ماهان شبکه ایرانیان

بی‌تفاوتی در خانواده

خانواده جلوۀ لطف و رحمت الهی است. هم‌چنان که خداوند در قرآن کریم دربارۀ حضرت ایوب می‌فرماید:

بی‌تفاوتی در خانواده

خانواده جلوۀ لطف و رحمت الهی است. هم‌چنان که خداوند در قرآن کریم دربارۀ حضرت ایوب می‌فرماید:

وَوَهَبْنَا لَهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنَّا وَذِکْرَى لِأُولِی الْأَلْبَابِ[1]؛ «خانواده‌اش و مانندشان را با آنان به او بخشیدیم [تا] رحمتی از سوی ما [به او] و تذکّری برای خردمندان [باشد، که ما با هر صاحبِ ایمان و صبری این‌گونه رفتار می‌کنیم].»

رسول خدا(ص) ضمن روایت ارزش‌مندی باایمان‌ترین مردم را این‌گونه معرفی می‌فرماید:

«اَحسَنُ النّاس ایماناً اَحسَنَهُم خُلقاً وَاَلطَفَهُم باَهلِه وَاَنا اَلطَفَکم باَهلی[2]؛ مؤمن‌ترین مردم کسی است که اخلاقش نیکوتر باشد و نسبت به خانواده‌اش از همه مهربان‌تر قلمداد شود. بدانید که من از همۀ شما نسبت به خانواده‌ام مهربان‌تر هستم.»

تحقق زندگی مسالمت‌آمیز و پیوندی عاشقانه و رفتاری حکیمانه در کانون خانواده، از اهداف والای فرهنگ اسلامی است و کسی که به این حقیقت با دقت و از منظر عقل بنگرد و آن را به‌کار گیرد، انسانی متدیّن و متعهد است. در مقابل کسانی که این واقعیت را نادیده می‌گیرند، بدون‌شک از مراتب ایمان و تقوای الهی بهره‌ای نبرده‌اند و نسبت به ارزش‌های اخلاقی بی‌تفاوت هستند.

شایسته است در بحث از بی‌تفاوتی نسبت به خانواده، رابطه و تعامل با همسر، والدین و فرزندان را مورد اشاره قرار داد.

 

بی‌تفاوتی نسبت به همسر

انسان نباید در مقابل غم و ناراحتی دیگران و به‌خصوص کانون خانوادۀ خود بی‌تفاوت باشد، چراکه این بی‌تفاوتی دور از اخلاق الهی و انسانی است. حتی حیوانات هم در مقابل هم‌نوعان خود بی‌تفاوت نیستند. در حقیقت حیوانات هم از روی غرایز فطری خویش به این معنا هدایت می‌شوند که درد و رنج دیگران را جبران کنند.

بنابراین هر انسانی باید به ندای درون خویش گوش داده و از این موهبت ـ یعنی عدم بی‌تفاوتی در مقابل هم‌نوع ـ خود و دیگران را بهره‌مند نماید. زیرا بی‌تفاوتی موجب محرومیّت انسان از فیوضات الهی می‌شود؛ محرومیّتی که طبق فرموده قرآن کریم ظلم به نفس است([3]) و ظلم و ستم، خود موجب دوری از مقام قرب الهی است. داستان ذیل یکی از مصادیق و گونه‌های عدم بی‌تفاوتی نسبت به محیط خانواده می‌باشد.

در زمان پیامبر اسلام(ص)، مردی مسلمان پس از کسب و کار روزانه با خستگی به منزل بازگشت. در این هنگام همسر با محبّت و رویی گشاده به صحبت با او پرداخت و علت غم و ناراحتی وی را پرسید. در واقع همسر ایشان با این رفتار خود به او فهماند که در مقابل غم و ناراحتی او بی‌تفاوت نیست! (عمده مشکلات در جوامع، ثمرۀ بی‌تفاوتی است).

مرد به همسر خویش گفت: ناراحتی من به جهت امور مادی نیست؛ امروز به فکر آخرت افتادم([4]) و به این مسئله می‌اندیشیدم که بعد از مرگ بر ما چه می‌گذرد؟ چیزی که مرا رنجیده‌خاطر می‌کند، این است که نمی‌دانم جایگاه من در روز قیامت بهشت است یا جهنم؟

همسرش گفت: آیا می‌توانم در حل این مشکل کمکی کنم؟ گفت: آری، کلید حل این مشکل در دستان تو است. به منزل فاطمه زهرا برو، که پرونده آیندۀ عالمیان نزد ایشان است و از حضرت درخواست کن که عاقبت مرا بازگو کنند. همسر آن مرد نزد فاطمه زهرا آمد و درخواست شوهر خود را مطرح کرد. حضرت فرمودند: به همسرت بگو خداوند متعال میزانی به نام قرآن به پدرم داده است، که اگر کسی تمام اعمال و رفتار خود را با آن اندازه‌گیری کند، قطعاً اهل بهشت خواهد بود.([5])

 

بی‌تفاوتی نسبت به پدر و مادر

خداوند متعال نسبت به مقام پدر و مادر ارزش خاصی قائل است. چنان‌که در اغلب آیات قرآن، حق پدر و مادر پس از حق خداوند سبحان بر بندگان ذکر شده است. خداوند ضمن آیات نورانی قرآن به فرزندان دستور اکید می‌دهد تا به پدر و مادر خویش احسان کنند([6]) و در برابر آنان فروتن و خاشع باشند. والدین تابع هر مسلکی که باشند، فرزندان باید به آنان احترام بگذارند و نباید در رعایت حق آنان کوتاهی نمایند و حتی بنا بر کلام مصحف شریف حق ندارند با گفتن «اُف» آنان را رنجیده‌خاطر کنند.

امام سجاد(ع) در باب حق پدر و مادر می‌فرمایند:

«اما حق مادرت این است که بدانی تو را مدتی در رحم تحمّل کرد، به‌طوری که کسی به این نحو کسی را تحمل نمی‌کند و از میوۀ قلبش به تو عطا کرد، به‌نحوی که احدی به احدی این‌چنین عطا نمی‌نماید. با تمام وجودش برای تو وقت‌گذارد و به گرسنگی خود اهمیت نداد، تا تو را سیرکرد و تشنه ماند، تا تو را سیراب نمود. او تو را پوشانید؛ درحالی که خودش برهنه ماند و حرارت گرما را تحمل کرد؛ تا بر تو سایه افکند. از خواب چشم پوشید؛ تا تو بخوابی، گرما و سرما را نشناخت؛ تا تو راحت باشی. تو نمی‌توانی این همه زحمت او را سپاس‌گزاری کنی، مگر خداوند مهربان تو را توفیق دهد.

اما حقّ پدرت؛ توجه داشته باش که اگر او نبود، تو نبودی. پس هرگاه در خود توانایی، دانش، کمال یا هرچه یافتی، اصل و اساس آن را که پدرت می‌باشد، از یاد مبر. خدا را به آن نعمت‌ها سپاس‌گزار باش و قدر نعمت‌های او را بدان و در این راه نیرویی و پناه‌گاهی جز خدا نیست.»([7])

 

امیرمؤمنان علی(ع) درباره این مهم می‌فرمایند:

«بِرُّ الْوالِدَینِ اکبَرُ فَرِیضَةٍ([8])؛ نیکی به پدر و مادر بزرگ‌ترین فریضه اسلامی است.»

با وجود سفارش‌های مکرر خداوند سبحان درباره حق والدین، متأسفانه برخی افراد نسبت به حقوق ایشان بی‌تفاوت هستند. حال آن‌که بی‌تفاوتی نسبت به والدین، باعث دوری از رحمت الهی و حبط اعمال می‌شود. بنابراین فرزندان باید به این مهم توجه داشته باشند، تا موجبات خشنودی خداوند و سعادت خود را فراهم آورند.

 

عدم بی‌تفاوتی نسبت به فرزندان

مصداق دیگر بی‌تفاوتی در کانون خانواده، بی‌تفاوتی نسبت به فرزندان است. والدین باید نسبت به فرزندان‌شان مسئولیت‌پذیر باشند و به امور مادی و معنوی آن‌ها توجه کنند. امروزه به امور مادی و دنیوی فرزندان توجّه به‌سزایی می‌شود، اما در بسیاری موارد والدین نسبت به امور تربیتی و معنوی فرزندان توجّه چندانی ندارند، یا به‌طور کلّ نسبت به این امور بی‌تفاوت هستند. پیامبر اسلام در گفتاری که ضمن آن از آینده امت خبر می‌دهند، از بی‌توجهی پدران به تربیت فرزندان شکوه و شکایت کرده و فرمودند:

«وَیلٌ لِأَوْلَادِ آخِرِالزَّمَانِ مِنْ آبائِهِمْ! فَقِیلَ: یارَسُولَ‌اللَّهِ مِنْ آبَائِهِمُ المُشرِکینَ؟ فَقَالَ: لَا! مِنْ آبَائِهِمُ الْمُؤمِنِینَ! لَایعَلِّمُونَهُمْ شَیئاً مِنَ الفَرَائِضِ وَإِذَا تَعَلَّمُوا أَوْلَادُهُمْ مَنَعُوهُمْ وَرَضُوا عَنْهُمْ بِعَرَضٍ یسِیرٍ مِنَ الدُّنْیا فَأنَا مِنْهُمْ بَرِئٌ وَهُمْ مِنَّی بُرَآءٌ([9])؛ وای بر فرزندان آخر زمان از غفلت و بی‌توجهی پدرانشان! گفتند: یا رسول اللَّه! از پدران مشرکشان؟ فرمود: نه! از پدران مسلمانشان؛ پدرانی که چیزی از واجبات دینی و فرائض الهی را به آنان نمی‌آموزند و اگر خود فرزندان در مقام یادگیری برآیند، آنان را بازمی‌دارند. آنان نسبت به فرزندانشان به این قناعت می‌کنند که فرزندان، کالایی اندک و متاعی ناچیز از دنیا به‌دست آورند. من از چنین پدرانی بیزارم و آنان نیز از من جدا و بیزارند.

 

امام زین‌العابدین(ع) در باب حقوق فرزندان می‌فرمایند:

«وَأَمَّا حَقُّ وَلَدِکَ فَأَنْ تَعْلَمَ أَنَّهُ مِنْکَ وَمُضَافٌ إِلَیکَ فِی عَاجِلِ الدُّنیا بِخَیرِهِ وَشَرِّهِ وَأَنَّک مَسؤولٌ عَمَّا وَلَّیتَهُ مِنْ حُسْنِ الأَدَبِ وَالدَّلَالَةِ عَلی رَبِّهِ عَزَّوَجَلَّ وَالْمَعُونَةِ لَهُ عَلی طَاعَتِهِ فَاعْمَلْ فِی أَمْرِهِ عَمَلَ مَنْ یَعْلَمْ أَنَّهُ مُثَابٌ عَلَی الإِحْسَانِ إِلَیهِ مُعَاقَبٌ عَلَی الْإِسَاءَةِ إِلَیهِ([10])؛ حق فرزندت بر عهدۀ تو این است که بدانی او از تو به وجود آمده و در نیک و بد زندگی و خیر و شرّش به تو وابسته است و آگاه باشی که در حوزه سرپرستی وی، مسئول ادب و تربیت سالم او می‌باشی و وظیفه داری که او را به پروردگارش راهنمایی کنی و در اطاعت از فرمان‌های الهی یاری‌اش نمایی. لازم است رفتارت در تربیت فرزندت همراه با احساس مسئولیت باشد؛ رفتار کسی که بداند در خوبی تربیت فرزند دارای پاداش است و در بدرفتاری‌اش نسبت به فرزند سزاوار کیفر و عقاب است.»

بنابراین والدین نباید نسبت به حقوق فرزندان خود بی‌تفاوت باشند، بلکه باید در پرورش و تربیت آن‌ها کمال دقت و همّت و توجه خود را به‌کار گیرند.

 -------------------------------------------------------------------

[1]. ص(38): 43.

[2]. وسائل الشیعة: 12 / 153، باب104، ح15928؛ بحارالانوار: 68 / 387؛ باب92، ح34.

[3]. زخرف(43): 76؛ )وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَکِنْ کَانُوا هُمُ الظَّالِمِینَ(؛ «ما به آنان [در معذب‌شدنشان] ستم نکردیم، بلکه خودشان به خود ستم ورزیدند.»

[4]. خداوند متعال ضمن آیات نورانی قرآن همواره بندگان را به کسب توشه برای آخرت فرمان داده است. چنان‌که در مصحف شریف می‌خوانیم: آل‌عمران(3): 14؛ )زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِینَ وَالْقَنَاطِیرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَیْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِکَ مَتَاعُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ(؛ «محبّت به امور خواستنی چون زنان، فرزندان، اموالِ فراوان از طلا و نقره، اسب‌های نشان‌دار، چهار‌پایان و زراعت، برای مردم زیبا جلوه داده شده، این‌ها کالای [از دست رفتنی] زندگی دنیاست، و خداست که سرانجامِ نیکو [که بهشت پُر‌نعمت است] نزد اوست.»

انعام(6): 32؛ )وَمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلَّا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَلَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَیْرٌ لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ(؛ «زندگی دنیا [بدون ایمان و عمل صالح] جز بازی و سرگرمی نیست، یقیناً سرای آخرت برای آنان‌که همواره از خدا [اطاعت کرده، و از محرّماتش] می‌پرهیزند بهتر است، آیا [دربارۀ تفاوت اصولی بین دنیا و آخرت] نمی‌اندیشید؟»

[5]. «قَالَ رَجُلٌ لِامْرَأَتِهِ: اذْهَبِی إِلَی فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ‌اللَّهِ فَاسْأَلِیهَا، عَنِّی أَنِّی مِنْ شِیعَتِکمْ أَمْ لَستُ مِنْ شِیعَتِکمْ؟ فَسَأَلَتْهَا؛ فَقَالَتْ3: قُولِی لَهُ إِنْ کنْتَ تَعْمَلُ بِمَا أَمَرْنَاک وَتَنْتَهِی عَمَّا زَجَرْنَاک عَنْهُ فَأَنْتَ مِنْ شِیعَتِنَا وَإِلَّا فَلَا! فَرَجَعَتْ فَأَخْبَرَتْهُ؛ فَقَالَ: یا وَلِیّی! وَمَنْ یَنْفَکُّ مِنَ الذُّنُوبِ وَالْخَطَایا فَأَنَا إِذاً خَالِدٌ فِی النَّارِ، فَإِنَّ مَنْ لَیسَ مِنْ شِیعَتِهِمْ فَهُوَ خَالِدٌ فِی النَّارِ؛ فَرَجَعَتِ الْمَرْأَةُ فَقَالَتْ لِفَاطِمَةَ: مَا قَالَ زَوْجُهَا؟ فَقَالَتْ فَاطِمَةُ: قُولِی لَهُ لَیسَ هَکذَا شِیعَتُنَا مِنْ خِیارِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَکلُّ مُحِبِّینَا وَمُوَالِی أَوْلِیائِنَا وَمُعَادِی أَعْدَائِنَا وَالْمُسْلِمُ بِقَلْبِهِ وَلِسَانِهِ لَنَا لَیسُوا مِنْ شِیعَتِنَا إِذَا خَالَفُوا أَوَامِرَنَا وَنَوَاهِینَا فِی سَائِرِ الْمُوبِقَاتِ وَهُمْ مَعَ ذَلِک فِی الْجَنَّةِ وَلَکنْ بَعْدَ مَا یطَهَّرُونَ مِنْ ذُنُوبِهِمْ بِالْبَلَایا وَالرَّزَایا أَوْ فِی عَرَصَاتِ الْقِیامَةِ بِأَنْوَاعِ شَدَائِدِهَا أَوْ فِی الطَّبَقِ الْأَعْلَی مِنْ جَهَنَّمَ بِعَذَابِهَا إِلَی أَنْ نَسْتَنْقِذَهُمْ بِحُبِّنَا مِنْهَا وَنَنْقُلَهُمْ إِلَی حَضْرَتِنَا»؛ ر.ک: بحارالانوار: 65 / 155، باب19، ح11.

[6]. بقره(2): 83؛ اسراء(17): 23؛ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا؛ «و به پدر و مادر نیکی کنید.»

[7]. من لایحضره الفقیه: 2 / 621.

[8]. عیون الحکم و المواعظ«لیثی»: 195.

[9]. جامع الاخبار: 106؛ مستدرک الوسائل: 15 / 164، باب59، ح17871(با کمی اختلاف).

[10]. من لایحضره الفقیه: 2 / 621؛ مکارم الاخلاق: 421؛ بحارالانوار: 71 / 6، باب1، ح1.

 

برگرفته از کتاب دین آسان نوشته استاد انصاریان



قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان