حسین قره: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، اگرچه نهادی نظامی است و از اولین روز تأسیس قرار بود تا خلأ قدرت نظامی بعد از انقلاب را پر کند، اما رفتهرفته و با گسترش مأموریتها و آغاز جنگ بخشی از مسئولیت ورود به مسائل فرهنگی جامعه نیز به این نهاد سپرده شد. در دوران جنگ بخشی از این نهاد نظامی همچون تمام ارتشهای دنیا، اهمیت روابطعمومی (در مفهوم کلی) و ساخت روایت را متوجه و روی آن سرمایهگذاری کرد. هدایت و مدیریت افکار عمومی و... بخشی از مسئولیت فرهنگی سپاه بود. سپاه البته شیوههای خودش را در فرهنگسازی داشت و نه بر موج ملیگرایی که در راستای آرمانسازی شیعی در جبهههای جنگ و پشت آن فرهنگسازی میکرد. به این خاطر است که مداحان در این دوره نقشی اصلی داشته و در مراحل مختلف آمادهسازی اجتماعی، نیروی گیری و اعزام و... تا خط مقدم و شب عملیات حضور پر رنگ دارند. ترویج فرهنگی برآمده از عرفان شیعی و مفاهیمی همچون رقابت در شهادت، ایثار و گذشتن از جان در راه آرمان، فداکاری، بخشش، گذشت و... در دستور کارش بود. مصداق بارز این نوع از ادبیات و بازسازی و ترویج آن در مرتضی آوینی تجلی پیدا میکند. او راوی روایت فتح است، نظریهای که در آن شکست معنایی ندارد و انسان تعریف شده در این ساخت و ساحت در صورت شهادت هم پیروز میدان نبرد است.
پایان جنگ و آغاز روایت جنگ و سیاست
همزمان با پایان جنگ بحثهای بسیاری در لایههای حکومت بر سر موجودیت نیروی نظامی مردمنهاد که برابر با ارتش توان نظامی و قدرت دارد، مطرح شد؛ اما توان سپاه بیشتر از آن بود که بحث ادغام با ارتش جان گرفته و اجرایی شود.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با قوت و با پذیرش تغییراتی سازمانی از جمله درجهدار شدن نیروها و پذیرش ساختار اداری و سلسلهمراتب و... در عرصه قدرت ایران باقی ماند. این نهاد بعد از تحولات بخشی از توان خود را برای بازسازی ویرانیها بعد از جنگ گذشت و بخشی را برای احیا توان ازدسترفته سرمایههای نظامی که در طول جنگ فرسوده یا تمام شده بودند و طراحهای جایگزین را دنبال کرد، اگرچه گوشه چشمی به حضور در قدرت سیاسی را نیز داشت؛ اما هیچگاه فرهنگ را رها نکرد.
فرهنگسازی اما در این دوره در حد حفظ ارزشهای خلق شده در دوره جنگ بود که با بازگشت زندگی عرفی، عامه مردم و طبقه متوسط آهستهآهسته در حال دورشدن از آن بودند. حمایت از نهادهای اجتماعی - مذهبی شکلگرفته متشکل از رزمندگان و برگزاری مراسمهای آیینی و تولید انبوه مکتوبات و سایر بضاعتهای هنری از رویدادهای انقلاب و جنگ از کارهای بخش فرهنگی سپاه بود، اگرچه در این حوزه حداقل سه نهاد دیگر وظیفه تولید محصولات برعهده داشتند، سازمان تبلیغات اسلامی در شکل کلان و حوزه هنری، سازمان صداوسیما و بخش فرهنگی بنیاد شهید و جانبازان - اما سپاه قائل به کمکردن وظیفه خود و سپردن کار به نهادهای حتی همسو نبود. با آن که بسیاری از نیروها و مدیران رد بالای حاضر در این نهادها هم از خود سپاه برآمده یا انتخاب شده بودند؛ اما تغییر دولتها و زاویههای فرهنگی برخیها دولت با ایدههای سپاه موجب میشد تا سپاه کماکان نهادهای فرهنگی خود را حفظ و گسترش دهد.
