همه به خیابانها آمده بودند و خوشحالی میکردند. بالاخره دولت منتخبشان بر مسند ابقا میشد و این جای شادی داشت و به یمن ماندگاری تدبیر و امید بر مسند قوه مجریه جشن گرفتند. اما جای خیلیها در این جشن خالی بود. جای آتشنشانانی خالی بود که جان خود را در حادثه ساختمان پلاسکو از دست داده بودند. همچنین جای معدنچیانی که در معدن یورت آزادشهر بودند هم خالی بود.
به گزارش ، آفتاب یزد نوشت: یک ماه از آن جشن و شادی میگذرد و تکلیف دولت روشن شده بود، اما خانواده معدنچیان و آتشنشانان حادثه پلاسکو منتظرند تا تکلیفشان مشخص شود و هنوز اندرخم یک کوچهاند. شاید روزها پشت سر هم میدوند و زمان زود میگذرد اما به نظر زمان در خانه آنهایی که رفتهاند، ایستاده و جلو نمیرود. مطالبات خانوادهها هنوز پابرجاست و دولتمردان به دنبال جا به جاییهای خود و شهردار هم به دنبال یافتن سمت و صندلی دیگری هستند.
**مدیریت هیچ واکنشی نشان نداد
معدنچیان اعتراضشان را مستقیم به رئیس جمهور گفتند. آن زمان که دکتر روحانی به یورت سفر کرد تا از نزدیک با آنها دیدار کند، حرفهایشان را بیپرده مطرح کردند و اعتراض کردند و گفتند؛ آن موقع که ما حقوقهایمان را نگرفته بودیم کجا بودید؟ حتی درددلهایشان را هم با اعتراض گفتند. روحانی اما با این اعتراض و انتقاد برخورد بدی نداشت و به آنها حق داد، به آنهایی که دوستان و یاران خود را زیر خروارها خاک مدفون دیده بودند و به آنهایی که مردشان را به سیاهی معدن سپرده بودند. به همین سبب وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، موظف شد از سوی رئیس جمهور این حادثه را پیگیری کرده و ماهی یکبار با خانواده آنها جلسه بگذارد تا مبادا مشکلی بر داغشان افزوده شود و مقرر شد 24میلیون تومان کمک مالی، یک میلیون هزینه کفن و دفن، برقراری مستمری و 50میلیون کمک مسکن و مسکن مهر به خانواده کارگران فوت شده در معدن یورت اعطا شود. حالا دولت از 24میلیون کمک مالی، 22میلیون و یک میلیون تومان کفن و دفن هم با کسر 100هزار تومان (یعنی 900هزار تومان) به خانوادهها پرداخت کرده است. همچنین خانواده کارگران فوت شده باید با ماهی 940هزار تومان زندگی خود را تامین کنند. آنها رفتن به مجتمعهای مسکن مهر را به لقایش بخشیدند و قبول نکردند که در واحدهای مسکن مهر سکنی گزینند. حالا مانده محقق کردن 50 میلیون تومان کمک هزینه مسکن.
البته بخش اعظمی از حقوق معوقه کارگران هم گیر مانده که صاحبان معدن هنوز از آن دل نکندهاند. دو روز بعد از آوار شدن معدن یورت بخشی از معوقات کارگران به حسابشان واریز شد. خانواده کارگران میگفتند اگر مدیران معدن پول داشتند چرا آن زمان که همسرانمان به دنبال حق و حقوقشان میرفتند، آن را پرداخت نمیکردند؟ خانواده کارگران در حالی این سوال را مطرح میکنند که هنوز مدیران معدن یورت هیچ واکنشی به این حادثه نشان نداده و حتی برای عرض تسلیت هم اقدامی نکردهاند.
با تمام این تفاسیر میتوان گفت که وضعیت خانواده معدنچیان گلستانی کمی بهتر از خانواده شهدای آتشنشان و مغازهداران حادثه ساختمان پلاسکو است.
**شهید خدمت باقی میمانند؟
حالا که تکلیف کمیتههای حقیقتیاب حادثه ساختمان پلاسکو مشخص شده، باید چه کرد؟ چه کسی پرونده را به قوه قضائیه میفرستد؟ حتی معلوم نیست هرکس چقدر در مقابل خانواده آتشنشانان شهید مقصر است و باید برای آنها چه کرد؟ هنوز تکلیف شهادت آتشنشانان هم مشخص نیست. با وجود صراحتی که مقام معظم رهبری در «شهید» خواندن آتشنشانان داشتند، بنیاد شهید و ایثارگران بازی با کلمات را راه انداخته و معاون رئیس جمهور و رئیس بنیاد شهید در بازدید خود از پلاسکو به صراحت میگوید: «بنیاد شهید و امور ایثارگران آتشنشانانی را که در این حادثه جان خود را از دست دادند شهید خدمت محسوب میکند.»
اما مهدی ایزدی معاون تعاون و امور اجتماعی بنیاد شهید و امور ایثارگران هم در گفتگو با ایرنا اعلام میکند: «بنیادشهید برای ارائه خدمت و شهید نامیدن شهدای آتش نشان هیچ تعهدی ندارد بلکه خود شهرداری موظف به ارائه خدمات به خانوادههای این افراد است. شورای شهر تهران مصوبهای دارد که آتش نشانان را به عنوان شهید خدمت میدانند و براساس آن به خانوادههایشان خدمات ارائه میدهند. بنیاد شهید هیچ خدمتی به این جان باختگان ارائه نمیدهد و چون این افراد فوت حین خدمت دارند، شهرداری تهران خدمات معادل شهید به خانوادههای آنها ارائه میدهد. بنیادشهید تاکنون هیچ مورد آتش نشانی را تحت پوشش نداشته است.»
اما محمدمهدی تندگویان کمپینی راهاندازی کرد تا آنان شهید خدمت نباشند. آنانی که با رشادت به دل آتش زدند تا جان دیگران را نجات دهند و آتش را مهار کنند و در آخر پلاسکو بر سرشان آوار شد و جان خود را از دست دادند، ایثارگریشان بیش از خدمتشان به چشم آید. این تلاش تندگویان با وجود نامه به علی لاریجانی، رئیس مجلس و دولتمردان و... هنوز راه به جایی نبرده و پیروز میدان بنیاد شهید و ایثارگران است برای پرداخت کمتر و عاری از برخی مزایا به خانواده آتشنشانان شهید ساختمان پلاسکو.
از سوی دیگر مغازهداران پلاسکو که تمام سرمایه خود را از دست دادهاند هم هنوز نتوانستهاند به مطالبات خود برسند و تحصنهای آنها برای بازگرداندن مغازههای باقیمانده از سوی بنیاد مستضعفان هم بیفایده بوده و راه به جایی نبرده است. شهرداری هم به کل مسئله را از یاد برده است. به نظر میرسد مسئولان در مورد حادثه ساختمان پلاسکو از مثل قدیمی «کی بود، کی بود، من نبودم» پیروی میکنند تا به نتیجه مطلوب خود برسند.
برای اولین بار بالاخره مقصران یک حادثه (ساختمان پلاسکو) کما بیش مشخص و معرفی شدند با این حال به نظر میرسد باید چند حادثه دیگر رخ دهد تا مسئولان یک گام دیگر برداشته و مقصران را به اندازه تقصیر محاکمه کنند.