حضرت سیدالشهداء(ع) و نماز

یکی از زیباترین جلوه‌های نیایش به درگاه پروردگار متعال، عبادت شورانگیز و ملکوتی امام‌ حسین‌بن‌علی (ع) است که آن حضرت نماز را بسیار دوست می‌داشت و حتی در هنگامه نبرد تاریخ‌ساز کربلا و علی‌رغم موانع و محدودیت‌های فراوانی که برای آن حضرت ایجاد شده بود، ایشان و اصحابشان فریضه مقدس نماز را در اول وقت ظهر عاشورا اقامه نمودند که در آن پیام‌های بسیاری نهف ...

حماسه بزرگ عاشورا که در روز دهم محرم سال شصت و یکم هجری به وقوع پیوست، از جهات و ابعاد متعددی برخوردار است که هر یک از جهات آن بیانگر یک یا چند پیام بزرگ است.
حضرت سیدالشهداء(ع) و نماز

یکی از زیباترین جلوه‌های نیایش به درگاه پروردگار متعال، عبادت شورانگیز و ملکوتی امام‌ حسین‌بن‌علی (ع) است که آن حضرت نماز را بسیار دوست می‌داشت و حتی در هنگامه نبرد تاریخ‌ساز کربلا و علی‌رغم موانع و محدودیت‌های فراوانی که برای آن حضرت ایجاد شده بود، ایشان و اصحابشان فریضه مقدس نماز را در اول وقت ظهر عاشورا اقامه نمودند که در آن پیام‌های بسیاری نهفته است. عشق و علاقه امام حسین (ع) به نماز به روایت‌های متعدد، و نیز نماز سرخ آن حضرت در اوج مصائب روز عاشورا از زیباترین جلوه‌های ایمان راستین و صادقانه آن حضرت است که با رویکرد شاعران و سخن‌سرایان روبه‌رو گردیده و چه بسیار سروده‌های زیبا و شگرفی که با الهام از این نیایش آسمانی سروده شده و می‌شود. استقبال اصحاب قلم از نماز امام حسین (ع) و دلبستگی آن حضرت به راز و نیاز با معبود و کیفیت عبادت آن حضرت، حکایت از عظمت و زیبایی نیایشی دارد که دلیل آشکار حقانیت و اصالت راه آن حضرت است. از این رو شمار بسیار فراوان آثاری که در این زمینه آفریده شده است، گواهی بر این حقیقت تابناک دارد که حضرت سیدالشهدا (ع) بر نمازگزاران اسوه و الگویی است که می‌بایست همواره به ایشان اقتدا شود. نماز خوف و کیفیت و پیشینه آن، نماز از منظر رسول اکرم (ص) و امام علی (ع) و نیز پیشگویی اعجاب‌آور پیامبر رحمت (ص) در تفسیر آیه‌ای از سوره مریم در خصوص تباه شدن نماز و اشاره به واقعه عاشورا، عجین شدن نام امام حسین (ع) با نماز و.... از دیگر نکات مطرح شده در این مقاله است.

حماسه بزرگ عاشورا که در روز دهم محرم سال شصت و یکم هجری به وقوع پیوست، از جهات و ابعاد متعددی برخوردار است که هر یک از جهات آن بیانگر یک یا چند پیام بزرگ است.

آن چه در طی قیام عظیم عاشورا رخ داد، به نحو بسیار اعجاب‌انگیز و تأمل برانگیزی هدفمند و حساب شده است. به این اعتبار و با در نظر گرفتن تمامی شرایط و ملاحظات آن روزگار، لحظه لحظه قیام سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین (ع) از هنگام خارج شدن آن حضرت در موسم حج از مکه مکرمه و حرکت به سمت کوفه تا توقف کاروان در کربلا و... را اگر زاویه تحقیق بدان بنگریم و در هر گام و سخن حضرتش تعمق افزون‌تری داشته باشیم، آن‌گاه جوانب گوناگون این نهضت بیشتر بر ما آشکار خواهد شد، و چه بسا آگاهی یافتن از جوانب دیگری که تاکنون از چشم تیزبین پژوهشگران این رویداد بی‌بدیل پنهان مانده باشد، میسر گردد.

در خصوص رویداد سترگی چون نهضت عاشورا تاکنون سخن بسیار گفته شده است. از هنگام وقوع این حادثه جانگداز چه بسیار محققان، تاریخ‌نویسان و سخنورانی که هر یک به سهم خود کوشیده‌اند تا جلوه‌ای از این حماسه بی‌مانند را به قلم خود به تصویر در آوردند، و بدین ترتیب ادای دین و اظهار ارادتی به پیشگاه مقدس حضرت سیدالشهدا (ع) داشته باشند. اما با این وجود در هر عصر و زمانه‌ای، باز هم آثار دیگری که روایتگر نگاه تازه‌ای است، به رشته تحریر در آمده است. کثرت این آثار گواه آن است که با مرور زمان نه تنها این انقلاب عظیم به فراموشی سپرده نشده، بلکه بارقه‌های هستی‌بخش نوینی از آن چشم جهانیان را روشن می‌کند. همچنین تغییر نگرش‌ها و برحسب دگرگونی و نیاز زمان، «پررنگ‌تر شدن» یکی از جلوه‌های بی‌شمار نهضت عاشورا، از دیگر نکاتی است که هیچگاه نباید از خاطر دور داشت، زیرا این امر به منزله پاسخگویی به حوایج آن دوران است.

واقعه عاشورا و درک آن بستگی فراوانی دارد با شناخت افزون‌تر تمامی عناصری که پدید آورنده این رویداد شگفت است. به عبارت دیگر هر اندازه مطالعه و ژرف‌اندیشی در این قلمرو بیشتر باشد، معرفت درک زوایای گسترده آن میسرتر خواهد شد. و در نهایت زیبایی‌ها و عظمت‌های بیکران این رخداد مملوس‌تر، و آن‌گاه است که سالک این راه در خواهد یافت که در همه منازل این مسیر، چه ارتباط سنجیده و هوشمندانه خارق‌العاده‌ای نهفته است که سرتاسر عشق و شور و درد و پیام است. پیامی به همه عصرها و همه نسل‌ها. و امام به عنوان انسان کامل، و اسوه و الگوی الهی، در این نهضت انسان‌ساز به طور عملی طریق نجات و رستگاری را رهنمون می‌شود تا گمگشتگان اعصار با اقتدای به او به سر منزل مقصود راه یابند.

اگر بگوییم عاشورا زیباترین و پر مفهوم‌ترین تابلوی هستی است، سخنی به گزاف نگفته‌ایم. زیرا در هیچ تابلویی و در هیچ یک از دوران‌ها این همه مفاهیم عالی به طور فشرده و کامل و زیبا در کنار یکدیگر و در یک جا گرد نیامده است. اما باز هم به جرئت می‌توان گفت که در طول تاریخ هیچ تصویری زیباتر از نماز عاشورا وجود ندارد. نماز ظهر عاشورا، نیایش سرخی است سرشار از رمز و راز، و کهکشانی است از زیبایی و معنا.

نماز ظهر عاشورایی روایتی است از جنس آسمان که هر صاحب‌دلی را متحیر می‌کند و به تحقیق، در مقام عمل بالاترین تأکید و سفارش بر اهمیت جایگاه فریضه مقدس نماز است.

زیبایی و صلابت نماز شکوهمند ظهر عاشورا آن‌چنان است که تمامی راویان، تاریخ‌نویسان و ادبا در آثار خویش از آن با عظمت بی‌نظیری یاد کرده‌اند و مقام الهی و پایمردی ملکوتی آن حضرت را در بر پا داشتن این فریضه مقدس در میدان جهاد و در هنگامه خطر و مصیبت، ستوده‌اند.

تجلی نماز در نهضت عاشورا تنها به ظهر عاشورا ختم نمی‌شود. «تاسوعا» و «عاشورا» که بر گرفته از اعداد (ص) و 10 عرب است تنها به روزهای نهم و دهم ماه محرم اطلاق می‌شود و این واژه که در برگیرنده مفاهیم فراوانی است، هرگز به روزهای نهم و دهم دیگر ماه‌های قمری اطلاق نشده است. از این رو بدون تردید این امر حکایت از ویژگی‌های منحصربه فرد این دو روز شگفتی آفرین دارد که سراسر رمز و راز و نماد و پیام است.

«ابن‌اعثم‌کوفی» در کتاب الفتوح پیرامون نیایش حضرت امام حسین (ع) و خانواده و یارانش در تاسوعا می‌نویسد: «حسین (ع) آن شب را در طاعت و عبادت زنده داشت. گاهی در رکوع و گاه در سجود می‌گریست و تضرع می‌کرد و از خدای تعالی آمرزش و عفو می‌خواست. برادران، اصحاب، اهلبیت او همچنین آن شب را در طاعت و عبادت بودند. از ایشان آن شب هیچ کس نخفت. همه در نماز بودند و از خدای تعالی آمرزش می‌طلبیدند.»‌[1]

در کتب دیگر مقتل‌نویسان ضمن شرح یورش سپاه ابن‌سعد به خیمه‌های امام حسین (ع) و بستن آب به روی آن حضرت و محاصره آن جناب آمده است: «امام حسین (ع) برادر ارجمندش ابوالفضل‌العباس (س) را به عنوان سفیر نزد عمر بن‌سعد فرستاده و فرمودند: .... اگر می‌توانی تا فردا از ایشان مهلت بگیر و امشب را به ما باز گردان. تا ما امشب برای پروردگار خود نماز خوانده، دعا کنیم و از او آمرزش بخواهیم، زیرا خدا خود می‌داند که من نماز و تلاوت کتابش قرآن و دعای بسیار و استغفار را دوست می‌دارم».

پیرامون حال و هوای امام حسین (ع) و یارانش در شب تاسوعا آمده است: «و بات الحسین و اصحابه تلک اللیله و لهم دویّ النحل ما بین راکع و ساجد و قائم و قاعد؛ امام حسین (ع) و یارانش آن شب را در حالی به پایان رساندند که میان خیمه‌ها به دعا و نماز و تلاوت قرآن و رکوع و سجده ایستاده و نشسته مشغول بودند و زمزمه داشتند همانند لانه زنبور.» [2]

با این اوصاف در می‌یابیم که فقط نماز عاشورا در هنگامه خطر و مصیبت اقامه نشده است، بلکه نمازهای شب تاسوعا نیز در هنگامه خوف یورش سپاهیان عمربن‌سعد اقامه شده و علی‌رغم مصائب و مشکلاتی که برای امام و خانواده و یارانش به وجود آورده بودند، هیچ‌گونه تزلزلی در عزم و ایمان راسخ آن پیشوای راستین پدید نیامده بود، تا بدان‌جا که عاشقانه از نماز و دعا و تلاوت قرآن سخن می‌گوید. نکته مهمی که در این شب نهفته است این که امام با این حال از طریق الهام و به خواب دیدن جد بزرگوارش حضرت رسول اکرم (ص) از سرنوشت خویش آگاه شده است و به لحاظ عقلی نیز یقین دارد که دشمنان دست از او برنمی‌دارند، به دلیل عشق به نماز و عبادت به درگاه پروردگار شبی را مهلت می‌خواهد. و چنان که در تمامی کتب تاریخی ثبت و ضبط شده است، انگیزه اصلی او از این درخواست تنها فرصتی برای نیایش و راز و نیاز با معبود بی‌همتاست و جاودانگی تاسوعا در این نیایش خالصانه و آسمانی نهفته است. تاسوعا شب عاشقانه‌ترین نمازهاست و پیام تاسوعا آن است که تنها مردان و زنانی می توانند عاشورا را بیافرینند که در این شب تا صبح به نماز و ستایش خالق یکتا برخاسته باشند. مردان و زنانی از جنس آسمان که شوق پرستش و خورشید تابناک نماز و مناجات، ظلمت شب را از دیدگاه پرفروغشان زدوده است و در نظرگاه آنان شیرینی عبادت بر شیرینی خواب تفوق و برتری دارد.

سخن گفتن از عاشورا، سخن از عالی‌ترین و ناب‌ترین جلوه‌های ارزش‌های الهی و انسانی است. عاشورا نقطه اوج و قله رفیع تابناک‌ترین آموزه‌ها و مفاهیم والاست. عاشورا تحقق آرمان‌ها و تبلور صداقت اسلام است. پس نمازظهر عاشوار، نماینده تمام عیار ارزش و اعتباری است که نیایش در این مکتب الهی و آسمانی دارد. از این منظر نماز ظهر عاشورا نه فقط در اسلام، بلکه در هیچ یک از ادیان الهی در شکوه و صلابت همانندی ندارد. از همین رو نماز ظهر عاشورا را می‌توان معیار مرتبه نماز در نزد پروردگار یکتا به شمار آورد، مرتبه‌ای ژرف و تفکربرانگیز.