اوج در دوره دوم احمدی نژاد
ظهور سازمان فرهنگی اوج اما معنادار بود، بعد از دولت اصلاحات دولتی بر سرکار آمد که برآمده از خواست نیروهای انقلابی و اصولگرا بود، اما این دولت بعد از دومین دوره انتخابات، فارغ از حوادث تلخ و تنشها و بحرانهای سال 1388 و حمایت همهجانبه نیروهای انقلاب، ساز خودش را کوک کرده بود و راه خودش را میرفت، شکلگیری نهادی رسمی به نام سازمان اوج در میانه دولت محمود احمدینژاد نیازها و ضرورتهای فرهنگی سپاه برای حضور جدی در افکار عمومی را نشان میداد؛ بعلاوه نیاز بود تا یک نهاد که ضمن حفظ یکپارچگی ایدئولوژی برنامههای منسجم داشته و بر اساس دستورالعمل کارکرد و تحولات دولتی متحول نشود.
بهار عربی و حضور فرامرزی سپاه با به وقت شام و پایتخت
سپاه در رسانه حضور مؤثر داشت و با خبرگزاری فارس و روزنامه جوان بهعنوان ارگانهای رسمی سپاه با دولتها و مردم و مخالفان و سازمان و کشورهای منطقه و جهان... راه گفتگو پیدا کرده بود، اما اوج در زمان اوج مشکلات منطقه و بعد از بهار عربی و آشوب در منطقه شکل گرفت تا بتواند برای پرسشهای داخلی و منطقهای با گفتمانسازی و فرهنگ و هنر اثرگذار باشد. از آن جمله بود که در اوج بهوقت شام ابراهیم حاتمیکیا ساخته شد و سریال محبوب و مردمی پایتخت یک فصل را به ترکیه و از آنجا به شامات رسید و روایتی درآمیخته از کمدی و جنگ و خون و ضرورت حضور بیرون مرزی سپاه را نشان داد.
اوج در این سالها تلاش کرده است که فراتر از جریانی سیاسی و جناحی ایستاده اگرچه از خواستگاه اصولگراییاش فاصله نگرفته است و ایدههایشان نزدیک است. همچنان اوج تلاش کرده است تا به موضوعات از زاویهای ملی نگاه کند؛ اما با آمدن دولت تدبیر و امید اختلافات رخی تازه نشان داد و یکی از نشانههای آن تصویرسازی برای مذاکره با شیطان بزرگ بود که این بار به تبلیغات محیطی تبدیل شد و حالا خیابانهای تهران همچون یک گالری بزرگ در ابعاد یک میدان در خدمت این نگاه بود تا نقادانه به مذاکره نگاه کند و طرفداران مذاکره که بخشی از آنان نیروهای وفادار به انقلاب و اصولگرایان میانهرو بودند در این مواجهه قرار گیرند.
سازمان اوج در این سالها با تمام وجود به تمام عرصههای هنری از انیمیشن و فیلم و سریال و هنرهای محیطی و... ورود پیدا کرد تا ایدئولوژی خود را در میان افکار عمومی گسترش دهد و حتی از ملیگرایی هم بهره برد و ایران را به یکی از نمادهای خود تبدیل کرد. در تمامی منازعات اجتماعی ورود پیدا کرد تا نگاه خود را بازگو کند. این نهاد از نبردهای اساطیری ایران و از قصههای شاهنامه گرفته تا حضور تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی تلاش کرده است تا بهرهبرداری مطابق با دیدگاه کند و ارزشهای خود را بهعنوان یکی از ارزشهای اجتماعی بیان کند و پایگاه فراتر از پایگاه سنتی خود را به دست آورد.
نگاهی به آثار تولید شده در 15 سال گذشته
نقطه شروع فیلم سازی سازمان اوج را میتوان از دو فیلم چ و بادیگارد ساخته ابراهیم حاتمی کیا دانست.
