حدیث، در لغت به معنی هر چیز نو و جدید است، خبر و کلام را نیز حدیث خوانند (الصحاح، 1/278، المصباح المنیر، 1/124) . ابوالبقاء گوید: «حدیث، اسم مصدر از تحدیث به معنی خبر دادن است، سپس قول یا فعل یا تقریری که به پیامبر منسوب شود را بدان نامیده اند، و جمع آن احادیث بر خلاف قیاس است» (الکلیات، 20/202) . در اصطلاح، حدیث عبارت است از سخنی که حاکی از قول یا فعل یا تقریر معصوم باشد. چنان که جمعی از علمای درایة و اصول تصریح کرده اند (قوانین الاصول، 408، هدایة الابرار، 105، مقیاس الهدایة، 1/57) .
وجه تسمیه حدیث، پژوهشگر معاصر آقای شانه چی گفته است: «ممکن است از این لحاظ گفته پیغمبر و امام را حدیث نامند که در تشریع قوانین الهی تازگی و نوی دارد، چنان که قرآن نیز از این نظر تازه و حدیث است، آنجا که فرماید: فلیأتوا بحدیث مثله (طور، 34) . فبای حدیث بعده یؤمنون (مرسلات، 50)، یا اصولا حدیث به همان معنی لغوی که کلام است، در حدیث پیغمبر و امام استعمال شده، منتهی ابتداء با اضافه به پیغمبر و امام (مثلا حدیث پیغمبر یا حدیث معصوم گفته می شده) و سپس به قرینه حال یا مقال، با حذف مضاف الیه استعمال شده و کم کم در عرف محدثین به سر حد حقیقت رسیده، و بدون منصرف به همان معنی (حدیث المعصوم) شده است» (درایة الحدیث، 9، 10) . بعضی از عامه، وجه تسمیه حدیث را از جهت حدوث و تازگی آن، در مقابل قرآن که به زعم ایشان قدیم است پنداشته اند (کشاف اصطلاحات الفنون، 1/279) . ولی این وجه به کلی مردود است، زیرا که اولا: چنان که گذشت در چندین آیه، حدیث بر قرآن نیز اطلاق شده، ثانیا، در بعضی از سخنان پیامبر اکرم (ص) با یاء نسبت (حدیثی) آمده است، ثالثا: موضوع حدوث و قدم قرآن در عصر خلفای عباسی پدید آمد، در صورتی که این نام از زمان پیامبر (ص) شهرت داشته است. و هم گفته اند: چون حروف متعاقب یکدیگر می آیند و به هم ترکیب و حادث می شوند، و یا از جهت این که در دل شنونده معنی تازه ای ایجاد می کنند، حدیث نامیده شده است (الکلیات، 2/203، قواعد التحدیث، 61) . ولی این دو وجه شامل مکالمات معمولی روزانه نیز می شود، و از عنوان اصطلاحی بیرون است.
خبر و روایت و اثر را نیز مترادف حدیث دانسته اند. ولی بعضی گفته اند: حدیث اخص از خبر است، زیرا که حدیث فقط حاکی از قول یا فعل یا تقریر معصوم می باشد، اما خبر، حکایت قول عموم افراد بشر است و به همین جهت به مورخانی که واقعه را با سند نقل می کردند، در مقابل محدثین، اخباری گویند (درایة الحدیث، 9) (خبر، خبر واحد) و راجع به روایت: طریحی گفته است: «روایت خبری است که به طریق نقل به معصوم برسد» (مجمع البحرین، 1/199) ولی روایت، در نقل شعر و قرائت قرآن و مقالات ادبی، بیشتر به کار رفته است، البته گاهی حدیثی را که از طریق صحیح به سند معتبر وارد نشده، خبر تعبیر می کنند و در سند حدیث و طریق نقل آن، روایت می گویند. اثر نیز در بعضی از کتب لغت مترادف با حدیث و روایت و خبر آمده است، اما بعضی اثر را به آن چه از صحابه نقل شود اختصاص داده اند. و سنت در اصطلاح، قول یا فعل یا تقریر معصوم است، که حدیث و خبر حکایت از آن دارند و معمولا سنت را در مقابل کتاب (قرآن) به کار می برند (سنت) .