به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) حجتالاسلام والمسلمین حمیدرضا شاکرین، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی امروز 30 دی در نشست علمی «مبانی دینشناختی الگوی اسلامی پیشرفت» در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: مبانی دینشناختی با مبانی دینی متفاوت است زیرا مبانی دینی آن چیزی است که با مطالعه دین میتوانیم دریابیم ارکان اساسی دین و هدف و هدفگذاری دین برای پیشرفت چیست.
وی افزود: دینشناسی در واقع فلسفه دین است و نگاه بیرونی به دین دارد و میخواهد صلاحیت دین را در این مسئله ارزیابی کند یعنی وقتی سخن از الگوی اسلامی بیان میکنیم بیاد ببینیم که این ادعا درست یا متناقض است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی بیان کرد: در این زمینه باید گستره و قلمرو زبان دین و در ادامه نیز رابطه دین و عقل و... باید بررسی شود.
وی افزود: چون این بحث ناظر به الگوی اسلامی پیشرفت است باید به شکل فشرده مطلب اساسی را بیان کنیم و بعد سنخیت آن در خصوص پیشرف بیان شود.
شاکرین با بیان اینکه در حوزه بحث چیستی دین، دیدگاههای متفاوتی وجود دارد اظهار کرد: در این بحث تعریف اندیشمندان مسلمان را که ناظر به دین حقه الهی است مدنظر قراردادهایم براین اساس، تعریفی که اندیشمندان مسلمان ارایه کردهاند مجموعه تعالیمی است که از سوی خداوند نازل شده و دارای سه حوزه عقاید و بینشهای پایه است و بخش دیگر احکام است و بخش دیگر در حوزه منشهای رفتارهای اخلاقی قرار میگیرد.
وی گفت: این تعریف تعریفی حداقلی از دین است زیرا دین حوزههای مختلف زندگی بشر را شامل میشود و غایت و هدف دین نیز کمال و سعادت انسان است که قیدی نیز بر آن زده نشده است.
این استاد حوزه عنوان کرد: تفکر اسلامی قایل به دینگرایی سرشتی است و در اینجا دین تنها نگاه خداگرایانه به بشر ندارد بلکه بر وجود ارزشهای عالیه دینی و ارزشهای اخلاقی در سرشت انسان تاکید دارد.
نگاه تک بعدی پراگماتیسمها به دین
وی گفت: در بحث ارزشهای دینی و مبانی دین شناختی نگاه ما به دین آن است که دین حقایق قابل شناخت و اثبات هستند بر خلاف نگاه پراگماتیسمها که تنها یک کارکرد برای دین قائل هستند، دین حقایق فلسفی قابل اثبات دارد.
وی افزود: هر کدام از این مباحث در الگوی اسلامی پیشرفت بسیار تاثیرگذار است، دو نگاه به قضیه اسلام و پیشرفت داریم که نگاه اول، نگاه فرهنگی است و برنامهریزان برای الگوی پیشرفت خود ناچار هستند که ارزشهای اجتماعی را در نظر بگیرند که بخشی از آن ارزشهای دینی است.
شاکرین بیان کرد: بحثهایی که در حوزه ذاتی و عرضی دین مطرح میشود در این زمینه بسیار موثر است؛ از نگاهی که در غرب و پس از هگل مطرح شد تکلیف مشخص میشود و اگر کسی قائل شد که گوهر دین را صرفا یک سری مناسک خاص و تجربه دینی و اخلاق است کارکرد آن در الگوی پیشرفت محدود خواهد شد.
نگاه کلگرایانه به دین اثباتکننده جامیعت و مرجعیت آن است
وی گفت: اگر کسی نگاه کل گرایانهای به دین داشته باشد و شریعت را متن دین معرفی کند و نه فقط یک عرضی که پیوند آن فقط یک پیوند تاریخی است، تمام دین مرجعیت پیدا کرده و تمام آموزههای دینی اصالت پیدا میکنند.