ابن‌اثیر و دیگر مقتل‌نگاران در باب نماز ظهر عاشورا نوشته‌اند: ابوثمامه صیداوی، که نامش عمرو بن ‌عمرو، و از شمار یاران حضرت امام حسین (ع) بود، نگاهی به آسمان افکند و متوجه شد که زوال ظهر و وقت نماز فرا رسیده است، از این رو نزد امام آمد و عرض کرد: «نفسی لک الفداء انّی اری هؤلا، قد اقتربوا منک، لاوالله لا تقتل حتّی اقتل دونک و احبّ ان القی الله و قد صلیّت هذه الصلوة الّتی دنا وقتها؛ جانم به فدایت، می‌بینم که این مردمان به تو نزدیک گشته‌اند و سوگند به خدا که تو کشته نخواهی شد تا قبل از من که در پیش روی شما کشته شوم، اما دوست دارم هنگامی خدای را دیدار کنم که این نمازی را که وقت آن نزدیک است بخوانم.»

امام حسین (ع) سر به سوی آسمان بلند کرد و فرمود: «ذکرت الصلاة جعلک الله من المصلین الذّاکرین، نعم هذا اوّل وقتها؛ یاد نماز افتادی، خداوند تو را از نمازگزاران ذاکر قرار دهد، آری این آغاز وقت نماز است.» سپس فرمود: «از این‌ها بخواهید دست از جنگ بردارند تا ما نماز بخوانیم.»

در این هنگام حصین‌بن تمیم فریاد زد: «نماز شما قبول نیست.»

حبیب‌ بن مظاهر به او پاسخ داد: «زعمت انّها لا تقبل من آل الرسول و تقبل منک یا حمار؛ تو گمان کرده‌ای که نماز خاندان پیامبر خدا پذیرفته نیست، اما نماز تو مقبول است، ای الاغ؟!»

بنا به گفته ابن شهر آشوب پس از این سخن، کارزار سختی بین حبیب‌ بن مظاهر و حصین‌ بن تمیم در گرفت و حبیب‌ بن مظاهر چنان ضربه‌ای بر اسب او زد که اسب همراه با وی بر زمین سقوط کرد. در این فاصله حبیب‌ ابن مظاهر و حربن‌یزید ریاحی پس از نبردی دلاورانه به شهادت رسیدند و به دیدار معبود شتافتند. امام گرچه از غم از دست دادن دو تن از یاران وفادار خویش آن هم با آن وضع فجیع اندوهناک بود، اما با بقیه یاران خود به نماز ایستادند و به صورت نماز خوف این فریضه الهی را در حالی اقامه نمودند که به گواه تاریخ‌نگاران زهیربن قین و سعید‌بن عبدالله حنفی در پیش روی آن حضرت و یارانش به دفاع ایستاده بودند تا آسیبی به حضرت نرسد.

برخی دیگر از مورخان همچون ابن‌‌نما در مثیرالاحزان گفته‌اند: «حضرت امام حسین (ع) نماز ظهر عاشورا را به صورت فرادی و اشاره خوانده‌اند.» [3]

آن چه اکثر تاریخ‌نگاران و مؤلفان مقاتل در خصوص آن متفق القولند این است که سعید‌بن‌ عبدالله حنفی سینه و سر و صورت خویش را سپر تیرهای زهرآگین دشمنان قرار داد که امام و یارانش نماز را بجای ‌آوردند. چون زخم‌ها بر بدن او فراوان شد و نتوانست دیگر روی پای خود بایستد، بر زمین افتاد، در حالی که این جملات را بر زبان می‌آورد: «اللّهم العنهم لعن عاد و ثمود و ابلغ نبّیک منّی اسلام، و ابلغه ما لقیت من ألم الجراح، فانّی اردت بذالک ثوالبک فی نصره ذریّه نبیّک صلی الله علیه و آله؛ خدایا ایشان را همانند قوم عاد و ثمود از رحمت خود دورگردان و بر پیامبرت از طرف من درود فرست و این درد و زخمی که به من رسیده است به او ابلاغ فرما که هدف من در این کار یاری فرزند رسول تو بود.»

سپس سعید بن‌عبدالله حنفی روی خود را به سوی امام نمود و عرض کرد: «اوفیت یا بن رسول الله؛ آیا به پیمان خود عمل کردم، ای فرزند پیامبر خدا؟»

امام (ع) پاسخ فرمود: «نعم انت امامی فی الجنه؛ آری. تو در بهشت پیش روی من هستی!»

و به دنبال این سخن، روح از پیکر مجروح او به آسمان‌ها پرواز کرد، در حالی که در بدنش سیزده تیر خودنمایی می‌کرد و این تعداد تیر به غیر از زخم‌ها و ضربه‌های دیگری بود که بر پیکر او وار شده بود.

در این هنگام عمر بن‌سعد با دیدن این منظره، به عمرو بن‌حجاج دستور داد تا تیراندازان امام(ع) و یارانش را تیر باران کنند. خصوصاً آنان از این فرصت سوء استفاده کرده و اسبان یاران حضرت را از پای درآوردند. چنان که گفته‌اند: تنها اسب ضحاک‌بن‌عبدالله مشرقی‌ جان از این مهلکه به در برد. و نماز ظهر عاشورا این گونه در هجوم مصائب اقامه ‌گردید.

گرمای شدید هوا و تشنگی فراوان، بی‌شرمی دشمنان، خطر تیرها و یورش‌های بی‌امان، اندوه شهادت یاران و بسیاری از علل و عوامل دیگر، هیچ کدام در آن روز تاریخی نتوانست کوچک‌ترین خللی در برپایی این فریضه مقدس وارد نماید. و امام (ع) این گونه راه را بر هر آن کس که بهانه و مستمسکی برای ترک نماز می‌جوید بست و اهمیت و عظمت آن را یادآور شد.

امام حسین (ع) انگیزه بزرگ خود را در انقلاب کبیر عاشورا، امر به معروف و نهی از منکر و احیای دین جد گرامی خویش معرفی می‌کند و مگر نه این که ستون دین جد عظیم‌الشان او نماز است؟ پس نماز را همان گون که جدش سفارش فرموده نباید سبک شمرد و نماز را می‌بایست «اول وقت» بجای آورد. این حقیقت بزرگ در عاشورا به صورت واقعیتی عینی به ظهور درآمد. از دیگر سو امام حسین (ع) با نماز ظهر عاشورا به تمام وجدان‌های بیدار ثابت کرد که هدف او از برپایی نهضت عاشورا دین‌خواهی و عمل به تکلیف بوده است و نه درخواست‌های نفسانی و هواهای دنیوی.

امام (ع) با برپایی نماز ظهر عاشورا صداقت، خلوص، ایمان و اصالت خود را به عنوان رهبری الهی به اثبات رساند.

نماز ظهر عاشورا تفاوت بزرگ نهضت عاشورا به عنوان یک نهضت الهی با سایر نهضت‌هاست. در کربلا جنگ با معنویت و ارشاد بیگانه نیست. امام (ع) در پی خونریزی نیست و با نماز خود و خطبه‌های آسمانی خود دمی از دعوت به خیر و نیکی باز نمی‌ایستد. حتی در ارجوزه‌ها (رجزخوانی‌ها) که به هنگام حمله ایراد می‌فرمود، هم این حقیقت بزرگ کاملاً نمایان است. بر پایه و اصول همین معنویت آسمانی است که در روز عاشورا شماری از لشکریان سپاه دشمن به خود آمده و با ابراز ندامت و پشیمانی به جرگه یاران حضرت امام حسین (ع) پیوستند. آن هم پیوستنی با علم به شهادت در راه خدا. تأثیر شگرف نماز ظهر عاشورا را در همین گلچینی آن نیز می‌توان به نظاره نشست و اندیشید که در این نماز چه عاملی وجود داشت که قرار از کف عده‌ای ربود و آنان را از صف دشمنان امام (ع) به صف دوستداران او کشاند؟ چه جاذبه‌ای در این نماز بود که موجب شد تا گروهی به جانبازی برخیزند و فرزند و عیال و خانمان، حال و اینده خود را در راه خدا به فراموشی سپرده و مهیای سخت‌ترین مصائب شوند؟

نکته دیگری که در این جا شایان ذکر است آن که سپاهیان یزید که خود را خلیفه مسلمین معرفی می‌کرد با حمله به امام (ع) و عدم رعایت حرمت نماز ماهیت پلید و ضد دینی خود را بر ملا کردند و خود موجبات رسوایی خویش را فراهم آوردند. نماز ظهر عاشورا نماد پاکی ابرمردی است که زندگی را عقیده و جهاد می‌دانست و سرانجام مرگ شرافتمندانه در راه خدا را بر ذلت و ننگ زندگی با ستمکاران برگزید.

 

نماز از نگاه امام حسین

در تاریخ یعقوبی[4]، عقدالفرید، ابن عبدربه اندلسی[5]، احقاق الحق[6] و کتابهای بسیار دیگری آمده است که روزی از حضرت زین‌العابدین امام علی‌بن حسین (ع) پرسیدند که چرا فرزندان پدر شما اندک هستند؟ امام (ع) در پاسخ فرمود: «به دلیل آن که پدرم امام حسین (ع) در هر شبانه روز هزار رکعت نماز می‌خواند، پس دیگر وقتی برای سرگرمی و فراغت با زنان نداشت.»

در تاریخ طبری پیرامون اندوه شهادت سیدالشهدا از عبدالله بن‌زبیر نقل شده است که چون خبر شهادت امام حسین (ع) را شنید، بی‌اختیار این سخن بر زبانش جاری شد: «اما و الله لقد قتلوه طویلاً با للیل قیامه و کثیراً فی النهار صومه؛ به خدا سوگند مردی را کشتند که قیامش در شب طولانی و روزه‌هایش در روز بسیار بود.» [7]

ابن صباغ مالکی در کتاب خویش از عظمت نیایش امام حسین (ع) چنین روایت کرده است: هرگاه امام حسین (ع) برای نماز می‌ایستاد، رنگش به زردی می‌گرایید و چون علت آن را از ایشان جویا می‌شدند، می‌فرمود: «ما تدرون بین یدی من ارید ان اقوم هیچ می‌دانید می‌خواهم در پیش روی چه کسی بایستم!» [8]

در ربیع الابرار زمخشری نقل شده است که آن حضرت در موسم حج، پس از طواف، نزد مقام ابراهیم نماز بجای می‌آورد و پس از نماز گونه‌های مبارکش را بر مقام نهاده، می‌گریست و با خشوع و خضوع بی‌مانندی به مناجات و راز و نیاز با پروردگار مشغول می‌شد.

در بیش از پانزده روایت و کتاب از اهل سنت به سندهای مختلف آمده است که آن حضرت (ع) بیست و پنج بار پیاده به زیارت حج مشرف شدند و هر بار مرکب‌های حضرت از پشت سر ایشان می‌رفته‌اند. در عیون‌المجالس روایت شده است که انس‌بن‌مالک چون با آن حضرت به مکه می‌رسید، آن گاه حضرت از او می‌خواست که هنگامی که به مزار حضرت خدیجه کبری (س) همسر گرامی پیامبر اسلام (ص) رسیدند او را تنها بگذارد... انس می‌گوید: من به گوشه‌ای رفته پنهان شدم و دیدم امام (ع) بسیار نماز خواند و شنیدم که با خدا چنین می‌گوید:

 

یا ربّ، یا ربّ انت مولاه
طوبی لمن کان خادماً ارقاً
و ما به علّه و لا سقم
اذا اشتکی بثّه و غصّته
اذا ابتلی با لظلام مبتهلا

 

فارحم عبیدا الیک ملجاه
یشکو الی ذی الجلال بلواه
اکثر من حبّه لمولاه
اجابه الله ثمّ لبّاه
اکرمه الله ثمّ ادناه

یعنی: «پروردگارا، پروردگارا تویی مولای من، رحم کن بنده کوچکی را که پناهش تویی- خوشا به حال کسی که خدمتگزار و بیدار باشد و به خدای ذوالجلال شکوة گرفتاری خود کند- بی‌آن که درد و رنجی داشته باشد جز محبت بسیاری که به مولای خود دارد- هرگاه شکوه راز و اندوه خود را به نزد او برد، خدایش پاسخ دهد و درخواستش را لبیک گوید- هرگاه به تاریکی دچار گشته و روی تضرع به درگاهش برد، خداوند مورد اکرامش قرار داده و به خود نزدیکش کند.»

