چنانکه از برخی آیات برمی آید تعداد آسمانها هفت است:
بقره/29:
فسویهن سبع سموات .فصلت/12:
فقضیهن سبع سموات .
پس شکی باقی نمی ماند که سماوات،هفتگانه است و هفت به معنای حقیقی عدد هفت است و نه به عنوان نماد کثرت زیرا اولا خلاف ظاهر آیات است خاصه که در پاره ای از موارد، آسمانها را تنها با کلمه سبع به کار می برد:
نبا/12:
و بنینا فوقکم سبعا شدادا .
ثانیا:وقتی از عدد هفت به عنوان کثرت استفاده می برند که عدد واقعی مورد نظر،در همان حدود باشد و مثلا برای سیصد شی ء،عدد هفت را بکار نمی برند،در حالیکه می دانیم طبق نظر علمای نجوم،شمار کهکشانها از میلیونها تجاوز می کند در اینصورت چگونه می توان عدد هفت را برای بیان کثرت آنها بکار برد؟!
تعداد ارض از ظاهر آیات برمی آید که عدد ارض،یکی است و در هیچ آیه ای،ارضین نفرموده است.
تنها در یک آیه احتمال تعدد ارض،به چشم می خورد:
طلاق/12:
الله الذی خلق سبع سموات و من الارض مثلهن یتنزل الامر بینهن...
خداست آنکه آفرید هفت آسمان را و از زمین(نیز)همانند آنان را و امر(عالم)بین آنها تردد دارد.
اما در همین آیه نیز می بینیم که باز تعبیر«ارضین »به کار نرفته است،بنابر این دلالت قطعی بر تعدد زمین ندارد و معلوم نیست که «همانندی »آسمان و زمین،در این آیه،در چیست:از نظر عدد است یا عناصر یا از نظر اتقان.
ممکن است همانندی[در آفرینش]باشد که از این آیه فهمیده می شود:
ملک/3:
الذی خلق سبع سموات طباقا،ما تری فی خلق الرحمن من تفاوت،فارجع البصر هل تری من فطور .
آنکه هفت آسمان را تو در تو آفرید،در آفرینش خداوند جز همانندی نیست چشم بگشا،آیا هیچ شکافی(در آن)می یابی؟
باری،در آیه ی(12 طلاق)مورد بحث،احتمال تعدد زمین،ضعیف است زیرا در سایر موارد در قرآن نیز همه جا ارض را مفرد بکار برده است،اگر چه احتمال تعدد را هم نمی توان نادیده گرفت بویژه که در برخی از دعاها در کلام معصوم سلام الله علیه آمده است:«. ..و الارضین السبع »هر چند در اینمورد هم نمی توان گفت منظور امام،هفت کره زمین بوده است بلکه ممکن است منظور قطعات هفتگانه زمین باشد زیرا زمین مجموعه ی قطعات خشکی است که از آب بیرون زده است ولی همین تقسیم نیز،حد و مرز مشخصی ندارد چرا که آسیا و اروپا دو قاره هستند با اینکه مرز آبی ندارند.چنانکه در گذشته زمین را فت بخش می کردند و«اقالیم سبعه »می نامیدند.آنچه در نهایت باید تاکید کرد اینستکه بهر صورت همه اینها صرف احتمال و استظهار و دریافت است و نمی توان در هیچ سو،نظر قطعی داد.