رابطه عقل و دین
این استاد حوزه تصریح کرد: اگر رابطه علم و عقل با دین را یک رابطه تعارضآمیز بدانیم به هیچ وجه نمیتوانیم به مرجعیت دین به الگوی اسلامی پیشرفت معنا بدهیم و اگر کسی بخواهد الگویی طراحی کند که دین را در آن الگو دخالت دهد باید رابطه عقل و دین را یک رابطه مستمر بداند.
وی گفت: عقل، خود یکی از منابع دین است که از جمله آیتالله جوادی آملی آن را بسیار پررنگ میدانند از این رو در حوزه الگوی پیشرفت باید شدیدا دانش پایه حرکت کنیم و زمانی میتوانیم الگوی دینی طراحی کنیم که بین علم و دین یک پیوند وسیع وجود داشته باشد.
دین موافق و انگیزاننده پیشرفت است
در ادامه این نشست حجتالاسلام والمسلمین قدردان قراملکی در سخنانی گفت: آموزههای دینی هم با پیشرفت موافق است و هم انگیزاننده و هدف دهند و شاخص دهنده در این مسیر است لذا تعریف پیشرفت نیازمند مباحث فلسفی و است و اصلا علم نمیتواند در این زمینه به ما جواب درستی ارایه دهد.
وی با بیان اینکه در حوزه چیستی دین در خود اسلام نیز تعاریف مختلفی وجود دارد عنوان کرد: نگاه دین شناختی باید فرانگرانه باشد و اگر این نگاه دین شناختی فرانگرانه نباشد نمیتوانیم به تعریف درستی از دین و خاستگاه دین ارایه کنیم.
وی گفت: نمیتوانیم بگوییم که نگاه پیشرفت دینی با نگاه بروننگری به دین حاصل نمیشود یعنی باید نگاه به درون مایه دین و آیات و روایات متمرکز باشد و ما نمیتوانیم صرفا با نگاه چیستی به شکل خاص دین آن را معنی کنیم و از آن تئوری پیشرفت بخواهیم.
این استاد حوزه اظهارکرد: در حوزه دینشناسی باید مبانی دینی به خوبی بیان شود که قطعا آیات و روایات در این زمینه نقش مهمی دارد. اگر مبانی به دو قسم ایجابی و سلبی مشخص شود و بیان کنیم که رابطه عقلی ما نسبت به دین از چه سنخی است بهتر میتوانیم به مبانی عقلگرایی دین برای شناخت رابطه آن با متد پیشرفت برسیم.
این استاد حوزه اظهار کرد: در حوزه مبانی باید سیر پشتوانه معرفتی بیان شود و این پیوندها و ذکر این مباحث باید پشتوانه را به خوبی بیان کند. در حوزه زبان دین نیز باید مشخص شود که مرز این دو شناخت تا کجاست.
اثبات ملازمه دین و پیشرفت
وی گفت: اثبات ملازمه دین با پیشرفت نیز باید با مبنای ارایه شده در پیش فرض تحقیق کاملا مشخص شود و اگر بخواهیم در این زمینه بیانی داشته باشیم باید نگاه خود را به دین مشخص کنیم.
ناقد این نشست تصریح کرد: در بحث خاستگاه دین در پژوهشهای مرتبط با دین و پشرفت باید گفت که اطلاق فطرت به دین اولین گام است در ثانی فطرت و سرشت کلیات را نشان میدهد ولی نمیتواند حوزه تشریعی دین را مشخص کند که در پژوهشهای ناظر به پیشرفت باید این مطلب را به خوبی رعایت کنیم و اجازه ندهیم این مباحث از اتقان تحقیقات بکاهد.
وی گفت: باید مشخص شود که مبانی دینی که ثابت است چگونه فهم ما را نسبت به دین کامل میکند و در این رابطه باید مشخص شود که دین با چه نوع تغییر و تحولاتی همگرایی دارد و چه مباحثی در دین ثابت است.