فیلم چ در سال 1391 به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا به تولید رسید و فیلم دو روز از زندگی دکتر چمران را به تصویر میکشد و در سی و دومین جشنواره فیلم فجر جایزه بازیگر نقش مکمل مرد و چندین جایزه فنی را برای خود کرد.
در سال 1394 فیلم های بادیگارد به کارگردانی حاتمی کیا، فیلم هیهات در4 اپیزود به کارگردانی هادی نائیجی،دانش اقباشاوی، روح الله حجازی و هادی مقدم دوست و ایستاده در غبار با ژانر مستند درام و جنگی به کارگردانی محمد حسین مهدویان تولید شد.
امپراتور جهنم تنها فیلمی است که در سال 1395 به کارگردانی پرویز شیخ طادی در سازمان اوج به تولید رسیده است.سال 1396 سه فیلم به وقت شام با کارگردانی حاتمی کیا، تنگه ابو قریب با کارگردانی براهم توکلی و سوءتفاهم به کارگردانی احمدرضا معتمدی و یک انیمشین به اسم فهرست مقدم ساخته محمد امین همدانی را به همراه داشته است.
در سال 1397 دو فیلم 23نفر و زندانی ها به کارگردانی مهدی جعفری و مسعود ده نمکی به تولید رسید.
فیلم های لباس شخصی ساخته امیرعباس ربیعی ،خروج به کارگردانی حاتمی کیا ،آبادان ساخته مهرداد خوشبخت و روز بلوا به کارگردانی
در سال 1398 به تولید رسیدند.
در سال 1399 یک انیمیشن پسر دلفینی به کارگردانی محمد خیراندیش و 3فیلم مصلحت ساخته حسین دارابی،منصور ساخته شده به دست سیاوش سرمدی و کارو به کارگردانی احمد مراد پور به تولید رسید.
سال 1400 تنها یک فیلم مسیح پسر مریم به کارگردانی علی جعفرابادی را به همراه داشت.
غریب ساخته محمدحسین لطیفی و سرهنگ ثریا به کارگردانی لیلی عاج در سال 1401 به تولید رسید.
در سال 1402 آبی روشن ساخته شده به دست بابک خواجه پاشا و مجنون و خدای جنگ و پرویز خان به کارگردانی مهدی شامحمدی و حسین دارابی و علی ثقفی و انیمشین ببعی قهرمان ساخته حسین صفارزادگان تولید شد.
در حوزه مجموعه های تلویزیونی تولیدات زیادی در سالهای مختلف دارد.
در سال 1394 آسمان من به ساخته محمدرضا آهنج
در سال 1396 سر دلبران ساخته محمدحسین لطیفی ،در میان خاکستر به کارگردانی سجاد امیریزدانی، و پایتخت 5 ساخته سیروس مقدم، و مینو به کارگردانی امیرمهدی پورروزیری و گیله وا ساخته اردلان عاشوری در سال 1397
و آقا زاده ساخته بهرنگ توفیقی و آرمن ساخته محمدرضا حسابی و شهر موشکی ساخته رسول آذرگون درسال 1399
در سال 1400 روز بلوا به کارگردانی بهروز شعیبی
مستوران ساخته مسعود آبپرور ،سیدجمال سیدحاتمی و سید علی هاشمی در سال 1401
در1402 عشق کوفی به کارگردانی حسن آخوندپور از تولیدات تلویزیونی سازمان اوج است
برنامه نامه تلویزیونی دین دات آیآر ،مخاطب خاص ،پیاده آمدهایم
مجموعه مستند نبرد پنهان در خصوص جنگ سوریه،مسابقه خانه ما ،مسابقه فاز،مسابقه ضد گلوله در سال 1396
مستندمسابقه فرمانده ،اقیانوس آرام،مستند مهین
نمایش موزیکال هفتخوان اسفندیار،نمایش بزرگ میدانی تنهاتر از مسیح،برنامه تئاتر نبرد رستم و سهراب از دیگر فعالیت سازمان اوج است.
5757