ماهان شبکه ایرانیان

تبیین نقش مرجعیت دینی در پیروزی انقلابی سیاسی

گروه حوزه‌های علمیه: نهاد مرجعیت متشکل از روحانیون، فضلا و طلاب حوزه‌های علمیه و در راس آنها امام خمینی(ره) به عنوان مرجع تقلید و رهبری سیاسی توانست با بهره‌گیری از مولفه‌های دینی و ایجاد شبکه‌ای اجتماعی انقلابی سیاسی را در ایران پی‌ریزی و حکومت پهلوی را سرنگون کند.

به گزارش خبرگزای بین‌المللی قرآن (ایکنا)، دین اسلام دینی سیاسی است. و علمای شیعه همواره در سیاست حضور داشته‌اند. اما نسبت تشیع با علوم انسانی جدید و از جمله علم سیاست پدیده‌ای است که با تحولات مشروطیت در ایران و موقعیت جدید علمای شیعه در جهان معاصر در شکل‌گیری انقلاب اسلامی ایران پیوند دارد.
فقاهت که در یک بستر تاریخی به مرجعیت رسیده است یک محصول تاریخی نیست و موضوعی است که از همان آغاز وجود داشته است. این حضور و وجود بر اساس مبنای اسلامی - قرآنی بوده است که در آیات مختلف قرآن به آن اشاره شده است به طور نمونه می‌توان به‌ آیه نفر (آیه 122 سوره توبه) در قرآن اشاره کرد. در این آیه دستور صریح قرآن کریم مبنی بر تفقه در دین وجود دارد.
علاوه بر قرآن این رویه و روش را می‌توان در عملکرد معصومین علیهم السلام مشاهده کرد. ائمه معصومین برای افرادی که امکان فراگیری مستقیم از آن بزرگواران را نداشتند، اشخاصی را به عنوان مرجع احکام و تعالیم دین به عنوان نماینده معرفی می‌کردند تا مردم متحیّر و بلا تکلیف نمانند.
بر این اساس بر اساس اعتقادات شیعه، عالمان دین که در عصر غیبت جانشین امامان معصوم هستند، با اقتدا به آن بزرگواران در سخت‌ترین شرایط از هیچ تلاشی برای ترویج معارف اسلامی فروگذار نمی‌کردند. علی‌رغم تضییقات حکومت‌ها، کتاب نوشتند، درس دادند و تبلیغ کردند و به هر شکلی بود میراث فکری اهل بیت علیهم‌السلام را نسل به نسل منتقل کردند.
شهید اول، کتاب ماندگار اللمعه الدمشقیه را در زندان نوشت. علامه امینی با تحمل رنج‌ها و مرارت‌های فراوان و مسافرت‌های طولانی، مجموعه گرانسنگ الغدیر را تألیف کرد. امام خمینی، تحریرالوسیله را در ایام تبعید در ترکیه تکمیل کرد و ده‌ها و صدها نمونه دیگر از این دست می‌توان ارائه کرد که همه و همه کاشف از تلاش‌های طاقت‌فرسای علما در راه ترویج علوم آل‌محمد علیهم‌السلام بوده است. این از خودگذشتگی‌ها در راه بیداری مردم، میراث گرانقدری است که در طول نهضت امام خمینی نیز با شدت بیشتری ظهور کرد.
با شروع مبارزات بی‌امان امام خمینی علیه رژیم پهلوی، عده قابل توجهی از علما، روحانیان، طلاب فاضل و نیروهای مذهبی از قشرهای مختلف، به فعالیت‌های سیاسی و فرهنگی گسترده‌ای دست زدند. رژیم شاه که حکومت خود را در معرض خطر می‌دید، در صدد مقابله با این فعالیت‌ها برآمد.
گروهی را تبعید کرد، عده‌ای را ممنوع‌المنبر و بسیاری را به زندان کشید و تعدادی را در گوشه‌های زندان به شهادت رساند. اما هیچ‌یک از این ترفندها به نتیجه مطلوب نرسید. زیرا آنها که تبعید شدند در همان تبعیدگاه فعالیت‌های فرهنگی گسترده‌ای را آغاز کردند و بدین‌ترتیب شرایط لازم برای انتشار مبانی فکری نهضت امام خمینی در میان مردم مناطق دوردست، توسط رژیم شاه فراهم شد. آنها که به سربازخانه‌ها گسیل شدند، در میان سربازان و نیروهای نظامی به روشنگری دست زدند و رسالت خود را پی گرفتند به گونه‌ای که رژیم شاه را از دستگیری طلاب برای اعزام به سربازی پشیمان ساختند. [1]
کسانی که ممنوع‌المنبر شدند، کتاب نوشتند یا بدون استفاده از منبر، روی زمین نشسته و با مردم سخن می‌گفتند و مردم هم با توجه به تضییقات رژیم، نسبت به ایشان و سخنانشان حساسیت بیشتری پیدا کرده و بیش از پیش به نظریاتشان توجه می‌کردند.
کسانی هم که در زندان حبس شدند، از فرصت به دست آمده به خوبی بهره بردند و پیام نهضت امام را به گوش افراد و گروه‌های دیگر رساندند و از آنجا که در راه اهدافشان گرفتار شده بودند، شرایط زندان را به سادگی تحمل ‌کردند و آنان که مظلومانه به شهادت رسیدند، مجالس بزرگداشتشان که پی در پی از طرف قشرهای مختلف و با هدایت رهبران فکری نهضت امام برپا می‌شد، پایگاهی بود برای تبیین مفاسد رژیم شاه و تهییج احساسات مردم.
لذا می‌توان گفت نهاد مرجعیت متشکل از روحانیون، طلاب، فضلای حوزه و در راس آنها مرجع تقلید در جریان انقلاب اسلامی به خوبی توانست از جنبه سیاسی دین اسلام بهره برده و با سرمایه اجتماعی‌ای که در نزد مردم داشت همه راه‌ها برای مقابله با جریان انقلاب را به بن بست بکشاند. خطبه‌های پرشور امام خمینی(ره) به عنوان مرجعی دینی و رهبری سیاسی به سرعت در میان اقشار مختلف مردم پخش می‌شد و همچون آتشی شعله‌ور انقلابیون را به ادامه راه انقلاب دلگرم می‌کرد.
توسعه رسانه‌ها و سهولت ارتباطات از قرن نوزدهم به بعد در ایران مانند تلگراف و تلفن، پست و دستگاه‌های انتشاراتی و نظایر آن در تقویت قدرت مرجعیت شیعه و آسان سازی مناسبات و ارتباطات مردمی ‌آن نقش مهمی ‌داشته است. [2]
محمدحسین مظفر در کتاب تاریخ شیعه با اشاره به این موضوع  می‌نویسد: «در ایام حکومت قاجاری‌ها مطابع و چاپخانه‌های چاپ سنگی پدید آمد و از رهگذر آن بسیاری از کتب فقهی و دینی و سایر فنون علم انتشار یافت و نفوذ مرجعیت و روحانیت تمام بلاد ایران و سرزمین این مملکت اعم از شهر و کوه و دشت و بیابان را زیر پوشش داشت»[3]
قدرت روحانیت به طور عام و مرجعیت به خاص در استفاده از ابزارهای ارتباطی میان فردی و شکل دهی شبکه‌های اجتماعی نهفته است. مکتب تشیع آیین‌های جمعی بسیاری دارد که یکی از مهمترین آنها برپایی عزاداری برای امام حسین(ع) و سایر ائمه است البته مناسبت‌های دیگری مانند عید فطر، عید غدیر، شب‌های قدر و ... هم هستند که همگی اشکالی جمعی دارند و در سال‌هایی که رسانه‌های جمعی به صورتی که امروزه در اختیار ما است وجود نداشت مراجع تقلید از طریق شبکه‌ای که در میان روحانیون و شاگردان خود ایجاد کرده بودند پیام‌های مد نظر خود را به مردم منتقل می‌کردند.
یکی از بهترین مصادیق این امر فعالیت‌های امام خمینی(ره) در مبارزه با رژیم طاغوت است امام خمینی با ایجاد شبکه‌ای از شاگردان خود و روحانیون و مبلغان در سایر شهرها به ترویج افکار انقلابی خود پرداخت و با استفاده از مناسبت‌هایی که مکتب تشیع در اختیار او قرار داده بود مطالب مد نظر خود را در کمترین زمان به مردم منتقل می‌کرد.
امام به اهمیت فوق العاده وسایل ارتباطی در جریان مبارزه کاملا وقوف داشت و چون وسایل ارتباط جمعی رسمی (مطبوعات و رادیو و تلویزیون) در اختیار وی نبود، سازماندهی وسیعی از وسایل ارتباط جمعی سنتی و مردمی ایجاد کرد که وسایل ارتباط جمعی رسمی را در تنگنا قرار داد. ایشان در یکی از پیامهای خود به علما و روحانیون بستان آباد می‌نویسد: " ... لازم است آقایان به وسیله اعلامیه و نشریه پشتیبانی خودشان را از مطالبی که ما داریم اعلام فرمایند تا بلکه بتوانیم دولت را وادار کنیم به قبول مطالب شرعی خود. در هر صورت از مجالس دعا و تذکر استفاده باید کرد ... "[4].
امام خمینی(ره) با مطالعه‌ای ژرف و همه جانبه درباره جامعه ایران، به حق دریافته بود که تنها راه رهانیدن توده‌های مسلمان ایران از کابوس موهومات، خرافات و اندیشه‌های ارتجاعی، قیام و نهضتی است که به رهبری مرجع تقلید وقت به وقوع پیوندد. این مرجع مقتدر و (علی الاطلاق) شیعه است که می‌تواند تارهای عنکبوتی استعمار را که بر مغزها و قلبها طنیده شده بگسلد، افکار را روشن کند، نور بیافریند و توده‌های مردم را از تاریکی و تاریک اندیشی رهانیده به سوی خورشید انقلابی اسلام بکشاند و هر حرکت و نهضتی که بدون رهبری و دخالت مرجع وقت به وجود آید، از آنجا که نمی‌تواند عامة مردم را بیدار و آگاه ساخته، بسیج نماید، جز شکست و ناکامی انجامی نخواهد داشت و با نگاهی به تاریخ مبارزات ایران این حقیقت کاملاً به دست می‌آید. [5]
نویسنده: عزیزه کریمی

1- روحانی، سید حمید(1360).  بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی. تهران: انتشارات راه امام، ج 1،ص 425
2 - الگار، حامد(1360). انقلاب اسلامی ایران، ترجمه مرتضی اسعدی و حسن چیذری. تهران : انتشارات قلم. ص 13- 17
3 - مظفر، محمدحسین(1368). تاریخ شیعه. ترجمه سید محمدباقر حجتی. قم: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ص 313
4 - خمینی(امام)، روح الله(1378). مجموعه آثار. تهران: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 201
5 - روحانی، سید حمید(1360).  بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی. تهران: انتشارات راه امام، ج 1، 95

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان