براى نماز دو نوع شرط بیان کرده اند : ظاهرى و باطنى، در این مقاله خیلى فشرده و سادى به شرایط ظاهرى و باطنى نماز اشاره مى شود.
در کتاب فقهى و عرفانى و اخلاقى آورده اند که : نماز حقیقى است که با چهار هزار مسئله بدرقه مى شود . و این کثرت مسائل ظاهرى و باطنى دلیل بر موقعیت ممتاز نماز در میان عبادات اسلامى است .من نمى دانم در شناساندن حقیقت این عمل مهم ملکوتى از کجا شروع کنم ، مانند کسى هستم که در کنار ساحل ایستاده و چشم اندازش دریاى بى نهایت بزرگى است .
براى نماز دو نوع شرط بیان کرده اند : ظاهرى و باطنى .در این بخش خیلى فشرده و سادى به شرایط ظاهرى و باطنى نماز اشاره مى شود .
شرایط ظاهرى :
طهارت که عبارت است از غسل و وضو و تیمم و رفع آلودگى از بدن و لباس و حتى الامکان تمام محلّ نماز .احتراز از لباس ابریشم ، حریر ، و نیز طلا براى مردان ، و دورى جستن از لباسى که از پوست و پشم و کرک حیوانات حرام گوشت تهیّه شده است .
مراعات وقت نماز ، بخصوص اول وقت.
ایستادن در محلى که کسى یا چیزى از جلوى آدمى عبور نکند .
قرار گرفتن به طرف قبله با تمام وجو.
توجه داشتن به اینکه انسان مى خواهد چه برنامه اى را اجرا کند و در برابر چه قدرت عظیمى ایستاده است .
خواندن بعضى از آیات قرآن قبل از ورود به نماز از قبیل :( وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِى فَطَرَ السَّماوَاتِ وَالْاَرْضَ حَنِیفاً وَمَا اَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ )(1).
برداشتن دو دست تا محاذى گوش ، در حالى که دو کف به طرف قبله باشد .
مودب و موقّر قرار گرفتن در پیشگاه حضرت حق و چشم به محّل سجده دوختن ، مخصوصاً به قطعه خاکى که براى گذاردن پیشانى به روى خاک آن آماده شده است .
گفتن تکبیر و خواندن حمد و سوره با طمانینه ، زیرا سرعت و عجله در نماز تمام بهره خدایى آن را از بین مى برد .
رفتن به رکوع ، قرار دادن پیشانى به خاک در دو سجده همراه با دو کف دست ، دو زانو ، دو سر انگشت پا و تشهد و سلام ، با توجه به اینکه نماز صبح دو رکعت ، ظهر چهار رکعت ، عصر چهار رکعت ، مغرب سه رکعت ، و عشا چهار رکعت است .
این مسئله را هم توجّه دارید که در هر دو رکعت از نماز پس از قرائت حمد و سوره یک رکوع و دو سجده ، و در دو رکعت آخر نمازهاى چهار رکعتى ، خواندن یک حمد یا سه بار « سُبْحانَ اللّهِ وَ الْحَمْدُ لِلّهِ وَ لا اِلهَ اِلاّ اللّهُ وَ اللّهُ اَکْبَر » یا یک بار با توجّه به فتواى مرجعى که انسان از او تقلید مى کند انجام مى شود .
این است شرایط ظاهرى نماز که از آن تعبیر به مقدّمات و مقارنات شده .
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ انعام ( 6 ) : 79 .
شرایط باطنى
فیض بزرگوار در کتاب ارزشمند محجه البیضاء(1) مى فرماید : روح نماز بسته به شش حقیقت است :
1. حضور قلب
2. تفهّم
3. هیبت
4. تعظیم
5. امید
6. حیا
حضور قلب :
حضور قلب حقیقتى است که از تمرکز در برنامه هاى نماز و توجّه عمیق انسان به حق پدید مى آید . چنانچه در نماز فکر انسان و حالات قلب مکلف ، میدان جولانى جز یاد محبوب داشته باشد ، حضور روى نخواهد داد و روى جان به جانب معشوق نخواهد شد و نمازگزار نخواهد توانست از عالم ملکوت کسب نور کند.
تفهّم :
تفهّم عبارت است از چشیدن معناى نماز و دریافت لطایف الهى آن است ، لطایفى که به دست آوردنش انسان را مست باده عالم معنا مى کند و قدرت عجیبى براى معراج روح به وجود مى آورد .
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ محجه البیضاء : 1 / 270 .
هیبت :
هیبت حالت خوف و ترس از مقام باعظمت الهى است که مبداش معرفت حقیقى به حقّ است ، و آن کس که از معرفت محروم است و به این خاطر توجّه به مقام دوست قلبش را تسخیر نکرده ، نمى تواند داراى هیبت باشد .
تعظیم :
ممکن است انسان یا مستمعى سخن بگوید و فکرش متوجّه او باشد و مفاهیم کلمات را نیز بداند ، ولى براى او اهمیّتى قائل نباشد . مراد از تعظیم این است که علاوه بر حضور قلب و توجه به معانى لطیف باید نسبت به جناب او حالت تعظیم داشته باشد .
امید
چه بسا که انسان از صاحب مقامى بترسد ، اما به عنایت و لطف او امید داشته باشد . نمازگزار علاوه بر تعظیم نسبت به حق و خوف از مقام صاحب هستى باید به مولا امید داشته و از او متوقع لطف و کرم و رحمت باشد .
حیا
توجّه داشته باشد که ذرّه اى ناچیز در برابر وجودى عزیز که بى نهایت است ایستاده ، و سراپاى وجودش غرق در تقصیر است و وجودش عین عدم و عبادتش بى مقدار ، و بداند که حضرت حق بر درون و برونش آگاه است ، و توجه به تمام این امور را تمرین کند تا حیا از دوست در عرش جانش حاکم گردد .
اذان
چون صداى موذن را شنیدى ، دل از نداى روز قیامت پر از ترس کن و آستین ظاهر و باطن را براى جواب دادن به نداى حق بالا بزن و براى ورود به نماز عجله کن ، زیرا کسانى که با شنیدن صداى اذان از خود بیخود شده و براى اجراى دستور حق شتاب مى کنند ، روز قیامت مخاطب به نداى لطف و رحمت و احسان و مرحمت و محبّت و عنایت مى شوند .اذان را معیار نجات و عدم نجات خود در روز قیامت بگیر : اگر با شنیدن آن دلت شاد شد و غرق در نشاط گشتى امید اهل نجاتى ، ورنه به علاج خود برخیز که دل و جان دچار مرض است . به این معنا توجه داشته باش که رسول اکرم (صلى الله علیه وآله وسلم) نزدیک وقت اذان به بلال مى فرمود :
* اَرِحْنا یا بَلالُ .
موذن من ! با گفتن اذان براى قلب ما شادى به وجود آور .اذان با نام خدا آغاز مى شود و با نام او به پایان مى رسد ، یعنى که اول و آخر اوست . به وقت شیندن الله اکبر دل را در گردونه تعظیم کردن به حق بیاور و بدان که بزرگى غیر او وجود ندارد و غیر او چیزى وجود حقیقى ندارد ، که اگر به این معنا توجه نکنى در حقیقت تکبیر نشنیده و تکبیر نگفته اى .
وقت
به هنگام رسیدن وقت نماز ، توجه داشته باش که موقعیت بسیار والایى است که حضرت دوست براى انجام بندگى تو قرار داده و زمان چنگ زدن به عوامل نجات است ، پس گشاده رو و دلشاد باش ، زیرا وسیله نزدیکى به حق فراهم شده . بعضى از زنان پیامبر مى گویند : رسول حق با ما حرف مى زد و ما با او سخن مى گفتیم ، چون وقت نماز مى رسید انگار ما را نمى شناسد ، و ما هم نسبت به او بیگانه ایم .امیرالمومنین (علیه السلام) به هنگام دخول وقت لرزه بر اندامش مى افتاد و به خود مى پیچید . عرضه داشتند : چه شده ؟ مى فرمود : وقت اداى امانتى رسیده که به آسمانها و زمین و کوهها ارائه کردند ولى آنها از قبولش سربرتافتند .حضرت زین العابدین (علیه السلام) وقت نماز رنگ از چهره اش مى رفت و به زردى مى گرایید .
طهارت :
تو که مکان نماز را پاک کردى و لباس و بدن را شستشو دادى و آنچه مربوط به ظاهر بود آراسته نمودى ، آیا توجه به قلب و روح و مغز هم کردى ؟ آنجا طهارت نمى خواهند ؟
پاکى جان و طهارت نفس با توبه و پشیمانى از گذاشته غلط و اراده ترک گناه در آینده میّسر است . پاکى درون را از یاد مبر که خداوند بزرگ به درون نظر خاص دارد .
ستر عورت
پوشاندن بدن به خاطر این است که خلق از دیدن قبایح و نقایص بدن دور باشند . آرى ! انسان خجالت مى کشد که بیننده محترمى عیوب ظاهرى او را بنگرد . اینجاست که از رسواییهاى درون و رذایل اخلاقى و بدفکرى ها و ... انسان باید با تمام وجود بنالد و از غصّه بمیرد . برنامه هایى که به طور دائم در معرض دید حق است . باید آلودگى هاى باطن را با پشیمانى و حیا و ترس از خدا و خوف از عذاب قیامت از مملکت درون زدود . حضرت صادق (علیه السلام)مى فرماید :
* زیباترین لباس براى انسان لباس خویشتشندارى از گناه است .
مکان
تصوّر کن در پیشگاه عدالت قرار دارى و محّل رسیدگى به حساب است ، اگر پرونده ات سراسر از کثرت گناه سیاه بود چه مى کردى ؟توجّه داشته باش که بهترین مکان براى نماز مساجد و مشاهد مشرّفه است ، زیرا خداوند مهربان این گونه مکانها را محل اجابت دعا و مرکز رسیدن رحمت و لطف و محبت و عنایت به بندگان قرار داده است .
امام ششم (علیه السلام) مى فرماید :* چون به مسجد رسیدى ، آگاه باش که اراده ورود بر پادشاه بزرگى دارى . پادشاهى که جز پاکان بر بساطش راه ندارد و غیر راستان و اهل صدق اجازه مجالست با او برایشان نیست .در آنجا به عجز و ناتوانى اقرار کن و به بیچارگى خویش توجه داشته نما و از حضرتش طلب رحمت کن . او وجودى است که از همه کس به تو مهربان تر است و آماده قبول عمل با اخلاص ، اگر چه کم باشد .
قبله
قبله جهتى است که ظاهر بدن باید به طرف آن قرار گیرد ، و ظاهر اسوه اى است براى باطن . بنابراین ، فکر و روح و قلب را به طرف صاحب قبله قرار ده و به کلام رسول اسلام (صلى الله علیه وآله وسلم) توجه کن که فرمود :* هنگامى که عبد به نماز برمى خیزد و اراده و قلب را متوجه خدا مى کند مانند روزى است که از مادر متولد شده است .حضرت صادق (علیه السلام) مى فرماید :* چون به سوى قبله قرار گرفتى از دنیا و هر چه در آن است ناامید شو ، دل از غیر او برگردان بزگى حق را بر جان و دل قرار بده ، به یاد روز قیامت باش و بین امید و ترس قرار بگیر .
کعبه یک سنگ نشانى است که ره گم نشود
حاجى احرام دگر بند ببین یار کجاست