زندگى سایر زنان نقش آفرین نهضت عاشورا

از شگفتى هاى حادثه کربلا، حضور فعّال اقشار مختلف جامعه در آن است، قیامى که پیر، جوان، نوجوان، خردسال، کودک شیرخوار، غلام، برده، مرد و زن در آن شرکت داشتند

زندگى سایر زنان نقش آفرین نهضت عاشورا

از شگفتى هاى حادثه کربلا، حضور فعّال اقشار مختلف جامعه در آن است، قیامى که پیر، جوان، نوجوان، خردسال، کودک شیرخوار، غلام، برده، مرد و زن در آن شرکت داشتند. با نگاهى به تاریخ عاشورا مى توان دریافت که زنانى در صحنه هاى کربلا حضور داشتند که با برعهده گرفتن وظایف گوناگون، در ماندگار ساختن این نهضت نقش مهمّى آفریدند. بانوان کربلا تنها کسانى نبودند که قافله اسیران را همراهى کردند؛ بلکه زنانى نیز بودند که با شهادت، مرثیه سرایى، هوادارى، همکارى و اعتراض به دشمن، تداوم بخش نهضت کربلا شدند. اکنون به اختصار به زندگى این زنان والا مقام مى پردازیم:
     
الف) زنان شهید
  
1- امّ حسن
   
امّ حسن، فرزند امام مجتبى (ع) و مادرش امّ بشیر دختر ابومسعود انصارى «1» یا خزرجى است. «2» برخى نیز، مادر او را ملیکه ملکه دختر احنف بن قیس دانسته اند. «3»
    
وى همراه خانواده اش از مدینه به کربلا آمد و هنگام غارت خیمه هاى سیدالشهدا (ع) زیردست و پاى مهاجمین بى رحم به شهادت رسید. «4»
  
2- امّ وهب
   
امّ وهب دختر عبداللَّه بن عمیر کلبى است. برخى نام وى را قمر یا قمرى خوانده اند.»
   
 او با همسرش در یکى از محلّه هاى کوفه سکونت داشت، ولى براى حمایت از امام حسین (ع) همراه همسرش به کربلا رفت و پس از شهادت او خاک و خون از چهره اش برگرفت و گفت: «بهشت گوارایت باد!» در همین لحظه غلام شمر که رستم نام داشت، با عمود آهنین برفرق زن زد و او را به شهادت رساند. «2» امّ وهب نخستین بانویى بود که در کربلا به شهادت رسید. «3»
     
3- حمیدة بنت مسلم (ع) «4»
  
حمیده فرزند مسلم از ام کلثوم دختر امام على (ع) مى باشد. وى در سفر کربلا یازده سال داشت. در بین راه، آنگاه که خبر شهادت مسلم به امام حسین (ع) رسید، آن حضرت او را بر زانوى خود نشاند و دست نوازش بر سرش کشید و فرمود: «من، پدرت هستم و دخترانم خواهرت هستند.» در این لحظه صداى گریه حمیده و دیگر فرزندان مسلم بلند شد و فریاد «وا مسلما و وا ابن عقیلا» سر دادند. روز عاشورا هنگام حمله دشمن به خیمه ها، این دختر در زیر دست و پاى مهاجمین به درجه رفیع شهادت نایل آمد. «5»
    
4- درّة الصدف
   
او، دختر عبداللَّه بن عمر انصارى است. چون مأموران ابن زیاد، کاروان اسراى کربلا و سرهاى مطهّر شهیدان را به سوى شام مى بردند، درّة الصدف و جمعى از زنان، در نزدیکى شهر حلب، براى رهانیدن اسرا به مقابله با آنان برخاستند. ولى با وجود کمک مردم موفّق به انجام این کار نشدند و درّة الصدف و چند زن دیگر به شهادت رسیدند. «1»
   
ب) زنان مرثیه سرا
    
1- اسماء بنت عقیل
   
اسماء، فرزند عقیل (ع) و مادرش امّ ولد است. «2» او با پسر عمویش عمر بن على (ع) ازدواج کرد. خداوند متعال سه فرزند به نام هاى محمّد، امّ موسى و امّ حبیب به وى عنایت فرمود. «3» اسماء از زنان داغدار حادثه عاشورا است که برادرانش در کوفه و کربلا به شهادت رسیدند، «4» ولى او همچنان، هنگام بازگشت اهل بیت (ع) به مدینه مقاوم بود و کنار قبر پیامبر (ص)، با آه و ناله، مهاجرین و انصار را شماتت مى کرد و بر آنان مى تاخت.
   
وى با مرثیه سرایى خود تمام حاضران را به گریه مى انداخت؛ چنان گریه اى که سابقه نداشت. «5»
   
2- امّ البنین
    
امّ البنین، فاطمه فرزند حزام بن خالد و مادرش لیلى بنت سهیل است. سال ولادت وى بنا به تقریب پنجم ه. ق مى باشد. «6» او از زنان نامدار صدر اسلام، ادیب و شاعرى فصیح است و نزد مسلمانان جهان جایگاه ویژه اى دارد. «7» فرزندان امّ البنین از امام على (ع)، که همه آنان در کربلا به شهادت رسیدند عبارتنداز: عبّاس، عبداللَّه عثمان و جعفر. «8»
   
قلب امّ البنین آکنده از محبّت سیدالشهدا (ع) بود و چون بشیر خبر شهادت آن حضرت را در مدینه به او داد، فریادى کشید و گفت: «اى بشیر! رگ قلبم را پاره کردى!» «1» امّ البنین نخستین کسى بود که در سوگ عبّاس و دیگر فرزندان شهیدش مرثیه سرود. او هر روز همراه نوه اش عبیداللَّه بن عبّاس به قبرستان بقیع مى رفت و براى پسرانش سوگوارى مى کرد. مردم نیز با وى هم نوا مى شدند. «2» بنابر مشهور، قبر وى در بقیع، کنار مقابر عمّه هاى پیامبر (ص)، صفیه و عاتکه قرار دارد. «3»
   
3- امّ سلمه
  
امّ سلمه دختر ابى امیّة، حذیفة بن مغیره و عاتکه بنت عامر است. «4» وى ابتدا با ابو سلمه وصلت کرد، «5» ولى پس ازفوت او به ازدواج با پیامبر (ص) مفتخر شد. «6» امّ سلمه با رسول خدا (ص) در غزوات متعددى شرکت کرد و در بین زنان آن بزرگوار پس از خدیجه (س) از احترام خاصّى برخوردار بود. «7»
   
امام حسین (ع) هنگام سفر به کربلا، با امّ سلمه خداحافظى کرد و علم و سلاحى را که از پیامبر (ص) بدو رسیده بود، به وى داد تا از دستبرد دشمن در امان باشد. امّ سلمه پس از واقعه کربلا آن ها را به امام سجّاد (ع) تحویل داد. «8» درباره مقام و منزلت او گفته اند: روزى چون از خواب برخاست، مى گریست. به او گفتند: «چرا مى گریى؟» گفت: «فرزندم حسین (ع) به شهادت رسید. پیامبر (ص) را از زمان رحلت تا دیشب در خواب ندیده بودم. در رؤیا به ایشان عرض کردم: پدر و مادرم فدایت باد! چرا رنگ پریده اى؟ فرمود: تا دیشب مشغول حفر قبر حسین و اصحابش بودم.» «9»
      
امّ سلمه نخستین کسى بود که در مدینه براى امام حسین (ع) سوگوارى کرد. وى در مسجد النبى (ع) خیمه زد و در آن نشست و لباس سیاه پوشید. «1» تاریخ وفات وى به طور دقیق دانسته نیست. بعضى زمان آن را به سال 58 یا 59 ه. ق مى دانند، ولى آنچه مسلّم است او تا بعد از واقعه کربلا زنده بوده است. «2» هم اکنون مرقدش در بقیع زیارتگاه مسلمانان جهان است. «3»
   
4- امّ لقمان بنت عقیل (ع)
   
از شرح حال امّ لقمان دختر عقیل بن ابى طالب (ع) اطّلاع چندانى در دست نیست.
   
تنها شیخ مفید و برخى دیگر گفته اند: وى پس از شنیدن خبر شهادت امام حسین (ع)، با روى باز از خانه اش، در مدینه بیرون آمد و مجلس عزادارى تشکیل داد و با حضور خواهرانش در سوگ سالار شهیدان مرثیه سرایى کرد. «4»
    
5- امّ هانى بنت عقیل (ع)
   
او فرزند عقیل و مادرش امّ ولد است. امّ هانى و خواهرانش هنگام ورود بازماندگان حادثه کربلا به مدینه، سوگوارى کرده، یاد و خاطره شهیدان عاشورا را زنده نگه داشتند. «5»
  
6- رمله بنت عقیل
   
او دختر عقیل و مادرش امّ ولد است. رمله بافقیه و محدّث عصر خویش، عمر بن حسن (ع) ازدواج کرد و صاحب فرزندى به نام محمّد گردید. «6» چون کاروان کربلا وارد مدینه شد، رمله که دختر بزرگ عقیل بود، با خواهرانش در سوگ امام حسین (ع) به مرثیه سرایى پرداخت. «1»
   
7- رویحه
   
رویحه دختر عمرو بن حجاج، از سران سپاه یزید است. ولى او همسرش، هانى بن عروة و فرزندش، یحیى از ارادتمندان امام حسین (ع) مى باشند. رویحه در مراسم تدفین مسلم و شوهرش هانى شرکت داشت و در سوگ آنان مرثیه سرایى کرد. «2»
    
8- زینب بنت عقیل
   
مادر زینب، امّ ولد و از با کمال ترین دختران عقیل است. او هنگام بازگشت پیام آوران عاشورا به مدینه براى تسلیت به خاندان امام حسین (ع)، در بقیع بر شهیدان کربلا گریست و به مرثیه سرایى پرداخت. «3»
   
9- فاطمه بنت عقیل
    
فاطمه بنت عقیل بن ابى طالب (ع) و یکى از زنانى است که هنگام ورود اهل بیت (ع) به مدینه در رثاى سیّدالشهدا (ع) به مرثیه سرایى و سوگوارى پرداخت. «4»
   
ج) یاوران امام حسین (ع)
   
مقصود از «یاوران»، در این جا زنانى اند که به گونه عملى با امام حسین (ع) و اهل بیت (ع) همکارى کردند و آنان را به گونه اى از یارى خویش برخوردار ساختند.
     
1- طوعه
  
طوعه، امّ ولد و کنیز اشعث بن قیس بود. وى پس از آزادى با اسید حضرمى ازدواج کرد و برایش فرزندى به نام بلال به دنیا آورد. طوعه با این که مدّت ها کنیز اشعث بود، این سابقه هیچ اثرى در قلب پاک او برجاى نگذاشت و آن زمانى که کوفیان، حضرت مسلم (ع) را تنها گذاشتند، وى حرمت ولایت را پاس داشت و نماینده امام حسین (ع) را پناه داد و از او پذیرایى کرد. ولى صبح هنگام، فرزندش بلال، نزد عبدالرحمن بن محمدبن اشعث رفت و او را از پناهگاه مسلم (ع) آگاه نمود. بدین سان، آن حضرت دستگیر شد و به شهادت رسید.»
  
2- عائشه بنت خلیفه
   
عائشه دختر خلیفه بن عبداللَّه الجعفیه و مُکنّا به امّ حبیبه است. او هنگام ورود بازماندگان کربلا به کوفه از بالاى بام فریاد زد: «شما از کدامین اسیران هستید؟» گفتند: «اسیران آل محمّد.» از بام پایین آمد و برایشان پوشاک فراهم کرد تا خاندان رسول خدا (ص) از نگاه نامحرمان محفوظ بمانند. «2»
      
3- ماریه بنت سعد
   
ماریه، دختر سعد یا منقذ عبدیه، از بانوان شجاع بصره و منزلش پایگاه و دوستداران اهل بیت (ع) بود. با همکارى وى افرادى چون یزید بن نبیط به کربلا رفته، به شهادت رسیدند. سلیمان، فرستاده امام حسین (ع)، هنگام ورود به بصره به منزل ماریه آمد و از آنجا به سوى بزرگان بصره رفت. «3»
  
4- همسر میثم تمار
  
او بانویى شجاع و دوستدار امام حسین (ع) بود و جسد مطهّر مسلم، هانى و حنظلة بن مرّه را شبانه به خانه برد و مخفیانه کنار مسجد اعظم کوفه به خاک سپرد. «1»
  
د) زنان معترض
   
1- امّ عبداللَّه
    
امّ عبداللَّه، دختر حرّ بدىّ کندى و همسر مالک بن نُسَیر از سپاهیان سنگدل ابن زیاد است. مالک پس از عاشورا به طمع دستیابى به کلاه امام حسین (ع) آن را به منزل برد تا همسرش آن را بشوید، ولى امّ عبداللَّه در مقابل این بى حرمتى به او گفت: «از اینجا بیرون شو! به خدا قسم تا ابد نباید وارد خانه ام شوى!» «2»
    
2- صفیه بنت عبداللَّه
   
صفیه دختر عبداللَّه بن عفیف و از زنان مؤمن دوستداران امام حسین (ع) است. چون سربازان عبیداللَّه مى خواستند ابن عفیف را به علّت حمایت از سیّدالشهدا (ع) دستگیر کنند، صفیه نقش حمایتى خود را از قیام عاشورا را آغاز کرد و شمشیر را به پدر نابیناى خود سپرد تا از خویش دفاع کند. او هنگام مبارزه پدر، یارى اش مى کرد. سرانجام ابن عفیف و صفیّه را دستگیر کرده، به قصر عبیداللَّه بردند. «3»
    
3- زنى از قبیله بکرین وائل
  
او در کربلا همراه شوهرش در سپاه یزید بود و تا عصر عاشورا دیده بصیرت نداشت.
   
امّا چون غارت بى شرمانه خیمه ها را دید، شمشیر به دست گرفت و فریاد کشید: «اى فرزندان بکرین وائل! اینان خیمه هاى دختران رسول خدا را تاراج مى کنند .... به خونخواهى پیامبر (ص) برخیزید!» «1» اگرچه به ظاهر اعتراض او در این لحظه موجى ایجاد نکرد، ولى باعث تزلزل حکومت یزید و بیدارى مردم گردید.
   
4- نوّار
  
نوّار، انوار، نورة، دختر جابر بن عمرو ازدى است. «2» او در اعتراض به شرکت برادرش کعب در شهادت بریر بن خضیر گفت: «آقا و سیّد قاریان قرآن را کشتى؟ به خدا هرگز با تو سخن نگفته، غذا نمى خورم! چرا حسین را یارى نکردى؟ گناه بزرگى مرتکب شدى؟» «3»
    
5- نوار بنت مالک
  
نوار یا عیوف دختر مالک بن عقرب حضرمى و همسر خولى بن یزید اصبحى است. «4» ولى با این حال شیفته سیّدالشهدا (ع) و اهل بیت (ع) بود. از این رو، چون آگاه شد که خولى سر بریده اباعبداللَّه (ع) را به خانه آورده و زیر تشت گذاشته است، به او گفت: به خدا سوگند از این پس سر من و تو بر یک بالش نهاده نخواهد شد. آنگاه از خانه بیرون رفت و کنار سر امام حسین (ع) به سوگوارى پرداخت. «5» در قیام مختار نیز با اشاره، محلّ اختفاى خولى را به مأموران نشان داد و سربازان مختار او را دستگیر کرده، بدنش را در آتش سوزاندند. «6»


منبع : منبع: اسیران و جانبازان کربلا، ص 191-203. پژوهشکده تحقیقات اسلامی.
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان