
به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، حجتالاسلام والمسلمین ابوالقاسم علیدوست، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در در همایش ملی فلسفه اصول فقه که پنج شنبه، 21 آذر ماه، در تالار اندیشه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه قم برگزار شد با موضوع «اصول فقه و تکثیر مسائل آن آری یا نه» به ایراد سخنرانی پرداخت.
وی در سخنانی بیان کرد: اصول فقه دانش بومی اسلامی است و جز نادر دانشهایی است که در علوم اسلامی به وجود آمده است و رشد کرده است؛ بیتردید مؤسس این دانش فخیم امیر علوم، حکمت و بیان امام علی(ع) هستند.
محقق اصفهانی بیتردید ویژهدان در اصول فقه است
این مدرس عالی حوزه ادامه داد: محقق اصفهانی بیتردید ویژهدان در اصول فقه است با اینکه شاید در حوزهها ایشان را به عنوان فیلسوف و حکیم میشناسند ویژهدانان میدانند که غلبه آگاهی ایشان بیشتر در فلسفه است هر چند در علم اصول هم دستی دارد.
مدیر انجمن اصول فقه حوزه بیان کرد: محقق اصفهانی صاحب مکتب نیست اما در مجموعه اصول ایشان نوآوری قدر است چنانکه در ارائه ساختار صاحب نظریه است و اولین بار توسط ایشان مباحث ملازمات عقلیه و تا حدودی مباحث حجت از اینکه داخل مباحث الفاظ برود یا گاهی در اصول عملیه مطرح شود نجات پیدا کرد و ساختار رباعی اصول که امروز مورد اتباع قرار گرفته است میراث بزرگ این محقق و نظریه پرداز است که در ساختار اصول برای ما به ارث گذاشته است.
وی ادامه داد: ایشان تالیفاتی در علم اصول دارد که از آن جمله میتوان به «الاجتهاد والتقلید والعداله»، «الاصول علی النهج الحدیث»، «الطلب والاراده عند الامیه والمعتزله والاشاعره» و «حاشیه بر رساله قطع شیخ انصاری» و «نهایة الدرایة فی شرح الکفایة» اشاره کرد، «نهایة الدرایة فی شرح الکفایة» بزرگترین اثر علامه غروی در علم اصول است که از آن تجلیل و تعظیم بسیار شده است.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم اظهار کرد: آیتالله غروی اصفهانی 13 سال شاگردی مرحوم آخوند خراسانی را کرده است که در این 13 سال فقط دو روز در درس غائب بوده، که یک روز بابت بیماری و روز دیگر هم به علت بارش شدید باران با این باور که درس تشکیل نمیشود، غیبت میکند.
وی تصریح کرد: اهتمام به اصول در نزد آیتالله غروی اصفهانی تاجایی است که معمولا دوره اصولی ایشان 15 سال طول میکشید و این درحالی است که حتی دوره اصول مرحوم آقاضیا عراقی نیز 6 ساله به اتمام میرسید.
تشریح سه نظریه در مورد اصول فقه
مدیر انجمن اصول فقه حوزه بیان کرد: سه نظر در مورد اصول فقه وجود دارد این که اصول فقه به نهایت کمال آن رسیده است و فربه شده است و به نظر برخی زیادی چاق و فربه شده است و باید از چاقی آن کاست. این سخنی است که از ناویژهدانها بیان شده است. اما جای تاسف است که برخی ازبزرگان این نظریه را بیان میکنند.
علیدوست ادامه داد: نظر دوم این است که اصول نه جسیم شده است و نه کم شده است، اصول فقه بر اساس نیاز به وجود آمده است ما برای اصول طرحی از پیش نداشتیم و چون خلأیی در فقه وجود داشت علم اصول پدید آمد؛ بنابراین علم اصول یک طرح علمی مدرسهای ندارد. از این جهت نباید گفته شود که چاق شده است و باید از مسائلش کاست و نباید گفت لاغر است چرا که به اندازه کافی وجود دارد. این نظر میگوید هم لازم است هم کافی است به همین خاطر بر اساس این اندیشه با تلخیص اصول مبارزه میشود و از طرف دیگر اگر فقه نیازمند مباحث اصولی جدیدی باشد باید طرح شود.
دفتر دوم علم اصول تالیف شود
وی با اشاره به نظریه سوم بیان کرد: نظر سوم اصول فقه را از دو جهت گفتوگو و مسائل قابل بررسی میداند، این نظریه معقتد است که گفتوگوهای اصول باید کم شود و لازم است گفتوگوها در علم اصول تهذیب شود اما در مقابل آن مسائل باید افزایش یابد و لزوم طرح مسائل زیاد در ضمن همین مسائل یا در قالب دفتری به عنوان دفتر دوم احساس میشود. این همان چیزی است که علمای معاصر باید انجام دهند. کاری که تاکنون در مسئله اصول فقه مطرح نشده است و هیچ کس به آن نپرداخته است. بنابراین علم اصول تمام نشده است و تازه راه گشودن و وارد شدن مسائل جدید به آن باز شده است.
حجتالاسلام علیدوست با اشاره به مثالی در تهذیب گفتوگو در اصول فقه گفت: برای نمونه مسئلهای به نام خبر واحد وجود دارد که امروزه محل اتفاق است که خبر ثقه و موثق به حجت است و کسی اعتراضی به آن ندارد. وقتی به دلیل آن میرسیم دلیل آن را سیره عقلا بیان میکنند که بعد از آن وارد ادله دیگر میشود که بسیار محل اختلاف است مانند آیه نبا و آیه نفر و .... که به طور کلی به عنوان دلیل فرعی مطرح میشوند و وجوهی برای تقریب دلالت مطرح میشود؛ این وجوه نقد میشود و برای برخی از این وجوه بیش از بیست اشکال وارد میشود که در انتها فرد اصولی به این نتیجه میرسد که هیچ کدام از دلایل فرعی بیان شده نمیتواند دلیل باشد. و اگراز او سوال شود پس چرا مطرح کردید؟ بیان میکند ممکن بود در حل برخی از مسائل کمک کند. این گونه گفتوگوها اضافی است و باید این گونه مسائل تهذیب شود و به عبارتی دیگر این گونه تبیینها حذف و کاسته شود.
علم اصول در کنار تهذیب نیازمند تاسیس مسائل جدید است
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ادامه داد: لکن در کنار این تهذیب نیاز به تاسیس مسائل جدید است. اصول فقه ما وظیفه فهمنده را مشخص میکند که این فهمنده گاهی مواقع مرجع تقلید است مانند مباحث اوامر و نواهی و گاهی مقلد است در اصول عملیه و... اما وظیفه مبینان شریعت را مطرح نمیکند. این مسئله چیزی است که باید در دفتر دوم بحث شود.
حجتالاسلام علیدوست تصریح کرد: این مسئله که آیا فقط یک نص جهانی کافی است، اینکه آیا ائمه معصومین(ع) به مسئله مخاطب اهمیت میدادند و زمانی که در جمع شاگردان با زمانی که در میان مردم صحبت میکردند یکی بوده است یا خیر از جمله مسائلی است که باید در دفتر دوم اصول فقه بررسی شود.
این مدرس عالی حوزه گفت: فلسفه فقه جدا از اصول فقه نیست و اصلا باید در مورد این مسئله بحث شود برخی آن را جز اصول فقه میدانند و برخی نمیدانند و مناسبترین جایی که باید در مورد آن بحث شود همین فلسفه اصول فقه است؛ بزرگان ما بسیار در مورد اصول فقه کار کردهاند اما در این زمینه جای کار بسیاری هنوز باقی مانده است، که نسل ما باید با ارج نهادن و تواضع به تراث گذشتگان آن را بسط دهد و مسائل تکثیر شود باید دفتر اول را کامل کرد و دفتر دومی برای اصول فقه نوشت.