انس‌بن مالک می‌گوید: در این هنگام ندایی شنیدم که در پاسخ امام (ع) می‌گفت:

لبیک عبدی و انت فی کنفی
صوتک تشتامه ملائکتی
دعاک عندی یجول فی حجب
لو هبتّ الریح من جوانبه
سلنی بلا رغبه و لارهب

 

و کلما قلت قد علمناه
فحسبک الصوت قد سمعناه
فحسبک الستر قد سفرناه
خرّ صریعاً لما تغشّاه
و لا حساب انّی انا الله

یعنی: «بله بنده من! که تو در کنف حمایت من هستی و هر آن چه را گفتی همه را دانسته‌ایم -فرشتگان من مشتاق آوای تو هستند و آوایت کافی است که آن را شنیده‌ایم - دعای تو تا رسیدن به نزد من از پرده‌ها می‌گذرد و اینک پرده‌ها را دریدیم و دیگر حجابی برای تو نیست- اگر باد از اطرافش بوزد سبب می‌شود تا او بر زمین افتد، به خاطر آن که از خود بی‌خود گشته است- بدون هیچ ترس و واهمه‌ای و حسابی هر چه می‌خواهی بخواه که من همان خدای تو هستم.»

در کتاب مقتل‌الحسین اخطب خوارزم نیز در مراسیل روایت شده است که شریح گوید: چون به مسجد رسول خدا (ص) در مدینه وارد شدم. در آن جا حسین‌بن علی (ع) را دیدم که به سجده رفته و گونه بر خاک نهاده و با خضوع و خشوع به راز و نیاز با پروردگار بی‌همتا مشغول است و...

در خصوص نماز از نگاه حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) سخن بسیار است. آن حضرت بیشتر اوقات خویش را به نماز و مناجات می‌گذارند که گزیده‌ای از نیایش‌های معروف ایشان توسط گروهی از دانشمندان گردآوری شده و به صورت کتابی با نام صحیفه حسینیه چاپ و منتشر گردیده است. به علاوه از آن حضرت نیایش معروفی با عنوان «دعای عرفه» به یادگار مانده است که دارای معارف بلند و حقایق پر ارزشی است و شیعیان غالباً به موسم حج در هنگام توقف در صحرای عرفات به خواندن این دعا می‌پردازند و از معارف بیکران آن بهره‌مند می‌شوند.

علاوه بر دیگر منابع در کتاب تحف‌العقول از حضرت ابا عبدالله الحسین روایت شده است که نماز و عبادت در نگاه امام حسین (ع) نه چو سودگران به قصد درخواست و طلب است و نه چون بردگان از روی ترس است، بلکه برترین شکل عبادت، نیایش آزاد مردان است که خداوند را از روی سپاسگزاری عبادت می‌کنند.[9]

علاقه حضرت امام حسین (ع) به نماز آن قدر زیاد است که در روز عاشورا هنگام آخرین وداع با اهل‌بیت مکرم خود، خطاب به خواهرش حضرت زینب کبری (س) می‌فرماید: «خواهرم مرا در نماز نافله شب فراموش مکن....» [10]

 

 

 تجلی نماز ظهر عاشورا در ادبیات فارسی

در طول تاریخ حیات بشری چه بسیار وقایع بزرگی پدید آمده که علی‌رغم تمامی بزرگی و عظمتشان هرگز مورد اعتنا و توجه ادبا و سخنوران قرار نگرفته و یا ورود این وقایع به قلمرو هنر و ادبیات بسیار کوتاه و کمرنگ بوده است. اما نهضت بزرگ عاشورا واقعه‌ای است که قرن‌ها و قرن‌ها چون نگینی درخشان بر تارک ادبیات درخشیده است و چه بسیار شاعران نکته‌سنجی که به سبب ارادت به پیشگاه مقدس حضرت امام حسین (ع) اشعار فراوانی در مدح و منقبت آن حضرت سروده‌اند و بر این شور  آسمانی هیچ نقطه پایانی وجود نداشته است.

به تحقیق می‌توان ادعا نمود که تاکنون در خصوص هیچ واقعه‌ای همانند قیام کربلا تا این اندازه اثر هنری خلق نشده است و در این میان نماز ظهر عاشورا نیز همواره به عنوان موضوعی شگفت و خارق‌العاده مورد تحسین و تمجید سخن‌سرایان چیره‌دست قرار گرفته است. و شاعران در توصیف مقام ارجمند و خلوص صادقانه آن حضرت در روز عاشورا به ترسیم نماز ظهر عاشورای ایشان پرداخته‌اند.

نماز ظهر عاشورا دارای مضامین بدیع و والایی است. مضامین شگفتی که هر یک دنیایی است از زیباترین جلوه‌های آسمانی. این نماز آمیزه‌ای است از حماسه، دین‌خواهی، مظلومیت، شرف، آرمانگرایی، حقانیت، اصالت، تعهد و....

از آن جا که بیان تمامی این آثار در این مجال نمی‌گنجد، از این رو در این فرصت اندک با ارائه ابیاتی گلچین شده از گلزار ادبیات پارسی بسنده می‌کنیم. با این توضیح که آن چه در پی می‌آید تنها معدودی از هزاران اشعار شاعران معاصر را در برمی‌گیرد:

 

 حبیب‌الله خباز:

چون در نبرد کربلا عرصـه گشت تنـگ                   با تیغ و تیر و سنگ گرفتی ادامه جنگ

از خون زمین مـاریه گـردید لالـه رنگ                   ز آیینــه نمــاز چـو بایــد زدود زنـگ

گفتـا یک از رجـال که وقت نمـاز شـد                   باید از این فرضیه کنون سـر فـراز شد[11]

 

 

کریمی مراغه‌ای:

نازم به عاشقـی کــه در عشـق باز کـرد        در خاک و خون تپیدن او کشف راز کرد

تـــا هــر بشـــر بدانــد اهمیت نمــاز        با خـون وضو گرفت و شروع نمـاز کـرد[12]

 

غلامرضا سازگار (میثم):

ناله و فریاد و سوز و شور و درد اهل رازم        من نمـــازم، من نمـــازم، من نمـــازم

با صلواه و با قیـام و با قعـود و با قنـوتم         تا قیامت هر چه دارم باز مدیون حسینم[13]

 

کاظم جیرودی:

حسین از خون پاکش تا وضو کرد

وصــال روی جــانـان آرزو کــرد

خدا دانــد کــه کسب آبـرو کـرد

 

جعفر رسول زاده:

نماز از حرمت خون شهیدان

تیـرهـا بـر تنم فـرود آییــد

تـــا امــامم نمــاز بگــزارد

 

محمود شاخرخی (جذبه):

کــردند جان نثار چـو عقد نمـاز بست          ز آزادگان عشق دو تن پیش روی او.... [14]

 

یاور همدانی:

نیایش را که بـا صوت جلـی خوانــد            صفـای سینـه صـافی دلــی خوانــد

چه شـوری ظهـر عاشـورا به پا کــرد           نمازی که حسین بن علی (ع) خواند[15]

 

 عباس براتی‌پور:

ای شده کشته در راه احیاء دین                 سرفراز نی و تن به روی زمیـن

این ندا می‌رود تا به عـرش عـلا                  اشهـد انک، قـد اقمت الصـلاة[16]

 

حبیب چایچیان (حسان):

ولی والاترین معراج عشقم               نماز ظهر عاشورای من بود[17]

 

رضاخیری (شکیب):

سرو آزاد تـویـی، لالـه و شمشاد تـویـی        تـا ابـد در افـق عـاطفـه فـریـاد تـویـی

چون به احیای نماز است قیام تو حسین        من فدای عطش سـرخ کـلام تو حسین[18]

 

زهرا صفایی:

تـرک سجــاده و نمــاز نکــرد                  گرچه از جان بریده بود حسین[19]

 

صالح محمدی امین:

از کربلای مقدس می‌‌آیـد آوای مـردی                    آوای نورانی او «انی احب الصلوه» است[20]

 

محمود تاری (یاسر):

در هر نفسش سوز و گداز است حسین                   سرچشمه هر راز و نیـاز است حسیـن

می‌خـوانـد نمـاز آخـرین را در خـون           یعنـی که فـدایی نمـاز است حسیـن[21]

 

علی غفرالهی (ماهر اصفهانی)

یک جهان عشق و فداکاری و مهر و عاطفت     جلوه‌گـر شد در نمـاز ظهـر عـاشـورای تـو[22]

 

سیف‌الله خادمی (خادم):

آن تــابش بی‌غــروب در پهنــه  دشت        از   معــرکــه   کــرببــلا   بــازنگشت

بگذشت ز هر چه داشت حتی سر و جان       امـا ز نمـاز  خـویش هـرگـز  نگـذشت[23]

 

سید حجت‌الله آزاده:

جهـد کن بر نماز اول وقـت             این پیام شهید عاشورا است[24]

 

محمود عندلیب:

دانی پیام شاه جگر تشنگان چه بود؟            در تنگنـای حــادثة کــربلا، نمــاز [25]

 

نیلوفر صفایی:

در سایه قنوت تو راه نجات ماست                از آخرین نماز تو، دین خدا به پاست[26]

 

حسن یعقوبی:

نینــوا را نــوای دیگــر داد                      شعر پر شور عاشقی سر داد[27]

 

دکتر حسین رزمجو:

نمـاز ظهـر عاشـورای آن پــاک                 که بر شد از زمین تا اوج افلاک[28]

 

محمود ابوالقاسم جندقیان (شفیق):

خاک دشت کربلا را مهر هر سجاده کرد         پاسدار خـون پاکـان جهـان باشد نمـاز[29]

 

علی وحید دستگردی (برزگر):

اگـر از کـربـلا یــاد اری ای دوست             نمازت را سبک نشماری ای دوست[30]

 

سید محمود مرتضوی نائینی (ناظر):

در زمین کـربلا در روز عـاشورا حسین                   زیر تیغ و تیر دشمن خواند بی‌پروا نماز[31]

 

کامران شرفشاهی:

قامت به نماز ظهر عاشورا بست                            آمـوخت به ما نمـاز را اول وقت[32]

 

اسماعیل رفاعی:

سـرور و سـالار دشت کـربلا                      با نمازی کار صد اعجاز کرد[33]

 

علی نجات سیاوشی:

قـامت سبـز حضـورش در نمــاز                سرخ گون هنگامه‌ای را کرده ساز[34]

هر یک از اشعاری که درباره نماز ظهر عاشورا سروده شده است، گواه دیگری بر عمق زیبایی و معنای آسمانی این نماز شکوهمند است. نمازی که تاکنون ابیات بی‌شماری درباره آن سروده شده و باز هم سروده خواهد شد.

 

نماز خوف در هنگامه نبرد

آن چه که احساس می‌شود نباید ناگفته بماند ذکر تاریخچه‌ای از نماز خوف است که نماز ظهر عاشورا امتداد و نقطه اوج آن است. خواندن نماز در بحبوحه جنگ، بی‌تردید امری شگفت و بسیار قابل توجه است. اما این نکته که نخستین بار این امر از کجا و چگونه آغاز شده است و شرح استمرار آن بسیار ضروری است، زیرا نکات تازه‌ای را بر ما آشکار می‌سازد که مهم‌ترین یافتن ریشه‌ها و شناخت زمینه‌هایی است که نماز ظهر عاشورا نسبت به آن دارای ارتباطی مستقیم و معنی‌دار است.

در تفسیر نمونه[35] آمده است: «هنگامی که پیامبر (ص) با عده‌ای از مسلمانان به عزم مکه وارد سرزمین «حدیبه» شدند و خبر به گوش قریش رسید، خالدبن ولید به سرپرستی یک گروه دویست نفری برای جلوگیری از پیشروی مسلمانان به سوی مکه، در کوه‌های نزدیک مکه مستقر شد. هنگام ظهر بلال حبشی اذان گفت و پیامبر (ص) نماز ظهر را به جماعت برگزار کردند.

خالدبن ولید از مشاهدة این صحنه در فکر فرو رفت و به افراد خود گفت: در موقع نماز عصر که در نظر آنها بسیار پر ارزش و حتی از نور چشمان خود آن را گرامی‌تر می‌دارند، باید از فرصت استفاده کرد و با یک حمله برق‌آسا کار مسلمانان را در حال نماز یکسره کرد.

در این هنگام آیه 102 سوره نساء نازل شد و دستور نماز خوف را که از هر حمله غافلگیرانه‌ای جلوگیری می‌کند، به مسلمانان داد و این خود یکی از معجزات قرآن کریم است که قبل از اقدام دشمن، نقشه‌های آن‌ها را نقش بر آب می‌کرد. گفته می‌شود: خالدبن‌ولید با مشاهده این صحنه ایمان آورد و مسلمان شد.

در آیه مذکور آمده است: «اذا کنت فیهم فأقمت لهم الصلواة طائفة منهم معک ولیأ خذوا أسلحتهم....» یعنی: و هنگامی که در میان آن‌ها باشی و (در میدان جنگ) برای آنان نماز را بر پا کنی، باید دسته‌ای از آن‌ها با تو (به نماز) برخیزند و سلاح‌هایشان را با خود برگیرند؛ و هنگامی که سجده کردند (و نماز را به پایان رساندند)، باید به پشت سر شما (به میدان نبرد) بروند و آن دسته دیگر که نماز نخوانده‌اند (و مشغول پیکار بوده‌اند) بیایند و با تو نماز بخوانند؛ آن‌ها باید وسایل دفاعی و سلاح‌هایشان را (در حال نماز) با خود حمل کنند؛ (زیرا) کافران آرزو دارند که شما از سلاح‌ها و متاع‌های خود غافل شوید و یکباره بر شما هجوم آورند. و اگر از باران ناراحتید و یا بیمار (و مجروح) هستید، مانعی ندارد که سلاح‌های خود را بر زمین بگذارید؛ اما وسایل دفاعی را با خود بردارید. خداوند عذاب خوارکننده‌ای برای کافران فراهم ساخته است.

گفتنی است که در شأن نزول این آیه غالب مفسران اتفاق نظر دارند. لذا مبنای نماز خوف را می‌توان از این تاریخ به شمار آورد.

و اما دستور خواندن نماز خوف به این شرح است که نمازهای چهار رکعتی به دو رکعت تبدیل می‌شود، نمازگزاران در میدان نبرد به دو گروه تقسیم می‌شوند. گروه اول یک رکعت را با امام می‌خوانند و امام پس از اتمام 1 رکعت،‌ توقف می‌کند. آن گروه، رکعت دوم را به تنهایی انجام می‌دهند و به جبهه جنگ باز می‌گردند. سپس گروه دوم جای آن‌ها را می‌گیرند و یک رکعت از نماز خود را با امام و رکعت دوم را فرادی می‌خوانند. [36]                                                                      

حضرت امیرالمؤمنین امام علی‌بن ابی‌طالب (ع) نیز به نماز بسیار علاقه و تأکید داشتند و در هنگامه نبرد نیز نماز را از یاد نمی‌بردند. در کتاب وسائل الشیعه[37] (ابواب مواقیت نماز) دراین‌باره آمده است که در بحبوحه جنگ صفین، آن گاه که ابن‌عباس متوجه شد که امام علی (ع) مراقب و منتظر وقت نماز است، سؤال نمود که ای امیرالمؤمنین (ع) مثل آن که نگران مطلبی هستید؟ حضرت پاسخ داد: «آری مراقب زوال شمس و داخل شدن وقت نماز ظهر می‌باشم.» ابن عباس گفت: «ما در این موقع حساس نمی‌توانیم دست از جنگ برداریم و مشغول نماز شویم.» امیرمؤمنان(ع) در پاسخ فرمود: «انّما قاتلنا هم علی الصلوه؛ ما برای نماز با آنان می‌جنگیم.»

امام حسین (ع) پرورش یافته دامان چنین پدری است که حتی در «لیلة الهریر» آن جا که توطئه‌ها و دسیسه‌ها او را از هر طرف در میان گرفته است، از نماز به عنوان هدف عالی خود یاد می‌کند.

حسین بن‌علی (ع) سبط رسول خداست که حتی در کوران مبارزه با مشرکان و کفار قریش، دست از نماز نمی‌شوید.

درسی که امام حسین (ع) در روز عاشورا به همه پیکارگران در راه حق می‌دهد، در واقع ادامه همان درسی است که جد او و پدرش درباره آن اهتمام ورزیده‌اند. این درس بزرگ، درسی است که ریشه در قرآن کریم دارد که از جانب خدا نازل شده است.

 

پیشگویی شگفت‌انگیز رسول اکرم

در تفسیر نمونه[38] نقل شده است: هنگامی که پیامبر اسلام (ص) آیه 5(ص) سوره مبارکه مریم (1(ص)) را تلاوت می‌فرمودند: «فخلف من بعد هم خلف اضاعوا الصلواة....» یعنی: «پس از آنان، فرزندان ناشایسته‌ای روی کار آمدند که نماز را تباه کردند.» حضرت فرمودند: «پس از شصت سال افرادی روی کار خواهند آمد که نماز را ضایع می‌کنند و در شهوات غوطه ور می‌‌شوند و به زودی نتیجه گمراهی خود را خواهند دید.»

این پیشگویی اعجاب‌انگیز رسول اکرم (ص) حکایت از آن دارد که اگر مبدأ سخن ایشان را هجرت پیامبر (ص) در نظر بگیریم، آن گاه زمان جلوس یزید بر اریکه قدرت کاملاً منطبق با فرمایش حضرت خاتم الانبیاست. پیشنماز شدن افراد فاسدی مانند معاویه و یزید و همدستی و همداستانی افراد کوته‌اندیشی که گرچه تارک الصلاة نبودند، اما از روح تعالیم عالی اسلامی بویی نبرده بودند، مصداق کامل پیشگویی الهی رسول عالی‌قدر اسلام (ص) است. اگر امام حسین (ع) در روز عاشورا سخن از احیای دین جد بزرگوارش می‌گوید و در همه حال به تکریم نماز می‌پردازد، به لحاظ شرایط اسف‌انگیز آن دوران و انحراف عظیمی است که تنها امام حسین (ع) می‌تواند در مقابل آن بایستد و چنان که در احادیث و روایات فراوانی که از شیعه و اهل سنت نقل شده است، شهادت امام حسین (ع) در این راه امری قطعی و غیرقابل اجتناب است و امام خود به خوبی از این سرانجام آگاه بود.

 

عجین شدن نام امام حسین با نماز

نماز ظهر عاشورا دعوتی بود فراتر از زمان و مکان. و راز بزرگ دیگر نماز ظهر عاشورا تکیه بر این نکته عظیم است که روح مقاومت و پایداری، و انگیزه سلحشوری و جانبازی در جهاد بدون ارتباط با خالق یکتا پدید نخواهد آمد و این آیه باور ژرف امام (ع) بود که: «و استعینوا بالصبر و الصلواة» [39] در مورد دلبستگی حضرت سیدالشهدا (ع) به نماز و اهمیتی که آن حضرت برای نماز و نمازگزاران قائل بوده‌اند، احادیث و روایات متعددی نقل شده است. در برخی از این احادیث نیز حضرت خود راوی حدیثی از رسول اکرم (ص) یا پدر گرامی خود حضرت مولی‌الموحدین امام علی‌بن ابی‌طالب (ع) بوده‌اند، که مطالعه و بررسی مجموعه این احادیث و روایات، بیانگر شأن و جایگاه این فریضه الهی در منظر آن حضرت است. به گونه‌ای که گویی نماز با نام آن حضرت عجین است و با زندگانی ایشان پیوندی عمیق و ناگسستنی دارد. شاید به همین لحاظ است که در زیارتنامه آن حضرت نیز نماز از جایگاهی بس شایسته و والا برخوردار است. چنانکه در زیارتنامه حضرتش آمده است: «و اشهد انک قد اقمت الصلوة و اتیت الزکوة و امرت بالمعروف و نهیت عن المنکر و اطعت الله و رسوله حتی اتیک الیقین

فهرست منابع

1. تحف العقول، ابو محمد حسن‌ بن‌حسین ‌بن‌شعبه حرانی، ترجمه: صادق حسن زاده، قم، انتشارات آل‌علی (ع)، چاپ چهارم 1384.

2. الفتوح، ابن اعثم کوفی، ترجمه: محمد بن‌احمد مستوفی هروی (قرن 6 هـ)، تصحیح: غلامرضا طباطبایی مجد، تهران، انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، چاپ اول 13(ع)2.

3. تاریخ طبری، محمد بن‌جریر طبری، ترجمه: ابوالقاسم پاینده، تهران، انتشارات فرهنگ ایران، چاپ اول 1354.

4. نور مؤمن، شورای شعر و ادب، تهران، ستاد اقامه نماز، چاپ اول 13(ع)(ع).

5. زینب بنت الامام امیرالمومنین (ع)، علی محمد دخیل، بیروت، مؤسسه اهل‌البیت 13(ص)(ص) هـ .

6. نیایش سرخ، شورای شعر و ادب، تهران، ستاد اقامه نماز، چاپ اول 13(ع)8.

(ع). بحارالانوار، علامه محمد باقر مجلسی، ج 10، ترجمه: محمد جواد نجفی، تهران، انتشارات اسلامیه، چاپ اول 1355

8. لهوف، سید بن طاووس، ترجمه: عباس عزیزی، قم، انتشارات صلاة، چاپ ششم 1384.

(ص). زندگانی امام حسین (ع)، سید هاشم رسولی محلاتی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ دوم 13(ع)4.

10. نفس المهموم، شیخ عباس قمی، ترجمه: محمدباقر کمره‌ای، قم، انتشارات مسجد مقدس جمکران، چاپ دوم 13(ع)1.

11. سیره معصومان (فی رحاب ائمه اهل بیت)، سیدمحسن امین، ترجمه: حسین وجدانی، جلد 5، تهران، انتشارات سروش، چاپ دوم 13(ع)3.

12. ناسخ التواریخ، میرزا محمد تقی سپهر، تهران، انتشارات اسلامیه، چاپ اول 1351.

13. حدیقه الشیعه، احمد بن محمد (مقدس اردبیلی)، تهران، انتشارات گلی، چاپ دوم 1361.

14. دانشنامه شعر عاشورایی، مرضیه محمدزاده، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول 1383.

15. حماسه جاودان، کامران شرفشاهی، تهران، نشر مدیا، چاپ اول 1381.

16. تفسیر نمونه، آیت الله ناصر مکارم شیرازی، ج 4، تهران، انتشارات دارالکتب اسلامیه، چاپ اول 13(ص)6 هـ.

1(ع). بال سرخ قنوت، محمد علی مجاهدی، بال سرخ قنوت، تهران، حوزه هنری، چاپ اول 13(ع)6.



[1] . الفتوح، ص 901.

[2] . بحارالانوار، ص 294.

[3] . مثیر الاحزان، ص 44.

[4] . تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 219.

[5] . عقد الفرید، ج 2، ص 220.

[6] . احقاق الحق، ج 11، ص 418.

[7] .تاریخ طبری، ج 6، ص 273.

[8] . فصول المهمه، ص 183.

[9] . تحف العقول، ص 427.

[10] . زینب بنت الامام امیرالمؤمنین u، ص 17.

[11] . معراج مؤمن، ص 24.

[12] . معراج مؤمن، ص 46.

[13] . همان، ص 64.

[14] . نیایش سرخ، ص 9.

[15] . همان، ص 16.

[16] . نیایش سرخ، ص 22.

[17] . همان، ص 24.

[18] . همان، ص 37.

[19] . همان، ص 39.

[20] . همان، ص 41.

[21] . همان، ص 41.

[22] . نیایش سرخ ص 50.

[23] . همان، ص 55.

[24] . همان، ص 73.

[25] . همان، ص 75.

[26] . همان، ص 80

[27] . همان، ص 90.

[28] . همان، ص 92.

[29] . همان، ص 109.

[30] . نیایش سرخ، ص 114.

[31] . همان، ص 117.

[32] . همان، ص 83.

[33] . همان، ص 121 .

[34] . همان، ص 141.

[35] . تفسیر نمونه، ج 4، ص 99 ـ 100.

[36] . تفسیر نمونه، ج 4، ص 103.

[37] . همان، ج 1، 41.

[38] . تفسیر نمونه، ج 13، ص 103.

[39] . سوره بقره، آیه 153.

 

*نویسنده: کامران شرفشاهی

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان