حجتالاسلام امیر مسلمی، مدرس و پژوهشگر حوزوی در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) گفت: موضوع اعتدال در گفتمان اسلامی، یکی از رایجترین مباحثی است که از سوی بزرگان دین و قرآن و نصوص متقن دینی بیان شده است.
وی افزود: بسیاری از بزرگان دین، اسلام را دین اعتدال معرفی کردهاند زیرا پایههای نظام اعتقادی در اسلام مبتنی بر اعتدال در احکام، اعتقادات و ارزشها و رفتارهاست؛ جهان بینی اسلامی بدون اینکه کسی را مجبور به پذیرش مبانی خود کند، افراد را مخیر گذاشته است تا سن تکلیف و شروع انجام وظایف دینی خود، به حقیقت دین پی ببرند و در بحث احکام شرعی حتی مختار هستند از کسی که دوست دارند تقلید کنند.
مدرس حوزه اظهارکرد: باید توجه داشت که قلمرو اعتدال کجاست؟ آیا فکر و اندیشه، اعتقاد و باور، خصلتهای اخلاقی و یا در رفتار و عمل است؟ میتوان به اعتدال، نگاه تاریخی داشت و شکل گیری فرقههایی مثل غلات، خوارج، اهل حدیث، اخباریها و امروزه تکفیریها، که تندرو بودهاند را تحلیل کرد.
وی تصریح کرد:در ابتدا باید این سوال را مطرح کنیم که آیا اعتدال نظریه و دیدگاهی همیشگی است یا گفتمان است که در یک دوره مطرح است؟ در روایات اسلامی افراد از «تعمق در دین» نهی شدهاند؛ تعمق با توجه به دیدگاههای اهل لغت در اینجا به معنای عمیق فکر کردن نیست به معنای تندروی و سختگیری در مقابل سهلگیری است و در روایتی از پیامبر(ص) فرمود که «إیاکم و التعمق فی الدین فإن الله تعالى قد جعله سهلا».
مسلمی یادآورشد: بحث اصلی این است که اعتدال موضوع حدیث، قرآن و قانون نیست تا به اهل لغت رجوع کنیم و بدانیم که حد و حدود کلمه چیست؟ بحثهای لغوی حلال مشکل نیست ولی میتواند برای فهم واقعیت کمک کند؛ ولی بررسی چند نکته برای رسیدن به حقیقت امر ضروری است یکی اینکه ما در مقام اجرای امور خیر، ظرفیتها و واقعیتها را باید ممزوج کنیم اگر خیر بودن کاری ثابت شد اعتدال در این جا معنی ندارد؛ اگر در اجرای خیر، عدل و حق واقعیتها و ظرفیتها منظور نشود امر به شکست میخورد.
این مدرس در بیان راه حل پیشنهادی خود برای معرفی شاخصهایی برای اعتدال گفت: راه چاره این است که ما یکسری اصول مسلم را که عقل انسان درک میکند؛ از جمله کرامت و آزادیهای انسان که قابل احترام است؛ را در نظر بگیریم و کارها را با این اصول بسنجیم و بگوییم آیا اعتدال رعایت شده است یا نه؟ و عقل جمعی نیز جزء این اصول باشد.
وی عنوان کرد: تکثر فهم از مبانی تبیین شاخصهای اعتدال به منظور شکلگیری تمدن است؛ برچیدن اختلاف نه ممکن است و نه مطلوب؛ باید در حوزه افکار اجتماعی بر اصولی توافق کنیم و تفکر جمعی که کلید آن گفتگو با توجه به واقعیتها و ظرفیتها است میتواند در این راه به ما کمک کند.
مسلمی تصریح کرد: به طور کلی نظام فکری اسلامی اصل اعتدال را رفتار به عدل و انصاف میداند؛ یعنی اینکه رفتار انسان متجلی کننده عدل در حوزه فردی و اجتماعی باشد؛ یعنی هم به نظام فردی و سیتماتیک خود چه در حوزه جسمی و روحی احترام بگذارد و آنها را تحریک و تحدید نکرده و هم در حوزه اجتماعی گفتار، پندار و رفتار از بین برنده اعتدال و حریمها نباشد.
وی گفت: ولی طبیعتا بررسی این مفهوم وقتی در لایههای زیرین مرتبط با فرد و یا سیاست و حکومت مطرح میشود دچار پیچیدگیهایی میشود که به این سادگی نمیتوان در این زمینه با تمدن و تفکر غربی که با استفاده از قدرت نرم افزاری و سخت افزاری به فرهنگ غالب نیز مبدل شده است، به تفاهم رسید.
این مدرس حوزه گفت: اسلام به ویژه تفکر شیعی، نظام رفتاری انسان را چه در حوزه فردی و چه سیاسی مبتنی بر امر ولی میکند ولی وقتی تفکر غربی به این جهانبینی از بالا نگاه میکند شاید آن را مغایر با نظام معتدل ببینند و این دقیقا از جهت تفاوت فاحش گفتمانی وجهانبینی ناشی میشود؛ پس اگر به درستی این اعتدال را در حوزه جهانی بخواهیم معنی کنیم باید بگوییم یک سری از روابط در لایه وسط است که مورد تفاهم همه دنیاست ولی نوع نگاه ما نسبت به نوع بیان و گفتار و رفتار و مشی فردی وسیاسی و بینالمللی همگی با توجه به جهانبینی ما نسبت به اطراف و آینده در این جهان و جهان باقی متفاوت است.
وی اظهار کرد: در تفکر اسلامی تفاوت بین اعتدال و تساهل و تسامح مشخص است؛ یعنی انسان باید در یک سری از کارها که نیازمند شدت عمل است، شدت داشته باشد و نسبت به برخی امور دیگر آسانگیر باشد؛ از منظر اسلامی ایستادگی در مقابل دشمنان، پافشاری در گرفتن حق و حتی مبارزه با دشمنان به شکل صریح جزء امور اعتدالی است و بر اساس تفکر اسلامی که مبتنی بر فطرت است مبارزه با زور و جنگ علیه ظالمان، حرکتی ضد صلح و ضداعتدال نیست بلکه حرکتی کاملا همسو با اعتدال است.