدی در کمک به کسب و کارها در عبور از بحران‌‌‌های انسانی ایفا کرده و براساس سه رویکرد توانمندسازی پیش از بحران، بقا در بحران، و بازسازی و توسعه پس از بحران، یاری‌‌‌گر کسب و کارها باشند. به عنوان مثال، در رویکرد توانمندسازی پیش از بحران، مشاوران مدیریت به کسب و کارها در شناسایی و ارزیابی ریسک‌‌‌ها، تدوین استراتژی‌‌‌های مناسب برای هر سناریو، ایجاد فرهنگ سازمانی انعطاف‌‌‌پذیر، و سرمایه‌گذاری در فناوری و نوآوری کمک می‌‌‌کنند. در رویکرد بقا در بحران، مشاوران مدیریت به کسب و کارها در اتخاذ تصمیمات به‌‌‌موقع و سریع و استراتژی‌‌‌های مناسب بحران، کاهش هزینه‌‌‌ها و حفظ منابع، و حفظ ارتباط با مشتریان و ذی‌نفعان یاری می‌‌‌رسانند. در رویکرد بازسازی و توسعه پس از بحران، مشاوران مدیریت به کسب و کارها در بازنگری در استراتژی‌‌‌ها و مدل‌‌‌های کسب و کار، استفاده از فرصت‌‌‌های جدید، و بازسازی و تقویت زنجیره تامین خود کمک می‌‌‌کنند.

4-چالش‌‌‌ها و موانع

بحران‌‌‌های انسانی، با ماهیت غیرقابل پیش‌بینی و پویای خود، شرایطی بغرنج و پرمخاطره برای کسب و کارها ایجاد می‌‌‌کنند. اتخاذ راهکارهای مدیریتی و استراتژی‌‌‌های مناسب توسط کسب و کارها در چنین شرایطی، به دلیل پیچیدگی‌‌‌ها و ظرافت‌‌‌های خاص، با چالش‌‌‌ها و موانع متعددی روبه‌‌‌رو می‌شود. در این بخش، به بررسی برخی از این چالش‌‌‌ها و موانع و نقش مشاوره مدیریت در حل آنها می‌‌‌پردازیم:

عدم‌قطعیت بالا: یکی از بارزترین ویژگی‌‌‌های بحران‌‌‌های انسانی، عدم‌قطعیت بالا و دشواری پیش‌بینی دقیق وقوع، شدت و تداوم آنهاست. این امر، برنامه‌‌‌ریزی و اتخاذ تصمیمات استراتژیک را با چالش‌‌‌های جدی روبه‌‌‌رو می‌‌‌کند. مشاوران مدیریت با اتکا به تخصص و تجربه خود که از تعامل با کسب و کارها در پروژه‌های متعدد طی سالیان متمادی (به  خصوص در بحران‌‌‌های مختلف) به دست آمده، می‌توانند به کسب و کارها در تدوین سناریوهای مختلف وقوع بحران، توسعه استراتژی مناسب برای هرکدام، و برنامه‌ریزی برای تداوم فعالیت کمک کنند.

فشار روانی و اضطراب: فشار روانی، اضطراب و کمبود اطلاعات در شرایط بحرانی، می‌تواند منجر به اتخاذ تصمیمات نادرست یا تاخیر در تصمیم‌گیری درست شود. این رخداد می‌تواند صدمات جبران‌‌‌ناپذیری به کسب و کارها وارد کند. به این منظور، مشاوران مدیریت با آموزش مدیران کسب و کار برای تصمیم‌گیری در شرایط بحرانی، ایجاد یک سیستم تصمیم‌گیری سریع و کارآمد، و استفاده از ابزارها و تکنیک‌‌‌های تصمیم‌گیری، به آنها در غلبه بر اضطراب و اتخاذ تصمیمات درست یاری می‌‌‌رسانند.

فقدان بلندنظری و برنامه‌‌‌ریزی بلندمدت: تمرکز صرف بر سود کوتاه‌‌‌مدت و عدم‌توجه به برنامه‌‌‌ریزی بلندمدت، یکی از اشتباهات رایج کسب و کارهاست. این دیدگاه، آنها را در برابر بحران‌‌‌های احتمالی غافلگیر می‌‌‌کند، چرا که آمادگی لازم برای مقابله با آنها را ندارند. از این رو، مشاوران مدیریت با ترویج فرهنگ سازمانی بلندمدت و سرمایه‌گذاری در برنامه‌‌‌ریزی‌‌‌های بلندمدت و آمادگی برای بحران، به کسب و کارها در ارتقای تاب‌‌‌آوری در برابر بحران‌‌‌های احتمالی کمک می‌‌‌کنند.

محدودیت منابع: بحران‌‌‌های انسانی می‌توانند منابع مالی و انسانی کسب و کارها را به شدت تحت‌‌‌الشعاع قرار دهند. مشاوران مدیریت با ارائه راهکارهای عملی برای مدیریت منابع و استفاده بهینه از آنها، به کسب و کارها در عبور از بحران با حداقل ضرر و زیان یاری می‌‌‌رسانند.

مقاومت در برابر تغییر: برخی از رهبران کسب و کارها در برابر تغییر، به‌ویژه در شرایط بحرانی مقاومت نشان می‌‌‌دهند که می‌تواند زخم‌‌‌های کاری جبران‌‌‌ناپذیری بر پیکره کسب و کار وارد کند. مشاوران مدیریت با آموزش و توانمندسازی مدیران، ایجاد فرهنگ سازمانی انعطاف‌‌‌پذیر و جلب مشارکت ذی‌نفعان، به کسب و کارها در غلبه بر مقاومت در برابر تغییر کمک می‌‌‌کنند.

جمع بندی

بحران انسانی، موجی سهمگین است که می‌تواند هر کسب و کاری را در خود غرق کند. اما تاب‌‌‌آوری، مهارتی برای مقابله با این موج است. مشاوران مدیریت، مربیان ماهری در آموزش این مهارت هستند. آنها با دانشی عمیق و تجربه‌‌‌ای گران‌‌‌بها، به کسب و کارها کمک می‌‌‌کنند تا:

•پیش از بحران، با برنامه‌‌‌ریزی‌‌‌های دقیق، آمادگی لازم را برای هر نوع موج احتمالی داشته باشند.

•در حین بحران، با انتخاب استراتژی‌‌‌های مناسب و تصمیم‌گیری‌‌‌های سریع و به‌‌‌موقع، موج را مهار کنند.

•پس از بحران، با بازسازی و توسعه به سوی قله‌‌‌های جدید گام بردارند.

مشاوره مدیریت، نه یک راه‌حل جادویی، بلکه چراغی روشن در تاریکی بحران است که با در دست داشتن آن، کسب و کارها می‌توانند تاب‌‌‌آوری را در تار و پود خود تنیده، به سلامت از ظلمات بحران عبور کرده، و در مسیر رشد و توسعه گام بردارند. با اتکا به مشاوره مدیریت، کسب و کارها می‌توانند در موج‌‌‌های غول‌‌‌آسای بحران مهارت خود را به کار گرفته و در دل چالش‌‌‌ها، فرصت‌‌‌های جدیدی برای پیشرفت و تعالی بیابند. بحران، پایان نیست، بلکه فرصتی برای آغازی دوباره است و مشاوران مدیریت، همراهانی امین و قابل اتکا در این سفر پرفراز و نشیب هستند.

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان