یکی از پدیده ها، مساله ی شب و روز است که در قرآن بر آن تکیه می شود و تعابیر مختلفی در مورد آن وجود دارد:
انبیاء/33:
و هو الذی خلق اللیل و النهار .
اوست آنکه شب و روز را آفرید.
در تمام آیاتی که درباره پدیده های مختلف جهان و طبیعت، گفتگو می کند، درباره ی هیچ پدیده ای به طور خالص، بیانی نیامده و همه با توجه به مساله ی توحید و ربوبیت است و در اکثر آیات دو چیز مورد نظر قرار گرفته است: نخست ربوبیت الهی.دو دیگر: منافعی که برای انسان دارد.مؤمنون/80:
و له اختلاف اللیل و النهار (1)
تنها از اوست اختلاف شب و روز.
در این آیه، در مورد کلمه «اختلاف » ، بین مفسرین اختلاف وجود دارد:
برخی می گویند: منظور، اختلاف ساعات شب و روز است که گاهی طولانی و گاه کوتاه می شود.و اشاره دارد به اینکه خداوند زمین را چنان آفریده که با حرکت آن، ساعات شب و روز تغییر می یابد و دارای حکمتهایی است.
بعضی دیگر می گویند: اختلاف در این آیه، به معنای جانشین شدن و پیاپی آمدن است و ظاهرا این معنا با ریشه لغت (خلف) و نیز با بعضی آیات دیگر مناسب تر است.از چیزهایی که احتمال اول را ضعیف و بعید می کند، این است که اختلاف ساعات شب و روز در همه جای زمین وجود ندارد، در برخی جای ها مانند مناطق استوایی، ساعات مساوی است ولی پیاپی آمدن شب و روز همه جا وجود دارد، به علاوه آیات دیگری نیز این معنای جانشینی شب و روز و پیاپی آمدن را تایید می کند:
فرقان/62:
و هو الذی جعل اللیل و النهار خلقة .
و اوست آنکه شب و روز را جانشین (یکدیگر) کرد.شب و روز را جانشین هم، قرار داد و این تدبیر را بکار برد تا کسانی که می خواهند، پند گیرند یا شکرگزاری کنند.یعنی توجه در اینجا موجب تذکر و آشنایی با حکمتهای الهی و باعث شکرگزاری می گردد.
در توضیح اینکه این چه نعمتی است، در آیه ای می فرماید:
قصص/71:
قل ارایتم ان جعل الله علیکم اللیل سرمدا الی یوم القیامة من اله غیر الله یاتیکم بضیاء .
بگو باین سؤال پاسخ دهید: که اگر خدا شب را تا قیامت بر شما جاودانه می کرد کدام خدا جز الله برایتان روشنائی می آورد؟
قصص/72:
قل ارایتم ان جعل الله علیکم النهار سرمدا الی یوم القیامة من اله غیر الله یاتیکم بلیل .
بگو باین سؤال پاسخ دهید که: اگر خدا روز را تا قیامت بر شما جاودانه می کرد کدام خدا جز الله برایتان شب را می آفرید؟
شب و روز برای انسانها منافع عظیمی در بر دارد، علاوه بر آنکه روز مناسب حرکت و کار، و شب ویژه ی استراحت و آرامش و تجدید قوا و تمدد اعصاب و رفع خستگی است، اگر شب ادامه پیدا می کرد یعنی زمین حرکت وضعی نمی داشت چنین بود که یک سوی زمین هماره به طرف خورشید و سمت دیگر، پشت به خورشید می بود و در نتیجه همیشه یکسو یخبندان غیر قابل سکونت می بود و آنسو گرمای کشنده.
ایلاج:
آل عمران/27:
تولج اللیل فی النهار و تولج النهار فی اللیل .
فرو می پوشانی شب را در روز و فرو می پوشانی روز را در شب.
منظور از ایلاج چیست؟ برخی گفته اند: اختلاف شب و روز است با این توضیح که: طبیعت این دو اینست که مساوی باشند ولی گاهی خدا از ساعات یکی در دیگری، فرو می برد و داخل می کند.
عده ای دیگر گفته اند: اشاره به آمیزش نور و تاریکی به هنگام دمیدن سپیده سحری است و در لحظه های غروبگاهان.شاید این معنا، با لفظ ایلاج مناسبتر باشد زیرا اگر بخواهیم احتمال اول را بپذیریم، باید لیل و نهار نوعی فرض کنیم و برای آنها یک وقت طبیعی فرض کنیم تا بعد قبول کنیم که در هم داخل شده اند، در حالیکه احتمال دوم معنای محسوسی دارد.بهر صورت احتمال دوم نیز قطعی نیست.
تقلیب و تکویر:
نور/44:
یقلب الله اللیل و النهار .
خداوند شب و روز را دگرگونه می کند.
زمر/5:
یکور النهار علی اللیل .
بر می افکند روز را بر شب [و روز و شب را روی هم می پیچاند] .
در آیه نخست، تقلیب ظاهرا به همان معنای جانشین کردن است.
در آیه دوم، تکویر بدین معنی است که چیزی روی چیزی را بپوشاند همچون گلبرگهای غنچه گل که یک گلبرگ، روی گلبرگ زیرین را می پوشاند.برخی خواسته اند از این آیه حرکت زمین و هم کیفیت روز و شب را نسبت به هم، استفاده کنند و برخی دیگر کرویت زمین را، چون تکویر معمولا گردشی (2) و مدور است مثل تکویر العمامه.اغشاء:
اعراف/54:
یغشی اللیل النهار یطلبه حثیثا .
فرا می پوشد شب را با روز که شتابان در پی اوست.ظاهر معنا این است که روز را پوشش شب می کند - هر چند عکس آن نیز قابل تصور است اما چون دو مفعولی است، ظاهرا همان احتمال اول درست تر است - پس معنا چنین است که نور پدیده ایست که بر زمین می تابد و ظلمت امری عدمی است، اگر نور نبود، زمین تاریک می بود نور پوششی است که زمین را فرامی گیرد.
پی نوشت ها:
1- تقدیم جار و مجرور (له) دلالت بر حصر می کند.
2- Spinal